آزادسازی موصل؛ گام نهایی در مبارزه با داعش یا آغاز تجزیه عراق؟


 

 
همان‌قدر که از آزادی موصل، رایحه خوش پیروزی نهایی بر داعش به مشام می‌رسد، بوی تجزیه و تفرقه نیز شدیدتر از هر زمان دیگری، در فضای سیاسی عراق استشمام می‌شود. آزادی موصل، گام نهایی در مبارزه با داعش خواهد بود یا آغاز تجزیه عراق؟

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ اصلی‌ترین نبرد با داعش در عراق، مدتی است که به‌صورت مقدماتی آغاز شده است. موصل، اولین نقطه‌ای از عراق بود که به اشغال داعش در آمد و حالا بناست، راهبردی‌ترین عملیات برای آزادی این شهر محقق شود تا حضور داعش در عراق، رو به پایان گذارد. اما این‌ها تنها بخشی از واقعیت پیچیده و شرایط درهم‌تنیده‌ی موصل است. همان‌قدر که از آزادی موصل، رایحه خوش پیروزی نهایی بر داعش به مشام می‌رسد، بوی تجزیه و تفرقه نیز شدیدتر از هر زمان دیگری، در فضای سیاسی عراق استشمام می‌شود. آزادی موصل، گام نهایی در مبارزه با داعش خواهد بود یا آغاز تجزیه عراق؟ اهمیت این سوال زمانی بیشتر درک می‌شود که بازیگران فعال در پرونده موصل و زاویه نگاه آن‌ها به این شهر راهبردی، فهم شود.

آن‌چه در ادامه می‌آید، ضمن بازخوانی مختصر جایگاه موصل در عراق و هم‌چنین اشغال آن توسط داعش، نگاه بازیگران مختلف در سطوح داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی به این شهر را مورد بررسی قرار می‌دهد.

1. نگاهی مختصر به موصل

موصل مرکز استان نینوا و دومین شهر پرجمعیت در عراق است. گفته شده جمعیت این شهر تا پیش از اشغال توسط داعش به 2 میلیون نفر می‌رسیده است. بیشترین ساکنین این شهر را عرب‌های سنی تشکیل می‌دهند. کردها، مسیحیان و ترکمان‌ها هم البته در این شهر حضور دارند. در خرداد 1393، این شهر به اشغال داعش درآمد. داعش با شناخت دقیق این شهر تاریخی، آن را مرکز خلافت خود نامید. برخی از اعراب سنی ساکن این شهر، از حضور داعش استقبال کردند اما بخشی دیگر، پا به فرار گذاشته و بخش بزرگ‌تری ناچار در شهر ماندند تا داعش بر آن‌ها حکم‌ براند.

در خصوص تاریخ موصل نکات بسیاری گفته شده است. اما جایگاه راهبردی آن باعث شده تا رشید رضا یکی از متفکرین اهل سنت، این شهر را برای مرکزیت خلافت اسلامی پیشنهاد دهد. رساله‌ی «الخلافه و الامامه العظمی»، که در واقع مجموعه‌ی سلسله مقالات رشید رضا در نشریه‌ای به نام «المنار» است، در باب خلافت نگاشته شده و شاخصه‌هایی که خلافت اسلامی باید داشته باشد و ترتیبات و ضوابطی که باید از آن برخوردار باشد، پیشنهاد گردیده است. رشید رضا در این‌باره خاطرنشان می‌سازد که خلافت باید در یک منطقه‌ی بینابین شبه‌جزیره‌ی عربستان و آناتولی (قسمت آسیایی ترکیه: آسیای صغیر) که در آنجا عرب‌ها، ترک‌ها و کردها در کنار یکدیگر زندگی می‌کنند، فی‌المثل در موصل، برپا شود و مناطق مجاور آن (که همچنین مورد ادعای سوریه بود) به آن منضم گردد رشید رضا در این خصوص، اظهار امیدواری می‌کند سوریه، عراق و ترکیه بر سر موصل، که جایگاه آن بر روی نقشه‌های قبل از جنگ اول جهانی مشخص نبود، منازعه نکنند، زیرا موصل همان‌طور که از نامش برمی‌آید، «محل وصل» و رابطه‌ی معنوی میان جوامع عرب، ترک و کرد، که همگی مسلمان هستند، خواهد بود.[1]

در خصوص تاریخ موصل نکات بسیاری گفته شده است. اما جایگاه راهبردی آن باعث شده تا رشید رضا یکی از متفکرین اهل سنت، این شهر را برای مرکزیت خلافت اسلامی پیشنهاد دهد.

2. نگاه بازیگران مختلف به آزادسازی موصل

ایران، ترکیه، آمریکا، دولت مرکزی عراق، حشد الشعبی، سنی‌های عراق و اقلیم کردستان این کشور، هر یک به آزادسازی موصل از زاویه‌ای می‌نگرند. این‌ نگاه‌ها طیفی از موضوعات معنادار؛ از استقلال موصل تا فدرالیسم، کنفدرالیسم و یکپارچگی عراق را شامل می‌شود. آن‌‌چه در ادامه می‌آید تلاشی است برای فهم نگاه بازیگران مختلف به آینده موصل.

