چرا ملت بلوچ مخالف توسعه ی مکران بلوچستان توسط اشغالگران است؟


پژوهش اساس توسعه سواحل مکران | پورتال بسیج اساتید استان هرمزگان

ملت بلوچ به طور عام و روشنفکران و اندیشمندان آن به طور
خاص به دنبال سهم خواهی از اشغالگران، آن هم در سرزمین
متعلق به خود یعنی بلوچستان اشغالی نیست، بلکه خواهان
خروج اشغالگران از سرزمین اشغال شده ی بلوچستان است.
نگارنده: ساچان بلوچ
ویراستار: بیرشان بلوچ

چرا ملت بلوچ مخالف توسعه ی مکران بلوچستان توسط
اشغالگران است؟
ملت بلوچ به طور عام و روشنفکران و اندیشمندان آن به طور
خاص به دنبال سهم خواهی از اشغالگران، آن هم در سرزمین
متعلق به خود یعنی بلوچستان اشغالی نیست، بلکه خواهان
خروج اشغالگران از سرزمین اشغال شده ی بلوچستان است.
نگارنده: ساچان بلوچ
ویراستار: بیرشان بلوچ
چرا ملت بلوچ مخالف توسعه ی مکران بلوچستان توسط اشغالگران است؟
در هنگامه ی آشوب ملی بلوچ، وقتی که بلوچ از منافع ملیِ خود صحبت کرده و آن را برجسته و تاکید می دارد که
ما زین پس به اشغالگران اجازه نخواهیم داد بیش از این استثمارمان بکنند و برای این امر حاضر یم جان های خودمان
را برای حفظ وجب به وجب سرزمینمان فدا بکنیم، می بینیم که اشغالگران با مشاهده ی این عشق بلوچ نسبت به
سرزمینش کاسه ی چه کنم چه کنم به دست گرفته و در چرخشی ۱۸۰ درجه ای میزگرد تشکیل می دهند و سعی
می کنند با سخنان باصطالح دموکراتیک از جمله توسعه برای بلوچ، اذهان بلوچ را به سمت خود متمایل کنند.
در چنین میزگردی مخلص کالم و محور گفتمانشان مبتنی بر توسعه برای بلوچ است و طرح توسعه سواحل مکران
بلوچستان که در اصل طرح و نقشه ی اشغالگران ایرانی در هماهنگی کامل با اشغالگران پاکستانی که طرح CPEC
و باصطالح شهر امن برای گوادر بلوچستان را دنبال می کنند، هدفشان به صورت مشترک حذف مرحله به مرحله ی
ملت بلوچ از سرزمین اجداد و نیاکانش است.
کارفرما در هر دو طرف مرزهای جعلی، استعمارگر جدید دنیا، یعنی چین است و همه ی این طرح ها برای زمینه
سازی و امن کردن این منطقه از بلوچستان برای سرمایه گذاری چین، بدون هیچ مقاومت و مزاحمتی از طرف ملت
بلوچ است.
در این میان رد نمی کنم که در ابتدا بین دو اشغالگر ایرانی و پاکستانی رقابتی شدید برای جذب چین به چابهار و
گوادر بلوچستان اشغالی وجود داشت، ولی به محض مشاهده ی اعتراضات ملت بلوچ و رشد بلوغ فکر ی و سیاسی
آنها در مورد اشغال و استعمار غرب بلوچستان در سال ۱۹۲۸ میالدی و ارتقای آرمان یک ملت از کف خواسته های
ابتدایی و بدیهی همچون آب، برق و جاده و …. به داشتن سرزمین مستقل و اقتدار و اختیار، چین هر دو اشغالگر را
فراخوانده و به آنان تاکید نمود که به جای رقابت علیه یکدیگر ، با هم متحد شوید و گروههای مخالف یکدیگر را
در دو سمت مرز جعلی هدف قرار داده و از سر راه خود بر دارید.
این همکاری دو طرفه تا جایی پیش رفته که یک افسر عالی رتبه ی ایران اشغالگر در تربت بلوچستان تحت اشغال
پاکستان و افسر همتای او در زاهدان_دزاپ بلوچستان تحت اشغال ایران مستقر خواهند شد و یا شاید هم تاکنون این
امر صورت گرفته است.
