رژیم جمهوری اسلامی همانند رژیم شاهنشاهی از سرکوب، زندان، شکنجه و تبعید و اعدام استفاده می کند و نخبگان اپوزیسیون راهی ملایمتر را ارائه می دهند تا از سرعت جنبش استقلال طلبان بلوچستان بکاهند و از درون جنبش را به چالش بکشند. نخبگان فارس با طرح فدرالیسم آرزو دارند، روند ملت سازی را که رژیم سلطنتی شروع کرده و جمهوری اسلامی نیمه تمام گذاشته است را به سرانجام برسانند. اپوزیسیون ایرانی با بها دادن به نخبگان همدست بلوچ سعی دارد نقشه تکمیل پروژهایی مانند شهرسازی در سواحل بلوچستان، تصرف زمین ها و ثبت و ضبط معادن طبیعی را عملی کند و بیش از پیش ملت بلوچ را به حاشیه براند.
آزادی هر ملتی بنا بر شرایط، روش بخصوص خودش را دارد و خصوصیات ملی استعمارگران نیز متفاوت می باشد، اما اگر قانون مجلس 1935 بریتانیا نتوانست مستعمرهای بریتانیا را نجات دهد و جلوی استقلال چندین کشور را بگیرد، فدرالیسم هم نمی تواند ایران را نجات دهد.
مهراب سرجوی لندن
چند ماهی پس از انقلاب اسلامی پنجاه و هفت در ایران دولت اسلامی خمینی با همکاری سازمانهای محلی وابسته به اخوان المسلمین توانست ناسیونالیسم وابسته به احزاب کمونیست در بلوچستان را سرکوب و به حاشیه براند. بعد از شکست اتحاد جماهیر شوری، ناسیونالیسم و حق تعیین سرنوشت ملت ها و دولت ملت، جانی تازه گرفت. (ناگفته نماند بسیاری از کمونیست های دو آتشه هنوز تشکیلات خود را دارند و مشغول فعالیت هستند).
از زمان اشغال بلوچستان در سال 1928 نسل کشی، غارت منابع طبیعی و توهین و بیحرمتی به بلوچ، امری طبیعی بوده است و با رویکار آمدن رژیم جمهوری اسلامی بیش از پیش شدت گرفته است، اما امروز ملت بلوچ به لطف فعالیت های آزادیخواهان آگاه تر از گذشته می باشد و رهبران و فعالان مدنی و سیاسی با روابط و ضوابط بین المللی آشناتر هستند، فعالان سیاسی نسل کشی و جنایات رژیم را افشا کرده و به گوش سازمان های بین المللی رسانده اند.
با توجه به شرایط امروز خاورمیانه و احتمال قریب الوقوع سقوط دیکتاتوری آخوندی در کنار جان گرفتن دوباره ی جنبش های آزادیخواه ملل دربند ایران، فروپاشی ایران بعنوان کشوری دردسرساز، امری بدیهی به نظر می رسد. در این برهه حساس تاریخی، با درایت و اتحاد رهبران احزاب استقلال طلب بلوچستان تحت اشغال ایران (جنبش آزادی بلوچستان به رهبری حیربیار مری و جنبش ملی بلوچستان به رهبری عبدالله بلوچ) و تزریق تفکر آزادیخواهی به داخل مرزهای بلوچستان، نخبگان فارس و همدستان بلوچ آنها را دلواپس کرده است، چنانکه اگر از هر بلوچی که بطور مستقیم وابسته به رژیم و نهادهای امنیتی نباشد (و بیان نظر او برایش هزینه نداشته باشد) در مورد فردای بلوچستان پرسیده شود او استقلال بلوچستان را ترجیح می دهد. با نزدیک شدن به این واقعه تاریخی، رهبران جنبش می توانند بعنوان نماینده ملت بلوچ با قدرت های بزرگ سر میز مذاکره بنشینند و از منابع ملی بلوچستان دفاع کنند.
جنبش استقلال طلبان می تواند حکومت کردن فارس بر بلوچستان را سخت و پرهزینه کند. این ترس، نخبگان فارس را وادار به مقابله علیه استقلال طلبان بلوچ کرده است. در سرکوب استقلال طلبان بلوچ جمهوری اسلامی و اپوزیسیون خارجی موافق هستند و هر کدام راه حل خاص خود را ارائه می دهند.
رژیم جمهوری اسلامی همانند رژیم شاهنشاهی از سرکوب، زندان، شکنجه و تبعید و اعدام استفاده می کند و نخبگان اپوزیسیون راهی ملایمتر را ارائه می دهند تا از سرعت جنبش استقلال طلبان بلوچستان بکاهند و از درون جنبش را به چالش بکشند. نخبگان فارس با طرح فدرالیسم آرزو دارند، روند ملت سازی را که رژیم سلطنتی شروع کرده و جمهوری اسلامی نیمه تمام گذاشته است را به سرانجام برسانند. اپوزیسیون ایرانی با بها دادن به نخبگان همدست بلوچ سعی دارد نقشه تکمیل پروژهایی مانند شهرسازی در سواحل بلوچستان، تصرف زمین ها و ثبت و ضبط معادن طبیعی را عملی کند و بیش از پیش ملت بلوچ را به حاشیه براند.
آزادی هر ملتی بنا بر شرایط، روش بخصوص خودش را دارد و خصوصیات ملی استعمارگران نیز متفاوت می باشد، اما اگر قانون مجلس 1935 بریتانیا نتوانست مستعمرهای بریتانیا را نجات دهد و جلوی استقلال چندین کشور را بگیرد، فدرالیسم هم نمی تواند ایران را نجات دهد.
مهراب سرجوی لندن
#جنبش_آزادی_بلوچستان
#راجی_زرمبش
کانال تلگرام آجوئی
f acebook.com/photo.php?fbid=3255335407889889&set=a.2127267390696702&type=3&theater