آیا بن بست مذاکرات اتمی ایران به نقطه ای لاینحل و غیر قابل بازگشت رسیده است؟ آیا تهران یا آمریکا ممکن است از مواضع خود عقب نشینی کنند یا بالعکس شانس هر گونه توافق – یعنی راه حل دیپلماتیک – برای حل مناقشۀ اتمی ایران از سوی دو طرف به پایان رسیده است؟
منشه امیر، تحلیلگر مسائل ایران و خاورمیانه در اسرائیل، در پاسخ به این سئوالها و سئوالهای دیگر از جمله گفته است :
“من از یک سال و نیم پیش گفتم که گفتگوها برای احیای برجام آغاز نخواهد شد، اگر آغاز بشود، طولانی خواهد شد و به نتیجه نخواهد رسید و اگر هم به نتیجه برسد قابل اجرا نخواهد بود و بی حاصل خواهد ماند.
متاسفانه این ارزیابی همچنان به قوّت خود باقی است. گفتگوهای وین تا آستانۀ توافق نیز پیش رفتند. اما، امروز آقای رئیسی میگوید که جمهوری اسلامی ایران از مواضع خود عقب نخواهد نشست. احساس و استنباط من این است که سپاه پاسداران نمی خواهد توافق برجامی تازهای شکل بگیرد. علی خامنهای نمیخواهد توافقی بشود که در آن کوچکترین نشانهای از گذشت از جانب رژیم ایران مشاهده شود. به این ترتیب، اکنون به بن بست خطرناکی رسیده ایم و ایالات متحد آمریکا و کشورهای اروپایی جرأت نمی کنند اعتراف کنند که مذاکرات برجام شکست خورده و به بن بست رسیده است. زیرا، معنای چنین اعترافی این خواهد بود که دیگر گزینهای جز جنگ باقی نمانده و می دانیم که نه آمریکا (فرق نمی کند دولت ترامپ باشد یا دولت بایدن) و نه کشورهای اروپایی نمیخواهند خود را درگیر چنین گزینهای بکنند و وارد جنگ تازهای بشوند.
آمریکا و اروپا بر این باورند که دغدغههای بسیار مهمتری دارند از جمله جنگ اوکراین، جنگ اعلام نشدۀ آمریکا با چین و احتمالاً حملۀ نظامی چین به تایوان و یا حملۀ نظامی ترکیه به شمال سوریه…
این وضعیت اسرائیل را ناگزیر کرده که راساً برای خنثی کردن تهدید اتمی ایران به دو رویکرد روی آورد. اولین رویکرد آمادگی نظامی اسرائیل است به طوری که این کشور بتواند به تنهایی و در صورت نیاز تأسیسات اتمی ایران را بمباران کند. اما، اسرائیل نخواهد توانست به فرض این که دست به چنین اقدامی بزند، برنامۀ اتمی ایران را به کل منهدم کند. ممکن است آن را فلج بکند، اما نخواهد توانست آن را به کل نابود کند. این است که خطر اتمی ایران همچنان باقی خواهد ماند. به همین خاطر دومین رویکرد اسرائیل ایجاد یک پیمان نظامی با کشورهای عرب منطقه است که خود را در معرض تهدید ایران میبینند. یعنی : ایجاد چیزی شبیه ناتو، هر چند تشکیل چنین پیمانی در حال حاضر واقعی به نظر نمی رسد. با این حال، آنچه اسرائیل و کشورهای عرب منطقه می توانند بکنند، ایجاد یک مرکز واحد رادار در مقابل تهدیدهای موشکی و پهپادی ایران است که از خلیج فارس تا خاک اسرائیل را تحت پوشش خود قرار بدهد.
در این حال بعید نیست که چین و روسیه خواستار ادامۀ بحران اتمی ایران و غرب باشند تا به این ترتیب کشورهای غربی و در رأس آن آمریکا نتوانند در جنگ سرد با چین و در مواجهه با جنگ گرم روسیه در اوکراین دست برتر پیدا کنند. با این حال، آنچه چین و روسیه نمی خواهند و هرگز نیز نخواهند خواست دستیابی ایران به سلاح اتمی است. در این بین و در منطقه، اسرائیل نیز تهدید امنیتی علیه موجودیت خود را نمی پذیرد و آنچه می خواهد، حفظ برتری نظامی خود برای صیانت از امنیت خویش است. ایده ال این است که برای دستیابی به این هدف، اسرائیل بتواند یک اتحاد دفاعی با شرکت کشورهای عرب منطقه در مقابل تهدیدهای رژیم جمهوری اسلامی ایران به وجود آورد.”
https://www.rfi.fr/fa/