پمپئو اشاره کرد که هدف دولت ترامپ این است که با ایران به یک توافق جامع برسد، اما واقعیت امر چیز دیگری است. نیت حقیقی دولت ترامپ این است که جمهوری اسلامی در هم شکسته شود و یا اینکه تحریک شود سراغ برنامه هسته ایش و آن را از سر بگیرد و آنگاه است که آمریکا و اسرائیل هم عذری موجه برای اقدام نظامی دارند.تجربه ای که جهان از تغییر رژیم در عراق دارد، عبرت آموز است و نشان می دهد که سیاست تغییر رژیم، ایده ای وحشتناک است.
نیویورک تایمز / کارول جیاکومو
از سه شنبه دو هفته پیش که رئیس جمهوری ترامپ اعلام کرد که آمریکا دیگر به توافق هسته ای ایران متعهد نمی ماند، این سوال مطرح شده بود که ‘خوب، بعد چه؟’، تا اینکه مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا روز دوشنبه پاسخ آن را داد و مشخص شد که دولت ترامپ از ایران چه می خواهد ‘کاپیتولاسیون’ یعنی تسلیم شدن. پمپئو در بنیاد هریتیج که متعلق به محافظه کاران آمریکاست یک سخنرانی پیرامون موضوع ایران داشت و در آن تصریح کرد که چنانچه ایران غنی سازی اورانیوم را متوقف نکند و موشکهایی با قابلیت هسته ای بسازد و از حزب الله، شورشیان حوثی یمن و نیروهای ایرانی در سوریه حمایت کند؛ دولت آمریکا قصد دارد از تمام توان اقتصادی و نظامیش علیه ایران استفاده کند.
پمپئو در این سخنرانی ۱۲ مطالبه از ایران را مطرح کرد. این تقاضاها آنقدر زیاد است که بعید به نظر می رسد ایران اگر هم بخواهد، به این زودیها آنها را اجابت کند. تازه ایران اگر هم تمام این خواسته ها را برآورده کند، معلوم نیست در ازای آن امتیازاتی را که مد نظرش است شامل برداشته شدن تحریمها و برقرار شدن مجدد روابط دیپلماتیک و تجاری کشور با جهان خارج در آینده به دست خواهد آورد یا نه.پمپئو در صحبتهایش قول داد که فشار مالی بی سابقه ای را بر حکومت ایران قرار می دهد تا تمام نیروهای عملیاتی ایران و بخصوص رد حزب الله را در جای جای جهان بگیرد و شناسایی کند.پمپئو ضمنا هشدار داد که اگر رهبران ایران برنامه هسته ایشان را از سر بگیرند، مشکلات بزرگتری را بیش از آنچه که در گذشته داشته اند، بر آنها وارد خواهد کرد.اما این رویکرد دارای اشکالات فراوان است.
اولین اشکال این است که، این فقط یک رویکرد است، استراتژی نیست. این فقط یک آرزو است که اگر در نهایت امر به یک نبرد تمام عیار در خاور میانه منجر نشود، حتما تنشهای این منطقه را شدیدتر خواهد کرد.با تصمیمی که ترامپ در مورد توافق هسته ای ایران گرفته است، ما به نقطه پوچی رسیده ایم. ترامپ توافق چند جانبه ای را که ایران موظف کرده بود برنامه هسته ایش را کوتاه کند و در ازای آن تحریمها از سرش برداشته شود، پس زد. ایراد ترامپ به توافق این بود که این توافق سایر نگرانیهای جهان را از ایران، از جمله رفتارهای ایران را در منطقه نمی زداید.ترامپ و همه یارانش در دولت به خود اعتماد به نفس دارند و مطمئنند که تحریمهای آمریکا سرانجام روزی جمهوری اسلامی را به زانو در خواهد آورد چون اقتصاد ایران همین حالا هم از کار افتاده است و کشور هم صحنه شورشهای سیاسی پراکنده است.
