همزمان با اینکه حزب دمکرات از طرف حیسن سلامی، جانشین فرماندهی سپاه پاسداران رژیم ایران مورد تهدید ترور برون مرزی قرار گرفت، ملا بختیار سرپرست هیئت اتحادیهی میهنی کوردستان که به تهران سفر کرده است، از بحث گفتگو احزاب کورد و رژیم خمینی خبر داده است.
این عضو دفتر سیاسی اتحادیه میهنی کوردستان در فیسبوک خود است: “در جلسات خود با مسئولان ایرانی درخواست نمودیم به دلیل شرایط خاص منطقهای و ارتباطات حسنه ایران با بخشهای دیگر کوردستان، میطلبد که جمهوری اسلامی با نیروهای شرق کوردستان به منظور چاره یابی، پروسه دیالوگ را بار دیگر آغاز کنند”.
عمر فتاح عضو دفتر سیاسی اتحادیه میهنی، در نشستهای خود با سران رژیم بر ارتباط با رژیم اسلامی تاکید کرد گفته است “ما شما را از خود دانسته و نظرات مام جلال را در خصوص ایران، همچنان ادامه میدهیم و دشمنان جمهوری اسلامی را دشمن خود میدانیم”.
همزمان حسین سلامی در گفتههای دیروز خود اظهار داشته است که برای از بین بردن و نابودی دشمنان جمهوری اسلامی هیچ خط قرمزی نمیشناسد، عمر فتاح از اعضای رهبری اتحادیهی میهنی کوردستان که ملا بختیار را در سفر به تهران همراهی کرده، نیز گفته است که دشمنان جمهوری اسلامی را دشمن خود میداند.
٢٧ سال ترور دکتر قاسملو دبیر کل وقت حزب دمکرات کوردستان ایران توسط رژیم اسلامی ایران در وین پایتخت اتریش میگذرد. اما تاکنون از لحاظ حقوقی و قانونی عاملان محاکمه و دستهای پشت این ترور مشخص نشدهاند.
مستنداتی محکمه پسندی که در ترور دکتر قاسملو میتوان به آن اشاره کرد، دو کتاب تحقیقی کارل پرونهور روزنامهنگار و نویسندهی ونزوئلایی و پیتر پیلتز از چهرههای معروف حزب سبزهای اتریش میباشند.
در کتاب کارل پرنهور و به استناد به مدارک پلیس جنایی اتریش، به نقش برجسته جلال طالبانی و حزب مطبوعش در گفتگوهای میان دکتر قاسملو دبیر کل حزب دمکرات و نمایندگان تروریستی جمهوری اسلامی ایران در این اشاره میکند.
گمانهزنیها وقتی بیشتر میشوند که در ترجمهی این کتاب کارل پرونهور از انگلیسی به زبان کوردی، ٣٥ صفحه از این کتاب دربارهی نقش جلال طالبانی دبیرکل اتحادیه میهنی کوردستان و جعفر صحرارودی تروریست ایرانی، توسط عبدالله حسنزاده سانسور و یا تحریف میشوند.
به نوشته سایت کوردستان میدیا “مذاکرات در تاریخ ۳۰ دسامبر ۱۹۸۸ میان رهبری حزب دمکرات و تروریستهای ایرانی آغاز میشود. آقای معروف خباط (Khabat Marouf)، از افراد وابسته به “اتحادیه میهنی کردستان عراق” (PUK)، به رهبری جلال طالبانی، خانهاش را در هارمونی گاسه (Harmoniegasse) در منطقه ۹ وین، در اختیار آنها می گزارد”.
نقش جلال طالبانی دبیرکل و فاضل رسول از کادرهای اتحادیهی میهنی کوردستان در گفتگوها و گشایش باب مذاکره فی مابین دکتر قاسملو و رژیم اسلامی ایران کلیدی بوده است. در جلسات قبلی هم حضور فعال داشته است اما ناگهان در روزی که ترور انجام میگیرد طالبانی غائب است دلیل غیبتش را گویا جمهوری اسلامی عدم پایبندی وی به حفظ اسرار مذاکره بیان کوردهاست بدون اینکه رژیم اسلامی ایران توضیح دهد کی، کجا و چگونه جلال طالبانی اسرار مذاکره را افشاء کرده است؟!!! آیا احمد بن بیلان هم اسرار مذاکره را فاش کرده بود که در جلسه روز ترور حضور نداشت؟!
