سی و هشت سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۱۳۵۷ و روی کار آمدن جمهوری اسلامی در ایران، هیچ کلیسا، کنیسه یا آتشکدهای در این کشور بنا نشده است حتی مسلمانان اهل سنت ایران علیرغم تلاش زیاد، در احداث مسجدی برای خود در تهران، پایتخت ایران، ناکام ماندهاند.
اصل ۱۳ قانون اساسی «ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی» را بهعنوان تنها اقلیتهای دینی در ایران به رسمیت میشناسد که “در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی بر طبق آیین خود عمل میکنند”. اما احداث آخرین بناهای مذهبی و دینی این دسته از ایرانیان غیرمسلمان به دوران حکومت پهلوی باز میگردد. نمازخانههای ایرانیان اهل سنت مسلمان هم در تهران علیرغم ادعای حکومت مبنی بر وحدت شیعه وسنی و نامگذاری یک هفته در تقویم این کشور با عنوان هفته وحدت، از سوی حکومت تعطیل میشود.
مولوی عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت زاهدان و از معتبرترین شخصیتهای اهل سنت ایران میگوید که برای هیچ یک از نامههایی که در مورد احداث مسجد یا جلوگیری از تخریب نمازخانههای اهل سنت در تهران برای رهبر جمهوری اسلامی نوشته، پاسخی دریافت نکرده است.
پانزدهم تیرماه امسال بود که ۱۸ نماینده مجلس ایران در تذکری به وزارت کشور این کشور نسبت به “تعطیلی فعالیتهای نمازخانه صالحیه اهل سنت” در شهر اسلامشهر استان تهران اعتراض کردند. که تذکر آنها در صحن علنی مجلس خوانده نشد، اما محمود صادقی، عضو فراکسیون امید مجلس در مصاحبه با رسانهها از این تذکر خبر داد. اما سه ماه بعد از این تذکر مولوی عبدالحمید میگوید که نمازخانه صالحیه همچنان تعطیل است.
امام جمعه اهل سنت زاهدان میگوید که “از لحاظ قانونی هیچ مشکلی برای ساخت مسجد برای اهل سنت در تهران وجود ندارد اما یک سری تعصبها باعث میشود نه تنها مسجدی ساخته نشود که نمازخانههای آنها هم در پایتخت ایران تعطیل شود”.
نمازخانه صالحیه، تنها نمازخانه اهل سنت در تهران نبود که تعطیل شد. پیش از آن و در مقاطع مختلف نمازخانه اهل سنت در سعادت آباد تهران و نمازخانه سنیها در منطقه پونک هم تعطیل شده و جلوی اقامه نماز عید فطر اهل سنت در شهرهای بزرگ ایران گرفته شده بود.
مولوی عبدالحمید میگوید: “جواب خاصی نمیدهند، جواب قانع کنندهای وجود ندارد. براساس قانون اساسی یکسری آزادیهای قانونی وجود دارد اما یکسری تنگ نظریها هم هست که مانع از تحقق این آزادیهامیشود”.
او میگوید که در این زمینه دیداری با رهبر جمهوری اسلامی نداشته اما “مکاتباتی داشته ام و در نامه هایم به این مسئله اعتراض کرده ام که تاکنون جوابی به نامههای من داده نشده است”.
امام جمعه اهل سنت زاهدان در نامهای به آیتالله خامنهای رهبر و حسن روحانی، رئیس جمهور ایران که در رسانهها منتشر شد نوشته بود: “عدم تحمل یک نمازخانه معمولی و تخریب آن، در شهری که اجازه ساخت مسجد به شهروندان اهلسنت داده نمیشود و مطالبه ۳۷ سال آنها پس از پیروزی انقلاب اسلامی ناکام مانده است، تنها جریحهدار نمودن احساسات جامعه اهل سنت ایران نیست، بلکه احساسات مسلمانان جهان را نیز جریحهدار مینماید.”
