عاشقان ایرانی بمب اتمی جمهوری اسلامی


گروه‌هایی از سیاستمداران در ایران از طیف‌های مختلف، از ضرورت دستیابی جمهوری اسلامی به بمب اتمی یا سلاح هسته‌ای می‌گویند. موضوعی که در برخی از اندیشکده‌های ایالات متحده به عنوان علامت خطری از تهران ارزیابی شده است. عاشقان ایرانی بمب اتمی جمهوری اسلامی چه کسانی هستند؟ هرچند بر اساس آموزه‌های شیعه و مشخصا عمل به اصل «تقیه» مقام‌های نظام اسلامی نیت و علاقه‌مندی خود را تا حد ممکن عیان نمی‌کرده‌اند، اما چند مورد مشخص آن قابل توجه است.
پیشنهاد حسن پرنیان‌پور به مقام‌های جمهوری اسلامی، ادامه برنامه اتمی و رسیدن به سلاح هسته‌ای بوده و احتمالا اولین مشورت عمومی در این زمینه به حکومت نوپا، برای پیوستن به کلوپ دارندگان بمب اتمی است.
محسن رضایی میرقائد؛ فرمانده سپاهی مشتاق سلاح اتمی،
ابومحمد عسگرخانی؛ توصیه‌های یک دانشگاهی به حکومت برای بمب اتمی
محمد جمشیدی؛ معتمد دفتر خامنه‌ای و معاون سیاسی دفتر رئیسی پرنفوذترین مدافع بمب اتمی

 

عاشقان ایرانی بمب اتمی جمهوری اسلامی

https://www.peykeiran.com/Content.aspx?ID=241403


همزمان با مذاکرات نجات توافق برجام و طولانی شدن گفت‌وگوهای غیرمستقیم جمهوری اسلامی با ایالات متحده که گفته ‌می‌شود یکی از دلایل آن مقاومت آمریکا در برابر رفع تحریم‌های غیرمرتبط به برجام است، گروه‌هایی از سیاستمداران در ایران از طیف‌های مختلف، از ضرورت دستیابی جمهوری اسلامی به بمب اتمی یا سلاح هسته‌ای می‌گویند. موضوعی که در برخی از اندیشکده‌های ایالات متحده به عنوان علامت خطری از تهران ارزیابی شده است. عاشقان ایرانی بمب اتمی جمهوری اسلامی چه کسانی هستند؟ هرچند بر اساس آموزه‌های شیعه و مشخصا عمل به اصل «تقیه» مقام‌های نظام اسلامی نیت و علاقه‌مندی خود را تا حد ممکن عیان نمی‌کرده‌اند، اما چند مورد مشخص آن قابل توجه است.

***

علاقه به دستیابی به بمب اتمی و سلاح‌های هسته‌ای منحصر به سال‌های اخیر یا دو دهه‌ای که از عمر بحران اتمی ایران ‌می‌گذرد، نیست و از ابتدای تاسیس جمهوری اسلامی مشتاقان نظامی و سیاسی در حکومت یا در میان مشاوران جمهوری اسلامی داشته است. یکی از اولین‌های آن «حسن پرنیان‌پور» بوده است.

حسن پرنیان پور؛ توصیه مامور پیمان سنتو به جمهوری اسلامی برای بمب اتمی

شاید شهروندان ایرانی زیادی نباشند که از آموزش اتمی ماموران عراق و پاکستان توسط ایرانی‌ها مطلع باشند. «حسن پرنیان‌پور» بر‌اساس پیمان سنتو در اواخر دهه ۱۳۳۰، از طرف ایران ماموریت داشت در عراق برای آموزش‌‌های مورد نیاز انرژی هسته‌ای و فیزیک ذرات بنیادی اقدام کند.

پرنیان‌پور در ۲۲اردیبهشت۱۳۵۸ در مقاله نسبتا مفصلی با عنوان «ملاحظاتی در باب انرژی اتمی در ایران» در روزنامه اطلاعات نوشته است که هدف برنامه اتمی شاه که به نوشته او بسیار گسترده و پرخرج و با آموزش گسترده کارکنان سازمان انرژی اتمی همراه بود، تولید برق نبود بلکه سلاح هسته‌ای بود.

