دخالت منطقه‌ای ایران و بحران داخلی


Image result for iranian octopusرفتار منطقه‌ای جمهوری اسلامی موجب شده که بحران‌های داخلی موجود در ایران عمیقتر و گذر از آن پر هزینه‌تر از گذشته باشد. جنگ نیابتی و افق نامعلوم دستاورهای ناپایدار جمهوری اسلامی در منطقه سبب شده است که این رژیم به آسانی نتواند پا را از مهلکه ای که در کشورهای اسلامی ایجاد کرده، پس بکشد

موضوع بکارگیری پتانسیل نفوذ منطقه‌ای در راستای سیاست خارجی ایران موضوعی مختص به جمهوری اسلامی نیست و در دوران محمدرضا پهلوی و با حمایت از جنبش کوردها در کوردستان جنوبی (کردستان عراق) در عمل این پتانسیل بکار گرفته شد. بعد از تغییر رژیم در ایران موضوع بکارگیری پتانسیل‌های نفوذ در راستای اهداف جمهوری اسلامی و حتی در راستای حل چالش‌های داخلی، بخشی از سیاست داخلی و خارجی جمهوری اسلامی بوده است.

 

دخالت منطقه‌ای و بحران داخلی، آگری اسماعیل‌نژاد

آگری اسماعیل‌نژاد

رفتار منطقه‌ای جمهوری اسلامی موجب شده که بحران‌های داخلی موجود در ایران عمیقتر و گذر از آن پر هزینه‌تر از گذشته باشد. جنگ نیابتی و افق نامعلوم دستاورهای ناپایدار جمهوری اسلامی در منطقه سبب شده است که این رژیم به آسانی نتواند پا را از مهلکه ای که در کشورهای اسلامی ایجاد کرده، پس بکشد

موضوع بکارگیری پتانسیل نفوذ منطقه‌ای در راستای سیاست خارجی ایران موضوعی مختص به جمهوری اسلامی نیست و در دوران محمدرضا پهلوی و با حمایت از جنبش کوردها در کوردستان جنوبی (کردستان عراق) در عمل این پتانسیل بکار گرفته شد.

بعد از تغییر رژیم در ایران موضوع بکارگیری پتانسیل‌های نفوذ در راستای اهداف جمهوری اسلامی و حتی در راستای حل چالش‌های داخلی، بخشی از سیاست داخلی و خارجی جمهوری اسلامی بوده است.

بر اساس اسناد دادگاه‌ها مختلف، جمهوری اسلامی در ترورهای میکونوس در آلمان، آمیا در آرژانتین و پرونده ترور اول شاپور بختیار در فرانسه، ترور نافرجام هادی خرسندی در بریتانیا و … گروه‌های اسلامی وابسته به خود را بکار گرفته است.

جمهوری اسلامی پس از حمله آمریکا به عراق و افغانستان و همچین بعد از ترور رفیق حریری در لبنان کارکرد نفوذ بر گروه‌های اسلامی را از بکارگیری صرف در ترور و مناقشات محدود، به تلاش برای دخالت در این کشورها و کسب قدرت توسط این گروه‌ها تغییر داد و جریانات موسوم به بهار عربی شرایط برای دخالت بیشتر و عطف گروه‌های وابسته به جمهوری اسلامی به کسب قدرت در کشورهای خود را مهیا ساخت، البته سوریه یک استثنا و چالش بزرگ برای این طرح بود.

آیا دخالت در کشورهای منطقه زمینه حفاظت از حکومت جمهوری اسلامی دستیابی به منافع منطقه‌ای ایران را فراهم کرده است؟!

علی خامنه‌ای در نشست با مسئولین سپاه پاسداران در شهریورماه سال جاری گفت: در طول سال‌های گذشته گاهی اوقات سخنانی از جانب برخی مسئولان مطرح شده مبنی بر اینکه رفع تهدید نظامی و جنگ به‌ دلیل فلان اقدام بوده است، در حالی که این سخنان صحیح نیست، زیرا تنها عامل رفع تهدید نظامی، “اقتدار دفاعی و نظامی” و “ایجاد ترس و رعب در دشمن” بوده و خواهد بود.

مشخص است که منظور از “ایجاد ترس و رعب” بکارگیری ابزار ترور برای به قدرت رسیدن گروه‌های تحت نفوذ جمهوری اسلامی در کشورهای خود است، طرحی که در اواسط دهه اول این سده با نظارت سپاه قدس در کشورهای افغانستان، عراق و لبنان استارت خورد و در حال حاضر در بحرین، لبنان، عراق ،سوریه ، یمن و افغانستان در حال اجرا است.

بارها مسئولین نظامی جمهوری اسلامی، از جمله قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس ادعا کرده‌اند که حضور و دخالت آنها در مسائل سوریه و عراق و .. یک راهکار برای محافظت از منافع و حتی “تجزیه ایران” است.

