دانشگاه آمریکایی «هاروارد» و روزنامه «واشینگتن پست» پایان هفته گذشته، گزارشی درباره نقش ایران و نظام بشار اسد رئیس جمهوری سوریه در تاسیس گروه دولت اسلامی موسوم به داعش، منتشر کردند. این اقدام چند هدف داشت از جمله: «ایجاد اختلافهای فرقهای در خاورمیانه، لکه دار کردن وجهه مسلمانان اهل سنت در سراسر جهان و انتشار پروپاگاندایی که پادشاهی عربی سعودی را به تولید و حمایت از تروریسم متهم میکند».
گزارشی که «هاروارد» آن را منتشر کرده توسط سلمان الانصار بنیانگذار و رئیس کمیته روابط سعودی-آمریکایی (اس آی بی آر آی سی) تهیه شده است. مجید رفیع زاده، رئیس «شورای بینالمللی آمریکایی خاورمیانه» که ایرانی الاصل است، در تهیه این گزارش یاری رسانده و ان را در روزنامه «واشینگتن پست» منتشر کرده است.
این گزارش که «آلمان و سعودی: اتحاد برای مبارزه با تروریسم» عنوان گرفته، گزارشهای برخی از سازمانهای اطلاعاتی بینالمللی و رسانههای تحقیقی را در پنج سال گذاشته، جمعآوری کرده است. با مرتبط کردن این اطلاعات بر پایه زمانبندیشان، به وضوح، دست داشتن نظام اسد و ایران در پشتیبانی از گروه القاعده در عراق پس از حمله سال ۲۰۰۳ آمریکا به این کشور و پس از آن دست داشتنشان در تاسیس گروه داعش که از دل گروه القاعده بیرون آمد، مشخص میشود. پس از آغاز انقلاب سوریه، دمشق و تهران فرصت را مناسب دیدند تا این گروه را، به مترسک تروریستی بزرگی تبدیل کنند که با نام سنیها عملیات خود را انجام میدهد و برای آنها، اهداف استراتژیشان را محقق کنند به ویژه اینکه، آنها به توجیه حملات وحشیانهشان به مناطق سنیها در سوریه و عراق، نیاز داشتند.
سازمان اطلاعات سوریه بنیانگذار است
این گزارش به شکلی اساسی به اسناد سنی جمع آوری شده توسط کریستوفر رویتر خبرنگار استناد کرده است، اسنادی که بهار گذشته، روزنمه آلمانی «اشپیگل» منتشر کرده است. این اسناد حاوی اطلاعات فراوانی درباره تولد گروه داعش و هویت اصلی بنیانگذار آن است. از جمله خلاصهای آنچه که در این اسناد آمده، به این شکل است: «بنیانگذار نخست گروه، رهبر حقیقی و برنامه ریزی استراتژیست آن، سمیر عبدمحمد الخلفاوی (ملقب به حاجی بکر) نام دارد، او یکی از افسران سابق سازمان اطلاعات نیروی هوایی بعث عراف است که پس از سرنگونی نظام صدام حسین، به سازمان اطلاعات حزب بعث سوریه پیوست. او با نظام اسد بر سر ایجاد ناامنی و بی صباتی در عراق و تبدیل آن به جهنمی برای آمریکاییها، به توافق رسید. بشار اسد نگران بود که پس از صدام، نوبت او باشد، از این رو، از تروریسم در عراق علیه آمریکاییها پشتیبانی کرد به ویژه آمریکا ژنرال کالن پاول پس از آغاز حمله آمریکایی-بریتانیای به عراق، کنترل مرزهای سوریه-عراق برای جلوگیری از رفتوآمدهای تروریستها بود، از این رو اسد با برگه تروریسم بازی کرد تا از عرش خود در برابر آمریکاییها حمایت کند.
مهمتر از آن، اسناد تاسیس داعش آنگونه که «اشپیگل» گزارش کرده، در وزارت دفاع سوریه نوشته شده، از این رو این سوال مطرح میشود آیا واقعا الخلفاوی، مغز متفکر و برنامهریز برای تاسیس بود یا اینکه او تنها ابزاری اجرایی در دست برنامهریزان واقعی بود که کادرهای نظام اسد بودند. نظام اسد خواهان آن بود که داعش بزرگ شود و زیر چتر فرقهگرایی سنی، نفوذش بیشتر شود. همچنین برنامه ریزی کرده بود که داعش به شکلی اتوماتیک رشد کند به گونهای که نیروها و گردانهایش، به آسانی در نیابند که پشتیبان اصلیشان کیست. از همین رو، نظام اسد، به دور از چشمها، یک سال پیش از ظهور داعش به عنوان قدرتی تروریست که پروندهای برایش باز میشود، الخلفاوی را ۱۸ بار فراخوانده بود.
