در لابهلای سطور اخباری که از مذاکرات در حال برگزاری در وین بر سر احیای توافق هستهای (برجام) مخابره میشود، چنین به نظر میرسد که تبادل زندانی بین تهران و واشنگتن چنان بر بحث نظارت بر برنامه هستهای ایران پیشی گرفته که به گفته مقامهای جمهوری اسلامی ایران، بهموازات مذاکرات پیش برده میشود.
سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران روز دوشنبه، ۱۴ فوریه، به این موضوع مستقیم اشاره کرد. خطیبزاده در نشست مطبوعاتی خود گفت که این بحث بهموازات مذاکرات پیش میرود؛ اما طرف آمریکایی هنوز تصمیم خود را نگرفته است.
تصمیمی که خطیبزاده از آن سخن میگوید، چانهزنی بر سر بهای آزاد کردن گروگانهایی است که تابعیت دوگانه ایرانی-آمریکایی دارند. البته فهرست این گروگانها طولانی است؛ اما در میان آنها، گروگانهایی وجود دارند که برای ایالات متحده آمریکا در گروه الف طبقهبندی میشوند و گروگانگیر هم با علم بر اهمیت آنچه در دست دارد، برای این ردیف از گروگانها بهای بیشتری مطالبه میکند.
در بین قربانیان زندانی، چهار نام بیش از سایر اسامی تکرار میشود: سیامک نمازی و نمازی پدر (باقر)، مراد طاهباز و عماد شرقی و به نظر میرسد که این چهار نفر همان افراد موردنظرند که جمهوری اسلامی ایران در قبال آزادی آنها درخواست آزاد شدن بخش بزرگی از داراییهای نقدی خود را مطرح کرده است.
حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران، چند ماه پیش، از «آزاد شدن ۱۰ میلیارد دلار از داراییهای ایران برای نشان دادن حسن نیت» توسط ایالات متحده آمریکا سخن به میان آورده بود. آنگونه که کره جنوبی اعلام کرده، هفت میلیارد دلار از داراییهای جمهوری اسلامی ایران به دلیل تحریمها در بانکهای کره جنوبی مسدود شده است.
فرمان آزاد کردن این دارایی برای آمریکا کار دشواری نیست و رئیسجمهوری آمریکا چنین توانی را دارد؛ اما به نظر میرسد که تامین منبع سه میلیارد دلار دیگر از داراییهای ایران از موضوعهای در حال گفتوگو بین مقامهای دو کشور در وین است.
هرچند که بحث تبادل زندانی بحثی انحرافی است چرا که هیچ ایرانی در آمریکا به گروگان گرفته نشده، اما دولت بایدن ناگزیر از رسیدن به تفاهم و توافق با نظام جمهوری اسلامی ایران، پرداخت وجهالمصالحه برای آزادی گروگانها را تبادل زندانی نام گذاشته است.
در بین ایرانیهایی که با تابعیت دوگانه در ایالات متحده آمریکا زندانیاند، میتوان به منصور اربابسیر اشاره کرد که شاخصترین زندانی ایرانی در آمریکا است؛ فردی که به جرم برنامهریزی برای ترور سفیر پیشین عربستان سعودی در واشنگتن (عادل الجبیر) و همکاری با سپاه پاسداران در سپتامبر ۲۰۱۱ بازداشت شد و در دادگاه و در حضور هیئت منصفه، به جرم خود اعتراف کرد.
این فرد نه در سال ۲۰۱۵ جزو افرادی بود که جمهوری اسلامی ایران خواستار آزادی او شد و نه اینک از او نامی برده میشود. افرادی که جمهوری اسلامی ایران از آنها به عنوان زندانیان ایرانی در آمریکا نام میبرد، معمولا دونپایهگانیاند که پولشویی کردهاند و با نقض مقررات وزارت خزانهداری ایالات متحده آمریکا در شکستن تحریمها به نفع جمهوری اسلامی ایران مرتکب خلاف شدهاند. ارتکاب جرم آنها نیز نه از سر میهنپرستی و عشق به ایران، که از روی حرص و طمع و به امید دریافت رشوه و تحصیل مال بدون زحمت بوده است.
طرفه آنکه چند نفر از افرادی که در سال ۲۰۱۵ پس از توافق برجام از زندان آزاد شدند یا جرم فدرال آنها بخشیده شد، نخواستند به ایران بازگردند؛ مانند احمد شیخزاده، استاد دانشگاه نیویورک، که بنا بر اعلام پلیس فدرال آمریکا، بدون داشتن مجوز از دولت برای یک دولت متخاصم (نمایندگی جمهوری اسلامی در مقر سازمان ملل متحد) کار میکرد و پول نقدی را که بابت مشاوره یا هر خدمت دیگری برای نمایندگی جمهوری اسلامی ایران دریافت میکرد، به اداره مالیات گزارش نمیداد.
شیخزاده که با محمدجواد ظریف، وزیر امورخارجه پیشین جمهوری اسلامی، رابطه و دوستی نزدیک داشت، پس از آزادی حاضر نشد خاک ایالات متحده آمریکا را ترک کند.