سید محمدعلی ابطحی، رئیس دفتر محمد خاتمی، رئیس جمهور اسبق ایران، در نوشتهای با عنوان “احترام ایرانی به قاسم سلیمانی” که در روزنامه شرق شماره ۲۶۸۳ درج شد، مسئله دخالت در منطقه را “یک استراتژی بازدارنده برای محافظت از ایران تلقی می‌کند”.

بکارگیری نفوذ جمهوری اسلامی بر گروه‌های اسلامی موجود در منطقه، در راستای اهداف خارجی و تلاش برای دخالت در مسائل منطقه‌ای از طریق این گروه‌ها زمینه چالش را برای جمهوری اسلامی فراهم کرد، که در سیاست منطقه‌ای خود با تنشزایی زیادی روبرو شود. افزایش تنش میان ایران و عربستان سعودی، ایجاد تنش بیشتر با ترکیه، افزایش تنش بین ایران و اسرائیل و همچنین افزایش حساسیت‌های تنش‌زا با آمریکا. تنش اخیر را می‌توان در یک جمله رئیس جمهور آینده ایالات متحده به خوبی درک کرد، آقای دونالد ترامپ بارهای در سخنرانی‌های انتخاباتی خود “رفتار ایران در منطقه را غیره قابل تحمل” خواند است.

رفتار منطقه‌ای جمهوری اسلامی در یک دهه گذشته بر اساس بکارگیری گروه‌های تحت نفوذ در راستای دخالت در کشورهای منطقه‌ و برای کسب قدرت در این کشورها طراحی شده است. این رفتار مسبب افزایش تنش با قدرت‌های منطقه‌ای ‌ و کاهش اعتماد قدرت‌های جهانی به رفتار جمهوری اسلامی در سطح منطقه‌ شده، و این موضوع سیاست خارجی جمهوری اسلامی را با چالش جدی روبرو کرده و همچنین منافع داخلی و خارجی ایران را تحت تاثیر مستقیم خود قرار داده است.
بهترین نمونه برای اثبات این چالش موضوع تهدید عربستان سعودی به افزایش تولید نفت در نشست کارشناسی اپک در وین در ۲۸ اکتبر سال جاری می باشد. عربستان سعودی هرچند یکی از کشورهای ذی نفع در طرح “فریز اپک” است؛ اما در این نشست جمهوری اسلامی را به خروج از این طرح و افزایش تولید تهدید می‌کند.

دلیل این رفتار کارشناسان سعودی در وین را می‌تواند با این گفته‌های دکتر مسعود نیلی مشاور اقتصادی رئیس جمهور ایران رمزگشایی کرد. مسعود نیلی در مورد برجام در نشست با اساتید و دانشجویان دانشگاه شریف گفت: “برجام از بروز يک بحران جدی در اقتصاد ايران جلوگيری کرد، چراکه تمامی شرايط برای وقوع يک فاجعه فراهم بود. با کاهش درآمدها و صادرات نفتی در صورت دست نیافتن برجام، اساسا اداره کشور با چنان درآمدی غيرممکن می‌شد”( روزنامه دنیای اقتصاد شمارە ۳۸۶۶)

نیلی اضافه کرد: “بحران آب، معضل آلودگی هوا، کسری صندوق‌های بازنشستگی، عرضه گسترده نیروی کار، بدهی‌های انباشته شده دولتی، مشکلات اساسی نظام بانکی و سهم قابل‌توجه قاچاق در فعالیت‌های اقتصادی”. مسبب آن شده است که باید گفت وضعیت اقتصادی ایران در سال ۱۳۹۳ از وضعیت اقتصادی ایران در سال ۱۳۶۷ بدتر بوده است.( روزنامه دنیای اقتصاد شمارە ۳۸۶۶)

نیلی اشاره‌ای به میزان حل مشکلات اقتصادی پس از جرای برجام نمی‌کند، اما آنچه نمایان است این است که تمام تحلیلهای منتقدین و مدافعین برجام حول محور موضوع اهمیت و کارکرد برجام در گذار ایران از بحران اقتصادیش و تاثیر این گذار بر سیاست منطقه‌ای جمهوری اسلامی متمرکز شده است.
بکارگیری نیروهای تحت نفوذ جمهوری اسلامی در سیاست منطقه‌ای سبب شکل‌گیری جنگی نیابتی در منطقه شده است، این جنگ هم افق دستاوردهای منطقه‌ای جمهوری اسلامی را بسیار ناروشن و ناپایدار کرده است و هم موجب ایجاد هزینه‌های مادی و انسانی زیادی برای جمهوری اسلامی شده و خواهد شد. آنچه نمایان است کشته شدن ۷۰۰ نفر در سوریه و هزینه سالیانه ۶ میلیارد دلار، هزینه‌های مستقیم مشارکت جمهوری اسلامی در جنگ داخلی سوریه است.

