هفته گذشته کمپین فعالین بلوچ خبری بعنوان “احضار مدیر مدرسه دینی کوه ون” منتشر کرد، در خبر آمده بود که: “حافظ عبدالله ملازهی مدیر حوزه علمیه منبع العلوم کوه ون و مولوی عبید الله افروخته استاد برجسته این مدرسه به وزارت اطلاعات راسک احضار شدند” در توضیح این احضار اضافه شده بود : “وزارت اطلاعات در جریان این احضار اسامی بیش از ۱۵ نفر از جوانان روستای کوه ون را به مدیر مدرسه منبع العلوم داده و از او خواسته است که این جوانان را به وزارت معرفی کند” البته در پی آن حافظ عبدالرحمن سیریازهی فرزند عبدالوهاب طلبه جامعه الحرمین جابهار ساکن کوه ون مفقود شده بود که بعدا سر از اطلاعات در آورد و معلوم شد که این جوان کوه ونی در بازداشت وزارت اطلاعات بسر می برد.
درست مثل سناریویی که در سال ۸۷ با بازداشت حافظ صلاح الدین سیدی، مولوی خلیل الله زارعی و حاج عابد گهرامزهی از روستای نصیرآباد و دو دوست دیگر حافظ صلاح الدین به نام های مولوی عبدالمجید صلاح زهی و سرکوری کلید خورد.
درست پس از بازداشت حافظ صلاح الدین سیدی (که در اسفند ۸۷ در زاهدان به همراه مولوی خلیل الله زارعی اعدام شد) مولوی دوست محمد رئیسی امام جمعه و مدیر مدرسه دینی دارالعلوم رحمانیه نصیرآباد به وزارت اطلاعات احضار شد، “وزارت اطلاعات در این احضار اسامی نزدیک به ۲۰ نفر از جوانان نصیرآباد را به امام جمعه می دهد و از ایشان می خواهد که این جوانان را به وزارت اطلاعات معرفی کند.”
وزارت اطلاعات مدعی شد که حافظ صلاح الدین اعتراف کرده که این جوانان همکار وی بوده اند، اما بعد معلوم شد که وزارت اطلاعات با شناسایی جوانان فعال و مذهبی روستا مدعی همکاری آنها با حافظ صلاح الدین شده است.
وزارت برمولوی دوست محمد رئیسی فشار آورد که این جوانان را به وزارت معرفی کند تا وزارت آنها را “تامین” بدهد!.
وزارت جوانان نصیرآباد را یکی یکی می خواست و از آنها “بازجویی” می کرد و در چند جلسه از آنها میخواست بر فرم هایی که “اعتراف به جرم” و درخواست “بخشش” بودند امضاء کنند و حتی خود مامورانی که بازجویی می کردند به فرد دستور می دادند این عبارت را بنویس و زیر آن امضاء کن و اگر یکی از جوانان اعتراض می کرد که چرا این جمله را بنویسم در حالی که ارتباطی به من ندارد با تندی و بد وبیراه گفتن بازجو مواجه میشد که: “من میخواهم کمکت کنم تا بار تو سبک شود و تامین تو از طرف نظام پذیرفته شود”.
این جوانان مجبودند هر ماه یک بار به وزارت اطلاعات راسک بروند و خودشان را معرفی کنند و وزارت از آنها امضای حاضری بگیرد، و حتی به آنها گفته بدون اگر میخواهید از شهرستان سرباز خارج بشوید و به شهری از استان و کشور سفر کنید قبل از آن زنگ بزنید و ما اطلاع بدهید.
این جوانان بعدها؛ ترور، اعدام و یا بازداشت شدند و یا اینکه بر آنها آنقدر فشار وارد شد و در تنگنا بودند و احساس خطر کردند که مجبور شدند پا به فرار بگذارند و از کشور خارج بشوند.
از کسایی که به “اصطلاح تامین” گرفتند و ترور شدند میتوان از درا شهدوست زهی خواهرزاده امام جمعه نصیرآباد و نعیم تلاتف پسر نصیر خان نام برد و از جوانان نصیرآباد که باوجود به “اصطلاح تامین” اعدام شد محمد ایوب بهرامزهی که در ابان ۹۲ به همراه ۱۵ نفر از جوانان بلوچ بدستور محمد مرزیه انتقامجویانه اعدام شد و به طرف چند نفر از این جوانان تیر اندازی هم شد اما الحمدلله جان سالم بدر بردند اگر چه زخمی و معلول شدند که میتوان از عبدالباسط وطن خواه و یحی بهرامزهی نام برد و چند نفر از جوانان دیگر به “اصطلاح تامینی” که وزارت به امام جمعه گفته بود آنها را معرفی کند در ۱۴ دی ماه ۹۳ بازداشت شدند که تا امروز در بلاتکلیفی بسر می برند و چند نفر دیگر هم چون عرصه را بر خود تنگ دیدند مجبور به فرار از کشور شدند تا ترور، اعدام و یا بازداشت نشوند.
ظاهرا همین سناریو در مورد جوانان کوه ون در جریان است وزارت به مدیر منبع العلوم کوه ون لیست ۱۵ نفر را می دهد و از وی میخواهد که این جوانان را معرفی کند و از طرفی در همین مدت یکی از جوانان کوه ون را بازداشت می کند.
سناریویی که مردم نصیرآباد در این ۸ سال گذشته تجربه کردند و قرار است کوه ون نیز قربانی همان سناریو بشود، به دوستان عزیز کوه ون توصیه می کنم قبل از تصمیم گیری در این مورد پرونده نصیرآباد را مطالعه کنند.
محمد عمر ملازهی
۲۲مرداد ۹۵
(این مقاله الزاما رای کمپین نیست).