«خدارحم مندازهی (براهویی)» از ریشسفیدان بلوچ، شامگاه جمعه ۷بهمن۱۴۰۱ کشته شده است. در حالی که سیستانوبلوچستان در خون و بند است؛ از یک سو معترضان در خیابانها به شدیدترین وجه سرکوب میشوند، از سوی دیگر احکام اعدام محکومان پیدرپی اجرا میشود. آیا جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران، چنان که قبلا نشانههایی از آن وجود داشت، ریشسفیدان طوایف بلوچ را یکی بعد از دیگری به دست لباس شخصیها حذف میکند؟
***
سایت کمپین فعالین بلوچ که اخبار سیستانوبلوچستان را پوشش میدهد، خدارحم مندوزهی را یکی از بزرگان طایفه مندازهی(براهویی) معرفی، و نوشته است که چندین گلوله به او اصابت کرده و نیروهای لباس شخصی پس از تیراندازی، از محل متواری شدند.
پیش از این نیز ۳آذر۱۴۰۱، «امان الله باجی زهی»، یکی دیگر از ریش سفیدان و معتمدین زاهدان کشته شده بود. آن زمان نیز منابع خبری بلوچ نوشته بودند که ضاربین از لباس شخصیهای منتسب به اطلاعات سپاه بودند.
یکی از فعالان بلوچ در این رابطه به «ایرانوایر» گفت: «بلوچستان از زمانی ناامن شد که جمهوری اسلامی به بهانه ایجاد بسیج نواحی، شروع به مسلح کردن طوایف کرد.»
طرح «بسیج نواحی»، تیر۱۳۸۹ توسط «علی فضلی»، جانشین وقت سازمان بسیج مستضعفين مطرح شد؛ اجرای آن اما تا سال ۱۳۸۲ بهطول انجامید.
بر اساس این طرح، در نواحی مختلف استان سیستانوبلوچستان، طوایف منطقه با عنوان «بسیج نواحی» مسلح شدند.
پیوستن به بسیج نواحی در استانی که سرانه بیکاری و فقر در آن بالا است؛ راهی بود برای کسب درآمد. از سوی دیگر سپاه پاسداران برخی از جوانان فراری از سربازی اجباری را، به عضویت در بسیج نواحی به جای سربازی سوق دادند. مسلح شدن طوایف تحت عنوان بسیج نواحی، با توجه به ساختار سنتی-مذهبی این استان، به درگیریهای بین قبایل دامن زد.
به گفته این فعال بلوچ، البته قابل کتمان نیست که بخشی از طوایف پیش از اجرای این طرح نیز مسلح بودند، اما تعداد اسلحهای که پس از اجرای این طرح در سطح استان پخش شد، موضوع را به مراتب پیچیدهتر کرد.
او در ادامه تاکید کرد که برخی از قتلهای رخ داده در این استان نیز نه به دلیل درگیریهای بین طوایف، که به دستور سپاه رخ میدهد: «در بین شهروندان این استان هستند افرادی که نسبت نزدیکتری با حاکمیت بهصورت عام، و سپاه به صورت خاص دارند. در بسیاری از موارد اگرچه گلوله از اسلحه یک فرد محلی شلیک میشود، اما در واقعیت ماشه را سپاه چکانده است.»
مردم سیستانوبلوچستان در جمعههای اعتراضی، شاید بیشتر از دیگر شهرهای ایران علیه «بسیج»، «نفوذی» و «خودفروخته» شعار دادند. یکی از دلایل این خشم عمیق، همین رابطه بین اعضای بسیج نواحی با سپاه پاسداران و عملا تبدیل به بازوی اجرای این نهاد شبه نظامی شدن برخی از شهروندان بلوچ در ناامن کردن این استان بود.
البته مسلح کردن طوایف در استان سیستانوبلوچستان برای سپاه، بیهزینه نیز نبود. برخی از این افراد به مرور تبدیل به رقیب سپاه در قاچاق سوخت و مواد مخدر شدند، یا به دلایل مذهبی- قومی مقابل آن ایستادند.
در همین راستا بود که برای اولین بار در جمهوری اسلامی، تامین امنیت سیستانوبلوچستان به سپاه پاسداران واگذار شد. همزمان در سال۱۳۹۳، تامین امنیت ۳۰۰ کیلومتر از مرزها این استان نیز به سپاه واگذار شد. این در حالی است که تامین امنیت مرزها از جمله وظایف مرزبانی، یکی از بخشهای نیروی انتظامی است.
به گفته این فعال بلوچ، بالاتر رفتن دست سپاه در این استان، موجب تیزتر شدن آتش منازعات در سیستانوبلوچستان شد. نقطه اوج اما، انتصاب «محمد کرمی» به استانداری سیستانوبلوچستان بود؛ عضو سابق شورای تامین استان و از فرماندهان ارشد قرارگاه قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
شرایط این استان را میتوان به بعد و قبل انتصاب محمد کرمی تقسیم کرد.
سرتیپ دوم محمد کرمی، در زمان عضویت در شورای تامین استان سیستانوبلوچستان، از نقشآفرینان در شکلگیری جمعه خونین زاهدان بود. «مولوی عبدالحمید»، امام جمعه اهل سنت زاهدان، بارها در انتقاداتی صریح، اعضای شورای تامین را از جمله بانیان وضع این استان معرفی کرده بود.
این فعال بلوچ در این رابطه توضیح داد: «در دوران محمد کرمی گذشته از وسعت بیشتر گرفتن بازداشتها، شاهد اعمال قدرت استانداری در صدور احکام سنگین برای معترضان بازداشت شده، اجرای هرچه سریعتر احکام اعدامی که از پیش صادر شدهاند و قتل ریش سفیدان مخالف جمهوری اسلامی هستیم.»
او در رابطه با خدارحم مندازهی از طایفه براهویی توضیح داد: «براهوییها طایفهای بزرگ هستند، در ایران و پاکستان و افغانستان. در این طایفه همچون دیگر طوایف، افرادی هستند که به دلایل مختلف، بیشتر اقتصادی، به جمهوری اسلامی وفادارند، همچنین افرادی هستند که مخالف جدی جمهوری اسلامی هستند. خدارحم مندازهی از جمله منتقدان یا مخالفان جمهوری اسلامی بود.»
این فعال بلوچ اضافه میکند: «او مخالف جمهوری اسلامی بود، اما در جایگاه ریشسفیدی، مورد احترام اعضای این طایفه و حتی افراد دیگر طوایف بود.»
کسب چنین جایگاهی از سوی یک بلوچ مخالف جمهوری اسلامی از سوی جمهوری اسلامی، و بهخصوص استاندار تازه منصوب آن، غیرقابل تحمل بود.
تا لحظه انتشار این گزارش، «ایرانوایر» به سندی قطعی مبنی بر دست داشتن سپاه پاسداران در ترور خدارحم مندازهی دست نیافته است؛ با توجه به روال بررسی پروندههای مشابه در استان نیز، امید نمیرود که در آینده اسناد قطعی و رسمی در این رابطه منتشر شود.
برخی از مردم این استان و بهخصوص اعضای طایفه براهویی ایمان دارند که گلولههای نشسته بر تن این ریشسفید، به دستور سپاه پاسداران شلیک شده است.