اهمیت ژئوپلوتیکی چابهار برای کسی پوشیده نیست،اهمیت این بندر اقیانوسی که شاهرگ اقتصاد اینده جهان به ان وابسته است هند و تهران را برآن داشته است تا جهت منافع سیاسی خویش در صدد توسعه این بندر تجاری برآیند،تهران جهت توسعه طلبی های خویش و از سویی هند نیز جهت توسعه طلبی های خویش و در دشمنی دیرینی ای که با پاکستان دارد در جهت محاصره این کشور و اشغال بازار افغانستان و کوتاه نمودن دست پاکستان و وسهم بردن در بازار آسیای میانه و از سویی جهت کم اهمیت جلوه دادن آینده بندر گوادر پاکستان در صدد است تا جهت رسیدن به ارمانهای توسعه طلبانه و جنگ افروزانه خویش بلوچستان را سپر بلاهای خویش گرداند.
در چنین شرایطی که نیت دو طرف در جهت استیلای منافع سیاسی و نظامی است بلوچستان را در در وضعیت خطرناکی قرار داده است،بلوچستان سرزمین ملت بلوچ و سرشار از منابع و معادن و برخوردار از بهترین موقعیت ژئوپولوتیکی اما در این بازی سیاسی هیچ سهمی ندارد،و هند بعنوان سپری از آن جهت پیش برد منافع خویش استفاده می کند.
گذشته از این مورد،در حال حاضر تمامی شرکت ها ،نیروهای کار در توسعه این بندر بین هندی ها،افغان ها و غیر بلوچها تقسیم شده است ودر حال حاضر بیش از 130 شرکت افغانی ثبت و بیش از 50 هکتار زمین با واگذاری بیش از 20 درصد سهام به این شرکت ها واگذار شده است.
همچنین بیش از 40 درصد نیروی کار برای توسعه بندر سهم هندی هاست که بقول اقای ترکان مطابق با فرمولی مشخص واما نامبهم واگذار شده است.و مابقی سهم متعلق به نیروهایی است که از تهران و اصفهان و دیگر مناطق واگذار شده و عملا نیروهای نظامی و سپاه پاسداران سهام داران آن هستند. و متاسفانه حتی یک شرکت و یک درصد سهم برای مردم بلوچ منظور نشده است.
برخلاف شعار سردمداران رژیم که توسعه سواحل مکران با پیشرفت و خوشبختی مردم بلوچ همراه است ،اما این خوشبختی بدون مشارکت مردم بومی ،بدون نظارت صاحبان این ساحل،بدون نظرخواهی از مردم بلوچ چگونه می تواند نافع برای ما باشد.بهر حال اگر منظور سردمداران رژیم از خوشبختی مردم بلوچ و تاثیر بر اقتصاد بلوچستان صحبت می کنند،لابد این خوشبختی بهایی جزء دود شدن منابع ملی ما چیزی در بر ندارد،و این امر ناگریز می باشد که در همه دنیا هرجا پروژه ای شروع بکار بکند ،مردمان بومی بنحوی از دود آن پروژه سهم می برند ،مردم بلوچ نمی تواند شاهد ان باشد که کدام کارگر هندی و افغانی با پرداخت چند روپیه به دست فروشان بلوچ سهمی در رشد اقتصادی مردم و بلوچستان داشته باشند.
