در کابینه های قبلی بریتانیا نیز در راس بسیاری از پست های مهم کابینه مثل وزارت مالی (خزانه داری) و وزارت کشور و غیره نیز افراد هندی تبار و پاکستانی تبار و آفریقایی تبار قرار داشتند. اما اکنون برای اولین بار علاوه بر پست های مهم دیگر, پست وزارت خارجه به یک سیاه پوست آفریقایی تبار تعلق گرفته است. البته فرزندان آفریقایی تبارها مثل باراک اوباما که پدرش حتی آمریکایی هم نبود, دو بار توسط اکثریت مردم آمریکا بعنوان رئیس جمهور آمریکا انتخاب شد. در کابینه بسیاری از کشورهای اروپایی و آمریکایی سیاهپوستان و اقلیت های قومی و مذهبی همواره حضور داشته اند.
حال این وضعیت را مقایسه کنید با جمهوری اسلامی که در عرض ٤٤ سال گذشته بقول خودشان “اقوام اصیل ایرانی” مثل بلوچ و کرد و غیره که مهاجر یا مهاجرزاده نیستند, بلکه صاحبان اصلی سرزمین خودشان هستند حتی اجازه ندارند در استان خود بعنوان استاندار به کار گرفته شوند, چه برسد به پست هایی نظیر وزارت و معاون وزارت و غیره. مقامات تبعیض گر و “نژادپرست” جمهوری اسلامی باید به کابینه های کشورهای غربی از جمله کابینه جدید بریتانیا که آنها را “نژادپرست” می خواند نظر کنند و عرق شرم بر جبین آنها بنشیند.
در کابینه های قبلی بریتانیا نیز در راس بسیاری از پست های مهم کابینه مثل وزارت مالی (خزانه داری) و وزارت کشور و غیره نیز افراد هندی تبار و پاکستانی تبار و آفریقایی تبار قرار داشتند. اما اکنون برای اولین بار علاوه بر پست های مهم دیگر, پست وزارت خارجه به یک سیاه پوست آفریقایی تبار تعلق گرفته است. البته فرزندان آفریقایی تبارها مثل باراک اوباما که پدرش حتی آمریکایی هم نبود, دو بار توسط اکثریت مردم آمریکا بعنوان رئیس جمهور آمریکا انتخاب شد. در کابینه بسیاری از کشورهای اروپایی و آمریکایی سیاهپوستان و اقلیت های قومی و مذهبی همواره حضور داشته اند.
حال این وضعیت را مقایسه کنید با جمهوری اسلامی که در عرض ٤٤ سال گذشته بقول خودشان “اقوام اصیل ایرانی” مثل بلوچ و کرد و غیره که مهاجر یا مهاجرزاده نیستند, بلکه صاحبان اصلی سرزمین خودشان هستند حتی اجازه ندارند در استان خود بعنوان استاندار به کار گرفته شوند, چه برسد به پست هایی نظیر وزارت و معاون وزارت و غیره. مقامات تبعیض گر و “نژادپرست” جمهوری اسلامی باید به کابینه های کشورهای غربی از جمله کابینه جدید بریتانیا که آنها را “نژادپرست” می خواند نظر کنند و عرق شرم بر جبین آنها بنشیند.
ادعاهای دروغین و منافقانه جمهوری اسلامی در مورد “عدالت علی” و برابری و مساوات و وحدت و غیره گوش جهانیان را کر کرده است. جمهوری اسلامی کشورهای غربی را به “نژادپرستی” و اعمال تبعیض علیه اقلیت های قومی و مذهبی متهم می کند. اما هرگز حاضر نیست خود را در آیینه اوهام خویش نظر کند و ببیند که در تبعیض و نژادپرستی چه چهره سیاهی دارد.
متاسفانه خصلت تبعیض و “خودبزرگ بینی کاذب” مختص مقامات جمهوری اسلامی نیست, بلکه این بیماری بدخیم در فرهنگ ایرانی نیز نفوذ کرده است. زیرا هنر نزد ایرانیان است و بس! بعنوان مثال این نگاه برتری طلبانه و تبعیض آمیز زشت را می توان در برخی از ایرانیان در بسیاری از لایه های اجتماعی درون مرزی و برون مرزی مشاهده کرد. در افرادی که در سیاه ترین روزهای تاریخ ایران در خدمت نظام جمهوری اسلامی بودند و اکنون به خارج از کشور آمده اند و بنا به دلایلی نامعلوم در راس رسانه های برون مرزی قرار گرفته اند. عملکرد آنها نیز دقیقا تداوم و استمرار همان سیاست “خودبزرگ بینی” آخوندی است که در عمل رسوای دو عالم می باشند, اما در ادعا زبانی به درازای شش گز دارند. ولی باید گفت در عرصه عمل دو صد گفته چون نیم کردار نیست.
عبدالستار دوشوکی – مرکز مطالعات بلوچستان ـ لندن – چهارشنبه ١٦ شهریور ١٤٠١