یکی از نشانه های بارز اشغالگران ایرانی و پاکستانی برای میل شدید آنها جهت توسعه و پیشرفت بلوچستان برای
بلوچ، موشک باران متقابل آنها در سرزمین متعلق به بلوچ و کشته شدن بلوچ در هر دو سوی مرز جعلی بود.
حتی اشغالگر ایرانی پا را از این هم فراتر گذاشت و کشته شدگان بلوچ در غرب بلوچستان را اتباع خارجی نامید در
حالی که کشته شده ها بلوچ و در سرزمین خود یعنی بلوچستان بودند.
قبل از هر تحلیلی در مورد چنین میزگردهای عوامفر یب اشغالگران، اساسا در یک کشور)جعلی( کثیرالمله )
اشغالگران به کثیرالمله بودن ایران جعلی معتقد نیستند و هر یک از ملت های تحت اشغال را
صرفا قومی کوچک از اقوام ایران جعلی می دانند ( البته اگر آنها ما را یک ملت به حساب بیاورند که
نمی آورند و ما را قومی از اقوام ایرانی می دانند که در طول تاریخ، حقیرانه هر بار از مکانی به مکان دیگر در
امپراتوری موهوم ایرانی مهاجرت کرده ایم، چرا در جایی که بلوچ در اکثر یت هست، یک غیر بلوچ، استاندار )
باالترین مقام گماشته شده از طرف ایران اشغالگر ( که نماینده ی آنهاست و در عین حال باالتر ین مقام
امنیتی در جهت تامین امنیت آنهاست، می باشد !؟
اگر چه در مقاطعی این جایگاه را به بلوچ داده اند اما این جایگاه به کسانی محول شده که بدون چون و چرا بله
قربان گو بوده اند. سوال اینجاست، اگر بلوچ واقعا ایرانی است پس چرا این همه ترس و نگرانی!؟
حقیقت این است که آن ها می دانند بلوچ تافته ای جدا بافته است و هر لحظه امکان دارد معادالت را تغییر دهد.
هیچگاه در طول حدود ۹۶ سال اشغالگر یشان به بلوچ اعتماد نکرده اند و از این به بعد هم اعتماد نمی کنند.
تشکیل منطقه آزاد در چابهار بلوچستان اشغالی
وقتی ایرانیان اشغالگر به اهمیت آبهای آزاد پی بردند، به سمت چابهار سرازیر شدند و متاسفانه به علت عدم آگاهی
کافی نسبت به ذات پلید و مکار ایرانی های اشغالگر بدون هیچ مقاومتی از طرف ملت بلوچ، البته باز هم بدون اجازه
ی ملت بلوچ و بر اساس همان روحیات اشغالگر ی و همه چیز را از آن خود دانستن، شروع به ساختمان سازی و
اسکله سازی و جاده سازی به نفع خود کردند. آیا بلوچ از این نفعی برده است !؟ هیچ.
در طول سال های مثال توسعه ی منطقه ی باصطالح آزاد چابهار بلوچستان، البته آزاد برای اشغالگران ایرانی و نه
برای ملت بلوچ، ملت از همه جا بی خبر بلوچ را با برگ سبز سرگرم کردند در حالی که از آن طرف در واقع در
حال تصرف سواحل مکران بلوچستان در چابهار بودند.
در حال حاضر به صورت روزانه کپرها و آلونک های بلوچ توسط اشغالگران یا بر سرشان آوار می شوند و یا به
آتش کشیده می شوند و این در حالیست که در مرکز شهر چابهار، گرانقیمت تر ین زمین ها، زمین هایی هستند که
اشغالگران آنها را تصرف نموده و به پرسنل وزارت اطالعات و سایر نهادهای وابسته به ایران اشغالگر واگذار کرده
اند.
در گوشه و کنار شهر چابهار بلوچستان اشغالی شاهد حصارکشی و دیوارکشی هکتارها زمین از اراضی متعلق به
ملت بلوچ توسط اشغالگران ایرانی بر اساس اصطالح خودساخته و استعماری اراضی ملی، به نفع نهادها و ادارات و
سازمان های متعلق به ایران اشغالگر هستیم و این در حالیست که چشم دیدن یک بلوچ را در یک چهاردیواری
ساخته شده از جنس چوب و بلوک و حصیر بافته شده از جنس برگ نخل ها را نیز ندارند.
