اوغوز تورك
يکي از مهمترين حقوق فردي و اجتماعي ملت تورک آزربايجان جنوبي که همانا صحبت کردن٬ نوشتن٬ آموختن٬ ياد گرفتن و استفاده به صورت رسمي در تمام ادارات دولتي و ملي به زبان مادريست٬ از آنان دريغ شده است.
کوچکترين اعتراض در مقابل اين اقدامات ضد حقوق بشري و ضد اجتماعي٬ بزرگترين اتهامات و سنگين ترين مجازات ها را در پي داشته است. در ۸۰ سال گذشته نيروهاي اشغالگر رژيم ايران٬ آزربايجان جنوبي را در تمام زمينه هاي نظامي٬ سياسي٬ معيشتي و تماميت ارضي و بخصوص در زمينه زبان و فرهنگ مورد تجاوز و تعرض قرار داده است.
نيروهاي اشغالگر رژيم ايران٬ در هر لباس و هر رنگي که باشند٬ از پهلوي ها گرفته تا فاشيستهاي اسلامي و حتي سبز ها و فدراليستهاي ايران٬ همه و همه دشمنان قسم خورده آزربايجان جنوبي و آزربايجان بزرگ هستند.
هم اکنون٬ تفکر ايران با تفکر آزربايجان رو در روي هم قرار گرفته اند. آزربايجان جنوبي با توسل به زبان تورکي خود ميتواند به انديشه مقدس آزربايجان بزرگ جامه عمل بپوشاند. برنده ترين سلاح تورک هاي آزربايجان جنوبي که به خود٬ به گذشته خود٬ و به آينده خود اهميت ميدهند٬ همانا زبان تورکي شان است. اين نيرو و اين سلاح توانمند بايستي به کار گرفته شود. بايد به زبان تورکي به عنوان يک سلاح نگاه کنيم. اين تفکر بايد به صورت تاکتيک پايه جنگي براي هر فعال ملي آزربايجان جنوبي درآيد.
در مقابل اشغالگري ايران٬ در هر مسير و شکلي٬ بايستي مقاومت نشان داده شود٬ و اين مقاومت و اين جنگ متقابل ميبايد بر عليه تمام طرفداران ايران و بخصوص کساني که خودشان اهل آزربايجان جنوبي هستند ولي تحت نام سيستم فدرالي ميخواهند آزربايجان را زير اشغال ايران نگاه دارند٬ شروع شود.
آزادي و سعادت ملت آزربايجان جنوبي فقط و فقط در گرو خلاصي از اشغالگري ايران٬ رسيدن به استقلال خويش و به وجود آمدن آزربايجان بزرگ است. براي رسيدن به اين آرزو و اين سعادت٬ به ارزش اين سلاح کارآمد که همانا زبان تورکي ماست پي ببريم.
در سالهاي قبل در آزربايجان جنوبي و در ديگر قسمتهاي تورک نشين تحت اشغال ايران٬ تعطيلي و خودداري از رفتن به مدرسه در روز اول سال تحصيلي را پيشنهاد داده بوديم. هم اکنون اين تفکر٬ آرام آرام به صورت يک تاکتيک سياسي به تصويب تمامي گروه هاي سياسي ملي درآمده است. براي به واقعيت رسانيدن اين تفکر٬ تمام گروه هاي سياسي ملي ميبايستي به صورت جدي با هم همکاري نمايند. حتي ميشود اين يک روز را به يک هفته افزايش داده و از آن به عنوان وسيله اي نيرومند براي رهايي از اشغال استفاده کنيم.
مصر بودن بر استفاده از زبان تورکي چه براي صحبت کردن و چه براي نوشتن در تمامي ادرات رسمي و مدارس٬ تاثير گذار٬ الزامي و کارآمد است. مادران با دانستن اين مطلب که ( هر کسي فارسي نداند بي سواد خواهد ماند و از زندگي عقب خواهد ماند) فقط بازي دشمن و شعار فريب خوردگان دشمن است٬ بايد زبان مادري را به فرزندان خود بياموزند و به آنان و نسلهاي بعدي خيانت نورزند. مادر و پدرها ميتوانند با وضع مقررات (در خانه تورکي صحبت ميکنيم) دستهاي پليد حاکميت فارس را که تا به محرم خانه هايمان دراز شده است قطع کنند. اصرار ورزيدن در انتخاب نامها و اسامي تورکي براي نوزادان و حتي مراجعه مردم براي تغيير نام هاي بيگانه به نامهاي تورکي به اداره ثبت احوال رژيم و استفاده نکردن از زبان ملت اشغالگر فارس٬ بزرگترين نافرماني مدني و ملي در مقابل آنان است. استفاده نکردن از راديو٬ تلويزيون و روزنامه هايي که به زبان ملت اشغالگر فارس هستند و توجه نکردن به آنها٬ ملت آزربايجان جنوبي را از بمباران زهرآگين اطلاعاتي ايران که ميخواهد آنها را نوکر و اسير نمايد و در يک کلمه آنان را فارس زده کند ميرهاند.
