» “آیا خط ترور بار دیگر در جمهوری اسلامی کلید خورده است؟”


کلمه :  در حالی که سیستم قضایی و انتظامی چشم بر تهدیدهای علنی گروه‌های افراطی و دلواپس در دو هفته گذشته بسته و از پیگرد قانونی آنان تاکنون سرباز زده‌اند، اما شواهد نشان از آن دارد که خط ترور کلید خورده است. شب گذشته تعدادی تندرو پس از دو بار حمله نافرجام بالاخره توانستند به جان میرمحمود موسوی برادر میرحسین موسوی رهبر در حصر، سوقصد داشته باشند. او که از ناحیه سر و گردن به شدت مجروح شده، اینک تحت مراقبت پزشکی است. آخرین روزهای فروردین یک تشکیلات محفلی مدعی حزب الله تهدید کرد که کمیته‌های مردمی مجازات آغاز به کار خواهد کرد. آنان تهدید کرده بودند در صورت رفع حصر، محصوران را ترور خواهد کرد و به آنها امان نفس کشیدن نخواهد داد. در سایت رسمی این گروه، آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی و سیدمحمد خاتمی نیز تهدید شده‌ بودند. این بیانیه در شرایطی منعکس شد که نه تنها در قالب شبنامه و مخفیانه نبود بلکه در سایت رسمی این گروه و بدون فیلتر و محدودیتی منتشر شد. گروهی که هم سرکرده آنان شناخته شده است و هم عنوان “حزب‌الله” را یدک می‌کشد. نتایج دومین مرحله انتخابات مجلس در واقع اعلام موضع مردم علیه تندروی و دلواپسان بود برای همین دومین گروه خشونت‌طلب سر بلند کرد. انصار حزب‌الله تبریز هم با صدور اطلاعیه‌ای در کانال “طلایه‌داران سپاه حق” دولت و قوه قضاییه را تهدید کرد. این گروه در این بیانیه تهدید کرده‌ که با راه‌اندازی جمعیت فدائیان انقلاب اسلامی به شیوه خود برای حراست از انقلاب و با راه‌اندازی کمیته‌های مجازات مردمی، انقلابی عمل خواهد کرد. در بخشی از این بیانیه آمده: “به مسئولین امنیتی و قوه قضائیه هم تذکر می‌دهیم تا با برخورد قاطعانه با فتنه_گران در همین اول چشم فتنه را کور کنند.” البته ابتدا به دولت هشدار داده‌اند که: ” که مواظب باشند خود آلوده این فتنه نشوند و اتاق فکر فتنه را همراهی نکنند.” این در حالی‌است که هر بار دلواپسان و تندروها در سخنرانی‌های خود بارها اعلام کرده‌اند که فتنه! با برخورد به‌موقع مقام رهبری در نطفه خفه شد. اما سکوت مراجع امنیتی و قضایی در قبال دو بیانیه تهدیدآمیز کار را به جایی رساند که عده‌ای عرصه را برای عملی کردن تهدید مهیا دیدند و شب گذشته بر گردن و سر میرمحمود موسوی دیپلمات سابق و برادر میرحسین موسوی چاقو کشیدند. او که در عرصه دیپلماسی کارشناس خبره است براین اعتقاد دارد که “کلید بحران در رفع محرومیت‌ها است نه بالابردن دیوارها” همان چیزی که تندروها درصدد ایجادش با همه دنیا هستند. او در گفت‌و‌گویی گفته بود: ” ما در کشور نیاز به بازخوانی برخی مسائل و روش‌ها درزمینه دیپلماسی و سیاست خارجی داریم. آنچه اکنون در زمینه سیاست خارجی داریم، در برخی موارد کهنه است. ما توجه نمی‌کنیم اگر سرعت کامپیوترهای امروز نسبت به قبل صدها برابر بیشتر شده است، این یک تغییر است.” نکته قابل تامل آن که او در حالی در یکی از خیابان‌های پایتخت مورد حمله و سوقصد قرار می‌گیرد که هنوز دو هفته از رونمایی گشت نامحسوس در پایتخت نمی‌گذرد. طرحی که میلیون‌ها تومان برای آن سرمایه‌گذاری شده است فقط برای جاسوسی مردم از مردم. اما وقتی چنین اتفاقی در سطح شهر می‌افتد نشان از آن دارد که نه مراجع انتظامی و امنیتی به وظیفه خود به درستی عمل می‌کنند و نه قوه قضاییه نقش مدعی‌العمومی خود را ایفا می‌کند. همین کم‌کاری‌ها عرصه را برای آنان که آینده سیاسی را در آب گل‌آلود بین قوا می‌بینند، مهیا می‌کند. وقتی نهادهای امنیتی در کشور که ادعا می‌کنند کسانی امثال ریگی را در آسمان دستگیر می‌کنند و هواپیمای حامل او را بر زمین می‌نشانند، در قبال تشکیل “کمیته مجازات مردمی” سکوت اختیار کرده و عکس‌العملی از خود نشان نمی‌دهند نشان از آن دارد که یا این گروه‌ها از پشتوانه قدرتمندی برخوردارند یا همسویی تفکر با ایشان راه را بر هر برخوردی می‌بندد.

– See more at: http://www.peykeiran.com/Content.aspx?ID=108253#sthash.kqLaGygF.dpuf

twitter
Youtube
Facebook