اخیرا نمایندگان تورک مجلس ایران کە تعدادشان ١٠٠ اعلام شدە اقدام بە تشکیل فراکسیون تورک مناطق تورک نشین کردەاند، اقدامی کە مباحث فراوانی در داخل ایران بهمراە داستەاست. این اقدام دیرهنگام تورکها از جهات بسیاری اهمیت دارد و نگرانیهایی نیز دارد کە بە اجمال بدان میپردازم.
مبحث ملی در ایران یکی از موضوعات ریشەدار و لاینحل ایران و قدمتی بمراتب دیرینەتر از عصر تجدد در ایران دارد. مبارزات ملتهای گیرفارس همیشە مدرنتر از مرکز ایران و یکی از ویژگیهای مبارزە ملی ( ملتهای غیرفارس ) دموکراتیزە کردن ایران بودەاست. بە عبارتی دیگر مرکز ایران کانون ارتجاع و جوامع پیرامون مدرنتر از مرکز بودەاند.
در تاریخ معاصر ایران آذربایجان ایران نقش عمدەای در وزیدن نسیم آزادی دموکراسی در ایران داشتە است. اما چون ساختار سیاسی ایران پذیرای تحولات دموکراتیک نبودەاست مدام در صدد نابودی صداهای ترقی خواهانە حاشیە بودەاست. جملە ای هست کە میگوید ” در گذر تاریخ ایران تورکها شوریدند، فارسها بهرەاش را خوردند و کوردها چوبش را خوردند ” . نکات مهمی در تاریخ ایران هست کە نشان میدهد چگونە مرکزمسیر ترقی اجتماعی مسدود شدەاست. شاید این سوال کافی باشد کە چرا یارمحمد کرماشانی کورد و ستارخان تورک کە استبداد صغیر را شکست دادند در تهران بە قتل رسیدند؟
از انقلاب مشروطە بە این طرف دو خط فکری اعتدالیون و انقلابیون ( دموکراتها ) شکل گرفتە و تا بە امروز بطور موازی جریان دارد. جریانات اسلامی، پان ایرانیستی را میتوان در جبهە اعتدالیون تعریف کرد. چهرەهایی چون سید حسن مدرس، احزاب پارلمانی دورە رضاخان، برخی احزاب پان ایرانیست و متعاقب آن جبهە را میتوان در این جبهە تعریف نمود. از درون جبهە ملی نیز، نهضت آزادی، جریانات ملی مذهبی سر بر آوردەاند. جبهە ملی ایران کە جریانی تکنوکرات و ملی گرا بودە بدلایل بسیاری کە ریشە در فرهنگ سیاسی ایران دارد بە جریانی مذهبی گام نهادەاست. این طیف سیاسی در رژیم شاە تا اندازەای خود را با فرهنگ شاهی و در رژیم اسلامی خود را با مدل اسلامی تطبیق دادە اند. بیشتر چهرەهای این را طیف را فارس زبانان و از مناطق مرکزی ایران بوەاند.
اما انقلابیون ( دموکراتها ) را اغلب آذریها رهبری کردەاند و تصویب تشکیل انجمنهای ایالتی و ولایتی دور اول مجلس شورای ملی بە همت این طیف بود. در اولین مجلس ایران طیف آذری در صورت عدم اجرای مصوبە انجمنهای ایالتی و ولایتی مجلس تهدید بە تجزیە ایران کردند. این خواستە در دورە شیخ محمد خیابانی و تشکیل فرقە دموکرات آذربایجان ادامە یافت اما هیچگاە عملی نگردید. متعاقب شکست حکومت ملی آذربایجان بسیاری از آذریها در چارچوب حزب تودە فعالیت خود را ادامە دادند اما هیچگاە در درون آن حزب نیز خواستەهای ملی گرایی انان محقق نگردید و چند انشعاب درون آن حزب بیشتر میان آذریها با ایرانگرایان بودەاست.
با شکل گیری انقلاب اسلامی در سال ١٩٧٩ مطالبات مردم آذربایجان در قالبهای مختلفی تداوم یافت. در شکل مذهبی آن توسط آیەاللە شریعتمداری و در شکل مدنی در سالهای اخیر بە شیوەهای مختلفی بر هویت خواهی خود پای فشردەاست. بی توجهی نظام ایران بە حقوق تورکها فضایی را فراهم کردە کە اینک افرادی چون نادر قاضی پور نمایندە ویژە اورمیە بانی و سردمدار پروژە تشکیل فراکسیون آدربایجان شدەاست موردی کە جای نگرانی دارد. این نگرانی از آنجا منطقی بنظر میرسد کە جنبش آذربایجان از دورەهای درخشانی اینک بدست چهرەهای متحجری چون نادر قاضی پور افتادە است.
با این وجود تشکیل همچون فراکسیونی در مجلس ایران برای مرکزگرایان قابل تحمل نیست و آنرا تهدیدی برای تمامیت ارضی ایران میدانند. این نگرانیهای تمامیت خواهان نشان میدهد کە مسئلە ملی در ایران همچنان اولین حرف اول را میزند و در صورت فراهم شدن فضای مناسب ملتهای غیرفارس توقعات ملی خود را با قدرت بیشتری بیان میدارند و بعید نیست در صورت بی توجهی مرکز ایران آیندەای شبیە کشورهای منطقە در انتظار ایران باشد.
http://www.iranglobal.info/node/57499