در زمان فعلی برای راضی کردن ارباب چینی، حتی ماهیگیر ی ماهیگیران بلوچ را محدود و قطره ای کرده اند و به
بهانه های مختلف مانع آنها می شوند تا جایی که این ماهیگیران به جای ماهیگیر ی برای امرار معاش، تبدیل به قایق
های سوختبر شده اند. اشغالگران حتی این را هم نمی توانند تحمل کنند و روزانه به تعقیب و گر یز آنها و تیراندازی
به سوی آنها پرداخته که به زخمی شدن و مرگ آنها منجر می شود. اشغالگران حتی خودرو های حامل کاالهایی از
قبیل پیاز، انبه، نوشیدنی، برنج، شکر، تلویز یون، کولر گازی، کفش، پارچه، پرده و … را نیز توقیف کرده و آن ها را
در ردیف کاالهای قاچاق قرار داده و نه تنها این کاالها را به نفع خود مصادره کرده بلکه عالوه بر توقیف خودرو
که تنها وسیله ی امرار معاش فرد دستگیر شده ی بلوچ هست، جر یمه های سنگینی برای او صادر می کنند.
همه ی این موارد در حالیست که تمامی اسکله های واردات و صادرات بندر چابهار مکران بلوچستان اشغالی در
اختیار نظامیان اشغالگران ایرانیست و هر آنچه را که بخواهند بدون هیچ محدودیتی وارد و صادر می کنند ولی
شناورهای حاوی سوخت و کاالی متعلق به ملت بلوچ به بهانه ی واهی قاچاق سوخت و کاال توقیف و به نفع
اشغالگران ایرانی مصادره می شوند.
در زمان کنونی یک جا نشان دهید که ملت بلوچ در شهرهای ساحلی مکران بلوچستان، مثال از
این توسعه ها بهره ای برده باشد، به جز سخت تر شدن زندگی و امرار معاش و گران شدن بهای
زمین و مسکن و مایحتاج زندگی، این باصطالح توسعه ها برای بلوچ هیچ دستاوردی نداشته
است.
در چنین میزگردی به خیال خام خودشان برای تحمیق بیشتر ملت بلوچ، این سوال را مطرح می کنند که آیا
]ملت[ بلوچ، واقعا توسعه ی مکران ]بلوچستان اشغالی[ را نمی خواهد!؟
اشغالگران ایرانی آنقدر از نام بلوچ و بلوچستان ترس و هراس دارند که حتی در این طرح اشغالی-استعماری صرفا
از واژه ی مکران بدون درج واژه ی مادر، یعنی بلوچستان استفاده می کنند. بر هیچ کسی پوشیده نیست که مناطق
مکران، رکشان)در غرب بلوچستان معروف به سرحد ولی نام تاریخی و کهن آن رکشان می باشد(،
سیستان، روبار، متعلق به بلوچ و در ذیل بلوچستان تعریف می شوند.
اشغالگران از این شیادی و پلیدی خود دو هدف را دنبال می کنند :
۱ -حذف تدریجی نام بلوچستان
۲ -زمینه سازی و آماده سازی اذهان برای تقسیم بلوچستان
در این میزگرد ادعا شده است که بلوچ در این طرح غایب است و اهداف طرح به خوبی برای آنان توضیح داده
نشده و آنها توجیه نشده اند. در اینجا یک سوال اساسی دیگر پیش می آید: به طور بنیادین، اشغالگران ایران ی
از زمان اشغال بلوچستان تاکنون، در کدام برنامه، طرح، نقشه، پروژه و … مربوط به بلوچستان،
رضایت بلوچ را دنبال کرده اند که این دومی آن باشد ؟!
آیا اشغالگران در زمان رضا پاالنی، کولی های دری همنوع خود را با اجازه و رضایت بلوچ به
سیستان متعلق به بلوچستان کوچ داده و در آن اسکان داده اند که االن آن مهاجران کولی در ی ،
مدعی هویت جعلی سیستانی)سیستان متعلق به بلوچ( هستند؟!
آیا اشغالگران در طرح تجزیه ی بلوچستان و ادغام بخش های وسیعی از آن به کرمان، هرمزگان
و خراسان جنوبی، آن را با رضایت بلوچ انجام داده اند ؟!