اما موضوع این است که تحریمهایی که قبل از امضای توافق هسته ای در سال ۲۰۱۵ بر ایران اعمال شده بود همگی موثر افتاده بودند چون بطور جامع مورد حمایت جامعه بین الملل بخصوص اروپا، روسیه و چین بودند.اروپا هنوز هم به توافق پایبند مانده است، همچنین به تعهدات اقتصادیش با ایران.پس ترامپ دارد چه می کند؟ آیا او می خواهد با تهدید کردن دشمنان آمریکا به تحریم، آنها را تبدیل به بهترین دوستان آمریکا کند؟ اروپا از دست آمریکا عصبانی است. حق دارد. اروپا مشورت و تبادل نظر می کند تا بلکه بتواند راهی برای دور زدن تحریمهای آمریکا پیدا کند. در آن صورت ائتلاف دو سوی اقیانوس اطلس بیش از پیش خراب خواهد شد و بلکه هم، خیلی زودتر از آنچه که پیش بینی می شود روزی برسد که اروپا یک سامانه مالی در اختیار داشته باشد که چندان به نظام مالی آمریکا گره نخورده باشد.
بلافاصله بعد از صحبتهای پمپئو؛ فدریکا موگرینی رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا در صحبتهایی اشاره کرد “سخنرانی پمپئو مشخص نکرد خارج شدن از توافق هسته ای چگونه منطقه را از بابت خطر اشاعه سلاحهای کشتار جمعی امنتر کرده است و یا خواهد کرد”.وی تاکید کرد:”هیچ جایگزینی برای این توافق وجود ندارد”. مسلم است ایران از بشار اسد و حزب الله حمایت می کند، اما مسئله این است که کشورهای دیگری هم هستند که هم اکنون در سوریه حضور دارند، شامل روسیه و یا عربستان که در یمن حضور دارد. همه این کشورها به سهم خود دارند سوخت بی ثباتی منطقه را تامین می کنند.البته پمپئو اشاره کرد که هدف دولت ترامپ این است که با ایران به یک توافق جامع برسد، اما واقعیت امر چیز دیگری است.
نیت حقیقی دولت ترامپ این است که جمهوری اسلامی در هم شکسته شود و یا اینکه تحریک شود سراغ برنامه هسته ایش و آن را از سر بگیرد و آنگاه است که آمریکا و اسرائیل هم عذری موجه برای اقدام نظامی دارند.تجربه ای که جهان از تغییر رژیم در عراق دارد، عبرت آموز است و نشان می دهد که سیاست تغییر رژیم، ایده ای وحشتناک است.
آمریکا بر مبنای یک فرضیه دروغین راهی جنگ در عراق شد. دهها هزار انسان کشته شدند، هزارها میلیارد دلار هدر رفت و ستیزه جویان اسلامگرا همچون قارچ از زمین سر برآوردند. همه اینها فرصتهایی طلایی شد در دستان ایران تا به عراق برود و جایگاهش را محکم سازد.جان بولتون که در آن هنگام یکی از معماران دولت جرج بوش برای تهاجم نظامی به عراق و خلق آن فاجعه بود، امروز هم در مرکز کانون سیاست گذاری آمریکا جای گرفته است و مشاور امنیت ملی ترامپ شده است.از آن گذشته مضحک بودن تقاضاهای پمپئو از ایران از زاویه ای دیگر هم قابل نقد است.پمپئو این مطالبات را از ایران مطرح کرد اما رئیس او به رهبر کره شمالی کیم جونگ اون، که گمان بر این است ۶۰ سلاح (کلاهک) هسته ای دارد، یک سری تضمین های امنیتی در ازای رها کردن زرادخانه هسته ایش پیشنهاد می دهد. این در حالیست که ایران هیچ سلاح هسته ای ندارد و برنامه هسته ایش را هم در حد مشخصی محدود کرده است.
مسلما ایرانی ها هم تا چند هفته آینده به این تحریکات آمریکا پاسخ حساب شده ای خواهند داد. رئیس جمهوری حسن روحانی در داخل تحت فشار تندروها قرار دارد. تندروها می گویند که باید پاسخ دندان شکنی به آمریکا داد و آن را به عقب هل داد و برنامه هسته ای را از سر گرفت.جهان فقط باید امیدوار باشد که بتواند بدون کمک آمریکا، این مانع و محدودیت را بخوبی پشت سر بگذارد.
https://www.peykeiran.com/Content.aspx?ID=155573