فعالان حرکت ملي و گروههايي که به آنان وابسته هستند٬ هر کس و همه کس٬ بايستي به زبان تورکي به عنوان يک سلاح براي رهايي از يوغ استعمار و استثمار ايران نگاه کنند٬ و در مورد راههاي استفاده از اين سلاح برنده٬ ارزشمند و کارآمد تحقيق و بررسي نمايند.
محروم ماندن از از اولين و ابتدايي ترين حقوق انساني که همانا زبان مادري است٬ آن هم در سرزمين مادري٬ زيبنده هيچ شخص و انساني و علي الخصوص هيچ تورکي نيست. اين همه وضعيت تحقير آميز البته زيبنده هيچ شخصي نيست٬ اما در ۸۰ سال گذشته کساني که از برتري ملت فارس دفاع ميکنند٬ با ايجاد يک ايران ساختگي و يک ملت ايراني ساختگي٬ آرام آرام ملت تورک و خصوصا ملت آزربايجان جنوبي را به سوي تورک نبودن (از خود بيگانگي) و حتي تورک ستيزي و به سوي فارس شدن هدايت کرده اند. در حال حاضر در اين ايران ساختگي حتي اگر محروم شدن ۳۵ مليون نفر تورک از زبان مادري و اينهمه تحقير و پست انگاري به يک رويه عاده تبديل شده باشد٬ ولي باز هم از نظر علم زبان شناسي جهاني٬ علم جامعه شناسي و رفتارشناسي جامعه٬ اين يک فاجعه بزرگ است.
اينگونه ذوب شدن ملت تورک آزربايجان جنوبي در ايران و محو شدن تدريجي آن يکي از بزرگترين لطمه ها و فجايع در تاريخ بشريت است. اين زبان کشي دقيقا مثل نسل کشي است و نتيجه آن دو نيز يکي است. به علت اينکه اين فاجعه به صورت تدريجي و آهسته آهسته به ملت مظلوم ما تحميل شده است٬ درک کردن آن نيز مشکل نموده است و محسوس نيست.
در سالهاي قبل در آزربايجان جنوبي و در ديگر قسمتهاي تورک نشين تحت اشغال ايران٬ تعطيلي و خودداري از رفتن به مدرسه در روز اول سال تحصيلي را پيشنهاد داده بوديم. هم اکنون اين تفکر٬ آرام آرام به صورت يک تاکتيک سياسي به تصويب تمامي گروه هاي سياسي ملي درآمده است. براي به واقعيت رسانيدن اين تفکر٬ تمام گروه هاي سياسي ملي ميبايستي به صورت جدي با هم همکاري نمايند. حتي ميشود اين يک روز را به يک هفته افزايش داده و از آن به عنوان وسيله اي نيرومند براي رهايي از اشغال استفاده کنيم.
مصر بودن بر استفاده از زبان تورکي چه براي صحبت کردن و چه براي نوشتن در تمامي ادرات رسمي و مدارس٬ تاثير گذار٬ الزامي و کارآمد است. مادران با دانستن اين مطلب که ( هر کسي فارسي نداند بي سواد خواهد ماند و از زندگي عقب خواهد ماند) فقط بازي دشمن و شعار فريب خوردگان دشمن است٬ بايد زبان مادري را به فرزندان خود بياموزند و به آنان و نسلهاي بعدي خيانت نورزند. پدرها ميتوانند با وضع مقررات (در خانه تورکي صحبت ميکنيم) دستهاي پليد حاکميت فارس را که تا به محرم خانه هايمان دراز شده است قطع کنند. اصرار ورزيدن در انتخاب نامها و اسامي تورکي براي نوزادان و حتي مراجعه مردم براي تغيير نام هاي بيگانه به نامهاي تورکي به اداره ثبت احوال رژيم و استفاده نکردن از زبان ملت اشغالگر فارس٬ بزرگترين نافرماني مدني و ملي در مقابل آنان است. استفاده نکردن از راديو٬ تلويزيون و روزنامه هايي که به زبان ملت اشغالگر فارس هستند و توجه نکردن به آنها٬ ملت آزربايجان جنوبي را از بمباران زهرآگين اطلاعاتي ايران که ميخواهد آنها را نوکر و اسير نمايد و در يک کلمه آنان را فارس زده کند ميرهاند.