البته تنش‌های ایجاد شده در منطقه توسط جمهوری اسلامی زمینه دوستی کشورهای منطقه با نیروهای اپوزیسیون ایران را نیز فراهم کرده است. در تابستان گذشته شاهد آن بودیم که ترکی فیصل، شاهزاده سعودی در نشست سالیانه سازمان مجاهدین شرکت کرد و وی در همان نشست موضوع تغییر رژیم را نیز مطرح ساخت.

حسن روحانی رئیس جمهوری ایران روز ۱۱ آبان ۱۳۹۵ در مجلس و در مراسم دفاع از سه کاندیدای وزارت، با روایت از خامنه‌ای به عمق بحران‌های اجتماعی در ایران تاکید کرد. حال اگر به بحران اجتماعی مسئله بحران‌ در زمینه حقوق شهروندی، حقوق بشر، حقوق اتنیکی، حقوق اقلیت مذهبی و بحران‌های فوق الذکر را هم اضافه کنیم، ابعاد بحران‌های داخلی پیش روی جمهوری اسلامی را تا حدودی نمایان می‌شود.

جهان سیاست مسطح و منافع کشورهای بهم پیوسته است، این مسئله مسبب آن شده است که رفتار منطقه‌ای جمهوری اسلامی بر بحران‌های داخلی ایران نقشی تشدید کننده بر این بحران‌ها را داشته باشد. رفتار منطقه‌ای و بحران‌های داخلی، جمهوری اسلامی را در کانون بحرانی چند وجهی قرار داده است و جمهوری اسلامی را از لحاظ سیاسی، اقتصادی و حتی ایدولوژیکی دچار یک نوع کشیدگی کرده است.

رفتار منطقه‌ای جمهوری اسلامی موجب شده که بحران‌های داخلی موجود در ایران عمیقتر و گذر از آن پر هزینه‌تر از گذشته باشد. جنگ نیابتی و افق نامعلوم دستاورهای ناپایدار جمهوری اسلامی در منطقه سبب شده است که این رژیم به آسانی نتواند پا را از مهلکه ای که در کشورهای اسلامی ایجاد کرده، پس بکشد. در واقع جمهوری اسلامی در پی دخالت در منطقه‌ و رفتار سیاسیش در موضوع هسته‌ای و مدیریت ایدولوژی داخلی به نوعی کشیدگی دچار شده است و این کشیدگی زمینه آن را فراهم کرده است که جریانات درون رژیمی در جمهوری اسلامی به دودستگی در سطح سیاست داخلی و خارجی دچار شوند. دو دستگی ای که می توان آن را دو دستگی سلیمانی _ ظریف نامید. دو دستگی موجود در بدنه رژیم در مورد چگونگی گذار از بحران‌های موجود است، اما این دو دستگی زمینه عمیق شدن بحران‌ها را نیز افزایش داده است.

کشیدگی حاصل از سیاست منطقه‌ای جمهوری اسلامی در شرایط کنونی سبب شده است که این رژیم توانایی روبرو شدن با چالش‌ها داخلی خود از دست بدهد. وجود همین کشیدگی در ساختار سیاسی، اقتصادی و ایدولوژیکی است که حسن روحانی را وامیدارد در سخنرانی خود در افتتاحیه بیست و دومین نمایشگاه بین‌المللی مطبوعات و خبرگزاری‌ها در تهران تاکید کند، که امنیت تنها از طریق تفنگ تامین نمی‌شود.

نفوذ جمهوری اسلامی در گروه‌های اسلامی منطقه تنها به ایجاد جنگ نیابتی در کشورهای اسلامی نیانجامیده است، بلکه امنیت و بحران‌های داخلی موجود در رژیم جمهوری اسلامی را نیز به خود گره زده است. ایران با رفتار منطقه‌ایش حل بحران‌های داخلی و امنیت خود را به بحران‌های منطقه‌ای گره زده و این مسئله سبب شده که نفوذ منطقه‌ای جمهوری اسلامی نه تنها نقش بازدارندگی بر چالش‌های داخلی را نداشته باشد، بلکه نقش تشدید کننده این بحران‌ها را بازی کند. تاثیر متقابل بحران داخلی و دخالت منطقه‌ای، جمهوری اسلامی را با کشیدگی سیاسی، اقتصادی و ایدلوژیک روبرو کرده است، طبیعتا در حالت کشیدگی موجود، گذر از بحران‌های منطقه‌ای و داخلی تقریبا غیره ممکن خواهد بود.

آگری اسماعیل نژاد، روزنامه نگار

http://news.gooya.com/politics/archives/2016/11/220206.php

 

twitter
Youtube
Facebook