تغییر بافت جمعیتی، بزرگترین خطری که بلوچستان را تهدید میکند


در صد سال پیش دُزآپ یک قرارگاه نظامی بیش نبود. حال با استقرار مراکز دولتی و نظامی، به یک شهر با شمایل غیربلوچی تبدیل شده است و در آینده با تغییر سریع بافت جمعیتی روبروست. از آنجا که تکنولوژی و سرمایه گذاری های کلان در عصر جدید در دسترس اشغالگران ایران است، چابهار و جاشک هم با این خطر تغییر سریع بافت جمعیتی روبروهستند.

ملت بلوچ لازم است تا دیر نشده، به مخالفت با پروژه  اشغالگرانه ” توسعه سواحل مکران” برای دفاع از هویت خود بپردازد. دفاع از هویت بلوچ نه در قالب رژیم جمهوری اسلامی ایران ممکن است نه با سقوط رژیم و دنبال آن استقرار یک نظام حکومتی دیگر از جمله نظام “دمکراتیک” غیرمتمرکز از نوع فدرالیسم و . . . تنها حاکمیت ملی بلوچ – که فقط در استقلال بلوچستان متجلی است، مانع از خطرات بلوچ زدایی میشود. در همه کشورهای فدرال دمکراتیک جهان معاصر، حاکمیت ملی نه به مناطق(حتی  با وجود داشتن اختیارات بسیار زیاد) بلکه به مرکز/حکومت فدرال تعلق دارد. در یک کشور فدرال این حق شهروندی همه است تا در هر کجای آن کشور سکونت کنند. پس بلوچستان با برقراری یک ایران فدرال دمکراتیک هم مانع از تغییر بافت جمعیتی در بلوچستان نخواهد شد.

اجرای پروژه های کلان تحت پوششهای توسعه، عمران و آبادانی، اشتغالزایی و . . .  و به دنبال آن گسیل میلیونها غیربلوچ به بلوچستان با استمرار حاکمیت ایران( این رژیم و یا هرنظامی / متکرکز/غیرمتمرکز در آینده) گریزناپذیرند. حال که تغییر بافت جمعیتی، بزرگترین خطری است که بلوچستان را تهدید میکند، ملت بلوچ برای دفاع از هویت ملی خود نیاز به یک اتحاد قوی از نیروهای استقلال طلب دارد. تا زمانیکه بلوچستان در اشغال ایران است، خطر تغییر بافت جمعیتی بلوچستان جدی است.

تغییر بافت جمعیتی، بزرگترین خطری که بلوچستان را تهدید میکند

 

رژیم جمهوری اسلامی ایران بیوقفه در حال اجرای پروژه ” توسعه سواحل مکران” است. رژیم با اجرای این پروژه ضد بلوچی بطور علنی اعلام کرده است که پنج میلیون نفر را در سواحل مکران اسکان خواهد داد.

باید تصریح کرد که هر “توسعه ای” سازنده نیست. دولت ها همانند کمپانی های تولید کننده برای اجرای طرح های کلان آنهم اگر یک سیاست در پشت آن طرح نهفته باشد، از جملات جذاب چون “توسعه” برای پوشاندن مقاصد پلیدشان بکار میبرند. موردی را که میشود بعنوان مثال از آن یاد کرد تبلیغات کمپانی های سیگار در نیویورک است. چند دهه پیش از نگاه مردم سیگار کشیدن زنان بدور از ارزش های رایج در امریکا بود. از اینرو در نیویورک دختران زیبای جوان و مدل را با داشتن سیگار در دست راهی قهوه خانه ها و مراکز شلوغ شهر نمودند تا مسئله برابری زن و مرد را به چالش بکشند. “وومن مانیسیپیشن -قدرت رسیدن زنان ” شعاری بود که کمپانیهای سیگار از آن سوء استفاده کردند تا بخشی از نصف جمعیت جهان – زنان را  مشتری خود کنند.