1-2. آمریکا و موصل

موصل برای آمریکا، بخش مهمی از پروژه تجزیه عراق محسوب می‌شود. البته موانعی برای تحقق این امر وجود دارد اما واقعیت این است که مطلوب آمریکا، تجزیه عراق است. در چنین طرحی، موصل جایگاهی کلیدی خواهد داشت چرا که می‌تواند شهری مرکزی برای اهل سنت عراق باشد. در نگاه آمریکا به موصل، علاوه بر این ویژگی، مساله دیگری نیز حائز اهمیت است. واشنگتن قصد دارد تا مانع از گسترش قدرت‌ روزافزون حشد الشعبی در عراق شود چرا که آن را عملا توسعه نفوذ ایران در عراق می‌داند. اکنون، حشد الشعبی که فرایند نهادینه شدن آن در ساختارهای رسمی و غیررسمی عراق، در حال تحقق است، توانسته مهم‌ترین رکن عملیاتی در مواجهه با داعش شود. در هر عملیاتی که این گروه، ایفاگر نقش اصلی باشد، پیروزی در دسترس‌تر و سریع‌تر خواهد بود. در چنین شرایطی طبیعی است که آمریکا سعی کند تا موانعی را برای حضور این جریان در عملیات آزادسازی موصل ایجاد نماید. حضور این گروه در آزادسازی مهم‌ترین شهر سنی که اکنون نمادی از موجودیت داعش است، می‌تواند منجر به نفوذ آن در طراحی آینده موصل باشد و این امری نیست که آمریکا به‌راحتی آن را بپذیرد.

آمریکا سعی می کند تا موانعی را برای حضور حشد الشعبی در عملیات آزادسازی موصل ایجاد نماید. حضور این گروه در آزادسازی مهم‌ترین شهر سنی که اکنون نمادی از موجودیت داعش است، می‌تواند منجر به نفوذ آن در طراحی آینده موصل باشد و این امری نیست که آمریکا به‌راحتی آن را بپذیرد.

1-1-2. اقدامات آمریکا در خصوص عملیات آزادسازی موصل

مواضع و اقدامات آمریکا، نشان از این دارد که واشنگتن برای آزادسازی موصل، برنامه خاصی دارد که در ادامه به بخش‌هایی از آن اشاره می‌شود؛

آمریکا بارها اعلام کرده است که در عملیات آزادسازی موصل، حضور مستشاری و آموزشی خواهد داشت. وزیر خارجه آمریکا در سفر به عراق در اواسط فروردین 95 تاکید کرد که عملیات آزادسازی موصل به دست خود عراقی‌ها انجام خواهد شد و نیروهای آمریکایی تنها به کمک و حمایت از نیروهای عراقی در این عملیات می‌پردازند.[2]

شبکه تلویزیونی اسکای نیوز اواخر خرداد ماه گفت که نظامیان آمریکایی برای نخستین بار از زمان آغاز عملیات علیه گروه تروریستی داعش در عراق به‌طور مستقیم در عملیات جنگی علیه داعشی‌ها شرکت کردند.[3] این حضور عملیاتی با مواضع اعلانی جان کری، چندان سازگار نیست. لازم به ذکر است که این عملیات‌ها در چارچوب عملیات مقدماتی آزادسازی موصل، مدتی است که آغاز شده و منجر به آزادسازی برخی روستاها در جنوب موصل گردیده است.

برخی انتصابات در ارتش عراق، محل تردید است و نشان از نفوذ آمریکا برای اثرگذاری بر عملیات آزادسازی موصل دارد. نجم الجبوری فرمانده عملیات آزادسازی موصل یک نمونه است.

برخی انتصابات در ارتش عراق، محل تردید است و نشان از نفوذ آمریکا برای اثرگذاری بر عملیات آزادسازی موصل دارد. نجم الجبوری یک نمونه است. عراق تایمز در این خصوص می‌نویسد: «سال 2006 سرتیپ نجم عبدالله الجبوری منصب قائم مقام ارتش در گردان تلعفر را به عهده گرفت و در مدت کوتاهی به یکی از مردان بسیار نزدیک و محبوب نیروهای امریکایی تبدیل شد. در سال 2009 منصب خود را ترک کرد و به امریکا رفت تا دوره های مختلف نظامی را در آن جا سپری کند و به عنوان یکی از پژوهشگران و محققان در یکی از مهمترین مراکز مطالعات استراتژیک امریکا فعال شود. در حدود یک سال پیش شاید هم بیشتر الجبوری در حالی که لباس غیرنظامی به تن داشت و کت و شلوار رسمی پوشیده بود در شبکه الحره عراق امریکا ظاهر شد و با هوشیاری ای متمایز درباره تروریسم و چگونگی مهار آن سخن گفت. چندی بعد سرتیپ نجم الجبوری در شبکه های تلویزیونی ظاهر شد در حالی که با حیدر العبادی، فرمانده کل قوا دیدار می کرد و لباس نظامی بر تن داشت و نشانه های سرتیپی بر دوشش زده شده بود و فرماندهی عملیات نینوا را بر عهده داشت. مدتی بعد وزیر دفاع در تلویزیون ظاهر شد و مجری برنامه سوالاتی از جمله درباره موضوع انتصاب سرتیپ جبوری پرسید. علی رغم پافشاری های مجری وزیر دفاع حاضر نشد در این باره جواب دهد و تنها به گفتن این عبارت که «او را نمی شناسم و نمی دانم چگونه به این سمت منصوب شد و هیچ ربطی این موضوع به من ندارد» اکتفا کرد.»[4]

