هیچ‌کس نمی‌تواند دقیقا پیش‌بینی کند که پس از خروج آمریکا، در افغانستان چه اتفاقی خواهد افتاد


آینده مبهم افغانستان پس از خروج نیروهای آمریکایی

 دوشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۰ برابر با ۳ مه ۲۰۲۱

نظامیان آمریکایی می‌گویند هر نوع احتمال برای آینده افغانستان به خصوص ارتش این کشور قابل تصور است –

ژنرال مایک میلی، رئیس ستاد ارتش آمریکا، به تازگی گفته است که هرگونه احتمالی برای آینده افغانستان به خصوص ارتش این کشور تصور شدنی است.

آقای میلی در گفت‌وگو با خبرنگاران گفته است که ارتش ۳۰۰ هزار نفری افغانستان، از چند سال پیش به این سو مدیریت جنگ در این کشور را بر عهده گرفته است و این ارتش به خوبی آموزش دیده و تجهیز شده است‌. با این حال آقای میلی نسبت به آینده ارتش افغانستان با تردید صحبت کرده و در پاسخ به یک خبرنگار گفته است که دقیقا نمی‌داند کدام گزینه در افغانستان تحقق پیدا خواهد کرد و نمی‌داند که ارتش متحد شده و به عنوان قدرت برتر در افغانستان باقی خواهد ماند یا از هم متلاشی خواهد شد.

البته رئیس ستاد ارتش آمریکا گفته است که هنوز هم امیدها به راه‌حل سیاسی از طریق گفت‌وگو وجود دارد و می‌تواند از وقوع یک جنگ گسترده داخلی جلوگیری کند.

حدود ۲۰ روز قبل نیز شبیه این سخنان را مشاور شورای امنیت آمریکا عنوان کرده بود. جیک سالیوان در گفت‌وگو با شبکه فاکس نیوز گفته بود: «هیچ‌کس نمی‌تواند دقیقا پیش‌بینی کند که پس از خروج نیروهای آمریکایی، در افغانستان چه اتفاقی خواهد افتاد.»

مشاور شورای امنیت آمریکا همچنان گفته بود که برگشت نیروهای آمریکایی به افغانستان منتفی است. اما این کشور به صورت مداوم تحرکات تروریستی را زیر نظر خواهد داشت.

سالیوان همچنین گفته بود که تنها کاری که ما می‌توانیم انجام دهیم تجهیز نیروها و تکمیل توانمندی‌های ارتش افغانستان است.

اظهارات دو مقام مهم آمریکایی در مورد بی‌خبری از آینده افغانستان، این پیام را می‌رساند که به‌رغم تاکید بر التزام همه جناح‌ها در افغانستان بر روند صلح، هنوز مشخص نیست که این مسیر به کجا منتهی می‌شود.

به نظر می‌رسد حتی آمریکایی‌ها هم نسبت به روند صلح افغانستان به اندازه کافی خوش‌بین نیستند.

واقعیت این است که گروه طالبان به معنای واقعی موارد مورد بحثی برای روند صلح ندارند. تنها گزینه‌ای که نزد طالبان وجود دارد این است که قدرت کامل را در افغانستان به دست بیاورند؛ چه از راه انتقال قدرت و چه به زور سرنیزه.

کمتر کسی بر این مساله تردید دارد که جنگ در افغانستان ابعاد منطقه‌ای دارد. این جنگ بیشتر از اینکه حاصل قدرت‌طلبی افغان‌ها در میان خود باشد حاصل بازی‌های بزرگ منطقه‌ای و حتی جهانی در جنوب غرب آسیا است.

حضور طالبان در میدان‌های جنگ بیشتر به منافع کشورهای منطقه ارتباط دارد. برای مثال روسیه و ایران به صورت ایدئولوژیک با طالبان دشمن‌اند. اما دو حامی مهم طالبان در حال حاضر این دو کشور هستند. اما مسلما با تغییر وضعیت در افغانستان به خصوص خروج کامل نیروهای آمریکایی ازاین کشور، این معادله برهم خواهد خورد. روسیه و ایران حمایت خود را از طالبان بر خواهند داشت و از حکومت افغانستان حمایت خواهند کرد.

تمامی کشورهای منطقه به پاکستان گفته‌اند که بار دیگر ایجاد یک امارت را زیر گوش خود تحمل نخواهند کرد و این مساله تا حدی طالبان را دچار تردید کرده است و این در حالی است که این گروه به پیروزی خود در جنگ تا حدود زیادی امیدوار شده و می‌پندارد که مدت کوتاهی پس از خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، دولت این کشور سقوط خواهد کرد و در چنین شرایطی از دست دادن حامیان قدیمی برای طالبان اتفاق خوبی نیست.

به همین دلیل ظاهرا مقا‌م‌های آمریکایی از پیش‌بینی وضعیت آینده نظام در افغانستان تا حد زیادی ناتوان شده‌اند.

شاید نشست استانبول نقطه عطفی برای روشن ساختن افق‌های سیاسی در افغانستان باشد. چه طالبان در این نشست شرکت کنند و چه نکنند، این نشست حتما نتیجه‌ای با خود به همراه خواهد داشت.

حالا باید تا برگزاری نشست استانبول و ترسیم نقشه‌راه برای آینده افغانستان صبر کرد و تنها پس از آن می‌توان تا حدودی در مورد آینده سیاسی نظام افغانستان پیش‌بینی کرد.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مقاله، نظر نویسنده بوده و سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی‌کند.

منبع: ایندیپندنت فارسی
twitter
Youtube
Facebook