آیا اشغالگران در طرح فعلی و در دست تصویب و اقدام تجزیه بلوچستان به قسمت های کوچکتر
بر اساس همان بهانه ی همیشگی و کذایی توسعه، آن را بر اساس خواست ملت بلوچ به پیش می
برند !؟
آیا اشغالگران با خواست و اراده ی ملت بلوچ، در حال اجرای طرح لوله کشی آب از دریای
مکران بلوچستان به سایر نقاط ایران اشغالگر هستند !؟
آیا اشغالگران با خواست و اراده ی ملت بلوچ، در حال تغییر بافت جمعیتی سواحل مکران
بلوچستان اشغالی از طریق شهرک سازی های بی رویه و اسکان جمعیت نظامی و غیر نظامی ملت
دولت ایرانی در پوشش طرح توسعه سواحل مکران منهای نام بلوچستان هستند !؟
در همه ی طرح های مذکور قبلی و فعلی، محوریت و هدف نهایی، هیچ گاه بلوچ و بلوچستان نبوده و مقصد
نهایی، همیشه منافع ملت ایرانی بوده و هست.
اشغالگران می خواهند با شهرک سازی های بی رویه در سواحل مکران بلوچستان، زمینه را برای مهاجرت وسیع
ایرانی ها فراهم کرده و ملت بلوچ را در سرزمین کهن و متعلق به آبا و اجداد و نیاکانش به اقلیت محض تبدیل کنند
تا بلوچ هیچ توان و قدرتی برای مقابله با اشغالگران نداشته باشد.
این طرح های استعماری اشغالگران با سرعت تمام در دو سوی مرز جعلی و در سواحل مکران بلوچستان اشغالی
توسط ایران و پاکستان اشغالگر با پشتیبانی و حمایت همه جانبه ی استعمارگر جدید جهان یعنی چین در حال اجرا
هستند.
تسهیل کنندگان اشغالگران ایرانی در کسوت پژوهشگر و استاد دانشگاه و … در چنین میزگردهایی برای به کنترل در
آوردن اذهان ملت بلوچ به خصوص قشر تحصیلکرده و در حال تحصیل ملت بلوچ از / در موسسات آموزشی و
دانشگاههایی که تحت سیستم آموزشی مبتنی بر آسمیالس یون، جهت تزریق مفاهیم ملت-دولت سازی ایرانی و
ایرانی بودن بلوچ و سایر ملت های تحت اشغال ایران اشغالگر خدمت می کنند وارد می شوند و حتی حکومت های
ایرانی گذشته و حال را زیر سوال برده که چرا این همه وقت به فکر توسعه بلوچستان نبوده اند و حتی این را هم زیر
سوال می بر ند که چرا طرح توسعه سواحل مکران ]منهای نام بلوچستان[ به وزارت دفاع سپرده شده و در ادامه برای
توجیه و ماله کشی می گویند چنین طرحی به خاطر این به وزارت دفاع ایران اشغالگر سپرده شده تا جلوی رانت
خواری های گروههای ذینفع که در گذشته اتفاق افتاده است گرفته شود و همه چیز به نفع بلوچ تمام بشود.
دقیقا همان منطق آبکی و به دور از واقعیتی که اشغالگران پاکستانی در جواب این سوال که اگر
هدف واقعی، توسعه ی بلوچستان است چرا نهادهای نظامی مسئول پیشبرد آن هستند، می دهند.
این باصطالح اتاق فکر اشغالگران در قالب ظاهر ی یک میزگرد تبادل افکار و اندیشه ها طوری از بی طرف بودن
وزارت دفاع ایران اشغالگر صحبت کرده و آن را مبرا و پاک از خطا و لغزش می دانند که انگار کسی نمی داند
وزارت دفاعی که در اصل تحت کنترل سپاه پاسداران انقالب اسالمی و سایر نهادهای نظامی همچون ارتش و
… ایران اشغالگر است خود، بزرگتر ین مختلسان و رانت خواران ایران اشغالگر هستند.
طرح مذکور به این جهت به وزارت دفاع ایران اشغالگر سپرده شده که در صورت بلند شدن کوچکتر ین صدای
مخالفی سر یعا حذف شود و همچنین مقدمات اسکان ملت-دولت ایرانی را از طر یق سرکوب شدید ملت بلوچ
فراهم کنند. دقیقا همان کاری که در گوادر بلوچستان اشغالی انجام گرفت که از سال ۲۰۲۰ شروع به حصارکشی
آن کرده اند. اگر جلوی این طرح خانمان سوز بلوچ گرفته نشود ایرانی های اشغالگر در آپارتمان ها و ویالهای رو
به دریای بلوچستان در حال عیش و نوش خواهند بود و ما مجبور خواهیم بود که از پشت سیم های خاردار فقط آنها
را تماشا کنیم.
