ایران لولویی به نام داعش را ساخت و یا دست کم در ایجاد آن سهم داشته است. اما، اکنون زمان آن رسیده تا خود را طوری معرفی کند که تنها کشوری است که می تواند همه را از شر داعش خلاص کند.

من پیشتر هم این مساله را مطرح کرده بودم که داعش و تهران علیه یکدیگر شعار سر می دهند و دو طرف مدعی هستند علیه یکدیگر پیکار می کنند. اما از این ادعاها و شعارها که بگذریم متوجه می شویم که سازمان “داعش” خدمات بزرگی برای طرح ویرانگرانه و توسعه گرایانه ایران در منطقه ارائه می دهد. شاید بهترین مثال و دلیل برای این سخن همان اتفاقاتی است که به طور خاص در مناطق سنی نشین عراق در حال رخ دادن است.

در این مقاله، می کوشم به خدمات بزرگ سازمان “داعش” نه تنها به ایران بلکه به طور خاص به غرب و ایالات متحده آمریکا اشاره کنم. کسی که موضع رژیم ایران درباره انقلاب در سوریه را دنبال می کند متوجه می شود حاکمیت در تهران و همه اعوان و انصار و بند و بساطش، انقلاب سوریه را “توطئه صهیوآمریکایی” قلمداد می کنند. توطئه ای که محور مقاومت را به خاطر دفاع این مقاومت “مورد ادعا” از مرزها در برابر اسرائیل هدف گرفته است. اما این موضع پس از توافق موقت ژنو بر سر برنامه هسته ای ایران که در سال 2013 میلادی (1392 شمسی) بین ایران و گروه “5+1” انجام شد تغییر کرد. از آن زمان به بعد، ایران تمرکز خود را به این نکته معطوف کرده که سوریه مورد هدف تروریسم قرار گرفته و این ایران است که مشغول محاصره و مبارزه با آن است. به عبارت روشن تر، تهران به جای اینکه “قدرت های استکباری” و نقشه های “صهیوآمریکایی” را مورد سرزنش قرار دهد ساز “تروریسم جهانی” را کوک کرده است. ادعای اخیر تهران با دغدغه های قدرت های بزرگ و به ویژه ایالات متحده آمریکا در خصوص رویدادهای جاری در منطقه همسویی دارد. تهران لحظه ای در اتهام پراکنی علیه کشورهای سنی منطقه –به ویژه پادشاهی عربستان سعودی- مبنی بر حمایت از سازمان “داعش” و ایستادن این کشورها پشت سر داعش تردید نمی کند.

البته مهم ترین مساله، این نیست. کما اینکه، اصلا جای تعجب نیست که رسانه ها و مطبوعات در ایران به چنین ادعاهایی دامن می زنند؛ ادعاهایی که به طرح رژیم ایران خدمت کرده و نشان می دهد رژیم ایران از حد بالایی از عملگرایی در زمان چرخش منافعش برخوردار است. اما اینکه، این مساله علنا مطرح شود و در رسانه های غربی و اندیشکده های غرب به آن دامن زده شود بسیار دهشت آور است؛ اندیشکده هایی که مدیریت آنها به دست گروهی از ایرانیانی افتاده که به دلیل ستم و محدودیت های فراوان از ایران فرار کرده و موفق به اخذ تابعیت آمریکا شده اند.

شورای ملی ایرانیان آمریکا ((NIAC به تازگی گزارش 42 صفحه ای خطاب به دونالد ترامپ رئیس جمهور منتخب آمریکا ارسال کرده است. این گزارش به امضای بیش از 60 کارشناس درآمده و تحت عنوان “افزایش فرصت ها با ایران: چگونه ترامب، رئیس جمهور، می تواند منافع آمریکا در خاورمیانه را تضمین کند” منتشر شده است. این گزارش را به طور کامل و با دقت مطالعه کردم. موارد بسیاری در این گزارش برای من جای سوال دارد که شاید در فرصت دیگری به آنها اشاره کنم. اما آنچه در اینجا اهمیت دارد این است که چگونه هفت قسمت از این گزارش هشت قسمتی که توسط لابی ایران تهیه شده به موضوع لزوم همکاری بین واشنگتن و تهران برای از بین بردن “داعش” اختصاص یافته است. این گزارش حتی به مناطقی اشاره کرده که اصلا “داعش” تا کنون حضور فعالی در آنجا نداشته و گفته که همکاری میان دو کشور (آمریکا و ایران) برای جلوگیری از نفوذ “داعش” در آن مناطق اهمیت دارد.

“نایاک” در واقع، یک واقعیت را فراموش کرده که همین می تواند کلیه ادعاهای مطرح شده و تلاش های جانانه اش برای نزدیک کردن ترامپ به خط مشی اوباما را به باد دهد. واقعیتی که حاکی از آن است ایران در فهرست کشورهای حامی تروریسم قرار دارد و به همین دلیل هم تحریم هایی علیه آن وضع شده است. و اینکه “داعش” تهدید جدی برای ایران یا منافع ایران در منطقه قلمداد نمی شود بلکه این سازمان خدمات بزرگی به رژیم ایران تقدیم می کند که حتی سپاه پاسداران از انجام آنها بازماند. منفعتی که البغدادی برای پروژه های ایران در منطقه عربی داشت خیلی بیشتر از خدمات قاسم سلیمانی بود. شورای ملی ایرانیان آمریکا به جای اینکه خدمت به مهاجران ایرانی به آمریکا را در اولویت برنامه های خود قرار دهد تابع و هوادار رژیم ولایت فقیه شده و اعضای این شورا که تابعیت آمریکایی هم دارند، منافع رژیم ولایت فقیه را بر منافع ایالت متحده آمریکا ترجیح می دهند.

اصرار و تاکید رژیم ایران از یک سو و گزارش لابی ایران در واشنگتن از سوی دیگر بر این مساله که مبارزه با سازمان “داعش” نقطه التقای واشنگتن و تهران است به برخی شک و تردیدها دامن زده است؛ تردید درباره رابطه بین “داعش” و پروژه ایران در منطقه و استفاده ابزاری از این مساله برای بهتر کردن چهره رژیم ایران در غرب با عنوان همکاری با غرب برای مقابله با “داعش”.

به نظر می رسد ایران لولویی به نام داعش را ساخت و یا دست کم در ایجاد آن سهم داشته است. اما، اکنون زمان آن رسیده تا خود را طوری معرفی کند که تنها کشوری است که می تواند همه را از شر داعش خلاص کند. خلاصه بگویم، از آنچه یاد شد پیداست که ایران سرچشمه آتش افروزی ها بوده اما خود را در گام بعدی طوری معرفی می کند که گویی ابزار خاموش کردن این آتش سوزی ها تنها دست اوست!

ترجمه شده از روزنامه الوطن
منبع: مرکز تحقیقات ایرانی خلیج عربی

تمام مقاله هاى منتشر شده تنها بازتاب دهنده نظر نويسنده آن است**