سفر اثیل النجیفی به آمریکا در آذر 93 یکی از نقاط مهم دیگر در فهم راهبرد آمریکا در قبال آزادسازی موصل است. اثیل النجیفی که رهبری حشد الوطنی متشکل از سنی‌ها و به خصوص سنی‌های موصل را برعهده دارد، همراه با برخی شخصیت‌های دیگر عراق به آمریکا رفت تا زمینه دریافت سلاح و همراهی آمریکا با یک ارتش سنی را فراهم سازد. بیانیه کاخ سفید در آن روزها، گویایی مذاکرات صورت گرفته در واشنگتن است: «کاخ سفید به اطلاع رهبران عشایر سنی عراق و نمایندگان گروه‌های مسلح سنی و مسئولان دولت عراق رسانده است که هدف دعوت از آن‌ها برای آمدن به واشنگتن ابلاغ چگونگی تشکیل نیرویی متشکل از یک صد هزار نیروی مبارز مسلح در مناطق سنی‌نشین است.»[5] طبیعی است که طرح تشکیل این ارتش که البته با مخالفت بغداد مواجه شد، در نهایت در عملیات آزادسازی موصل موثر خواهد بود. اثیل النجیفی که هم‌چنان با آمریکا ارتباط دارد، بر اساس گزارشی که فارین‌پالیسی منتشر کرد، در سال 2010 مبلغ 40 میلیون دلار به داعش کمک کرده است. بر اساس این گزارش، النجیفی و سایر دوستانش در استانداری نینوا که اسامی آن‌ها ذکر نشده، شماری از نیروهای داعش را چند سال پیش وارد نهادهای دولتی در موصل کرده بودند و نیز توافق‌نامه‌ها و قراردادهایی با برخی شرکت‌های متصل به داعش امضا می‌کردند تا زمینه را برای اختلاس و پولشویی تکفیری‌ها فراهم کنند.[6]

مخالفت با حضور حشد الشعبی در عملیات آزادسازی موصل، یکی دیگر از مواردی است که آمریکایی‌ها بارها در مواضع خود بیان کرده‌اند. اما اخیرا در مواضع اعلانی واشنگتن، در این خصوص تغییری ایجاد شده است. استیو وارن، سخنگوی ائتلاف ضد‌داعش در کنفرانس مطبوعاتی اسفندماه 94 در سفارت امریکا در بغداد برای اولین‌بار گفت که هیچ مشکلی با حضور نیروهای مردمی در عملیات موصل نداریم.[7] اما به نظر می‌رسد این موضع اعلانی، در هنگامه نبرد دچار تغییر شود. آمریکا اگر نتواند مانع از حضور حشد الشعبی در عملیات مذکور شود، سعی خواهد کرد تا با ایجاد محدودیت‌هایی، از اثرگذاری این گروه مردمی جلوگیری کند.

به نظر می‌رسد تغییر معناداری در نگاه عربستان به مساله تجزیه عراق رخ نداده؛ او هم‌چنان حامی استقلال سنی‌ها نیست. البته ریاض یک عراق بی‌ثبات و درگیر در مسائل داخلی را می‌پسندد و برای این امر به تقویت کردها و اهل‌سنت همسو با خود می‌پردازد.

2-2. عربستان، قطر و امارات

سه دولت عربستان، قطر و امارات حامی ایجاد اقلیم سنی‌های عراق هستند. این امر را ناظم دباغ نماینده دولت اقلیم کردستان عراق در تهران گفته است.[8] آن‌ها می‌خواهند در کنار همراهی اقلیم کردستان، قدرت شیعیان در عراق را مهار کنند. طبیعی است که آن‌ها برای حل مشکلات اقتصادی اقلیم سنیِ مدنظر نیز حاضر به ارائه خدماتی جهت کسب مواضع هم‌سوتر هستند. اما آیا عربستان از تجزیه عراق و ایجاد یک دولت مستقل سنی در این کشور خشنود خواهد شد؟ واقعیت این است که این امر را باید در چارچوب منطقه‌ای و در پیوند با سایر پرونده‌های منطقه‌ مورد بررسی قرار داد. پیش از این و در زمانی که عراق تحت اشغال آمریکا بود، عربستان مخالف ایجاد یک دولت مستقل سنی بود. شکل‌گیری چنین دولتی به معنای این بود که شیعیان نیز چنین دولتی را در جنوب عراق ایجاد می‌کنند و دارای مرزهای مشترک مهمی با عربستان خواهند شد. این امر برای ریاض، سنگین تمام می‌شد و پیامدهای امنیت ملی سختی برای او در بر داشت. از سوی دیگر، با استقلال سنی‌های عراق، فرایند تجزیه در منطقه، احتمالا فرایندی دومینووار پیدا می‌کرد که با توجه به ویژگی‌های درونی و گسل‌های هویتی فعال در عربستان، می‌توانست تهدیدی برای ریاض هم تلقی شود. لذا عربستان ضمن مخالفت با تجزیه عراق در آن سال‌ها، از شیوه‌های دیگری برای تقویت اهل سنت و بی‌ثبات‌سازی دولت مرکزی عراق بهره می‌برد. اما آیا اکنون نیز نگاه ریاض به مساله تجزیه عراق، این‌گونه است؟ به نظر می‌رسد تغییر معناداری در نگاه عربستان به مساله تجزیه عراق رخ نداده است. البته او هم‌چنان یک عراق بی‌ثبات و درگیر در مسائل داخلی را می‌پسندد و برای این امر به تقویت کردها و اهل‌سنت همسو با خود می‌پردازد.