در بین افراد آزاد شده در سال ۲۰۱۵، کسانی به ایران بازگشتند که تابعیت دوگانه نداشتند و مجبور بودند خاک آمریکا را ترک کنند؛ اما گروگانهای آمریکایی-ایرانی با یک پرواز ویژه به سوییس آمدند و برای آن پرواز به ایران وجه نقد فرستاده شد. جیسون رضائیان، امیر حکمتی، نصرتالله خسروی و سعید عابدینی چهار شهروندی بودند که در فاصله اعلام توافق هستهای تا روز اجرای آن آزاد شدند. ایران در ازای آزادی آنها ۱ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار نیز به صورت اسکناس دریافت کرد. دولت اوباما البته مدعی بود که میان این پرداخت پول و آزادی گروگانها ارتباطی نیست و در حقیقیت ۴۰۰ میلیون دلار طلب ایران از قراردادهای نظامی اجرا نشده در دهه ۷۰ میلادی به علاوه سود پول در ۴ دهه گذشته را پرداخت کرده است. البته همزمانی پرداخت این پول با لحظه آزادی شهروندان دوتابعیتی در ادعای دولت آمریکا برای بی ربط بودن این دو رویداد تردید ایجاد می کند.
اما اینک نیز نظام جمهوری اسلامی ایران با بزرگنمایی مظلومیت ایرانیان دربند در ایالات متحده آمریکا، بر موج انساندوستی و تلاش حکومت برای آزادی تبعه خود، سوار شده است و میکوشد در قبال گروگانهایی که در تهران نگهداری میشود، وجه نقدی کلانی به دست بیاورد.
اگر نظام جمهوری اسلامی ایران تا این اندازه نوعدوست و بابت سلامت اتباع خود در سراسر جهان نگران است، چرا برای نشان دادن حسنیتی که از آمریکا طلب میکند، نازنین زاغری را آزاد نمیکند؟ زن جوانی که بهترین سالهای عمر خود را بهجای آنکه در کنار همسر و فرزندش بگذراند، با حبس و زندان و شکنجه روحی و عاطفی درگیر بوده است.
دیدن چشمان غمناک دختر خردسال نازنین زاغری غم دنیا را به دل مینشاند. آیا مقامها به وضعیت این خانواده که زندگیشان را از هم پاشیده و بدون هیچ احساسی، نازنین را وجهالمصالحه با بریتانیا قراردادهاند، نگاهی کردهاند؟
البته که نه توافق پیشین و نه توافق پیش رو، در رفتار حاکمیت یا بهبود عمومی وضع مردم ایران تاثیری نخواهد گذاشت؛ اما پولی که اینک سرسختانه به دنبال آناند، با تزریق در بازار و ایجاد آرامش نسبی روانی در بین مردم در کوتاهمدت، جلو انفجار ملت و شورش گرسنگان را خواهد گرفت.
با این حال همه میدانند که نابسامانیهای ایران به این آسانی و با دریافت باج یا محدود کردن برنامه هستهای نظام رفع شدنی نیست و این نظام در حالی که مشغول مذاکره در وین است، از طریق ایادی و شبهنظامیان وابسته به خود و موشکهایشان کشورهای همسایه را تهدید میکنند.
بحثی که امروز بیش از هر چیز برای دولت جو بایدن اهمیت دارد، بازگشت به توافق سال ۲۰۱۵ و مهار جمهوری اسلامی ایران در سطحی است که نگرانیها بابت ساخت بمب اتم در این کشور برطرف شود. تهدیدهای اخیر ایران به کسبوکار بنگاههای اسلحهسازی آمریکا رونق بخشیده و اینک در حال فروش تجهیزات نظامی و سیستم دفاع موشکی به کشورهای منطقهاند.
هفته گذشته دولت آمریکا مجوز فروش محمولههای جدید سلاح و تجهیزات نظامی به امارات متحده عربی، عربستان و اردن را تایید کرد. یک فقره از این قراردادها مربوط به اردن است که آمریکا حدود ۴ میلیارد دلار برای تحویل جنگندههای اف ۱۶ و موشکهای هدایتشونده به این کشور، دریافت خواهد کرد. قراردادهای مشابه ولی در حجم کمتر برای فروش تجهیزات سیستم پدافند هوایی پاتریوت، هاوک و تاد با امارات منعقد شده است. عربستان سعودی نیز علاوه بر قرارداد ۶۵۰ میلیون دلاری که آبانماه امسال برای خرید موشکهای زمین به هوا منعقد کرد یک قرارداد ۲۴ میلیون دلاری جدید برای دریافت قطعات سیستم دفاع موشکی با آمرکا امضا کرده است.
استراتژی بایدن، استراتژی سال ۲۰۱۵ و دوره ریاستجمهوری باراک اوباما است؛ اما نظام جمهوری اسلامی ایران رویکردی متفاوت دارد و در گفتوگوها به دنبال ایجاد رابطه با غرب و جذب سرمایهگذار خارجی نیست.
به دلیل نبود ثبات و امنیت سیاسی و اجتماعی در ایران، حضور بنگاههای تجاری و اقتصادی بزرگ در نظام کنونی ممکن نیست؛ بلکه نگاه به شرق و گسترش رابطه با چین و روسیه استراتژی غالب نظام است و این توافق به آنها کمک میکند نگرانیهای اقتصادی خود برای مهار ملت ایران را تا اندازهای برطرف کنند؛ اما رابطه با کشورهای منطقه را با تعریفی جدید و پس از آنکه با غرب درباره برنامه هستهای خود به توافق ضمنی رسیدند، پی خواهند گرفت.