از زمانیکه قاجاریان در سالهای 1870 میلادی بخشی از بلوچستان را اشغال کردند، اشغالگری همواره با مقاومت ملت بلوچ روبرو بوده است. رضاشاه با حمله بیرحمانه به بلوچستان توانست حاکمیت ملی بلوچ را با اعدام دوست محمد خان بارانزهی، از بین ببرد. با این وجود مقاومت ادامه داشت و جبهه تحریر بلوچستان برای احیای و کسب مجدد استقلال بلوچستان شکل گرفت. سپس شهید رحیم زردکوهی و یارمحمد ملازهی و یارانشان بلوچستانءِ راجی زرمبش را تشکیل دادند.

از آن پس مسئله ملی در بلوچستان سبب نگرانی اشغالگران ایران شده است. هویت زدایی از بلوچ با  ترویج پدیده ساختگی “بلوچ ایرانی الاصل است”  – برای اسیمیلاسیون بلوچ و ترغیب غیربلوچها برای سکونت در بلوچستان – همراه با تحقیر فرهنگی از زمان پهلوی تا کنون بشدت از سوی اشغالگران ایران پیگیری میشود.

چهل سال حکومت ننگین رژیم جمهوری اسلامی ایران آنچنان فقر مطلق گسترده ای در بلوچستان را بوجود آورده است که امروز مردم بلوچ با مسئله “زنده ماندن” روبرو هستند. رژیم عامدانه تمام راهای ترقی و پیشرفت معمول را برای مردم سخت کوش بلوچ از بین برده است تا با خنجر زهرآگین ” توسعه سواحل مکران” برای اجرای تغییر بافت جمعیتی بلوچستان وارد عمل شود.

پروژه های شهرک سازی با سرعت به پیش میروند – از قبیل شهرک جدید تیس در حال ساخت است تا صد هزار نفر را اسکان دهد. پروژه های صنعتی پتروشیمی در جاشک، ترمینال های  بزرگ نفت و گاز، راه سازی و ساخت راه آهن،  ساخت فرودگاههای بزرگ در چابهار و جاشک و . . . در حال اجرای هستند تا با گسیل بیش از 5 میلیون غیربلوچ به سواحل مکران سیاست ضدبلوچی را هر چه سریعترعملی کنند. مقامات بلند پایه رژیم در بلوچستان اذعان دارند که هم اکنون بیش از سی هزار نفر پرسنل نظامی در سواحل مکران مستقر شده اند – تا کنترل کامل بر بلوچستان را داشته باشند. تمامی پروژه زهرآگین ” توسعه سواحل مکران” به ارگانهای سرکوب  ارتش و سپاه واگذار شده است.

جمعیت کل بلوچستان( شامل استان فعلی بلوچستان و بخشهای ضمیمه شده بلوچستان در کرمان، هرمزگان و خراسان جنوبی) در حدود 4 میلیون میباشد. یک حساب سرانگشتی بوضوح نشان میدهد که نیجه گسیل 5 میلیون به بلوچستان چیزی جز اجرای سیاست تغییر بافت جمعییتی نیست. ملت بلوچ تغییر بافت جمعیتی شهر کراچی را تجربه کرده و تاوان آن را داده اند. در زمان حکومت تالپور های بلوچ بر کشور سند، از کراچی بعنوان یک بندر استفاده میشد – با رضایت خان کلات. با شکست تالپورهای بلوچ توسط بریتانیا، شهر کراچی به یک بندر بزرگ تجاری – استراتژیک تبدیل شد و جمعیت زیادی را جذب کرد. حال شهر کراچی بیش از بیست و اندی میلیون نفر جمعیت دارد که تنها سه تا چهار میلیون از آنها بلوچ میباشند. توسعه شهر کراچی سبب شده است که از یک شهر بلوچ نشین، کاملاً به یک شهر غیربلوچ تبدیل شود. شهر دُزآپ/زاهدان مورد مشخص دیگری است. در صد سال پیش دُزآپ یک قرارگاه نظامی بیش نبود. حال با استقرار مراکز دولتی و نظامی، به یک شهر با شمایل غیربلوچی تبدیل شده است و در آینده با تغییر سریع بافت جمعیتی روبروست. از آنجا که تکنولوژی و سرمایه گذاری های کلان در عصر جدید در دسترس اشغالگران ایران است، چابهار و جاشک هم با این خطر تغییر سریع بافت جمعیتی روبروهستند.

