همزمان با افزایش نگرانی مردم افغانستان از قدرت گرفتن طالبان، مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی با انتشار گزارشی به طور تلویحی به مقامهای جمهوری اسلامی هشدار داده تا از گسترش درگیری میان طالبان و دولت افغانستان جلوگیری کنند و دست از حمایت طالبان بردارند.
این مرکز نوشته در مورد احتمال قدرت گرفتن «طالبان» در افغانستان در حال حاضر در میان تحلیلگران ایران چهار دیدگاه وجود دارد.
به نوشته این مرکز دیدگاه نخست بر این باور است که «طالبان امروز هیچ تفاوتی با طالبان گذشته در دهه ۱۹۹۰ ندارد» و دیدگاه دوم هم معتقد است که «در مبانی ایدئولوژیک و هویتی طالبان امروز، تغییرات بنیادینی بهوجود آمده است.»
دسته سوم از تحلیلگران هم میگویند که «طالبان برای کاهش مخالفتهای بینالمللی برای تصاحب قدرت، نیاز دارد تا چهره داخلی و بینالمللی خود را بهصورت موقت ترمیم کند، ازاینرو به اصلاحات ظاهری تن داده و این تغییر نیز فریبکارانه است.»
گروه چهارم تحلیلگران هم بر این باورند که «طالبان بهلحاظ هویتی تغییر چندانی نسبت به گذشته نداشته ولی به لحاظ سیاسی بهدنبال تشکیل حکومتی است که تصویر نسبتا متفاوتی از خود ارائه دهد و پذیرش دیگر کشورها را جلب کند.»
این موسسه در پایان چنین نتیجه گرفته است: «ابزارهای بازیگران بینالملل نمیتوانند حافظ رژیم حقوقی و نظام قانون اساسی فعلی افغانستان باشند، اگرچه عواملی چون پول، مشروعیت بینالملل، تحریم و حملات گاه به گاه نظامی میتواند طالبان را بیشتر به پایبندی به تعهدات خود ملزم کند و میزان استبداد حاکمیتی آن را کاهش دهد، اما نمیتواند طالبان را تبدیل به یک دولت دموکراتیک» کند.
همزمان با افزایش نگرانی مردم افغانستان از قدرت گرفتن طالبان، مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی با انتشار گزارشی به طور تلویحی به مقامهای جمهوری اسلامی هشدار داده تا از گسترش درگیری میان طالبان و دولت افغانستان جلوگیری کنند و دست از حمایت طالبان بردارند.
خلاصه این گزارش را که روز هشتم تیرماه منتشر شده در این مطلب میخوانید.
***
در پی تصمیم «جو بایدن»، رییسجمهوری آمریکا مبنی بر خروج بیقید و شرط نظامیان این کشور از افغانستان، روند تصرف مناطق مختلفی در این کشور از سوی طالبان سرعت بالایی به خود گرفته و در مدت دو ماه نزدیک به ۸۰ «ولسوالی» از مجموع ۳۶۴ «ولسوالی» در اختیار این گروه تندرو مذهبی قرار گرفته است.
«ولسوالی» یکی از واحدهای تقسیمات افغانستان است که برابر واحدی در حدود فرمانداری و شهرستان در ایران میشود.
براساس گزارشها تنها حدود ۲۰ درصد شهرستانهای افغانستان تحت کنترل دولت قرار دارد و در بسیاری از مناطق از جمله هرات با اعلام «بسیج مردمی» علیه طالبان، از مردم خواسته شده در کنار نیروهای دفاعی و امنیتی قرار بگیرند.
این گزارش میگوید که در حال حاضر در ۷۲ «ولسوالی» جنگ در شمال، غرب، جنوب، شرق و تا حدودی مرکز افغانستان ادامه دارد و بیم آن میرود که طالبان به زودی این مناطق را نیز به تصرف خود در آورد.