دولت‌های قطر و امارات هم اگرچه در مسائل درونی عراق، توان اثرگذاری دارند اما واقعیت این است که نقش آن‌ها، به کیفیت عربستان نیست و توان انجام رفتارهای تعیین‌کننده را ندارند و صرفا در مسیر بی‌ثبات‌سازی عراق می‌‌کوشند.

در این میان، موصل از منظر عربستان، قطر و امارات، کانونی تلقی می‌شود که توان بحرانی‌ نگاه‌داشتن عراق را داراست. لذا نگاه این سه کشور و به خصوص عربستان به موصل، بیشتر از این‌که مبتنی بر پایتختی کشور مستقل سنی باشد، مرکزیتی است برای ادامه بحران و یا حداکثر مرکزی برای اقلیم سنی در نظام فدرال عراق. طبیعی است که با چنین نگاهی، عربستان سعی خواهد کرد تا در عملیات آزادسازی موصل، اهل سنت را تقویت کرده و مانع از حضور حشد الشعبی شود. به نظر یکی از ماموریت‌های السهبان سفیر عربستان در عراق این باشد.

ترکیه و موصل

نگاه ترکیه به موصل تشکیل شده است از نگرانی‌ها و زمینه‌های ژئوپلیتیکی، ژئوکالچری و تا حدی هم ژئواکونومیکی. در ادامه ضمن بازخوانی ورود نظامی ترکیه به عراق که یکی از اهدافش آموزش حشد الوطنی به رهبری اثیل النجیفی است تا در عملیات آزادسازی موصل ایفای نقش کند، اهمیت موصل از منظر ترکیه  تشریح می شود.

1-3-2. اقدام مداخله‌جویانه ترکیه برای افزایش نفوذ در موصل

یکی از رویدادهای پر سروصدای ترکیه در سال 94 ورود ارتش ترکیه به شمال عراق بود که هم‌چنان نیز ادامه دارد. 13 آذر این سال نیروهای ارتش ترکیه وارد خاک عراق شدند و بر اساس گزارش‌ها 150 سرباز ترک به همراه 20 تا 25 دستگاه تانک در پایگاه نظامی در روستای الزلکان در منطقه بعشیقه واقع در 25 کیلومتری شمال شرق موصل مستقر شدند.خبرگزاری Haber7 که به عنوان رسانه نزدیک به اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه شناخته می‌شود هدف از اعزام نیروهای ویژه این کشور به همراه تانک‌ها به شمال عراق را آموزش پیشمرگ‌های کُرد و همچنین آموزش نیروهای نظامی ترکمن برای شرکت در عملیات آزادسازی تلعفر عنوان کرد.[1]یکی دیگر از اهداف ذکر شده، تلاش ترکیه برای کسب سود حداکثری از عملیات آزادسازی موصل در آینده نزدیک است. اثیل النجیفی استاندار سابق نینوا و رهبر حشد الوطنی که از سنی‌های موصل تشکیل شده، در این خصوص به شبکه خبری الحدث وابسته به عربستان گفته است: «نیروهای ترکیه با هماهنگی بغداد در پایگاه بعشیقه حضور و کار آموزش نیروهای عراقی را بر عهده داشته‌اند. حضور آن‌ها چیز تازه‌ای نیست.» وی که نظارت بر پایگاه بعشیقه را نیز بر عهده دارد، در پاسخ به این سوال مجری الحدث که آیا از ورود نیروهای نظامی ترکیه به خاک عراق خبر داشت نیز گفت: «بله ما خبر داشتیم. نیروهای داوطلب مردمی که همگی اهل موصل هستند در پایگاه بعشیقه زیر نظر نیروهای ترکیه آموزش می‌بینند و مسئولیت آموزش آنها بر عهده نیروهای ترکیه است. ما در حال آموزش نیروهای «داوطلب ملی» هستیم و به حضور کارشناسان ترکیه برای آموزش آن‌ها نیاز داریم.» النجیفی همچنین گفت: « افسران سابق ارتش عراق در زمان حزب بعث با هماهنگی افسران ترک در حال آموزش نیروهای داوطلب در پایگاه بعشیقه هستند.» [2]

این اظهارات به‌‌خوبی نشان می‌دهد که ترکیه نسبت به عملیات آزادسازی موصل حساس بوده و سعی خواهد کرد با تقویت گروه‌های پیشمرگه، ترکمن‌ها‌ و حشد‌الوطنی، زمینه نفوذ و چانه‌زنی خود را برای طراحی آینده‌ی موصل مبتنی بر نگرانی‌های خود، فراهم سازد.