فعالان حرکت ملي و گروههايي که به آنان وابسته هستند٬ هر کس و همه کس٬ بايستي به زبان تورکي به عنوان يک سلاح براي رهايي از يوغ استعمار و استثمار ايران نگاه کنند٬ و در مورد راههاي استفاده از اين سلاح برنده٬ ارزشمند و کارآمد تحقيق و بررسي نمايند.
محروم ماندن از از اولين و ابتدايي ترين حقوق انساني که همانا زبان مادري است٬ آن هم در سرزمين مادري٬ زيبنده هيچ شخص و انساني و علي الخصوص هيچ تورکي نيست. اين همه وضعيت تحقير آميز البته زيبنده هيچ شخصي نيست٬ اما در ۸۰ سال گذشته کساني که از برتري ملت فارس دفاع ميکنند٬ با ايجاد يک ايران ساختگي و يک ملت ايراني ساختگي٬ آرام آرام ملت تورک و خصوصا ملت آزربايجان جنوبي را به سوي تورک نبودن (از خود بيگانگي) و حتي تورک ستيزي و به سوي فارس شدن هدايت کرده اند. در حال حاضر در اين ايران ساختگي حتي اگر محروم شدن ۳۵ مليون نفر تورک از زبان مادري و اينهمه تحقير و پست انگاري به يک رويه عاده تبديل شده باشد٬ ولي باز هم از نظر علم زبان شناسي جهاني٬ علم جامعه شناسي و رفتارشناسي جامعه٬ اين يک فاجعه بزرگ است.
اينگونه ذوب شدن ملت تورک آزربايجان جنوبي در ايران و محو شدن تدريجي آن يکي از بزرگترين لطمه ها و فجايع در تاريخ بشريت است. اين زبان کشي دقيقا مثل نسل کشي است و نتيجه آن دو نيز يکي است. به علت اينکه اين فاجعه به صورت تدريجي و آهسته آهسته به ملت مظلوم ما تحميل شده است٬ درک کردن آن نيز مشکل نموده است و محسوس نيست.
از طرف ديگر٬ تورک تبار بودن پيش قراولان اين حرکت ضد انساني فارس نمودن تورک ها و دشمني با تورک٬ اين فرايند ترسناک و زشت را قابل تحمل و نرمتر کرده است. در يکصد سال گذشته اکثريت کساني که از تماميت ارضي ايران دفاع کرده اند و هستي تورک را به زير پاي ملت حاکم فارس ريخته اند تورک تبار بوده اند. آنان که زندگيشان را به ملت فارس و ايران اختصاص داده اند و براي دشمنان ملت تورک ادبيات اجتماعي و سياسي و ادبي آفريده اند٬ تاثيرات به مراتب مخرب تر و زهرآگين تري از رژيم تجاوزکار و تورک ستيز فارس داشته اند.
کساني که در مقابل ملت تورک آزربايجان ايستاده اند و او را از زبان مادري خويش محروم نگاه داشته اند٬ همان به ظاهر فرهيختگان خائن٬ خود فروخته و مانقوت و وطن فروش هستند. کساني که عامل بزرگترين خطرات براي حرکت ملي آزربايجان جنوبي شده اند همين اشخاص تورک تباري هستند که باعث گسترش تاريکي و جهل و خفقان هستند و از همين طريق ارتزاق ميکنند.
فعالين حرکت ملي٬ علي الخصوص جوانان بوزقورد٬ ميبايستي از اين خطر آگاه بوده و در مقابل آن بايستند. تا جايي که ميتوانيم٬ بايد نوشتن به زبان ملت اشغالگر را محدود کنيم و در هر جايي از زبان تورکي به عنوان زبان رسمي استفاده کنيم. بايد به زبان تورکي و نيروي نهفته اي که اين زبان به ما ميدهد باور داشته باشيم٬ و به زبان تورکي بنويسيم. بايد زبان مادري را مهمترين وسيله مبارزه مدني و ملي بدانيم و آن را به عنوان سلاحي در راه رسيدن به رهايي بارور کنيم.
اوغوز تورك
Source: Facebook