ملت بلوچ لازم است تا دیر نشده، به مخالفت با پروژه  اشغالگرانه ” توسعه سواحل مکران” برای دفاع از هویت خود بپردازد.

دفاع از هویت بلوچ نه در قالب رژیم جمهوری اسلامی ایران ممکن است نه با سقوط رژیم و بدنبال آن استقرار یک نظام حکومتی دیگر از جمله نظام “دمکراتیک” غیرمتمرکز از نوع فدرالیسم و . . .

تنها حاکمیت ملی بلوچ – که فقط در استقلال بلوچستان متجلی است، مانع از خطرات بلوچ زدایی میشود. در همه کشورهای فدرال دمکراتیک جهان معاصر، حاکمیت ملی نه به مناطق(حتی  با وجود داشتن اختیارات بسیار زیاد) بلکه به مرکز/حکومت فدرال تعلق دارد. در یک کشور فدرال این حق شهروندی همه است تا در هر کجای آن کشور سکونت کنند. پس بلوچستان با برقراری یک ایران فدرال دمکراتیک هم مانع از تغییر بافت جمعیتی در بلوچستان نخواهد شد. در هندوستان برای مدتی بیش از هفتاد سال یک قانون در منطقه جامو / کشمیر اجرای میشد که به دیگر شهروندان هندوستان اجازه خرید املاک و حق بومی شدن را نمیداد. اما از آنجا که  منطقه خودمختار جامو / کشمیر حاکمیت ملی نداشت – و حاکمیت ملی با دهلی بود، کشمیر از منظر قانونی نتوانست این امتیاز را حفظ کند. مثال دیگر در بریتانیا که مظهر دمکراسی شناخته میشود، استقلال طلبان اسکاتلند و استقلال طلبان ایرلند شمالی با وجود داشتن اختیارات وسیع و با انتخاب شدن اکثریت نمایندگان استقلال طلب برای پارلمان، اجازه ندارند تا یک رفراندوم برای آینده شان برگزار کنند. چرا که حاکمیت ملی با لندن است. در اسپانیا ملت کاتولونیا یک رفراندوم بدون اجازه از مادرید – که حاکمیت ملی را دارد، برگزار کرد و مردم به استقلال رای دادند. اما اسپانیا که یک کشور فدرال / دمکراتیک بحساب میاید و عضو اتحادیه اروپا است به تعقیب و مجازات سخت نمایندگان استقلال طلب پرداخته است.

اجرای پروژه های کلان تحت پوششهای توسعه، عمران و آبادانی، اشتغالزایی و . . .  و به دنبال آن گسیل میلیونها غیربلوچ به بلوچستان با استمرار حاکمیت ایران( این رژیم و یا هرنظامی / متکرکز/غیرمتمرکز در آینده) گریزناپذیرند. حال که تغییر بافت جمعیتی، بزرگترین خطری است که بلوچستان را تهدید میکند، ملت بلوچ برای دفاع از هویت ملی خود نیاز به یک اتحاد قوی از نیروهای استقلال طلب دارد. تا زمانیکه بلوچستان در اشغال ایران است، خطر تغییر بافت جمعیتی بلوچستان جدی است.

بلوچستانءِ راجی زرمبش – دسمبر 2019

 

twitter
Youtube
Facebook