هممیهنان
خروج آمریکا از برجام و اعلام برقراری «سنگینترین تحریمهای تاریخ» بر ضد ایران بحرانی دیگر بر بحرانهای بزرگی که کشور ما غرق آنهاست افزود. نزدیک به چهل سال است که جمهوری اسلامی با سیاستهای افراطی اسلامگرایانه و اقدامات تروریستی و ماجراجویانه و ضدملیاش میهن ما را دچار جنگها و بحرانهایی بزرگ کرده است. یکی از آخرین آنها بحران اتمی بود که صدها میلیارد دلار به ایران زیان زد و آن را گرفتار شدیدترین تحریمها کرد. بر اثر فشار این تحریمها و احتمال قطع کامل صدور نفت بود که رهبر جمهوری اسلامی با «نرمش قهرمانانه» به پذیرش برجام تن در داد. تصور جهان غرب بر این بود که برجام سبب تعدیل سیاستهای جمهوری اسلامی میشود و به حل مسائل منطقهای کمک میکند و زمینه را برای بازگشت ایران به جامعهٔ جهانی فراهم میسازد. اما در سه سالِ گذشته شاهد بودیم که این تصورات باطل بود؛ و اتفاقاً پس از برجام شاهد تلاش افزونتر جمهوری اسلامی در دشمنسازی در منطقه و حضورش در چندین جنگ فرقهای بودیم. خاورمیانه شاید هرگز به اندازهٔ چند سال اخیر دچار رنج و خونریزی و واپسگرایی نبوده باشد. تشدید ماجراجوییها و سیاستهای مداخلهگرایانه و تخاصمی جمهوری اسلامی در دوران برجام باعث شد که کشورهای عربی و اسرائیل همهٔ اختلافات خود را کنار بگذارند و در برابر ایران متحد شوند ــ امری که کشورمان را هرچه بیشتر منزوی میکند و امنیت و منافع ملی ما را به خطر میافکند.
امید کاذب به اصلاح امور پس از برجام منحصر به حوزهٔ سیاست خارجی جمهوری اسلامی نبود، تصور بسیاری بر این بود که برجام باعث گشایش در همهٔ زمینهها، اقتصاد و اجتماع و فرهنگ و حتی سیاست، خواهد شد؛ اما برجام در زمینهٔ داخلی نیز تبعات پیشبینیشده را نداشت. در این بیانیه قرار نیست که به اوضاع فاجعهبار اقتصادی کشور در سال ۱۳۹۶ بپردازیم و تنها به گفتن این نکته بسنده میکنیم که، در زمستان سال گذشته، افق اقتصاد ایران تیرهوتار بود. پس از برجام، در زمینههای اجتماعی و فرهنگی نیز، اگر فضا بستهتر نشد، دستکم هیچ گشایشی صورت نگرفت؛ و این در حالی بود که مردم ایران با حسرت شاهد گشایشی تصورناپذیر در فضای اجتماعی و فرهنگی عربستان بودند، یعنی تنها کشوری که آن را بستهتر از کشورشان تصور میکردند. گذشته از این، در زمینهٔ سیاسی نیز، حسن روحانی و همهٔ نمایندگانی که با حمایت اصلاحطلبان توانستند اکثر کرسیهای مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی را فتح کنند با اقدامات خود بخش بزرگی از رأیدهندگان را کاملاً ناامید کردند؛ و بار دیگر آشکار شد که اصلاحات و اصلاحطلبی در جمهوری اسلامی سراب و دروغی بیش نیست. در چنین شرایطی، جنبش دیماه ۹۶ نارضایتیها و خشم جامعه از کلیت نظام جمهوری اسلامی را آشکار کرد و نشان داد که دیگر هیچ امیدی به اصلاح نظام وجود ندارد، حتی با برجام.