پرنیان‌پور در این مقاله نوشته است که ایران به سازمان ملل متحد پیشنهاد کرده بود که منطقه خاورمیانه «منطقه عاری از سلاح اتمی» باشد؛ اما به گفته او این نمی‌توانست مانعی برای اتمی شدن باشد و «در نهایت ایران می‌خواست به سلاح هسته‌ای دست پیدا کند و به یک قدرت نظامی منطقه‌ای تبدیل شود و راهی را برود که در سنوات گذشته کشورهای چین، هندوستان، پاکستان و اسراییل انتخاب کرده‌اند.»

حسن پرنیان‌پور که پرورش یافته نظام اسلامی و احتمالا بیگانه با ترفند تقیه بوده، نظر خود را در اولین هفته‌های استقرار جمهوری اسلامی علنی و بدون پرده‌پوشی‌هایی که بعدها رایج شد، با نظام تاسیس در میان گذاشته بود.

پیشنهاد حسن پرنیان‌پور به مقام‌های جمهوری اسلامی، ادامه برنامه اتمی و رسیدن به سلاح هسته‌ای بوده و احتمالا اولین مشورت عمومی در این زمینه به حکومت نوپا، برای پیوستن به کلوپ دارندگان بمب اتمی است. ارزیابی اینکه جلب توجه مقام‌های جمهوری اسلامی به بمب اتمی در سال‌های بعد نتیجه پیشنهاد وی بوده یا نه، دشوار است؛ اما به هر ترتیب مقام‌های نظامی و سیاسی همواره نگاهی تمجیدآمیز به آن داشته‌اند.

محسن رضایی میرقائد؛ فرمانده سپاهی مشتاق سلاح اتمی

کمتر از یک دهه بعد از مقاله حسن پرنیان‌پور در روزنامه اطلاعات، «محسن رضایی میرقائد»، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در نامه‌ای به «اکبر هاشمی رفسنجانی»، فرمانده نیروهای ایرانی در جنگ با عراق که سپس در اختیار آیت‌الله «روح‌الله خمینی» رهبر جمهوری اسلامی قرار گرفت و ظاهرا در پذیرش آتش‌بس نقش مهمی داشته، خواستار دستیابی به بمب اتمی برای پیروزی در جنگ در برابر عراق شده بود.

این نامه در تاریخ ۲۸مرداد۱۳۶۷ یعنی کمتر از یک سال پیش از پایان جنگ در توضیح نیازمندی‌های جمهوری اسلامی ایران برای پیروزی در برابر عراق نوشته است.

آیت‌الله خمینی در پاسخ به نامه رضایی میرقائد در جلسه‌ای با حضور مقام‌های عالی‌رتبه نظام گفته بود: «فرمانده مزبور نوشته است تا پنج سال دیگر ما هیچ پیروزی نداریم. ممکن است در صورت داشتن وسایلی که در طول پنج سال به دست می‌آوریم، قدرت عملیات انهدامی و یا مقابله به مثل را داشته‌ باشیم و بعد از پایان سال ۷۱ اگر ما دارای ۳۵۰ تیپ پیاده و ۲۵۰۰ تانک و ۳۰۰۰ توپ و ۳۰۰ هواپیمای جنگی و ۳۰۰ هلیکوپتر باشیم و قدرت ساخت مقدار قابل توجهی از سلاح‌های لیزری و اتمی که از ضرورت‌های جنگ در آن موقع است، داشته باشیم، می‌توان گفت به امید خدا بتوانیم عملیات آفندی داشته باشیم.»

نامه فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ضرورت دستیابی به سلاح اتمی، مهم‌ترین سند تمایل مقام‌های جمهوری اسلامی به این نوع تسلیحات است. محسن رضایی سال‌ها پس از درگذشت آیت‌الله خمینی در حالی که بحران اتمی جمهوری اسلامی در اوج بود، با حضور در تلویزیون جمهوری اسلامی بخش‌هایی از این نامه را درباره نیازهای سپاه به تسلیحات در برابر عراق قرائت کرد؛ اما اشاره‌ای به درخواستش برای سلاح اتمی نکرد و آن را سرپوشیده گذاشت. هرچند که مفاد نامه پیش از این افشا شده بود و تقیه وی جنجال‌های بیشتری آفرید.