2-3-2. دلایل اهمیت موصل برای ترکیه

1-2-3-2. نگاه تاریخی

نخستین بار در سال 1926 بود که مقامات ترکیه آشکارا و رسما نسبت به شمال عراق ادعای ارضی کردند. در طول این سال‌ها، ترکیه به طور محرمانه و غیرمستقیم فکر دست‌اندازی به شمال عراق را در سر پرورانده است. در این زمینه می‌توان به تلاش‌های ترکیه برای تصرف  شمال عراق در سال‌های مختلف اشاره کرد. حتی گاهی طرح‌های بسیار محرمانه برای تجزیه و تصرف شمال عراق مانند طرح کنابن در سال 1958 و طرح لویس در 1977 با مشارکت ترکیه، آمریکا و در مواردی رژیم صهیونیستی تهیه شده بود. در همین خصوص سلیمان دمیرل یکی از روسای جمهور اسبق ترکیه گفته بود که کشورش در معاهده لوزان حاضر نشده است موصل را به عراق واگذار کند.

اصل ماجرا به این باز می‌گردد که پس از پایان جنگ جهانی دوم و برگزاری معاهدات متعدد صلح، ترکیه استدلال می‌کرد که انگلستان موصل را پس از اعلام آتش‌بس در نوامبر 1918 به اشغال در آورده است و بنابراین نسبت به آن نمی‌تواند حقی داشته باشد. انگلیس اگرچه پاسخی در مقابل این ادعا نداشت اما با تاکید بر روابط اقتصادی بیشتر موصل با بغداد و سوریه و هم‌چنین عدم تمایل مردم این منطقه به الحاق به ترکیه، توانست مساله موصل را در معاهده لوزان به نفع خود تمام کند و این منطقه را ذیل وجود یک دولت عراقی، تحت قیمومیت خود قرار دهد. ترکیه سرانجام شرایط موجود را پذیرفت و در 5 ژوئن 1926 قراردادی بین عراق، ترکیه و انگلیس منعقد شد که مساله موصل را فیصله بخشید. به موجب این قرارداد، دولت ترکیه با خط بروکسل به‌عنوان مرز بین ترکیه و عراق موافقت کرد. تصمیم جامعه ملل در این خصوص و درخواست ترکیه مبنی بر عضویت در این جامعه و عدم حمایت قدرت‌های بزرگ از الحاق موصل به ترکیه از جمله دلایل آنکارا برای پذیرش این امر بود. اما این پایان ماجرا نبود. ده‌ها سال بعد و پس از پایان جنگ خلیج فارس پیرامون مساله اشغال کویت از سوی عراق، ارتش ترکیه وارد شمال عراق شد. اگرچه بهانه ترک‌‌ها مبارزه با PKK بود اما حجم لشکرکشی به‌گونه‌ای بود که وزیرخارجه وقت آلمان صریحا گفت که هدف ترکیه، تغییر مرزهاست. ترکیه مدعی موصل بود. سلیمان دمیرل، رئیس‌جمهور وقت ترکیه که یک‌بار چنین ادعایی را مطرح کرده بود، دوباره در می 1998 حق حاکمیت ترکیه بر استان موصل را تکرار کرد و البته با واکنش سخت بغداد مواجه شد.[3]

اکنون نیز اگرچه دولت ترکیه به صورت رسمی و اعلانی، موضعی در خصوص حاکمیت آنکارا بر موصل اتخاذ نکرده اما برخی معقتدند ریشه حساسیت کنونی ترکیه نسبت به موصل، به همان ادعاهای سابق باز می‌گردد. سید محسن حکیم، از مقامات عالی رتبه مجلس اعلای اسلامی عراق پس از حضور نظامی ارتش ترکیه در پایگاه نظامی در بعشیقه، در این باره می‌گوید: «ترکیه رسما به اطلاع مقامات بغداد رسانده است که نسبت به موصل ادعا دارد و آن را شهری ترکی می‌داند.» او همچنین می‌گوید: «ترکیه بر این باور است باید نفوذ خود را در مناطق سنی نشین عراق تقویت کند و همان طور که ایران در جنوب و در میان شیعیان نفوذ دارد ترکیه نیز باید در شمال و در میان سنی‌ها نفوذ داشته باشد.»[4]

2-2-3-2. نگاه ژئوپلیتیکی

بازی ترکیه در عراق، عمدتا با مهره کردی صورت می‌گیرد. مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق روابط حسنه‌ای با آنکارا برقرار کرده است.ترکیه با درک موقعیت رو به پیشرفت اقلیم، سعی دارد تا خود را شریکی مطمئن برای آن معرفی نماید. لذا در حوزه‌های اقتصادی، سیاسی و امنیتی، روابط خود را با اربیل توسعه داده است. در حوزه اقتصاد، اقلیم کردستان عراق به دلیل ویژگی‌های نفتی و ترانزیتی که دارد، مورد توجه آنکاراست. در حوزه امنیتی اما، همسویی قابل‌توجه ترکیه و حزب دموکرات کردستان عراق به رهبری مسعود بارزانی، منجر به افزایش امکان مداخله نظامی ارتش ترکیه در شمال عراق به منظور سرکوب اعضای PKK شده است. این مداخلات، هم‌چنان و با کمترین واکنش بارزانی ادامه دارد. حتی در برخی مواقع، اختلاف‌نظر حزب دموکرات با PKK به صورت عینی و میدانی به کمک ارتش ترکیه می‌آید تا این ارتش در سرکوب کردهای مخالف خود موفق‌تر عمل کند. بر همین اساس از سال 2006 ارتش ترکیه اقدام به ایجاد پایگاه‌های نظامی در خاک کردستان در شمال عراق کرد. این پایگاه‌ها اکثراً در استان دهوک ایجاد شده‌اند و شمار آن‌ها در حال حاضر به 10 پایگاه می‌رسد.[5]

