جامعه ایران که آبان سال ۱۳۹۸ در اعتراض به گران شدن بنزین وارد خیابانها شد، حالا با موج تازه گرانیهای افسار گسیخته، مستعد انفجاری بزرگتر و وسیعتر از اعتراضهای سالهای گذشته شده است.
از اعتراضهای سراسری آبان به عنوان یکی از بزرگترین اعتراضهای خیابانی در تاریخ جمهوری اسلامی نام برده میشود که دستکم در ۵۰۰ نقطه ایران به وقوع پیوست و با برخورد خشونتبار پلیس و نهادهای امنیتی به خون کشیده شد.
از آن اعتراضها و سرکوب خونبار بیش از سه سال گذشته است و حالا حاکمیت و دولت بار دیگر تصمیم گرفتهاند سفره مردم ایران را با حذف برخی یارانهها کوچکتر کنند.
حذف یارانه نان صنعتی و فانتزی نخستین اقدام جنجالی بود که منجر به افزایش دستکم ۱۱ نوع نان شد و جرقه اعتراضها در برخی مناطق شهری را زد.
این افزایش قیمت به تدریج برخی دیگر از اقلام مصرفی در سبد معیشت مردم را هدف گرفت و قیمت آنها را هم افزایش داد که ماکارونی یکی از مهمترین این اقلام بود.
گستردگی اعتراضها به این تصمیم به حدی بود که علی خامنهای در جمع گروهی از کارگران که حالا به نماد بزرگی از اعتراضها در ایران تبدیل شدهاند، مجبور به سخنرانی شد و از برنامههای دولت حمایت کرد و از مردم هم خواست از این برنامهها حمایت کنند.
چند ساعت پس از این حمایت علنی، ابراهیم رئیس در صفحه تلویزیون حاضر شد و گفت قرار است به هر نفر در ازای افزایش قیمت کالاهای اساسی ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان پرداخت شود، پولی که همان لحظه به حساب افراد واریز، اما غیرقابل برداشت اعلام شد.
یک روز پس از این مانور تبلیغاتی دولت سیزدهم، احمد وحیدی وزیر کشور در یک برنامه تلویزیونی اعلام کرد به غیر از مرغ، تخم مرغ، لبنیات و روغن، کالای دیگری نباید گران شود.
مخاطب وحیدی تولیدکنندگان و توزیعکنندگان و فروشندگان و البته متولیان حمل و نقل در سراسر ایران بود که تجربه ثابت کرده قیمتهای دستوری و این نوع تهدیدها و هشدارها و برخوردها نتوانسته مانع از افزایش قیمت کالا در ایران شود.
نان در کنار مرغ، تخم مرغ، لبنیات و روغن قرار است در همین روزها افزایش قیمت سرسامآوری داشته باشد به طوری که یارانه ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومانی هم نمیتواند این افزایش قیمت را پوشش بدهد، به همین خاطر جو روانی جامعه ایران بدتر از گذشته شده و به خشم انباشته و سرکوب شده مردم ایران افزوده است.
قاسم ساعدی، نایب رییس کمیسیون انرژی مجلس از جمله کسانی است که نسبت به شکلگیری اعتراضهای خیابانی «خطرناکتر» از آبان سال۱۳۹۸ هشدار داده است.
ساعدی به سایت «رویداد ۲۴» گفته است در ۴۴ سال اخیر «تا این اندازه شاهد نگرانی مردم از بابت تورم و گرانیهای کمرشکن» نبوده است.
او با انتقاد از عملکرد تیم اقتصادی رئیسی از شکلگیری «نارضایتی عمومی» سخن به میان آورد و به دولت سیزدهم توصیه کرد نباید «مردم را آزمایش کند تا ببیند عکسالعمل آنها چیست؟»
این نماینده مجلس هشدار داد «عدممدیریت در امر نظارت {بر قیمتها}، میتواند حوادثی مثل ۹۶ و ۹۸ را حاصل شود و شاید خطر جدیتر هم باشد، چون تامین نان و معیشت مردم به خطر افتاده است».
پیش از این هشدار از استانهای خوزستان و خراسان رضوی گزارشهای متعددی از شکلگیری اعتراضهای خیابانی در برخی شهرهای آنها نسبت به گرانی فزاینده کالا منتشر شده است.
شاهدان عینی و برخی گزارشها حکایت از آن دارد که جو برخی از شهرهای این دو استان به شدت امنیتی شده و سرعت اینترنت در آنها به شدت کاهش یافته یا قطع شده است.
ارسال پیامکهای تهدیدآمیز، هشدار به سران طوایف و بازداشت گروهی در این استانها از جمله اقدامات امنیتی جمهوری اسلامی برای جلوگیری از گسترش اعتراضهای خیابانی به سایر استانها در روزهای اخیر بوده است.
در تهران هم گزارش شده که برخی مستندسازان و فعالان مدنی بازداشت شدهاند که این قبیل برخوردها هم میتواند نشانهای از تلاش نهادهای امنیتی به منظور ارعاب مردم ایران باشد.
وزارت اطلاعات هم روز چهارشنبه ۲۱ اردیبهشت از بازداشت دو اروپایی خبر داد و مدعی شد آنها «با هدف سوءاستفاده از مطالبات بهحق برخی از صنوف و اقشار و تغییر جهت مطالبات عادی به آشوب، بینظمی اجتماعی و بیثباتسازی جامعه وارد کشور شده بودند».
در بیانیه وزارت اطلاعات به هویت این دو نفر اشارهای نشده، اما ادعا شده که آنها «از متخصصین حرفهای در زمینه ایجاد شورش و بیثباتی هستند که سالها در چندین کشور هدف، تجربه اجرای چنین سناریوهایی را به مأمورین محلی خود آموزش داده بودند».
سپاه پاسداران هم همین امروز مدعی بازداشت پنج عضو «یک تیم تروریستی در شمال غرب» ایران شد که قصد «خرابکاری و اقدامات تروریستی» داشتند.
علی خامنهای هم روز چهارشنبه دیداری با گروهی از معلمان داشت و درباره مسائل و مشکلات و اعتراضهای این صنف با آنها سخن گفت.
این دومین دیدار خامنهای طی سه روز با یکی دیگر از بزرگترین صنف معترض در ایران است که اعتراضهای آنها روز به روز در سراسر ایران گستردهتر از قبل میشود.
کارگران و معلمان در حال حاضر به دو نماد و شاخص اعتراضهای صنفی در ایران تبدیل شدهاند و ناتوانی دولت در تحقق خواستههای آنها منجر به گسترش دامنه اعتراض آنها شده است.
مقامهای سیاسی و امنیتی در جمهوری اسلامی نگران پیوند خوردن سازمان اعتراض این دو نهاد صنفی با دیگر بخشهای جامعه ایران هستند که از شدت فقر و بیکاری و گرانی به ستوه آمده و در آستانه انفجارند.