در بخشی از جزئیات آمده اسناد سری آمده است: «هنگامی که گردان التوحید، یکی از گردانهای مخالف حکومت اسد، سال ۲۰۱۴ در نبرد تل رفعت پیروز شد و انقلابیون به طور کامل کنترل منطقه را در دست گرفتند، در منزل الخلفاوی، پرونده تاسیس داعش را یافتند. روزنامه آلمانی موفق شد ۳۱ صفحه از آن را به دست بیاورد که حاوی نوشتهها، نقشهها و جدولهایی درباره ساختار داعش و چگونگی همکاری میان سازمانهای آن بود. مهمترین چیزی که در این صفحات آمده، این است که از ابتدا، نقشه، اعزام روحانیون قلابی پس از آموزش آنها به شهرها و روستاها بود تا دفاتری برای آموزش شریعت و دین و در همان حال، جذب جوانان به این دفاتر تاسیس کنند. هنگامی که نظام اسد سرکوب انقلاب مسالمتآمیز را شدت بخشید، انتظار این را داشت که ایادیاش که سران دفاتر داعش در سراسر کشور بودند، اقدام به ترویج تعصب دینی سنی و بالا بردن پرچم جهاد کنند. اینگونه بود که سوریها از دیدن شمار زیاد نیروی داعش د رسراسر کشور شگفت زده شدند. این مساله روشن میکند که چرا جنگندههای ارتش اسد، جنگجویان اپوزیسیون و نیروهای ارتش آزاد سوریه را هنگامی که در جنگ با شبهنظامیان داعش بودند، هدف حملات خود قرار میدادند بدون اینکه آسیبی به داعشیها برسد».
این روزنامه خاطرنشان میکند بسیاری از جنگجویان خارجی که برای جنگ ضد اسد به سوریه رفتند، از اینکه دیدند داعش علیه ارتش آزاد و مخالفان میانهرو در حال نبرد است، شگفت زده شدند. این افراد هنگامی که قصد فرار یا شورش داشتند، کشته شدند.
نقشه هم اشغال مناطقی در عراق توسط گروه داعش پس از استحکام این گروه در سوریه بود تا از یک سو ویژگی تروریستی بینالمللی به آن داده شود و از سوی دیگر، برخی از منابع نفتی که ماشین نظامی اسد به آن نیاز دارد، به کنترل در آید؛ منابعی که نظام اسد نمیتوانست از راه کردهای عراق به آنها دسترسی داشته باشد.
طرح الخلفاوی یا به عبارتی سازمان اطلاعات سوریه، هدف قرار دادن خانوادههای ثروتمند را شامل میشود بدین صورت که جانان داعش که به صورت جوانانی مودب نمود پیدا میکردند، به دامادی خانوادههای ثروتمند در آیند پس از آن، تیمهای جاسوسی، تعقیب این خانوادهها و افرادش را آغاز کنند تا در جریان زندگی شخصی آنها قرار گرفته و عکسهای خصوصیشان را به دست بیاورند و با استفاده از آن، از این خانوادهها اخاذی کنند. اینگونه بود که گروه داعش تقویت شد، حوزه نفوذش توسعه یافت و در مدت زمانی کوتاه، پول زیادی جمعآوری کرد. بیشتر تیمهای تجسس را نوجوانانی ۱۵ تا ۲۰ ساله تشکیل میدادند.
روزنامه آلمانی نوشته که حاجی بکر و دیگر رهبران داعش، تصمیم گرفتند ابوبکر البغدادی را به عنوان خلیفه معرفی کنند زیرا او کاریزمای لازم را دارد و در میان نیروهای گروه، چهره دینی متعهدی دارد، با اینکه حقیقت چیز دیگری است.
پشتیبانی ایران
آنچه که تا کنون ذکر است، به نقش واضح مظام اسد در تاسیس داعش اشاره دارد. اما گزارش «هاروارد» به نقش ایران نیز پرداخته و به گزارش مجله آمریکایی «ده تاور» استناد کرده است.
در این گزارش آماده که وزارت دارایی آمریکا در گزارشی که سال ۲۰۱۲ تهیه کرده، به وضوح به پشتیبانی ایران از گروه القاعده که بعدها نامش به «داعش» تغییر کرد، اشاره دارد. این پشتیبانی بر پایه گزارش رسمی آمریکایی، بخشی از سلسله حمایتهای مادی است که ایران به شاخههای القاعده د رمنطقه در بیش از یک دهه ارائه داده است. هنگامی که شاخه القاعده عراق «دولت اسلامی عراق و شام» تغییر نام داد، ایران به سرعت خود را در موضعی قرار داد تا به جهان بگوید در حال جنگ با این گروه تروریستی سنی است. اما واقعیتهای میدانی در دو سال گذشته، دروغهای ایران را رسوا کرد، نه نیروهای سپاه پاسداران، نه حزبالله لبنان و نه نیروهای اسد، عملیات نظامی واقعی علیه داعش داشتند و نه اقدامی علیه پایگاههای اصلی این گروه کردند.