یکی دیگر از اهداف ترکیه از توسعه روابط با کردهای عراق، فشار بیشتر بر بغداد است. اما واقعیت این است که ترکیه برای برقراری موازنه در مقابل ایران در عراق و فشار بیشتر به دولت مرکزی بغداد، نیازمند مهره‌های بیشتر است. موصل از این منظر و در چارچوب بازی‌های ژئوپلیتیکی، برای آنکارا اهمیت دارد. ترکیه علاقه دارد تا هم‌زمان و در کنار کردها، از مهره سنی‌های افراطی هم بهره ببرد تا بتواند دولت عراق را بیشتر تحت فشار و نفوذ قرار دهد. حضور طارق الهاشمی معاون رئیس جمهور سابق عراق که به دلیل حمایت از گروه‌های تروریستی محکوم به اعدام شد و به ترکیه فرار کرد، یکی از ابزارهای اعمال نفوذ ترکیه بر سنی‌های افراطی عراق است. حمایت از حشد الوطنی به رهبری اثیل النجیفی از دیگر مواردی است که ترکیه در دستور کار قرار داده که در بالا تشریح شد. برخی از تلاش ترکیه برای تشکیل یک اقلیم سنی در عراق نیز سخن گفته و حضور نظامی او در عراق را در این راستا تحلیل کرده‌اند. ترکیه در صدد است برای موازنه‌سازی در مقابل ایران که در جنوب و مرکز عراق نفوذ معناداری دارد، در نیمه شمالی عراق که سنی‌نشین و کردنشین است، اعمال نفوذ کند.

3-2-3-2. نگاه ژئواکونومیکی

موصل و استان نینوا از منظر اقتصادی، دارای ویژگی‌های مهمی است. وجود منابع آبی و نفتی در این منطقه در کنار بسترهای مناسب کشاورزی، موجب شده تا نگاه برخی بازیگران و از جمله ترکیه به آن، دارای وجه ژئواکونومیکی هم باشد. ترکیه در سال‌های دور وقتی با انگلستان بر سر موصل مذاکره می‌کرد تا آن را تحت حاکمیت خود قرار دهد، به مساله نفت توجه زیادی داشت. بر اساس آن‌چه در خصوص نگاه تاریخی ترکیه به موصل در بالا ذکر شد، پس از تعیین خط بروکسل، بنا شد تا به مدت 25 سال، 10 درصد از حق‌الامتیاز نفت موصل به ترکیه واگذار شود. اکنون نیز ترکیه همان‌گونه که نسبت به مسائل ژئواکونومیکی اقلیم کردستان و کرکوک حساس است، به این مساله در موصل نیز بها می‌دهد.

4-2. حشد الشعبی

نگاه حشد الشعبی به عملیات آزادسازی موصل، حداقل از دو مولفه تشکیل شده که در ادامه تشریح می‌شود؛

یکی از محورهای اعلانی مواضع حشد الشعبی در قبال عملیات آزادسازی موصل، توان عراقی‌ها برای آزادی مناطق تحت اشغال کشورشان است. این موضع دقیقا برای مقابله با مداخله‌جویی مقامات آمریکایی اتخاذ شده است. همان‌گونه که تا کنون نیروهای نظامی آمریکا با عناوین ظاهری «نیروهای ویژه» و «نیروهای مستشاری و آموزشی» در عراق حضور داشته و علاوه بر این در قالب ائتلاف بین‌المللی علیه داعش، سعی در اعمال نفوذ در نحوه مبارزه با داعش داشته‌اند، در عملیات آزادسازی موصل نیز مدعی هستند که باید حضور جدی داشته باشند. حتی بر اساس برخی خبرها که در بالا نیز ذکر شد، در عملیات‌های مقدماتی که به این منظور و در جنوب موصل صورت گرفته نیز آمریکایی‌ها حضور جدی داشته‌اند. این موضع حشد الشعبی برای مقابله با حضور آمریکا در عملیات موصل است.

محور دیگری که در مواضع حشد الشعبی در خصوص موصل پررنگ است، ضرورت حضور این گروه در عملیات آزادسازی موصل است. رهبران این گروه با درک پیچیدگی‌های این عملیات، نمادین بودن آن با توجه به این‌که موصل مرکز خلافت داعش است و هم‌چنین طرح‌های مخالفان و دشمنان خود برای آینده موصل، خواستار حضور در این عملیات هستند. هادی العامری دبیرکل سازمان بدر و یکی از رهبران حشد الشعبی درباره مشارکت این نیروها در عملیات آزادسازی موصل گفته است: «نیروهای حشد الشعبی علیرغم نظر برخی مخالفان در نبرد آزادسازی موصل شرکت خواهند کرد زیرا آن‌ها نیروهای امنیتی و رسمی مرتبط با نخست وزیر هستند و مشارکت در آزادسازی هر شهر عراقی حق آن‌ها است.»[6]حشد الشعبی خواستار تمامیت ارضی عراق است و برای رفع نگرانی‌ها در این خصوص، اصرار دارد تا در عملیات آزادسازی موصل شرکت کند.

