هماهنگی در صحنه تحولات افغانستان یکی از زمینههای حسابشده همکاری میان واشنگتن و تهران است
هدی رئوف – ایندیپندنت فارسی
چندی پیش، جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا اعلام کرد که تا بیستمین سالگرد حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، تمام نیروهای آمریکایی را از افغانستان خارج میکند. در حالیکه این تصمیم به دلیل پیامدهای منفی که برای ثبات و امنیت افغانستان دارد، با انتقادات بسیاری روبهرو شده است، اما مقامات دولت بایدن اظهار داشتند که ایالات متحده قصد دارد از نزدیک در روند صلح نقش داشته باشد و کمکهای بشردوستانه خود را به دولت و نیروهای امنیتی افغانستان که وابسته به حمایت خارجی هستند، ادامه دهد.
در حال حاضر، شما سربازان آمریکایی که به طور رسمی در افغانستان حضور دارند به ۲۵۰۰ نفر میرسد، علاوه براینکه ۷ هزار سرباز خارجی از نیروهای ائتلاف که بیشتر آنها از نیروهای ناتو هستند نیز در افغانستان مستقر هستند. اکنون این پرسش مطرح میشود که این تحولات، بر کشور ایران که همسایه افغانستان بوده و حدود ۹۴۵ کیلومتر مرز مشترک دارد و سیاست خارجی تهران در قبال آن همواره دارای ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بوده است، چه تأثیری خواهد داشت؟
البته ایران همواره وجود نیروهای آمریکایی در منطقه و در امتداد مرزهایش در افغانستان و عراق را به عنوان منبع اصلی تهدید تلقی میکرد، با این حال، سقوط رقبای منطقهای ایران، از جمله رژیم طالبان در افغانستان و رژیم بعث به رهبری صدام حسین در عراق، زمینه گسترش نفوذ ایران در مجاورت آن را فراهم کرد.
مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی
در پی سقوط طالبان و علیرغم مخالفت ایران با حضور نیروهای آمریکایی در منطقه و اظهارات تند و خصمانهای که میان دولت جورج دبلیو بوش، رئیس جمهوری پیشین آمریکا و دولت محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری سابق ایران رد و بدل میشد، تهران به دنبال همکاری با واشنگتن بود، طوریکه افغانستان و عراق در آن زمان شاهد همکاری میان ایران و آمریکا در زمینههای مختلف بودند.
در افغانستان، ایالات متحده از آغاز ورود به این کشور، در صدد نزدیک شدن با ایران شد و کانالهای ارتباطی را برای همکاری دو جانب باز کرد، اما هنگام ورود به عراق، ایران را نادیده گرفت، به همین دلیل، آمریکا و ایران در افغانستان همکاری داشتند و این همکاری توانست مسیر آغاز مذاکرات سازنده میان دو طرف را هموار کند. ارتباطات دو جانب در طول ۱۸ ماه در افغانستان نتایج مثبتی از جمله همکاری تاکتیکی ایران برای حفظ ثبات افغانستان را پس از سقوط دولت طالبان به همراه داشت. علاوه برآن، ایران در این مدت بارها پیشنهاد کرد که آماده است در یک برنامه آموزشی برای ارتش افغانستان به رهبری ایالات متحده شرکت کند و در زمینه مبارزه با تروریسم با واشنگتن وارد گفتوگو شود.
بنابراین، خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان یکی از بزرگترین آرزوهای ایران را برآورده میکند، به ویژه اینکه تهران حضور نیروهای آمریکایی را تهدیدی میداند که پیوسته سعی دارد رژیم ایران را تضعیف کند.
هرچند خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان ممکن است منجر به بیثباتی و خلأ قدرت شود، اما ایران به عنوان یکی از قدرتهای منطقهای فعال در افغانستان، آماده است پس از خروج آمریکا، نفوذ خود را در این کشور گسترش دهد. افزون برآن، عقب نشینی آمریکا از افغانستان میتواند فرصتی را برای ایران فراهم کند تا روابطش را با قدرتهای دیگر ذیدخل در امور افغانستان مانند هند و روسیه تقویت کند.
البته اهداف ایران در افغانستان به طور کل، با منافع ایالات متحده در این کشور، از جمله تأمین ثبات و تشکیل دولتی که در کنترل طالبان نباشد، همسویی دارد. از همینرو، محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران در اظهاراتش عقب نشینی آمریکا از افغانستان را یک گام مثبت ارزیابی کرده، اما وی در مورد خلأ که ممکن است توسط طالبان پر شود و خطر حضور “داعش” در افغانستان هشدار داده است. ایران داعش را یک تهدید بالقوه میداند که ممکن است پس از خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، حملات خود را علیه ایران آغاز کند.
بنابراین، میزان تمایل ایران برای همکاری مستقیم با ایالات متحده در افغانستان تا حدود زیادی به وضعیت مذاکرات جاری در مورد پرونده هستهای در وین بستگی دارد، با این حال، حتی در صورتی که گفتوگوهای وین با شکست مواجه شود، بعید است که سیاست ایران در افغانستان با اهداف ایالات متحده در مغایرت قرار گیرد. از اینرو، میتوان گفت که حفظ ثبات و امنیت افغانستان یکی از زمینههای نزدیکی حساب شده میان تهران و واشنگتن است و این همکاری میتواند در عرصههای کنترل مواد مخدر در افغانستان تحقق یابد. علاوه برآن، ایران تلاش خواهد کرد با ارائه همکاری و ساخت مدارس، مساجد و مراکز رسانهای، نفوذ نرم خود را در افغانستان گسترش دهد. البته بیشتر فعالیتهای ایران در غرب و شمال افغانستان متمرکز است و بسیاری از مدارس در افغانستان مملو از کتابهایی هستند که ارزشهای فکری ایران را بازتاب میدهند.
از سوی دیگر، موضوع پناهجویان افغان در ایران مسئله مهم و چالش برانگیزی است، زیرا پس از پاکستان، ایران بیشترین شمار مهاجران افغان را در خود جا داده است و این پناهجویان در شرایط کنونی به عنوان بار سنگینی برای ایران تلقی میشوند. مهاجران افغانستانی در ایران در مواردی با رفتار تبعیض آمیز مواجه میشوند تا جاییکه در واکنش به این برخورد، مردم در افغانستان بارها دست به اعتراض علیه ایران زدند. افزون برآن، ایران در برخی از موارد از تهدید اخراج گسترده افغانها به عنوان وسیلهای برای وارد کردن فشار بر دولت کابل استفاده میکند تا این کشور را به سمت اتخاذ سیاستهای فراخور منافعش سوق دهد.
بنابراین، احتمال میرود که پس از اتمام توافقات و بازگشت ایالات متحده به برجام، واشنگتن گفتوگوهای مستقیم خود را با تهران در مورد افغانستان آغاز کند و هر دو کشور مسیرهای مشترکی را دنبال کنند که در خدمت منافع دوجانب بوده و به ایجاد فضای اعتماد میان آنها کمک کند.
بدین ترتیب و پس از سالها تنش و درگیری، به نظر میرسد که فرصت دیگری برای ایجاد روابط و همکاری میان واشنگتن و تهران فراهم شده است که میتواند منافع مشترک دو کشور را در قلمرو افغانستان تأمین کند، زیرا مقابله با پیامدهای خروج از افغانستان و اطمینان از تحقق ثبات و امنیت در این کشور در برابر سناریوهای احتمالی هرج و مرجی که پیشبینی میشود، واشنگتن را به سمت هماهنگی با تهران سوق خواهد داد.