وال استریت ژورنال همچنین در ادامه نوشته است: «حکومت دینی ایران گامبهگام خود را بازسازی میکند و خامنهای عملا، عملگراها را از سطوح مدیریتی پاکسازی کرده است. اصلاحطلبانی که در دوره محمد خاتمی (رئیسجمهور از سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۵) گرد هم آمده و معتقد بودند که حکومت دینی ممکن است فعالیت مسالمتآمیزتری داشته باشد، حالا از دور خارج شدهاند. حتی محافظهکارانی مانند حسن روحانی، رئیسجمهور سابق این کشور، که برای تقویت جایگاه و انرژی مالی رژیم، در فکر تعامل دیپلماتیک با غرب بود یا علی لاریجانی، رئیس سابق مجلس این کشور، از تصمیمگیری کنار گذاشته شدهاند. ایران حالا در حال تبدیل شدن به کشوری با ملاحظه بسیار کمتر است. ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور جدید، شخصیتی بیرحم و جزماندیش است که به حساسیت کشورهای غربی توجهی ندارد. به نظر میرسد قراردادهای جهانی برای تهران بیمعنی است و این کشور برای عضویت در جامعه جهانی هیچ تلاشی نمیکند؛ همانطور که آقای خامنهای به تازگی گفته است که «هر زمان امور خود را به همکاری غربیها منوط کردید، شکست خوردید و هر بار که پیشقدم شده و بدون اطمینان به غربیها ابتکار عمل را به دست گرفتهاید، موفق بودید.»
وال استریت ژورنال در ادامه تحلیل کرد: «جمهوری اسلامی ایران برای ساخت سلاح اتمی دلایل متفاوتی دارد. تاکنون، حکومت دینی برای تاثیرگذاری در منطقه و کنترل اوضاع به شیوهای نسبتا کمهزینه و کارآمد، به نیروهای نیابتی و شبهنظامیان شیعه متکی بوده است و حالا برای اطمینان از اینکه ایران میتواند با غرب، اسرائیل و کشورهای عربی مقابله کند، به سلاح بیشتری نیاز دارد. ایجاد ارتش گسترده و نیروهای هوایی هزینهبر و به کشورهای دیگر متکی است؛ بنابراین بمب اتم بهترین گزینه است. این در حالی است که برای بلندپروازیهای هستهای رژیم ایران مانع مهمی هم وجود ندارد. دولت بایدن بیش از حد قابلپیشبینی و ترسو است. ناکامی در افغانستان به تهران این جسارت را داده است که میتواند از طریق مذاکرات هستهای و خاموش با ایالات متحده بازی کند. همانطور که آقای رئیسی در دیدار ماه گذشته خود در نشست مشترک سازمان ملل متحد، آمریکا را به سخره گرفت و گفت که «از کنگره تا کابل، یک پیام روشن به جهان ارسال شد: سیستم هژمونیک ایالات متحده هیچ اعتباری ندارد، چه در داخل و چه در خارج از کشور.»
به گفته این روزنامه، تحریمها وضعیت مالی جمهوری اسلامی ایران را به هم ریخته، اما عطش تسلیحات هستهای این کشور را برطرف نکرده است. این تصور که اسرائیل میتواند با حمله نظامی به جایی برسد و فعالیت اتمی این کشور را متوقف کند، نیز مبهم است؛ همانطور که تاکنون برای متوقف کردن برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران به خرابکاری و ترورهای متمرکز تکیه شده است. اما چنین اقدامهایی نمیتواند مسیر اتمی جمهوری اسلامی ایران را تغییر دهد. پیشرفتهای تهران در رشد سانتریفیوژها بسیار سریع است و واقعیت این است که باید واقعگراتر بود و از خوشبینی دست برداشت؛ در غیر این صورت، اوضاع به نفع رژیم ایران پیش میرود.