ابومحمد عسگرخانی؛ توصیه‌های یک دانشگاهی به حکومت برای بمب اتمی

«ابومحمد عسگرخانی»، دانشیار روابط بین‌الملل در دانشکده حقوق دانشگاه تهران که بر اثر ابتلا به ویروس کرونا درگذشت، مهم‌ترین حامی بمب اتمی ایرانی در میان دانشگاهیان متخصص علوم سیاسی است که هم در کلاس درس و هم در اظهارات علنی از ضرورت خروج ایران از معاهده منع گسترش سلاح‌های اتمی می‌گفت و خواهان دستیابی به بمب و آزمایش هرچه سریع‌تر سلاح هسته‌ای جمهوری اسلامی بود.

وی منتقد دولت‌های مختلف جمهوری اسلامی به دلیل باقی ماندن در این معاهده بود و از دولت‌های «اکبر هاشمی رفسنجانی»، «محمد خاتمی»، «محمود احمدی‌نژاد» و «حسن روحانی» بابت نداشتن «سیاست واحد برای رسیدن به نقطه آزمایش هسته‌ای» انتقاد می‌کرد.

در زمان ریاست جمهوری خاتمی وقتی جمهوری اسلامی آماده اجرای معاهده «منع آزمایش‌های هسته‌ای» می‌شد که لازمه آن نصب دستگاه‌های اندازه امواج برای مطلع شدن از آزمایش‌های اتمی احتمالی بود، دست به افشاگری بی‌سابقه‌ای زد که منجر شد جمهوری اسلامی از اجرای این توافق دست بکشد و تاکنون هم دیدگاه وی در مخالفت با این معاهده، در ذهن رهبران جمهوری اسلامی باقی مانده است.

ابومحمد عسگرخانی معتقد بود، دولت‌ها برای پرهیز از جنگ باید مولفه‌های قدرت سخت همچون دستیابی به بمب اتمی را افزایش دهند. وی معتقد بود که هزینه‌های رسیدن جمهوری اسلامی به بمب اتمی « قطعا سنگین خواهد بود» اما «تضمین بقاء و تمامیت سرزمینی ایران ارزش این هزینه را دارد» و این سلاح می‌تواند «امنیت و هویت ایران را در قبال خطرات خارجی تضمین کند.»

با این دیدگاه وی از مخالفان سرسخت توافق اتمی برجام بود که برنامه اتمی جمهوری اسلامی را در برابر رفع تحریم‌های بین‌المللی مهار می‌کرد.

محسن فخری‌زاده؛ معاون وزارت دفاع و مردی که بمب اتمی را داشت عملی می‌کرد

«محسن فخری‌زاده»، معاون وزارت دفاع جمهوری اسلامی و مرد پشت پرده برنامه اتمی جمهوری اسلامی که در آذر ۱۳۹۹ در یک عملیات سوءقصد در حومه تهران کشته شد، اولین نفری است که اعلام شده رسما در راه رسیدن به بمب اتمی جمهوری اسلامی زمینه‌های آن را فراهم کرده بود.

اساسا بحران اتمی جمهوری اسلامی از آن‌جایی شروع شد که اقدامات وی در غنی‌سازی اورانیوم افشا شد و در نهایت به پرونده‌ای رسید که آژانس نام آن را «ابعاد احتمالا نظامی برنامه اتمی» جمهوری اسلامی خوانده است. فخری‌زاده به استناد بایگانی سرقت شده برنامه اتمی جمهوری اسلامی، در راه رسیدن به سلاح هسته‌ای قدم‌های مهمی برداشته بود. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی می‌گوید جمهوری اسلامی چنین برنامه‌ای را در سال ۱۳۸۲ همزمان با حمله آمریکا و نیروهای ائتلاف به عراق متوقف کرده است. اما این‌ها سند اصلی تلاش او در راه سلاح اتمی جمهوری اسلامی نیست.