مایکل بریگنت یکی از فرماندهان سابق سازمان اطلاعات آمریکا، ماه می ۲۰۱۵ گفت: «ایران و شبهنظامیان وابسته به آن در عراق، هیچ تلاشی نظامی برای جنگ به داعش ندارند و این به وضوح نشان میدهد که ایران به وجود داعش و دیگر گروههای تروریستی سنی نیاز دارد تا وجود خود را در سوریه و عراق توجیه کرده و نفوذ خود را در این دو کشور توسعه ببخشد».
مجله آمریکایی مینویسد که گزارشهای میدانی از سوریه، بارها تاکید کرده که اسد و متحدانش، نه تنها از هدف قرار دادن داعش پرهیز میکنند بلکه از پیشرویش حمایت میکنند و در مقابل، با انقلابیون واقعی میجنگند.
مجله آمریکایی، خرید نفت از داعش توسط نظام اسد را نادیده نمیگیرد و نوشته است: «ایرانیها در مقاطع مختلف، در برابر نفت، اسلحه به داعش دادند». این مجله افزوده است که سازمانهای اطلاعاتی ایرانی، بسیار خبره هستند و میتوانند از این شبکههای تروریستی پیچیده، برای خدمت طولانی مدت به نظام تهران استفاده کنند.
بنجامین دیکر که از خبرنگاران آمریکایی است نوشته که گزارشهای اطلاعاتی فاش میسازد، واسطهای که روابط میان ایران و گروه القاعده در عراق را توسعه داد، کسی نیست جز عماد مغنیه، فرمانده اسبق نظامی حزبالله لبنان.
گزارش «هاروارد» به استفاده ایران از شبکههای تروریستی، از القاعده گرفته، تا داعش و حوثیها در یمن، به منظور انجام حملات امنیتی علیه پادشاهی عربی سعودی و دیگر کشورهای همسایه اشاره کرده است. این گزارش، به صورت زمانبندی شده، به مجموعهای از حملات تروریستی اشاره کرده که سعودی یا سیاستمداران سعودی را در سه دهه گذشته در سراسر جهان هدف قرار داد، از جمله ترور نافرجام شاهزاده محمد بن نایف ولیعهد سعودی در سال ۲۰۰۹ توسط تروریستهای القاعده. در همان حال، ایران در حال تبلیغ پروپاگاندایی بود که سعودی را متهم به حمایت از تروریسم میکند تا وجهه این کشور را در سراسر جهان تخریب کند.
گزارش «هاروارد» بده گزارشهای اطلاعاتی آلمان ویژه مبارزه با تروریسم هم به حمله یک پناهجوی نوجان افغان با اسلحه سرد به یک خانواده در یکی از قطارها اشاره کرده که روشن شد او با دو شاخه داعش در افغانستان و سعودی در ارتباط بوده است.
گزارش «هاروارد» این سوال را مطرح کرده که چگونه می شود سعودی همواره در معرض حملات تروریستی القاعده و داعش قرار میگیرد در حالی که این دو گروه، هیچگاه ایران و نظام اسد را هدف قرار نمیدهند؟. این گزارش به حجم همکاری سازمان اطلاعات سعودی با کشورهای دیگر برای جلوگیری از حملات تروریستی بیشتر هم اشاره کرده و به سخنان برخی از رهبران بلندپایه کشورها که از نقش بینالمللی سعودی در جنگ با تروریسم تمجید کردهاند، استناد کرده است؛ برعکس ایران که تلاش میکند سعودی را به عنوان منبع تروریسم معرفی کند.
این گزارش به حمله تروریستی به پایگاه هوایی الظهران در ۲۵ ژوئن ۱۹۹۶ هم اشاره کرده که در آن ۱۹ سعودی و آمریکایی کشته شدند و پس از تحقیقاتی چند ساله، نیروهای از حزبالله در این باره اعترافهایی کردند که در پی آن، رویس آمپرز از قضات آمریکایی در سال ۲۰۰۶، به طور مستقیم ایران را به دست داشتن در این حمله متهم کرد. این نخستین باری بود که یک قضایی آمریکایی، به طور مستقیم یک کشور را به دست داشتن در یک حمله تروریستی متهم میکند.
https://farsi.alarabiya.net/fa/international/2016/08/25/