مولوی عبدالحمید درباره تعطیلی نمازخانههای اهل سنت در تهران میگوید: “هیچ دلیل خاصی عنوان نمیکنند میگویند مجوز شهرداری نداشته و تغییراتی در ساختمان داده شده و… اما دلیل قانع کنندهای نیست. تخلفات شهرداری در شهر تهران فراوان است با همه مماشات میشود یا مدارا میشود یا جریمه میکنند اما نمازخانههای ما را به این بهانه تعطیل میکنند”.
این مشکل اما طی سالهای اخیر محدود به تهران نمانده و در اکثر شهرهای بزرگ ایران از احداث مسجد برای اهل سنت جلوگیری میشود. مولوی عبدالحمید میگوید: ” اهل سنت اقلیت هستند و برای عبادات و نماز لازم است که نمازخانهای داشته باشند یا جایی که فرزندان شان آموزش دینی و تعلیم قرآن ببینند، در شهرهای دیگر (بجز تهران هم) اخیرا مشکلات بیشتر شده است”.
خبرگزاری ایرنا به نقل از علی جمشیدی، معاون سیاسی امنیتی استاندار گلستان اعلام کرده است که “احداث تمامی مساجد اهل سنت باید با هماهنگی و اخذ مجوز از سوی مرکز بزرگ اسلامی انجام گیرد.”
یک فعال سیاسی اهل سنت میگوید که پیش از انقلاب ۵۷ هم، سنیها در تهران مسجد نداشتند اما با این تفاوت که “حکومت سابق ادعای حکومت اسلامی یا وحدت میان شیعه و سنی نمیکرد و البته تعداد سنیها هم در تهران کمتر بود، اما بعد از روی کار آمدن جمهوری اسلامی انتظار میرفت چنین مشکلی وجود نداشته باشد که وضعیت بدتر شد. تا جایی که در شهرهایی چون تبریز، اصفهان و دیگر شهرهای بزرگ ایران هم اجازه احداث مسجد به اهل سنت داده نمیشود”.
جلال جلالی زاده، فعال سیاسی اهل سنت، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ایران اسلامی و نماینده سابق مردم کردستان در مجلس ایران در مصاحبهای با سایت روزآنلاین گفته بود که “تهران تنها پایتختی در جهان است که اهل سنت مسجد ندارند و نمازخانههای شان تعطیل میشود”.
رسانههای حکومتی ایران گفتهاند که در تهران ۹ نمازخانه برای اهل سنت وجود دارد. مولوی عبدالحمید در این مورد میگوید: “یا کسانی خانه خودشان را موقتا برای نماز خواندن گذاشتهاند یا یک جایی را برای نماز خواندن کرایه کردهاند. مسجد با نمازخانه فرق میکند. مسجد همیشه است، همیشه میتوان رفت، اما نمازخانه مثل ادارات است که یک جایی برای نماز دارند. اهل سنت مجبور شدهاند در خانههای خود، مثلا پذیرایی خانه را بگذارند برای نماز خواندن. یا میروند یک جایی اجاره میکنند برای نمازخواندن. ممکن است بعد از یک سال یا دو سال بیرونشان کنند یا اصلا تخریب کنند”.
اما اگر مسلمانان اهل سنت ایران طی ۳۸ سال اخیر موفق به احداث مسجد در تهران نشده اند، پیروان سایر ادیان به رسمیت شناخته شده در قانون اساسی ایران هم اجازه ساختن هیچ بنای مذهبی یا دینی در این کشور نداشتهاند و آخرین کنیسهها، کلیساها یا آتشکدهها که محل عبادات و مناسک دینی و مذهبی ادیان کلیمی، ارمنی و مسیحی و زرتشتی در ایران هستند پیش از پیروزی انقلاب ۵۷ احداث شدهاند.
روبرت بگلریان، نماینده ارامنه جنوب ایران در دورههای هفتم، هشتم و نهم مجلس شورای اسلامی میگوید: “من ندیدهام که قانون خاصی در این زمینه وجود داشته باشد. البته با توجه به تمرکز جمعیت ارامنه در شهرهایی که هستند کلیساهای فعلی کفایت میکند و تاکنون پیش نیامده که ما بخواهیم درخواست تأسیس کلیسا داشته باشیم یعنی برخورد عملی برای ما پیش نیامده که مراجعه بکنیم برای تاسیس و ببینیم چه برخوردی میشود.”