طالبان برای رفع دو نگرانی «آسیبپذیری در برابر حملات نیروی هوایی» و «توان بالای نیروهای ویژه ارتش افغانستان» به جای تمرکز بر یک ولایت، به پراکندگی جنگ روی آورده و همین مساله نیز پیروزهایی قابل توجه برای این گروه در پی آورده است.
این در حالی است که پیش از آغاز خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان، ۲۲ درصد جغرافیای این کشور و حدود پنج و نیم میلیون نفر تحت سلطه «طالبان» قرار داشت.
سقوط پیاپی «ولسوالیها» در کنار سایر بحرانهای امنیتی و سیاسی افغانستان، نگرانیها در داخل این کشور و همسایگان آن را در پی قدرتگیری دوباره طالبان تشدید کرده است.
در ایران اما گروهی از نیروهای تندروی اصولگرا همچون روزنامه کیهان و صدا و سیما به دفاع از «طالبان» پرداخته و به طور تلویحی از ضرورت حمایت تهران از این گروه سخن به میان آوردهاند.
روزنامه کیهان که زیر نظر نماینده آیتالله «علی خامنهای» منتشر میشود، چند روز پیش با انتشار یادداشتی تلاش کرد «طالبان» را «تطهیر» کرده و به مخاطبان خود چنین القا کند که این گروه تندرو اسلامی از اقدامات گذشته خود فاصله گرفته است.
برنامه «جهانآرا» که از شبکه «افق» صدا و سیما پخش میشود هم در همین روزهای اخیر با پخش چند برنامه تلاش کرد تا چهره دیگری از «طالبان» در میان مخاطبان خود ارائه کند.
این تلاشها در صورتی ادامه دارد که بسیاری از کاربران ایرانی در شبکههای اجتماعی از سیاستهای پشت پرده جمهوری اسلامی در حمایت از «طالبان» نگران هستند و بارها نسبت به این مساله هشدار دادهاند.
مرکز پژوهشهای مجلس که زیرنظر محافظهکاران اداره میشود نیز همسو با این کاربران، گزارشی کارشناسی در این خصوص منتشر کرده و به طور تلویحی نسبت به این حمایتها و قدرت گرفتن «طالبان» در افغانستان هشدار داده است.
این مرکز نوشته در مورد احتمال قدرت گرفتن «طالبان» در افغانستان در حال حاضر در میان تحلیلگران ایران چهار دیدگاه وجود دارد.
به نوشته این مرکز دیدگاه نخست بر این باور است که «طالبان امروز هیچ تفاوتی با طالبان گذشته در دهه ۱۹۹۰ ندارد» و دیدگاه دوم هم معتقد است که «در مبانی ایدئولوژیک و هویتی طالبان امروز، تغییرات بنیادینی بهوجود آمده است.»
دسته سوم از تحلیلگران هم میگویند که «طالبان برای کاهش مخالفتهای بینالمللی برای تصاحب قدرت، نیاز دارد تا چهره داخلی و بینالمللی خود را بهصورت موقت ترمیم کند، ازاینرو به اصلاحات ظاهری تن داده و این تغییر نیز فریبکارانه است.»
گروه چهارم تحلیلگران هم بر این باورند که «طالبان بهلحاظ هویتی تغییر چندانی نسبت به گذشته نداشته ولی به لحاظ سیاسی بهدنبال تشکیل حکومتی است که تصویر نسبتا متفاوتی از خود ارائه دهد و پذیرش دیگر کشورها را جلب کند.»
طرفداران چنین تحلیلی معتقد که «طالبان در الگوی جدید خود از ایجاد تغییرات محدودی در ارتباط با زنان، اقلیتها و کودکان استقبال کرده و تلاش دارد نسبت به امنیت اماکن دیپلماتیک به دیگر کشورها اطمینان داده و مانع از تکرار تجربیات تلخ گذشته باشد.»
مرکز پژوهشهای مجلس پس از این تقسیمبندی، در ادامه گزارش خود به تشریح پیامدهای به قدرت رسیدن «طالبان» در افغانستان برای جمهوری اسلامی پرداخته است.