بدنبال ترور دکتر قاسملو، طالبانی مصاحبههایی انجام میدهد که در آنها تناقصات فاحش نهفتهاند مثلا در جای میگوید ”هیچ نوع اطلاعی از وجود مذاکره دکتر قاسملو و رژیم اسلامی ایران نداشتهام” اما در مصاحبه دیگری میگوید که ترور دکتر قاسملو توسط رژیم عراق انجام گرفته است (ضمنا دفتر نمایندگی طالبانی در تهران به محض پخش خبر ترور طی اطلاعیهای بدون هیچ شبههای ترور دکتر قاسملو را بهرژیم عراق نسبت میدهد. مشخص بود که اطلاعیه با هماهنگی با جمهوری اسلامی ایران تنظیم شده است).
از دوستی جلال طالبانی و رژیم اسلامی ایران به ویژه با هاشمی رفسنجانی تردیدی نیست. از دیگر سو طالبانی بعنوان سیاستمدار (سیاست باز) موفق در جامعه کورد شناخته شدهاست بخش بزرگی از موفقیتهایش را از طریق حذف رقبای سیاسیش کسب کرده است. طالبانی در گذشته ثابت کرده که برای رسیدن به امیال سیاسیش هیچ خط قرمزی نمیشناسد.
روابط گرم و دوستانه طالبانی با قاتلان دکتر قاسملو به ویژه حاج مصطفوی و صحرارودی که بنابه نوشته نوشیروان مصطفی در کتاب “خولانەوە بەدەوری بازنەدا” این ارتباط از سال ١٩٨٥ شروع شده است، دلیلی دیگریست که او را در معرض اتهام قرارداده است. آمد و شد قاتلان دکتر قاسملو به کوردستان عراق و پذیرای مجلل خانواده و نزدیکان طالبانی از این تروریستها از کسی پوشیده نیست.
دلیلی دیگری که موجب شده تا انگشت اتهام به سوی طالبانی نشانه رود، اظهارات ضد و نقیض و عملکردهای مظنون عبدالله حسن زاده دبیر کل سابق حزب دمکرات کوردستان ایران میباشند. وی با اکراه و اصرار و تحریف سعی بر آن داشته و دارد، که طالبانی را از اتهام شریک دسیسه ترور دکتر قاسملو مبرا کند، تلاشی که در تحریف و سانسور کتاب کارل پرونهور برای تبرئهی طالبانی از این ترور بیشتر نمایان میشود.
حسنزاده از موقعیت خود بعنوان دبیر کل حزب دمکرات استفاده کرد از پیگیری پرونده قضایی جمهوری اسلامی ایران انصراف داد، حتی همسر دکتر قاسملو را متقاعد نمود که از پیگیری روند پرونده دکتر قاسملو صرف نظر نمائید اگر چه انصراف از پرونده دکتر قاسملو خود به خود سوال برانگیز است، اما سوء ظن از آنجا تقویت می شود که گویا انصراف بنا به توصیه (فشار) آقای جلال طالبانی انجام گرفتهاست. اصرار حسن زاده بر تبرئه طالبانی از اتهام این شبهه را بوجود آورده که کاسهای زیر نیم کاسه باشد و یا اینکه تهدید جمهوری اسلامی ایران از کانال طالبانی بر حسن زاده میتواند یکی از دلایل انصراف پرونده دکتر قاسملو باشد؟
لازم به یادآوری است که علی فلاحیان وزیر سابق اطلاحات رژیم نیز ١٧ روز قبل از ترور دکتر صادق شرفکندی در شبکهی ١ صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران اعلام کرده که در گذشته ضرباتی را به حزب دمکرات وارد کرده است و تا سطح رهبری حزب دمکرات نفوذ کرده است و در آینده نیز چنین ضرباتی را به حزب دمکرات خواهد زد.
با نگاهی به جریان ترور دکتر قاسملو و دکتر شرفکندی و تهدیدات جدید تروریستی مقامات ارشد رژیم ایران مبنی بر نابودی اعضای حزب دمکرات کوردستان ایرن از یک سو و اظهارات ملا بختیار مبنی بر میانجیگری دوباره اتحادیه میهنی در رابطه با از سرگیری مذاکرات میان احزاب کورد و جمهوری اسلامی از سوی دیگر، میتوان گفت رژیم با توسل به اتحادیهی میهنی در صدد خلق تراژیدیهای میکونوس و وین دیگری برای جنبش کوردستان و حزب دمکرات کوردستان ایران است.