شبکه بیان – جمهوری اسلامی عزم خود را برای از سرگیری ماجراجویی هستهای جزم کرده و با تهدید به غنیسازی بالای 3.67 درصد، از قدرتهای غربی باجخواهی میکند. رئیسجمهوری آمریکا در پاسخ به رژیم ایران گفته است «مراقب تهدیدهایت باش که گزیده میشوی»؛ آیا سرنوشت شومی در انتظار دیکتاتور ایران است.
به گزارش «شبکه رسانهای بیان» جمهوری اسلامی طی 15 سال گذشته با بلندپروازیهای هستهای خود جمعیت چند ده میلیونی ایران را به ورطه فقر و فلاکت کشانده و تمام مناسبات اقتصادی و سیاسی کشور را مختل کرده است. گفته میشود در خوشبینانهترین حالت، برنامه هستهای رژیم ایران 300 میلیارد دلار هزینه و زیان به طور مستقیم و غیرمستقیم در پی داشته است.
شبکه بیان – جمهوری اسلامی عزم خود را برای از سرگیری ماجراجویی هستهای جزم کرده و با تهدید به غنیسازی بالای 3.67 درصد، از قدرتهای غربی باجخواهی میکند. رئیسجمهوری آمریکا در پاسخ به رژیم ایران گفته است «مراقب تهدیدهایت باش که گزیده میشوی»؛ آیا سرنوشت شومی در انتظار دیکتاتور ایران است.
به گزارش «شبکه رسانهای بیان» جمهوری اسلامی طی 15 سال گذشته با بلندپروازیهای هستهای خود جمعیت چند ده میلیونی ایران را به ورطه فقر و فلاکت کشانده و تمام مناسبات اقتصادی و سیاسی کشور را مختل کرده است. گفته میشود در خوشبینانهترین حالت، برنامه هستهای رژیم ایران 300 میلیارد دلار هزینه و زیان به طور مستقیم و غیرمستقیم در پی داشته است.
رژیم ایران مدعی است که برنامه هستهایاش صلحآمیز است و قصد دارد از ظرفیتهای این تکنولوژی در زمینههای پزشکی، کشاورزی و تأمین انرژی استفاده کند؛ اما حسن روحانی، رئیسجمهوری ایران روز چهارشنبه دوازدهم تیرماه قدرتهای غربی را چنان به غنیسازی بالای 3.67 درصد تهدید کرد که هیچ منطقی نمیپذیرد برنامه اتمی رژیم ایران صلحآمیز است.
اگر با خوشبینی و سادهاندیشی هم برنامه هستهای جمهور اسلامی صلحآمیز تلقی شود، حداقل میتوان گفت رژیم منزوی ملاها در پی این است که با این ابزار از دنیا باجخواهی کند؛ چنانکه اخیراً برخلاف مفاد توافق هستهای ذخایر اورانیوم خود را به منظور اخاذی از کشورهای اروپایی افزایش داده و همچنان با ادبیات قلدرمآبانه در حال شاخوشانه کشیدن است.
جمهوری اسلامی به رهبری دیکتاتوری فاسد به نام علی خامنهای، ایران را در مسیری قرار داده است که صدام حسین در دهه 90 میلادی در آن قرار گرفت. این دیکتاتور بیرحم با یاغیگریهای خود و حمله به کویت، عراق را به انزوای بینالمللی کشید و شدیدترین تحریمها را به مردم این کشور تحمیل کرد.
بر اثر تحریمهای بینالمللی، زیرساختهای عراق از بین رفتند و دهها میلیارد دلار خسارت به بخشهای مختلف این کشور وارد شد. ایران نیز پیش از توافق هستهای چنین مسیری را میپیمود؛ اما با امضای برجام از فشارها کاسته شد ولی در ادامه، هسته مرکزی قدرت با استفاده از پولهای بادآورده به تقویت بازوی نظامی خود (سپاه پاسداران) پرداخت و منطقه را چنان به آشوب کشید که آمریکا از کرده خود (توافق با رژیم ایران) پشیمان شد.
تحریمها از مرداد سال گذشته بار دیگر بازگشتهاند تا آمریکا به رژیم ایران حالی کند که قرن بیست و یکم جای ماجراجویی اتمی و موشکی نیست. اگرچه عدهای در راستای اهداف رژیم ایران، از تحریمها مینالند و مظلومنمایی میکنند، نباید فراموش کرد که فشارهای آمریکا تنها یک پیام روشن برای ملاها به ویژه علی خامنهای دارد: «از فعالیتهای اتمی و تروریستی دست بردار و مانند انسانها رفتار کن!» خامنهای جز این، انتخاب دیگری هم دارد؛ او میتواند به مسیرش ادامه دهد و در نهایت مانند صدام شاهد فروپاشی حکومتش باشد. تجربههای تاریخی نشان میدهند اغلب دیکتاتورها یک سرنوشت مشترک دارند. آنها در ابتدا با تحریم دستوپنجه نرم میکنند و چون سربهراه نمیشوند، با کودتا یا حمله نظامی به زوال کشیده میشوند.
سرهنگ قذافی و صدام حسین از جمله این افراد هستند که زمانی گمان میکردند هیچکس حریفشان نیست و به تنهایی میتوانند در برابر دنیا بایستند و باجخواهی کنند؛ اما هر دو آنها در سوراخهای کوچک خود پنهان شدند و در عرض چند روز به طور تحقیرآمیزی به چنگ نیروهای خارجی و مردم افتادند.
این روزها رفتار خامنهای نیز یادآور رفتارهای صدام و قذافی است. این دیکتاتور مذهبی که تاکنون توانسته است با ثروتهای ملی و به قیمت فقر و فلاکت مردم ایران حکومت کند، در همان مسیر دیکتاتورهای عراق و لیبی گام برمیدارد؛ اما با وجود تحریمها دیگر از پترو دلار خبری نیست و او به زودی با چشم خود خواهد دید که اطرافش خالی شده و دیگر کسی برایش چاپلوسی نمیکند؛ فقط باید امیدوار بود که آن روز نیروهای مسلح خارجی در خیابانهای ایران نباشند.