چرا رضا پهلوی بە ایران برنمیگردد؟
جمال پورکریم
محمد عطریانفر عضو حزب کارگزاران سازندگی میگوید: اگر رضا پهلوی به جمهوریت اعتقاد دارد، به ایران برگردد، حزب تشکیل بدهد، فعالیت کند و در یک فعالیت مردمسالارانه اگر توانست به قدرت برسد. به طور حتم کسی هم با او کاری ندارد زیرا شخص او دستش به خون کسی آغشته نیست.
این سخنان یکی از سران رژیم کنونی ایران است کە برای اولین بار واقعیتی نهفتە را آشکار کرد.
آری اگر رضا پهلوی کە هیچ پیشینە سیاسی و مبارزاتی جدی ای با رژیم کنونی ایران نداشتە و بارها از نیروهای سرکوبگر رژیم و تروریستهای سپاە پاسداران دفاع کردە، بە ایران باز گردد، بدون شک مشکلی نخواهد داشت ، او نیز همانند رژیم کنونی نمایندگی پان ایرانیسم در خدمت شونیسم فارس را در سر میپروراند.
اری او نیز حافظ و مدافع تمامیت ارضی ایران است و میتواند در ایران حزب رسمی و قانونی تشکیل بدهد و دستانشان بە خون ملت فارس آغشتە نشدە و آنچە نیاکان او انجام دادەاند همە در راه حفظ ایران و ایرانی بودن بودە است.
اگر نگاهی کوتاه و گذرا بە جنیاتهای رژیمهای پهلوی و کنونی ایران بیاندازیم، همسو و سیستماتیک عمل کردەاند و ملتهای بلوچ،عرب الاحواز،کورد و تورکهای آذری را ،ورد سرکوب و تبعیض قرار دادەاند.
ایا در کوردستان کسی هست کە اعدام پیشوا قاضی محمد، رهبر جمهوری کوردستان در مهاباد را از یاد بردە باشد، یا در آذربایجان قتل و عام تبریز و حملە بە جمهوری آذربایجان و پیشوری را فراموش کردە باشد؟
ایا الاحوازیها قتل شیخ خزعل از رهبران ملت عرب بدستور رضاشاه را فراموش خواهند کرد؟
ایا قیام مردم بلوچستان در زمان ناصرالدین شاه و سرکوب آنان توسط امیرکبیر را ملت بلوچ فراموش کردە است؟
رژیم کنونی بە یقین میداند کە حتی پدر اقای رضا پهلوی نیز دستش بە خون آنان کە خودشان ایرانی مینامندش آغشتە نشدە است.
اقای پهلوی چە مبارزاتی بر علیە رژیم کنونی ایران داشتەاند کە نتوانند بە ایران بازگردند؟
سران این رژیم هنگامی کە خطر را احساس میکنند، برای خودشان اپوزیسیون ساختگی میسازند و الترناتیو سازی میکنند، از جمهوری بودن ایران و تعدد احزاب میگویند و خواهان برگزاری رفراندم و اصلاحات میشوند و در کل همگی از سلطنت طلب و مشروطە خواهشان گرفتە تا مجاهدین و اسلامیشان همگی در یک صف واحد می ایستند تا ایران عزیزشان تمامیت ارضیش بە خطر نیافتد.
تفاوت و اختلاف میان رژیم کنونی و پهلوی برای ملتهای غیر فارس تنها دراینست کە یکی از این دیکتاتورها عمامە بە سر دارد و دیگری کراوات .
اما دیگر زمان فریبکاری و وعدە وعیدهای دروغین فرا رسیدە و ملتهای هوشیار کورد،بلوچ، عرب، تورک آذربایجانی و … دیگر دریافتەاند کە ایران و ایرانی بودن بمعنای سلب هویت ملیشان است و یک کورد، کوردستانی و یک عرب، الاحوازی و یک بلوچ، بلوچستانی و یک تورک آذری ، آذربایجانیست.
دیگر نە حکومت اسلامی و نە شاهنشاهی بر این جغرافیای جعلی حکومت نخواهند کرد و جغرافیایی بە نام ایران و ملتی بە نام جعلی ایرانی بە زبالە دان تاریخ خواهند پیوست.