تاریخ چهل سال گذشته نشان داده است که جمهوری اسلامی بر اثر فشار شدید جهانی و زمانی که حیاتش به خطر میافتد هر جام زهری را سرمیکشد و به هر نرمش قهرمانانهای در برابر کشورهای خارجی تن در میدهد. از این رو، مذاکرات مخفیانه با آمریکا و سپس پذیرش شرایط این کشور در ماهها یا سالهای آینده هیچ بعید نیست؛ اما مسائل اساسی مردم ایران با این نوع نرمشها و جام زهر سرکشیدنها حل نمیشود، چنان که با برجام حل نشد.
هممیهنان
واقعیت این است که جمهوری اسلامی چهل سال است که دارد کشورمان را از بحرانی به بحرانی دیگر میکشاند. این نظام تنها در بحران میتواند زندگی کند و، تا زمانی که این نظام بر سر کار است، نه تنها امیدی به حل هیچ یک از مشکلات کشور و تحقق هیچ یک از خواستههای اساسی و برحق مردم نیست؛ بلکه کشورمان با خروج از بحرانی و ورود به بحرانی دیگر روزبهروز فقیرتر و ضعیفتر میشود.
تحریمهای دولت ترامپ شرایط اقتصادی دشوارتری برای مردم ایران ایجاد خواهد کرد. بیشک، مسئول اصلی انزوای کشورمان در جهان جمهوری اسلامی است. اِعمال تحریمهایی که دولت آمریکا وعدهٔ آن را داده جز بر دو کشور کرهٔ شمالی و ایران امکانپذیر نیست، چراکه جهان دولتهای آنها را «غیرعادی» و «یاغی» میداند. آیتاللّه خمینی چهل سال پیش در نوفل لو شاتو گفت که «جمهوری اسلامی خود را در جنگ با اسرائیل» میداند و رهبر کنونی جمهوری اسلامی هم میگوید که ایران در حال «مبارزه با نظام جهانی سلطه» یا، به عبارت دیگر، «آمریکا» ست. بیشک، جمهوری اسلامی نه تنها قادر به حفظ منافع و حقوق مردم ایران نیست، که ماهیتاً علاقهای به این کار ندارد؛ و بدتر آنکه منافع و حقوق ملت ایران را پیوسته قربانی سیاست صدور انقلاب و دشمنسازیهای بیجا و اسرائیلستیزی خود کرده است. مردم ایران هرگز وظیفهٔ مبارزه با جامعهٔ جهانی یا آمریکا یا، به گفتهٔ رهبر جمهوری اسلامی، «نظام جهانی سلطه» را به جمهوری اسلامی محول نکردهاند. مردم ایران خواهان دوستی با همهٔ جهاناند، از جمله مردم آمریکا و اروپا و روسیه و چین و اسرائیل و کشورهای عربی.
کسانی که در بحران اخیر، به جای فشار بر جمهوری اسلامی برای پایان دادن به سیاستهای خطرناکش، تنها به دولت آمریکا حمله میکنند نه تنها هیچ مشکلی از ایران حل نمیکنند، بلکه مستقیم یا غیرمستقیم در کنار جمهوری اسلامی میایستند و نظام را در ادامهٔ سیاستهای ماجراجویانه و ضدملیاش ترغیب میکنند. این وظیفهٔ دولت ایران است که کشورمان را دچار چنین وضعی نکند، نه دولت آمریکا یا هر دولت دیگری. بیشک نمیتوان منفعل نشست و شاهد فقیرترشدن هرروزهٔ مردم و ضعیفترشدن مداوم کشور شد. نباید منتظر آیندهای وحشتناکتر از امروز نشست که با ادامهٔ حکومت جمهوری اسلامی، چه با تحریمها و چه بدون تحریمها، اجتنابناپذیر است. برای رفع کامل تحریمها و جلوگیری از سقوط هرچه بیشتر ایران، برای بازگشت کشورمان به جایگاه شایستهٔ خود در جهانِ آزاد، برای برابری حقوقی همهٔ شهروندان ایرانی، برای داشتن زندگیای عادی، مانند آنچه همهٔ مردمان جهانِ آزاد دارند، چنان که مردم ایران در جنبش دیماه ۹۶ فریاد زدند، راهی جز کنار زدن هرچه سریعتر جمهوری اسلامی نیست؛ وگرنه آیندهای هولناک در پیش داریم.