سرتیپ پاسدار «فریدون عباسی دوانی»، رییس سازمان انرژی اتمی ایران در زمان ریاست‌جمهوری «محمود احمدی‌نژاد» اخیرا گفته است که فخری‌زاده با وجود فتوای آیت‌الله «علی خامنه‌ای» در حرام بودن تولید و نگهداری و استفاده از سلاح اتمی «برای آن زمینه ایجاد کرده بود». این اظهارات در کنار اسناد بایگانی اتمی و «پرونده ابعاد احتمالی نظامی برنامه اتمی» جمهوری اسلامی صریح‌ترین گفته‌های یک مقام ارشد در برنامه اتمی جمهوری اسلامی درباره تلاش برای ساخت سلاح اتمی است.

محمد جمشیدی؛ معتمد دفتر خامنه‌ای و معاون سیاسی دفتر رئیسی پرنفوذترین مدافع بمب اتمی

«محمد جمشیدی»، شاید اکنون پرنفوذترین چهره‌های سیاسی جمهوری اسلامی باشد که علنا از ضرورت دستیابی به سلاح اتمی می‌گوید. جمشیدی از افرادی است که اظهار نظرهای سیاسی وی در سایت رسمی آیت‌الله «خامنه‌ای» منتشر می‌شود. وضعیتی که جایگاه و نفوذ سیاسی‌ او را درون حلقه اصلی قدرت در جمهوری اسلامی نشان می‌دهد. جمشیدی اخیرا به سمت معاونت دفتر سیاسی «ابراهیم رئیسی»، رییس جمهور ایران منصوب شده و جایگاه وی را در دستگاه اجرایی هم ارتقا بخشیده است.

محمد جمشیدی معتقد است که دستیابی به سلاح هسته‌ای جمهوری اسلامی «تابو» نیست و در یکی از برنامه‌های تلویزیون این کشور گفته است جمهوری اسلامی «نه سلاح اتمی دارد و نه اراده‌ای برای ساخت آن، ولی شما اگر این توانمندی [ساخت سلاح اتمی] را داشته باشید، می‌توانید در منطقه نشان دهید که من می‌توانم.»

جمشیدی گفته است: «این‌ها ابزار است؛ ولی ما می‌آییم این‌ها را تقلیل می‌دهیم به دعوای اینکه برق را از آن طرف می‌گیریم، برق را از این طرف می‌گیریم. برق و این‌ها خوب است… بروید انجام بدهید، ولی ارزش راهبری دارد این برنامه.»

با وجود فتوایی از آیت‌الله علی خامنه‌ای در حرام بودن سلاح اتمی و در قید حیات بودن وی که اطاعت از نظرات وی را به عنوان ولی فقیه برای کارگزاران جمهوری اسلامی واجب می‌کند، اظهار ضرورت در داشتن سلاح اتمی در هفته‌های اخیر در میان مقام‌های جمهوری اسلامی شکلی بی‌سابقه نسبت به کل ۴۳ سال قبل به خود گرفته است.

سال گذشته وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی از احتمال بازنگری در این فتوا با توجه به فشار تحریم‌های ایالات متحده گفته بود؛ اما بعدا از دفتر رییس‌جمهور وقت گفته شد که به وزیر بابت این اظهاراتش تذکر داده شده است؛ اما آن اظهارات را می‌توان مبدایی در پایان دادن مقام‌های جمهوری اسلامی به تمایل علنی به داشتن بمب اتمی و همزمان انکار هرگونه تلاش فعلی برای رسیدن به آن باید دانست.

سه احتمال کلاسیک در راه اتمی شدن کشور، اول «آستانه اتمی» یا فراهم کردن همه مقدمات رسیدن به سلاح هسته‌ای، دوم «ابهام اتمی» یعنی نامشخص گذاشتن اینکه آیا دولتی به آن دسترسی پیدا کرده یا نه و سرانجام «غافلگیری اتمی» است که اعلام رسیدن به سلاح و آزمایش آن است که در این مقاله مفصلا به آن پرداخته شده است. اینکه ذهن مقام‌های جمهوری اسلامی به کدام‌یک از این‌ها متمایل است، تفاوتی زیادی در هدف نهایی نخواهد داشت.

فرامرز داور/ ایران وایر

twitter
Youtube
Facebook