خامنهای در توضیح علت عدم وقوع جنگ، گفته «ما مثل گذشته هیچ وقت شروع کننده جنگ نخواهیم بود» و «آمریکاییها هم حمله را آغاز نمی کنند چون می دانند که صددرصد به ضررشان تمام خواهد شد» ولی «شبح جنگ» را برای فشار روانی بر جمهوری اسلامی، حفظ میکنند. رهبر جمهوری اسلامی همچنین برای اتخاذ تصمیم ممنوعیت مذاکره با آمریکا، دلایل متعددی را ذکر کرده است:
۱- رهبر جمهوری اسلامی گفته است: «با آمریکاییها به علت وجود استدلالهای دقیق، تجربه گذشته و ضررهای فراوان مذاکره با یک رژیم متقلب و زورگو مذاکره نمی کنیم»/ او در همین زمینه به تجربه توافق هستهای اشاره کرده است: ««در موضوع مذاکرات [هستهای] بنده اشتباه کردم و به اصرار آقایان [دولت] اجازه تجربه را دادم که البته از خطوط قرمز معینشده هم عبور کردند.» با این حال مشخص نیست منظور او این است که اجازه مذاکره با آمریکا اشتباه بوده یا اینکه بیتفاوتیاش در مقابل خط قرمزهای نادیده گرفته شده، اشتباه بوده است. اعتراف اشتباه را میتوان از سر خشم هم توصیف کرد. با این توضیح که خامنهای پس از برجام و از دست دادن برخی تواناییهای فنی هستهای ایران که میتوانست با آن با آمریکا چانهزنی کند، اکنون خروجی نهایی مذاکرات را از دست رفتن این تواناییها می داند و مسیر طی شده را اشتباه توصیف کرده است. هر کدام باشد، این رویکرد دقیقا مخالف رویکرد دولت حسن روحانی است که کماکان از برجام به عنوان یک تجربه موفق دیپلماتیک یاد میکند و میگوید اشتباه و بدعهدی دولت ترامپ بوده که سبب تخریب برجام شده است. بدین اعتبار میتوان گفت اعتراف به اشتباه امروز رهبر جمهوری اسلامی، مخالفت جدی و مجدد با رویکرد دیپلماتیک حسن روحانی در سالهای گذشته بود. در ماههای اخیر، حسن روحانی سعی کرده از نظر دیپلماتیک با نظرات خامنهای هماهنگٰتر باشد ولی سخنان امروز رهبر جمهوری اسلامی نشان داد که تغییرات یا چرخش حسن روحانی موجب فراموشی کنایه و کاهش مخالفت رهبر جمهوری اسلامی نمیشود.
۲- رهبر جمهوری اسلامی گفته است: «جمهوری اسلامی هر وقت به آن اقتداری برسد که فشار و هوچیگری آمریکا رویش تأثیری نگذارد، میتواند با آمریکا مذاکره کند. امروز چنین چیزی نیست؛ بنابراین امام مذاکره با آمریکا را ممنوع کرد و من هم ممنوع میکنم» و «در حال حاضر مذاکره قطعاً به ضرر ما تمام می شود.» بر این اساس و برخلاف تبلیغات معمول، خامنهای پذیرفته است که اکنون از سطح «اقتدار» برای مواجهه با آمریکا برخوردار نیست و به دلیل ضعف در موقعیت، حاضر به مذاکره نیست. این دلیل رهبر جمهوری اسلامی را میتوان واقع گرایانه تر از دیگر شعارهای سالهای اخیرش ارزیابی کرد.
۳- خامنهای با واکنش مستقیم به پیشنهاد مذاکره و حملات لفظی مقامهای دولت آمریکا، با اشاره به سخنان وزیر امورخارجه آمریکا، او را «عقبمانده ذهنی» خوانده و گفته است: «مسئولان کنونی رژیم امریکا به گونه ای وقیح و بی شرم و بیادب با دنیا حرف می زنند که انگار حیا را کاملاً از آنها گرفته اند» و «یک نفر می گوید بدون پیش شرط، نفر دیگر پیش شرط می گذارد.» اشاره او به پیشنهاد مذاکرات بدون پیش شرط از سوی ترامپ و شرطهای پمپئو، وزیر امورخارجه آمریکا برای مذاکره با ایران است. رهبر جمهوری اسلامی در ادامه با تشریح روش آمریکاییها برای مذاکره با ایران گفته است آنها «اهداف اصلی» خودشان را اعلام نمیکنند ولی در مذاکره «با دبه و چانه زنی، همه اهداف را پیگیری می کنند و «فقط وعده می دهند اما از طرف مقابل امتیازات نقد می خواهند و وعده نمی پذیرند» و «هر جای مذاکره اگر طرف مقابل از دادن امتیاز نقد امتناع کند، امریکاییها آنچنان هیاهوی تبلیغاتی و رسانه ای در جهان راه می اندازند که معمولاً طرف مقابل کم می آورد و دچار انفعال می شود.» بنابراین رهبر جمهوری اسلامی، به روش آمریکاییها در مذاکرات اعتماد ندارد و از طرفی، روش دولت ترامپ برای مذاکره را بدتر از دولتهای قبلی میداند و به همین دلیل تمایلی به مذاکره نشان نمیدهد. او همچنین به مذاکرات آمریکا و کرهشمالی اشاره کرده و گفته است در این مذاکرات هم آمریکا چنین روشی را در پیش گرفته است. از این زاویه، او اعلام کرده که قصد ندارد در مقابل الگوی فشار و تهدید حداکثری برای ورود به مذاکرات، تسلیم شود.