به خاطر همین می گوییم تا سرزمینی نداشته باشیم مطالبات ما برای دین، مذهب، عیدگاه، مسجد
و … بی معنی خواهند بود که بر اساس آن، هدف ما فقط حق خواهی برای چنین مسائلی باشد.
در یک بلوچستان آزاد هست که همگی ما چه شیعه و چه سنی و چه ذکری و چه هندو و … می
توانیم به صورت آزادانه به عبادات مان بپردازیم و پس از آن در کنار سواحل زیبای گلزمین شاد
و خوشحال و آباد و سبز باشیم.
اشغالگران باید بدانند که دیگر نمی توانند با نقش بازی کردن و ننه من غریبم در آوردن، بار دگر
ما را فریب دهند. همچنین اکنون برای ما فرقی نمی کند که چنین طرح های بنیاد برافکن بلوچ
به نهادهای نظامی یا به ظاهر مدنی و باصطالح توسعه گرای ایران اشغالگر سپرده شوند زیرا سگ
زرد برادر شغال است و همه ی آن ها سر و ته یک کرباسند.
ما عزم خود را جزم کرده ایم تا وجود نحس هر چه اشغالگر را از پهنه ی بلوچستان بزدائیم و
سرزمین خود را دوباره با خون پس بگیریم و آزادی را به نسلهای بعد میراث بگذاریم.
ما پس از استقالل، این پتانسیل را داریم که در سریعترین زمان ممکن، سرتاسر بلوچستان اشغالی را
به کمک خود بلوچ، سر و سامان داده و بلوچستان را به کشوری امن و آرام، هم برای بلوچ و هم
برای توریست های خارجی و هم برای کشورهای همسایه به شرط احترام متقابل و به رسمیت
شناختن تمامیت ارضی بلوچستان، تبدیل کنیم.
ملت بلوچ به طور عام و روشنفکران و اندیشمندان آن به طور خاص به دنبال سهم
خواهی از اشغالگران، آن هم در سرزمین متعلق به خود یعنی بلوچستان اشغالی
نیست، بلکه خواهان خروج اشغالگران از سرزمین اشغال شده ی بلوچستان است.
اشغالگران ایرانی پس از غارت و چپاول منابع و سرمایه های باصطالح شمال ایران جعلی که آن منابع نیز متعلق به
ملت های تحت اشتغال از جمله گیلکی، مازنی، تالشی و … است، تمرکز خود را به سمت سواحل بکر و منابع طبیعی
و معدنی بلوچستان معطوف کرده اند.
از بین بردن جنگل های ملت های مذکور در اثر ویالسازی های بی رویه، قطع درختان توسط مافیای چوب وابسته به
اشغالگران ایرانی، انباشت زباله های ایرانیان اشغالگر و تصرف زمین های متعلق به آنان سبب شده است که ملت ها ی
ساکن در این منطقه تبدیل به اجنبی و در عوض ایرانیان اشغالگر صاحب ویالهای مدرن شوند.
از این میان تنها چیز ی که نصیب ملت های ساکن این منطقه شده، ترافیک بی حد و حصر و همیشگی کولی های
دری و انباشت زباله در این منطقه ی اِشغال شده است.
ایرانیان کولی دری حتی آب خوردن مصرفی خود را از قبل، از شهرهای خود تهیه کرده تا مثال در هز ینه های سفر
صرفه جویی کنند و این در حالیست که درآمد مردم محلی این مناطق که حاال به دالیل مذکور در باال به دست
فروش و مغازه دار تبدیل شده اند وابسته به همین سفرهای کولی های دری به مناطقشان است.
در حال حاضر این مناطق به حیاط خلوت اشغالگران و محل شهوت بازی اشغالگران از عالی رتبه تر ین مقامات آن
ها گرفته تا مردم باصطالح عادی کولی های دری تبدیل شده اند.
