آیا اینها و نشانههای بسیار دیگر گویای چرخشی در موقعیت حکومت تهران در منطقه است؟ اسرائیل، عربستان و روسیه در این تحولات چه نقشی دارند؟…
منشه امیر، تحلیلگر مسائل خاورمیانه در اورشلیم، در پاسخ به این پرسش ها و پرسش های دیگر از جمله گفته است :
“تمام کشورهای منطقه به این نتیجه رسیدهاند که چگونه اقدامهای فتنهگرانۀ حکومت ایران را در منطقه خنثی و مهار کنند. اگر خبر اخراج فرماندۀ نیروی قدس از سوریه صحت داشته باشد که به احتمال قوّی صحت دارد، این اتفاق نشان می دهد که بشار اسد در سوریه مستقر شده و دیگر نیازی به سپاه قدس ندارد مضاف بر این که سپاه قدس برای بشار اسد که در پی کنار آمدن با اسرائیل است به دردسری بزرگ تبدیل شده است. روسیه نیز که روابط نزدیکی با اسرائیل دارد و خواستار گسترش آنها است به رژیم سوریه فشار می آورد که مبادا وارد نزاع با اسرائیل بشود.
در این میان عربستان سرگرم تشکیل یک جبهۀ گسترده در منطقه علیه حکومت اسلامی ایران است. اقدامهای ریاض و کویت علیه حزبالله در لبنان در این چارچوب قابل فهم است. اینها برخی نشانههای منزوی شدن جمهوری اسلامی ایران و نقش بر آب شدن رؤیاهای آن در خاورمیانه است.
این رویدادها نتیجۀ هماهنگی اسرائیل و عربستان است، هر چند نمیتوان هماهنگی میان اسرائیل و روسیه را نادیده گرفت. ولی نقش اصلی را برای منزوی کردن ایران در منطقه عربستان در هماهنگی با اسرائیل ایفاء میکند.
امروز بشار اسد بسیار راغب است که به جامعۀ ملتهای عرب بازگردد و متقابلاً کشورهای عرب نیز از این تمایل استقبال میکنند. بازگشت سوریه به سمت کشورهای عرب باعث خواهد شد که بشار اسد بیش از پیش بر سوریه مسلط شود و تسلط اسد بر اوضاع سوریه او را از اتکاء به نیروی قدس بی نیاز خواهد ساخت و همزمان وابستگی آن را به روسیه بیشتر خواهد کرد. در هر حال، هدف نهایی اسد بازگشت هر چه سریعتر به جمع ملتهای عرب و دستیابی به صلح با اسرائیل است.
از آغاز خیزش مردم سوریه طی سالهای اخیر، اسرائیل هرگز سخنی علیه موجودیت رژیم بشار اسد نگفته است. آنچه مورد اعتراض اسرائیل بوده حضور نظامی ایران در خاک سوریه است. میان اسرائیل و حکومت بشار اسد تماسها و گفتگوهایی دربارۀ ایران در جریان بوده است. بخشی از این تماسها و پیغام و پسغامها هم از طریق روسیه رد و بدل میشوند. روسیه می تواند نقش بسیار مهمی داشته باشد در رفع موانع مناسبات سوریه و اسرائیل و حل اختلافات دو کشور از جمله بر سر بلندیهای جولان. حمایتهای علنی و غیرعلنی کشورهای عرب، روسیه و اسرائیل باعث قوّت قلب بشار اسد و فاصلهگیری آن از رژیم اسلامی ایران خواهد شد.
وقتی که قوای نظامی ایران از سوریه خارج شوند، حزبالله لبنان نیز خودبخود پایگاه خود را در سوریه و سپس حتی در خود لبنان از دست خواهد داد، به ویژه این که بخش اعظم سلاحهای جمهوری اسلامی ایران از طریق سوریه به دست حزبالله می رسد.
این همه ضربۀ سنگینی برای جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود که سالهاست دهها و ای بسا صدها میلیارد دلار از سرمایههای ملی ایرانیان را صرف جنگ در سوریه و یمن و همچنین نیروهایی نظیر حزب الله، حوثیها و حشدالشعبی… برای ایجاد یک امپراتوری شیعی در منطقه کرده است. این ضربۀ سنگین زمانی علیه جمهوری اسلامی فرود می آید که ممکن است در روزها و هفتههای آینده شاهد حملۀ گستردۀ نظامی به تأسیسات اتمی ایران باشیم. آمریکا، اسرائیل، عربستان، امارات و دیگر کشورها سرگرم فراهم ساختن بستر این حملۀ نظامی هستند و علت آن این است که علی خامنهای، سپاه پاسداران و دولت رئیسی حاضر به کنار آمدن هر چه سریعتر بر سر برنامۀ اتمی ایران نیستند.