در یک دهه گذشته استراتژی نگاه به شرق، به عنوان مدل مطلوب رهبر جمهوری اسلامی برای ارتباط اقتصادی، سیاسی و امنیتی با کشورهای جهان توصیف شده است. بیاعتمادی خامنهای به کشورهای غربی و تمایل نداشتن به حل مشکلات مزمن در روابطش با آمریکا ، یکی از دلایل برجستهشدن این راهبرد بوده است. رهبر ایران معتقد است که راه مقابله با فشارهای تحریمی آمریکا ، نه مذاکره برای حل اختلافات، که گشودن دروازهای بزرگ به سمت کشورهایی است که به زعم او در مدار آمریکا قرار ندارند.
علی خامنهای در بهمنماه 96 – زمانی که خروج آمریکا از برجام قریبالوقوع شده بود، این استراتژی را اینگونه توصیف کرد: «در سیاست خارجی، ترجیح شرق بر غرب، ترجیح همسایه بر دور، ترجیح ملّتها و کشورهایی که با ما وجه مشترکی دارند بر دیگران، یکی از اولویتهای امروز ماست.»
او چند ماه بعد و پس از خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریمها نیز گفت: «کشورهایی که در مسیر رشد جهشی قرار دارند عمدتاً در آسیا هستند؛ بنابراین باید نگاهمان به شرق باشد نه به غرب. ضمن اینکه نگاه به غرب و اروپا جز معطل ماندن، منت کشیدن و کوچک شدن فایدهای ندارد.»
این سخنان رهبر ایران زمانی گفته شد که علیاکبر ولایتی، مشاور بینالملل او، تلاشهایی برای قرار گرفتن ایران در مدار امنیتی روسیه و چین انجام داده بود و البته هر دو به موفقیت این اقدامات اطمینان داشتند.
ماجرای آن دو نامه محرمانه
تابستان سال 97، چند ماه پس از خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریمها، علیاکبر ولایتی، مشاور بینالملل رهبر جمهوری اسلامی، با دو پیام محرمانه راهی پکن و مسکو شد. روزنامه کیهان روز 20 تیرماه این سفر را در راستای «استراتژی نگاه به شرق» خامنهای دانست و نوشت: «سفر ولایتی به روسیه و به دنبال آن چین، در حقیقت تودهنی ایران به آمریکا و اروپا و جریان غربگرا در داخل کشور است.»
محمدجواد ظریف و هیچ مقام دیگری از دولت، در دیدار محرمانه ولایتی با پوتین و شی جن پینگ حضور نداشتند. ماموریت ولایتی رساندن دو نامه خامنهای به سران چین و روسیه و تشویق آنها به ماندن در کنار ایران بود.
دو ماه پس از انجام این ماموریت و در روزهای پایانی تابستان 97، ولایتی در دفتر حفظ و نشر آثار رهبر جمهوری اسلامی حضور یافت و جزئیات استراتژی خامنهای را تشریح کرد، «استراتژی نگاه به شرق». مشاور رهبر جمهوری اسلامی، این راهبرد را رهاییبخش، تضمینکننده مقاومت در برابر آمریکا و راهی برای رشد اقتصادی مستقل ایران دانست.
شیوه توصیف ولایتی از دیدارهایی که در چین و روسیه داشت، خوشبینی او و رهبر جمهوری اسلامی از موفقیتآمیز بودن این اقدام را نشان میداد. ولایتی دیدار دو ساعتونیمه خودش با پوتین را نشانه اهمیت جمهوری اسلامی برای روسیه و «توجه ویژه پوتین به دیدگاههای مقام معظم رهبری» میدانست و با کنایه به وزیر امورخارجه میگفت: «این دیدار طولانیترین دیدار یک مسئول جمهوری اسلامی ایران با آقای پوتین بوده است.»
محتوای این دو پیام خامنهای تاکنون افشا نشده است. در زمان انجام سفر، خبرهای غیررسمی درباره پیشنهادات اقتصادی ایران به روسیه و چین، به امید همراهی این دو کشور برای ادامه صادرات نفت ایران و کماثر کردن تحریمهای دولت ترامپ منتشر شد.