5-2. سنی‌های عراق

واقعیت این است که سنی‌های عراق نظرات یکپارچه‌ای در خصوص تجزیه عراق و ایجاد یک کشور مستقل سنی و یا فدرالیسم در عراق ندارند. پیش‌تر و در ماجرای تدوین قانون اساسی عراق در سال 2005 هرچقدر کردها بر سر فدرالیسم نظرات یک‌پارچه و موافقی داشته و شیعیان نظرات متفرق، عمده سنی‌ها مخالف فدرالیسم بودند. ضعف منابع انرژی و ابزارهای اقتصادی بخش‌های عمدتا سنی‌نشین عراق، یکی از دلایل مخالفت آن‌ها با فدرالیسم بود. اما اکنون و به دلیل فعال‌تر شدن گسل‌های هویتی و حضور داعش و هم‌چنین مداخلات خارجی، این امر در میان اهل سنت عراق، طرفداران بیشتری یافته است. همین امر باعث شده تا نزدیکی میان برخی چهره‌های شاخص سنی با ترکیه، امارات، قطر و عربستان بیشتر از قبل شود تا سرانجام اقلیم سنی‌های عراق شکل بگیرد. این را ناظم دباغ نماینده اقلیم کردستان در ایران گفته است.[7] برخی از سنی‌ها هم فراتر از بحث اقلیم فدرال سنی‌های عراق، دولت مستقل سنی‌ها را پیگیری می‌کنند. البته این امر فعلا چندان قابل توجه نیست و اگرچه مطلوب برخی بازیگران است اما موانع جدی‌ای در پیشروی تحقق آن قرار دارد.

6-2. کردهای عراق

مهم‌ترین اقلیت در موصل را کردها تشکیل می‌دهند. علاوه بر این کردها در مناطق شمالی استان نینوا هم حضور دارند و از همه مهم‌تر، این استان با استان‌های دهوک و اربیل که بخشی از اقلیم کردستان عراق هستند، دارای مرز مشترک می‌باشد. نینوا با استان کرکوک که بخشی از آن مورد ادعای اقلیم کردستان می‌باشد هم مرز مشترک دارد. بر این اساس، مساله آزادی موصل عمیقا به امنیت اقلیم پیوند خورده است. کردها که با کمک‌های گسترده دولت‌های منطقه و فرامنطقه، توانسته‌اند در مقابله با داعش به موفقیت‌هایی دست یابند، سعی می‌کنند تا ضمن اتخاذ تدابیری برای مقابله با تهدیدات امنیتی ناشی از حضور داعش در موصل، به فرصت‌های ناشی از آزادسازی این منطقه نیز بیاندیشند. در نگاه کردی به مساله موصل، موارد زیر مهم هستند؛

در صورتی که با آزادسازی موصل، بحث دولت مستقل سنی و یا اقلیم سنی در چارچوب عراق فدرال پذیرفته شود، کردهای عراق بیشتر از هر زمان دیگری به استقلال نزدیک می‌شوند. اخیرا نیچروان بارزانی نخست‌وزیر اقلیم، از کنفدرالی شدن عراق سخن گفته است که بحث نسبتا تازه‌ای است.

مشارکت در عملیات آزادسازی موصل، برای کردها ارزش نمادین هم دارد. موصل مرکز خلافت داعش در عراق است و شکست دادن آن در این مرکز، می‌تواند در تصویرسازی مثبت از پیشمرگه که مدعی قهرمان بودن در مبارزه با داعش است، مهم تلقی شود.

مشارکت در عملیات آزادسازی موصل می‌تواند ادعاهای اقلیم کردستان مبنی بر ضرورت الحاق مناطق کردی استان نینوا از جمله شهر سنجار (شنگال) را تقویت کند. زمانی که نیروهای پیشمرگه و البته PKK داعش را در سنجار شکست دادند، بارزانی پرچم اقلیم را در این منطقه برافراشت!

حضور در عملیات آزادسازی موصل، امکان مانور بیشتر بارزانی در خصوص الحاق منطقه نفت‌خیز کرکوک به اقلیم کردستان عراق را بیشتر خواهد ساخت. این مساله برای کردها، بسیار راهبردی است.

با توجه به سابقه حملات داعش به مناطقی از اقلیم، شکست داعش در موصل می‌تواند امنیت اقلیم را بیشتر از قبل فراهم سازد و …

7-2. دولت عراق

دولت عراق هر طرحی را که تمامیت ارضی این کشور را تهدید کند، محکوم کرده و تلاش می‌کند تا با آن مقابله کند. این علاوه بر مواضع اعلانی، در رویکردهای اِعمالی دولت العبادی نیز قابل مشاهده است. او بارها استقلال‌طلبی کردهای عراق را رد کره، از حشد الشعبی دفاع کرده و موصل را بخش جدایی‌ناپذیر عراق معرفی کرده است. اگرچه در رویکرد او در تعامل با آمریکا، انتقاداتی وارد است اما او تا کنون رفتاری مبنی بر همسویی با طرح‌های تجزیه‌طلبانه عراق نشان نداده و صریحا این طرح‌ها را محکوم کرده است.