او با اشاره به تاریخی بودن اکثر کلیساها در ایران میگوید: “کلیساهای تاریخی مورد توجه دولت هستند و طبیعتا جامعه ارامنه و نمایندگان هم پیگیر هستند مثل کلیسای کادورس مقدس در آذربایجان شرقی یا کلیسای وانک در اصفهان که به طور مستمر مراجعه کننده دارند و جنبه توریستی دارند، حوزه اداری جامعه ارامنه هم آنجا است. تعمیرات را خود جامعه ارامنه انجام میدهد اما کلیساهایی که ثبت جهانی هستند اگر نیاز باشد میراث فرهنگی هم کمک میکند. اما در مورد کلیساهایی که بعد تاریخی ندارند جامعه ارامنه هوشیار است و توجه میکند. محدودیتی هم برای بازسازی از طرف حکومت تا حالا وجود نداشته اما کلیسای جدیدی احداث نشده است.”
آقای بگلریان به رشد منفی جمعیتی جامعه ارامنه ایران به دلیل مهاجرت اشاره میکند و میگوید: با توجه به رشد منفی جمعیتی که جامعه ارامنه دارند نیازی به ساخت کلیسا نکردیم که درخواستی بدهیم و مشکلی پیش بیاید.
یوناتن بت کلیا، نماینده ایرانیان آشوری و کلدانی در مجلس ایران هم میگوید که در زمینه مرمت کلیساها هیچ وقت مشکلی وجود نداشته اما کلیسای جدیدی در این سالها در ایران ساخته نشده است. او میگوید: “کلیساهایی که جزو میراث فرهنگی هستند خود میراث فرهنگی کمک میکند که ترکیب اولیه اش حفظ و حراست شود، خود میراث فرهنگی میآید اگر جایی خراب شده باشد با سیستم قبلی حتی آجری کنده شود شماره گذاری و مرمت میکند. ما آشوریها در ارومیه شاید بالای ۱۰۰ کلیسا داریم. در تمامی روستاهای ارومیه داریم و به جرئت میتوانم بگویم ۷۰ درصد این کلیساها مرمت شدهاند. بالاخره کلیساها قدیمی هستند ۶۰۰ و ۷۰۰ و ۸۰۰ سال قدمت دارد و احتیاج به نگهداری و مرمت دارند. شاید در خیلی روستاها محله آشوری نشین هم نداریم ولی کلیسا مرمت شده و نگهداری شده. ولی کلیسای جدید نساخته ایم کلیسایی بوده که کلا از بنا برداشته شده و مجددا ساخته شده مثلا در ارومیه کلیسا هم کف بود برداشتند دوباره دو طبقه ساختند یا سقف کلیسای آشوری حضرت مریم برداشته شد و مجدد ساخته شد. ولی نرفته ایم برای ساخت کلیسای جدید.”
او در عین حال میگوید: “بعضی جاها کلیسا نداریم یعنی مثلا در شاهین شهر اصفهان، محله آشوری نشین داریم ولی کلیسا نداریم در یک خانهای به عنوان نمازخانه، مراسم نیایش و دعا انجام میشود.”
ساخت مساجد برای مسلمانان شیعی در ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۵۷ اولویت ویژهای در میان مسولان رده اول این کشور داشته است تا جایی که در ردیف بودجه کشوری این مسئله جایگاه ویژهای دارد. به گفته حسین ابراهیمی، رئیس فراکسیون احیاء، وقف و منزلت امامزادگان و مساجد ایران، تنها در سال ۱۳۹۰ بودجه در نظر گرفته شده برای این کار ۱۵۰۰ میلیارد تومان بوده است. در شهر تهران به گفته محسن پیرهادی، عضو اصولگرای شورای شهر تهران، بودجه کمک به مساجد از سوی شهرداری این شهر در سال ۱۳۹۳ بیش از ۴۰ میلیارد تومان بوده است. مساجد شیعی در ایران پایگاه بسیج در این کشور هستند.