۴- رهبر جمهوری اسلامی گفته است: « عامل اصلی گرانی وکاهش ارزش پول ملی، مسائل مدیریتی است، نه تحریم.» خامنهای در این زمینه با اشاره به قیمتگذاری ارز توسط دولت در ماههای اخیر، مثال هم زده است: «مبلغ ۱۸ میلیارد دلار از ارز موجود کشور آن هم در حالی که برای تهیه ارز مشکل داریم، بر اثر بی تدبیری، به افرادی واگذار شد و برخی از آن سوء استفاده کردند.» از این زاویه، خامنهای با این باور که مذاکره و رفع تحریمها، گره مهمی از اقتصاد ایران باز نمیکند، بر عدم تمایل خویش برای بازگذاشتن این راه تاکید کرده است. این حرف البته تازگی ندارد. در دو سال پایانی دولت محمود احمدینژاد هم اصولگرایان به ویژه علی لاریجانی، رئيس مجلس ایران میگفت عامل اصلی مشکلات تحریم نیست و مسائل مدیریتی است. این گفتهها در آن زمان با اعتراض محمود احمدینژاد مواجه شد و خامنهای هم در سخنرانیهایش درباره تحریم، به چنین مواردی اشاره صریح نکرد ولی اکنون ترجیح میدهد در مقابل دولت روحانی، تاکتیک دیگری اتخاذ کند.
او همچنین در کنایه دیگری به حسن روحانی، گفته است: «رییسجمهور اعتراف کرد اگر محدودیتهای شما نبود ما امتیازات بیشتری میدادیم.» در ماههای اخیر، انتقادات زیادی از سوی اصولگرایان مطرح شده که دولت ایران در جریان مذاکرات هستهای، امتیازهای زیادی به آمریکا داده ولی امتیاز قابل توجهی نگرفته است. البته حسن روحانی تنها کسی نیست که مورد انتقاد تلویحی یا صریح او قرار گرفته است. رهبر جمهوری اسلامی در بخش دیگری از سخنانش «ادعای فساد سیستمی و فراگیر» در ایران را اظهارنظر افراطی توصیف کرده و با رد برکناری دولت روحانی، گفته است: « آنها که می گویند دولت باید برکنار شود در نقشه دشمن نقش آفرین هستند.» در سالهای اخیر، یکی از مشهورترین چهرههایی که بحث فساد سیستماتیک در ایران را مطرح کرده، احمد توکلی، عضو مجمع تشخیص مصحلت نظام است که از اقتصاددانهای مورد اعتماد رهبر جمهوری اسلامی محسوب میشود. بحث برکناری دولت را نیز در روزهای اخیر، محمود احمدینژاد، رئيس جمهور سابق ایران و عضو مجمع تشخیص مصحلت نظام مطرح کرده است. «بازی در نقشه دشمن» را میتوان تندترین هشداری دانست که رهبر جمهوری اسلامی به محمود احمدینژاد داده است. رهبر جمهوری اسلامی در واکنش دیگر به سخنان احمدینژاد گفته است: « به اسم اینکه طرفدار ضعفا هستیم و می خواهیم اوضاع را درست کنیم، خودشان ملتفت نیستند اما عملاً در چارچوب نقشه دشمن حرف می زنند و اقدام می کنند.»
حمایت رهبر جمهوری اسلامی از دولت روحانی در مقابل کنایه و پیشنهادات احمدینژاد را البته نمیتوان واجد معنای سیاسی مهمی دانست. مهم ترین معنای سیاسی سخنان امروز رهبر جمهوری اسلامی این بود که میخواهد راه خودش را برود و چانهزنیها و لابیهای سیاسی داخلی یا فشارهای خارجی تاثیری بر این مسیر نخواهد گذاشت. او احتمال زیاد به هزینهها و تاوان چنین انتخابی چندان توجه نمیکند، چون احساس میکند اکنون وقت خوبی برای مانور و نمایش درباره افکار قدیمی خود رسیده است.
از سوی دیگر، اعتراف به اشتباه و اعلام ممنوعیت علنی از سوی خامنه ای و تاکیدش بر عدم وقوع جنگ، به خوبی نشان میدهد که در سطوح بالادستی حکومت جمهوری اسلامی، گفتگوهای فشرده و جدی درباره واکنش به ترامپ وجود داشته است و خامنهای برای اینکه راه بر فشارهای سیاسی داخلی ببندد، تصمیم به اعلام موضع علنی گرفته است.
پیش از این، پس از اینکه سردار جعفری، فرمانده سپاه در واکنش به پیشنهاد مذاکره از سوی ترامپ، نامه نوشت و آن را به سرعت نفی و رد کرد، برخی تحلیل گران با استناد به قانون اساسی، این نامه را دخالت غیرموجه نظامیان در دیپلماسی ایران و همچنین مداخله در کار نهادهایی چون شورای عالی امنیت ملی ایران توصیف کردند. سخنان امروز خامنه ای نشان داد که نامه فرمانده سپاه حتی اگر غیرقانونی یا مداخلهگرانه باشد، بخشی از دستورکار مدنظر او درباره دیپلماسی ایران بوده و همچنین قصد ندارد که تصمیم گیری در این زمینه را به نهادی چون شورای عالی امنیت ملی واگذار کند. او میخواهد حرف آخر را همین اول بزند.
https://www.peykeiran.com/Content.aspx?ID=162476