نه قرار است و نه ممکن است که کشوری دیگر حکومت ایران را سرنگون کند. تنها ملت ایران چنین توانی را دارد ــ ملتی که در جنبش دیماه ۹۶ نشان داد که دیگر جمهوری اسلامی را نمیخواهد و میخواهد که حقوق و آزادیهای اساسی خود را بازستاند و زندگی شایستهای داشته باشد. پس از جنبش دیماه در شهرهای مختلف ایران، شاهد اعتراضات مدنی زنان و معلمان و کشاورزان و دیگر اقشار و اعتصابات گستردهٔ کارگران و دیگر اصناف و اعتراضات خیابانی هرروزهٔ مردم بودهایم که آخرین آنها در کازرون به خون کشیده شد. در حالی که جمهوری اسلامی هر روز ضعیفتر و ورشکستهتر میشود، مبارزات مردم ایران هر روز گستردهتر و نیرومندتر میشود و تا کنار زدن جمهوری اسلامی و برقراری حکومتی ملی و سکولار و متکی بر آراء مردم ایران ادامه خواهد داشت. در این راه و تا پیروزی کامل، ما در کنار مردم ایران ایستادهایم.
ابوالفضل اسلامی، دیپلمات پیشین
مرتضی اسماعیلپور، روزنامهنگار و فعال حقوق بشر
امیررضا امیربختیار، فعال سیاسی
بهنام امینی، روزنامهنگار و سخنگوی انجمن مهستان
مزدک بامدادان، نویسنده
سعید بشیرتاش، فعال سیاسی
بهرام بهرامی، نویسنده
سپیده پورآقایی، سردبیر شهروندیار
دانیل خندهرو، فعال سیاسی
پویا دیانیم، رییس کمیته روابط عمومی یهودیان ایرانی در آمریکا
علیاصغر سپهری، فعال پیشین دانشجویی و پژوهشگر شیمی-فیزیک
ف.م. سخن، نویسنده
جاماسب سلطانی، فعال سیاسی و پژوهشگر علوم سیاسی
فرزانه سیدسعیدی، روزنامهنگار و فیلمساز
مهرداد سیدعسگری، فعال سیاسی
کاوه شیرزاد، فعال سیاسی
دریا صفایی، فعال حقوق زنان
کاوه طاهری، روزنامهنگار و فعال حقوق بشر
برزومهر طلوعی، فعال سیاسی
رویا عراقی، فعال حقوق بشر
ناهید غنی، پژوهشگر ایرانشناسی
فاضل غیبی، نویسنده
مریم فقیهایمانی، پژوهشگر و فعال صلح در خاورمیانه
ناصر کاخساز، نویسنده و فعال سیاسی
نادر کاکاوند، فعال اجتماعی و فرهنگی
عرفان کسرایی، پژوهشگر فلسفه
شیما کلباسی، شاعر، مستندساز و فعال حقوق بشر
کیوان مشیری، کنشگر سیاسی
ایرج مصداقی، نویسنده و فعال سیاسی
آویده مطمئنفر، فعال سیاسی
مازیار مکفی، روزنامهنگار
کامران ملکمطیعی، بازیگر، نویسنده و کارگردان
مهدی میرقادری، فعال سیاسی
نیما ناصرآبادی، فعال سیاسی
شاهین نژاد، نویسنده و فعال سیاسی
ژزژ هارونیان، فعال حقوق بشر
رحیم همتی، فعال سیاسی
محمدرضا یزدانپناه، روزنامهنگار