8-2. ایران

جمهوری اسلامی ایران در مساله حفظ تمامیت ارضی عراق، هم‌نظر با دولت این کشور است. برای تهران، عدم جدایی کردها، اهمیت بیشتری نسبت به استقلا‌ل‌طلبی سنی‌ها دارد چرا که منافع ملی این کشور را به صورت عینی‌تر و مستقیم‌تری تهدید می‌کند. البته این نکته هم طبیعی است که هر گونه استقلال‌طلبی سنی‌ها و یا گرایش آن‌ها به فدرالیسم، از آن‌جا که زمینه را برای جدایی کردها فراهم‌تر می‌سازد، مورد مخالفت جدی تهران است. مقامات ایران تا کنون درباره تجزیه عراق و استقلا‌ل‌طلبی کردها به صورت صریح موضع گرفته‌اند اما در خصوص استقلا‌ل‌طلبی سنی‌ها و یا اقلیم آن‌ها در چارچوب عراق فدرال، سخن نگفته‌اند و صرفا به ضرورت حفظ یکپارچگی و تمامیت ارضی اشاره کرده‌‌اند.

بر این اساس، نظر تهران در خصوص موصل دارای اصول بنیادینی است؛ عراق نباید تجزیه شود، موصل بخش جدایی‌ناپذیر عراق است، موصل بخشی از عراق است و باید توسط عراقی‌ها و با حضور همه گروه‌ها آزاد شود، حاکمیت ملی عراق در عملیات آزادسازی موصل نباید نقض شود.

جمع‌بندی

آزادسازی موصل همان‌قدر که می‌تواند طعم شیرین پیروزی بر داعش در عراق را ایجاد کند، به همان میزان نیز ممکن است تلخی تجزیه، تفرقه، مداخله خارجی و بازی‌های سیاسی منفعت‌طلبانه را دامن بزند. موصل مرکز خلافت داعش در عراق است. همه از آزادسازی موصل سخن می‌گویند مهم اما آینده موصل پس از آزادسازی و سهم هر یک از بازیگران در آن است. سه گزینه در خصوص آینده موصل مطرح است؛ جدایی از عراق در قالب تشکیل دولت مستقل سنی، تبدیل شدن به مرکز اقلیم سنی در چارچوب یک عراق فدرال و سرانجام ماندن ذیل حاکمیت دولت مرکزی بغداد در قالب یک عراق یکپارچه (همان‌گونه که تا پیش از اشغال بود). البته بحث کنفدرالی شدن عراق هم اخیرا از سوی نخست‌وزیر اقلیم کردستان عراق مطرح شده است. ایران، عراق و حشد الشعبی گزینه سوم یعنی یکپارچگی را مطلوب می‌دانند. آمریکا در صورت نبود موانع، تجزیه عراق را مدنظر دارد که البته به نظر در شرایط کنونی، یک اقلیم سنی برای او عملی‌تر باشد و یا یک موصل که تحت نفوذ بیشتر خود باشد. عربستان اگرچه در خصوص تجزیه، چندان با واشنگتن هم‌نظر نیست اما در خصوص اقلیم سنی و یا موصلی که تحت نفوذ نیروها و وابستگانش باشد، تردیدی ندارد. در این میان، نظر اهل سنت عراق هرچند یکپارچه نیست اما قطعا آن‌ها خواهان شرایط پیشین موصل نیستند. آن‌ها سعی می‌کنند تا با افزایش سهم خود در عملیات آزادسازی، آینده‌ای تماما سنی برای این شهر به ارمغان بیاورند. کردها هم موصل و عملیات آزادسازی آن را ابزاری می‌دانند جهت کسب منافع خود از جمله استقلال‌طلبی، مساله کرکوک و … در این میان، رفتارهای ترکیه که یک ادعای تاریخی نسبت به موصل دارد، محل بحث جدی‌تری است. ترکیه هم با بارزانی ارتباط تنگاتنگ دارد، هم از حشد الوطنی که یک گروه سنی برای آزادسازی موصل است، حمایت می‌کند و هم خودش با تجاوز نظامی، در عراق حضور دارد.



[1] . http://www.kurdpress.com/Fa/NSite/FullStory/News/?Id=96727

[2] . http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1954488

[3] اصغر جعفری ولدانی. چالش‌ها و منازعات در خاورمیانه. پژوهشکده مطالعات راهبردی. 1388. صص 192-161.

[4] . http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1954467

[5] . http://www.kurdpress.com/Fa/NSite/FullStory/News/?Id=96727

[6] . http://www.mehrnews.com/news/3695740

[7] . http://www.tasnimnews.com/fa/news/1394/10/06/950845

منبع:اندیشکده تبیین

http://www.dana.ir/news/925858.html/%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D8%B3%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D9%85%D9%88%D8%B5%D9%84–%DA%AF%D8%A7%D9%85-%D9%86%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D9%87-%D8%A8%D8%A7-%D8%AF%D8%A7%D8%B9%D8%B4-%DB%8C%D8%A7-%D8%A2%D8%BA%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D8%AC%D8%B2%DB%8C%D9%87-%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82-

twitter
Youtube
Facebook