علیاکبر ولایتی پس از انجام این دو سفر، پیشبینیهایش درباره چشمانداز همراهی کشورهای شرقی با جمهوری اسلامی و بیتوجهی به تحریمهای آمریکا را در همان جلسه دفتر نشر آثار رهبر ایران چنین اعلام کرد:
«روسیه و چین اعلام کردند ما نفت را میخریم ولو آمریکا ییها ما را تحریم کنند… بخش اعظم نفت را هند و چین خریداری میکنند و میدانید که هند کمونیست نبوده است و با ما هم رابطه خوبی دارند و اولین کشوری است که ۲۰۰ میلیون دلار در چابهار سرمایهگذاری کرده است… درحالی که توتال و برخی دیگر از شرکتها بر اثر تحریمهای آمریکا رفتند، اما چین و روسیه و برخی دیگر از کشورها در حال مذاکره هستند تا ظرفیتها را فعال نگه دارند. روسیه و چین اعلام کردند ما نفت را میخریم ولو آمریکا ییها ما را تحریم کنند، ضمن آنکه تکنولوژیای هم که امروز دارند و در آن موفق هم بودهاند، در حال رشد است و قطعاً در آینده حرف اول را در دنیا خواهند زد.»
به بیان دیگر ولایتی در شهریور ماه 97 به نیابت از رهبر ایران، این اطمینان خاطر را به مخاطبانش میداد که به واسطه اجراییشدن استراتژی خامنهای، چین، هند و روسیه در هر صورت کنار ایران خواهند ماند و تداوم جریان فروش نفت را تضمین خواهند کرد.
اقتصاد، یکسال پس از ابتکار رهبر ایران
افت 80 درصدی صادرات نفت ایران به چین، توقف صادرات نفت به هند، بلوکه شدن پول فروش نفت در کرهجنوبی و ژاپن، توقف خرید نفت از سوی ترکیه، رد درخواست سوآپ نفت با روسیه و عدم تمایل ترکیه برای تمدید قرارداد گازی با ایران، رویدادهایی است که در یک سال گذشته رخ داده است.
روز گذشته، اسحاق جهانگیری میزان همراهی کشورهای شرقی با جمهوری اسلامی را، یک سال پس از پیاده شدن استراتژی خامنهای، چنین توصیف کرد: «آمریکا حتی به کشورهای دوست ایران، نظیر چین، روسیه و ترکیه نیز فشارهای فراوانی وارد کرده تا آنها را از همکاری اقتصادی با ایران منع کند. هیچ گاه تصور نمیکردیم که کشوری مانند هند، که در استقلال و مبارزه با استعمار شهره است، حاضر شود از آمریکا تبعیت و از خرید نفت ایران امتناع کند.»
معاون اول دولت روحانی وضعیت فعلی اقتصاد ایران را در لبه فروپاشی توصیف کرد و گفت به لطف همراهی بخش خصوصی تاکنون فروپاشی اقتصادی رخ نداده است: «به عنوان مسئول ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی، اعلام میکنم که آمریکا از تمام توان خود برای اینکه اقتصاد ایران را دچار فروپاشی کند استفاده کرد، و هیچ کاری وجود نداشت که میتوانستند و انجام ندادند. گاهی بیان این سخنان باعث میشود که عدهای تصور کنند این حرفها به معنای علامت دادن به آمریکا است ،اما این سخنان در حقیقت بیاعتبار کردن آمریکاست، چرا که منظور از این سخنان این است که آمریکا چه کار دیگری میتوانست انجام دهد که انجام نداده است.»
رویدادهای یکسال گذشته و همراهی گامبهگام روسیه، چین، ترکیه و هند با سیاست فشار حداکثری آمریکا، استراتژی خامنهای را به بنبست کشانده است. جدیت دولت ترامپ در اجرای این سیاست، کشورهای شرقی را به این نتیجه رسانده که منافع بزرگ خود در تجارت با دنیای غرب را بهخاطر جمهوری اسلامی به مخاطره نیندازند.
در این میان هنوز مشخص نیست که آیا رهبر ایران نیز به این نتیجه رسیده باشد که ایستادگی در برابر آمریکا، با تکیه بر روسیه و چین بیش از آنکه استراتژیک باشد، رویایی است. سکوت چند ماهه خامنهای و مشاور بینالمللش درباره این استراتژی، و بلندتر شدن صدای دولت برای حل مناقشه با آمریکا از طریق مذاکره، شاید نشانه بازنگری در این سیاست باشد. شاید هم خامنهای به دنبال فرصتی است تا از یک استراتژی جدید رونمایی کند.
مجتبی دهقانی/ ایندیپندنت فارسی
https://www.peykeiran.com/Content.aspx?ID=196768