وارد سی و هشتیمن سال نکبت در بلوچستان شده ایم و این سرزمین سوخته با فقر مطلق بیش از نود درصد مردم ،یکی از توسعه نیافته ترین ومحروم ترین مناطق کشور محسوب می شود،که بصورت امنیتی و نظامی اداره شده است و کمتر از ده درصد مردم بلوچ در سرزمین بومی خویش در رده های پایین اداری به کار گماشته شده و عملا هیچ سهمی در اداره امور سرزمینی خود نداشته ،و مورد تبعیض شدید قرار گرفته اند و به حاشیه رانده شده اند ،کدام سهم رابرای این ملت رانده و مقبوض شده به عمد ،کنار گذاشته اند؟آیا دل خوش به این باشیم که دست فروشان بلوچ از تاراج منابع ملی و سرزمینی خود به چرک دست ،چکیده از دست کارگران هندی و افغانی و غیر بلوچهای تهرانی و اصفهانی تامین می شوند و این است آن تاثیر اقتصادی بزرگ بر روند زندگی مردمان فقیر بلوچ؟
بنابراین در چنین وضعیتی که هیچ سهمی برای ملت بلوچ از تاراج منابع و موقعیت های بلوچستان در نظر گرفته نشده و عملا هیج تاثیر مثبت اقتصادی نیز بر روند زندگی مردم بلوچ نداشته و طرحی کاملا سیاسی می باشد و تنها در این میان این ملت بلوچ و سرزمین بلوچستان است که قربانی سیاستهای امپریالیستی و توسعه طلبانه هند و تهران می باشد. و با توجه به نارضایتی مردم بلوچ از سیاستهای نابخردانه و ظالمانه رژیم در بحث سرکوب،تبعیض و قتل عام و به حاشیه راندن این ملت و از سویی دیگر مبارزه ملت بلوچ در جهت رسیدن به خواسته های مشروع ملی و اداره سرزمینی خویش که بیش از سه دهه می باشد ادامه دارد ،بنابراین اجازه هر گونه فعالیت اقتصادی توسط حکومت مرکزی و یا با مشارکت دیگر ممالک را نمی توانیم بپذیریم ،تا آن زمان که ملت بلوچ به حق تعیین سرنوشت رسیده و خود تصمیم گیرنده براساس منافع و نیاز استفاده از منابع خویش برای امروز و نسل های فردای خود باشند.
برنامه های تک قطبی اقتصادی ،سیاسی و نظامی که از سوی حاکمیت استبداد در طول این بیش از سه دهه صورت گرفته عملا بر ضرر ملت بلوچ و خصوصا ملیت های غیر فارس بوده و به درد و رنج این ملت بیش از گذشته افزوده ،شعارهای برای رفاه حال مردمان بومی فریبی بیش نبوده همانگونه که این شعارهای زیبا و عوامفریبانه بر روند زندگی مردم عرب احواز تاثیری نداشته و با توجه به اینکه منابع خوزستان تامین کننده تمامی نیازهای کشور و بعضا تامین کننده نیازهای چند کشور از جمله لبنان و عراق و سوریه و یمن و دیگر کشورها و احزاب می باشد اما عملا مردم بومی عرب احواز گرفتار در باتلاق فقر و بدبختی می باشند و در میان سندان رژیم سرکوب و مورد تبعیض قرار گرفته و شهرهای بومی آن با سیاست بر هم زدن ترکیب جمعیتی و اسکان غیر بومیان عملا از اکثریت به اقلیت فقیر تبدیل گشته اندو عملا هیچ نقشی در اداره سیاسی ،اقتصادی مناطق خود ندارند.
و درست با همین برنامه رویای نابودی ملت بلوچ را در بلوچستان کشیده اند و با وجودیکه در طول این بیش از سه دهه هیچ گونه فعالیت و برنامه ای برای توسعه و بهبود وضع مردمان به عمد گرفتار ستم شده نداشته و از هر روزنه ای برای هر چه فقیر ترشدن و محرومیت بیشتر کار گرفته اند و ظلم و ستم و بی عدالتی با سرکوب شدید مردم بلوچ با انگها و اتهامات مختلفی در دستور کارشان بوده است ،چگونه می توان و با کدام تضمین بین المللی و یا ملی به حکومت مرکزی اعتماد کرد.
بنابراین سرمایه گذاری هند به بحث زایش ستم در بلوچستان با توجه به رویکرد حکومت مرکزی در طول بیش از این سه دهه خواهد افزود،و توسعه چابهار دروازه نابودی این ملت و سرزمین با تمام منابع و موقعیت های آن است. و در چنین شرایطی مردم بلوچ نمی توانند در مقابل این طرح ویرانگر که استارت نابودی و غارت منابع و سوءاستفاده از موقعیت های راهبردی سرزمین شان می باشد کوتاه امده ودست روی دست گذاشته و شاهد نابودی خود باشند.
با توجه به شناختی که از برنامه های توسعه طلبانه و نابودگرایانه هند و تهران داریم ،عملا حکومت مرکزی و هند را از بحث توسعه این بندر بر حذر می داریم،زیرا نفعی برای صاحبان ان نداشته و ارتباط قوی با نابودی سرنوشت این ملت و سرزمین دارد. محمود بلوچ
چهار شنبه، 17 شهریور ماه 1395 برابر با 07-09-2016
http://www.jashuladl.org/%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87-%D8%B3%D9%88%D8%A7%D8%AD%D9%84-%D9%85%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D9%86-%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%B1%DA%AF-%D8%AE%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%B4-%D9%85%D9%84%D8%AA-%D8%A8%D9%84%D9%88%DA%86/