آنطور که در این گزارش آمده «با توجه به مقاومتهای شدید داخلی در برابر به قدرت رسیدن طالبان، احتمال بروز ناامنی در صورت غلبه این گروه بر افغانستان زیاد است» و در صورتی که چنین اتفاقی بیفتد، «جنگهای داخلی و ناامنی در افغانستان» آغاز خواهد شد.
این مرکز همچنین هشدار داده «غلبه طالبان بر افغانستان میتواند این کشور را به پناهگاه گروههای تروریستی و بستری برای رشد گروههای نوظهور افراطی تبدیل کند و بروز تهدیدهای تروریستی در محیط پیرامونی ایران امنیت داخلی را تحت تاثیر قرار خواهد داد.»
این گزارش همچنین اضافه کرده «بروز بیثباتی داخلی و ناامنی در پی درگیریهای احتمالی داخلی میان طالبان و مردم به مهاجرت و پناهندگی مردم افغانستان به کشورهای دیگر منجر خواهد شد.»
در این گزارش همچنین آمده «با توجه به عدم تغییر نوع نگاه تبعیضآمیز بدنه طالبان به قوم هزاره و شیعیان، این احتمال وجود دارد که در صورت غلبه طالبان بر افغانستان، شیعیان در معرض محدودیتها و محرومیتهای گستردهای قرار» بگیرند.
این گزارش رسمی پس از برشمردن عواقب قدرت گرفتن «طالبان» در افغانستان به مقامهای جمهوری اسلامی هشدار داده که «از گسترش درگیری نظامی میان طالبان و دولت افغانستان» جلوگیری کرده و گفتوگوها در این زمینه را آغاز کند.
این گزارش اضافه کرده «بحران افغانستان راهحل نظامی ندارد و هیچیک از طرفین منازعه در این کشور امکان تشکیل یک حکومت باثبات را ندارند و اگر با خلأ قدرت ناشی از خروج نیروهای نظامی آمریکا دستیابی به توافق سیاسی در افغانستان با بنبست مواجه شود، این کشور بار دیگر درگیر جنگهای داخلی خواهد شد و ناامنی در مرزهای ایران افزایش خواهد یافت.»
مرکز پژوهشهای مجلس افزوده که تهران باید هر چه سریعتر مذاکرات در چهار محور «کاهش خشونت و آتشبس فوری، آغاز گفتوگو میان دولت افغانستان و طالبان، برگزاری انتخابات زودهنگام و تشکیل دولت فراگیر ملی» در دستور کار خود قرار دهد.
موسسه مطالعات راهبردی «شرق» نیز همسو با این مرکز با انتشار گزارشی تحلیلی نسبت به «وقوع یک جنگ داخلی طولانی و تجزیه افغانستان» در سالهای آینده هشدار داده است.
این موسسه در گزارش خود چهار سناریو برای افغانستان پس از خروج نظامیان آمریکا از این کشور ترسیم کرده که وقوع جنگ یکی از اصلیترین آنهاست. سه سناریوی دیگری که در این گزارش به آنها اشاره شده «حفظ نظام سیاسی فعلی»، «توافق برای تقسیم قدرت بین طالبان و قدرتمندان کلیدی افغانستان» و «دستاوردهای سریع طالبان در میدان نبرد و همچنین در روند معامله سیاسی» هستند.
این گزارش افزوده که «اگر طالبان در قالب دولت رسمی، قدرت را در کابل در دست گیرد، باید برای حفظ این موقعیت بجنگد.»
این موسسه در پایان چنین نتیجه گرفته است: «ابزارهای بازیگران بینالملل نمیتوانند حافظ رژیم حقوقی و نظام قانون اساسی فعلی افغانستان باشند، اگرچه عواملی چون پول، مشروعیت بینالملل، تحریم و حملات گاه به گاه نظامی میتواند طالبان را بیشتر به پایبندی به تعهدات خود ملزم کند و میزان استبداد حاکمیتی آن را کاهش دهد، اما نمیتواند طالبان را تبدیل به یک دولت دموکراتیک» کند.
https://baluch.us/wp-admin/post-new.php