اشغالگران ایرانی به این هم بسنده نکرده و قسمت اعظمی از دریای کاسپین را به یکی از اربابان دیگر خود یعنی
روسیه سپردند و حاال هم به راحتی و بدون کوچکتر ین اشاره ای به این همه خرابکاری سر و ته آن را در این جمله
جمع می کنند: ” تقر یبا تمام قابلیت توسعهای در شمال کشور]جعلی[ را از دست دادهایم!
سواحل شمال]تحت اشغال[ تبدیل شد به ویالهای شخص ی ” .
تصور کنید اشغالگرانی که می توانند این همه فاجعه و فالکت را در منطقه ای که دارای بارندگی مستمر و فضای
سبز جنگلی پایدار است به وجود بیاورند، چه بالهایی که نمی توانند بر سر بلوچستان اشغالی که در اثر از بین بردن
کشاورزی و دامپروری آن به علت ساخت سدهای بی رویه در مسیر رودخانه های فصلی دارای کمتر ین میزان
بارندگی در سال های اخیر بوده است، به وجود بیاورند.
این بالیای تحمیلی قرار است با طرح های زیر بر سرمان آوار شوند :
• طرح توسعه سواحل مکران]بلوچستان اشغالی[
• طرح انتقال آب از دریای مکران ]بلوچستان اشغالی[ به مناطق ایران اشغالگر به بهانه
آبرسانی به شمال بلوچستان اشغالی
• طرح های پتروشیمی در حال اجرای اشغالگران ایرانی در سواحل مکران بلوچستان
اشغالی
• تجزیه ی چند باره بلوچستان به چهار قسمت کوچکتر به منظور جداسازی ملت بلوچ از
یکدیگر و کنترل و سرکوب بیشتر از طریق ایجاد پایگاههای بیشتر نظامی و گسیل نیروی
سرکوبگر بیشتر به این مناطق
• جذب آن دسته از بلوچ که همیشه به صورت موروثی غالم حلقه به گوش ایرانیان اشغالگر
بوده و سپردن یک سری مسئولیت های به ظاهر کلیدی تر از قبل به آنان به منظور
تقویت نظریه ی مشارکت حداکثری بلوچ در مقابل مخالف ین و مبارزین بلوچ و جامعه بین
الملل
در ادامه ی میزگرد مذکور، نماینده ی کشور-ملت ایرانی]جعلی[ با همان رویه ی همیشگی سعی می کند ملت
بلوچ را فقط به اهلسنت ایران اشغالگر تقلیل دهد و باز هم از پذیرفتن بلوچ به عنوان ملت مستقل طفره می رود
چرا که اگر آنها یکی از ملت های تحت اشغال را ملت تلقی کنند، آنگاه کعبه ی آمال ملت ایرانی جعلی شان با
سرعت نور در مقابل همان ملت ایرانی به زور وصله زده فرو خواهد ریخت.
اشغالگران توسعه را به اختالفات حزبی ایرانیان اشغالگر تقلیل داده و می گویند مگر در سطح ملی]دولت ملت ایران
جعلی[ تبعیض وجود ندارد که ]ملت های تحت اشغال[ از جمله ]ملت[ بلوچ چنین تفکر ی نسبت به خود دارند؟!
مهمتر از همه ی این موارد، اعتراف ضمنی هست که استاندار اسبق باصطالح نمونه ی ایران اشغالگر برای بلوچستان
اشغالی به صورت غیر ارادی به آن اعتراف می کند: ” باید نگاه به ملت تغییر اساسی کند. تا ملت نسازیم،
دچار مشکل و بحران هستیم. باید یک شالقی نسبت به رفتارمان با اقوام این کشور داشته باشیم و
رویههای تازه را جایگزین رویههای قبلی کنیم. ”
از این اعتراف او مشخص است که ایرانیان اشغالگر بر خالف تبلیغات گسترده، تاریخ سازی های جعلی، نگارش
کتاب های متعدد، به کارگیر ی لشکر سایبر ی و حتی حمایت گسترده ی غرب هنوز نتوانسته اند آن طور که باید و
شاید پس از دست گماشته ی غرب یعنی رضا پاالنی موفق به ساختن یک ملت واحد از دل ملت های تحت اشغال
شوند، زیرا هر چقدر هم تاریخ را نقض کنند و هر چقدر هم هز ینه های گزاف به منظور آسمیالسیون ملت های
متفاوت از هم هز ینه کنند، باز هم تناقضات و تضادها و تعارضات خود را نشان خواهند داد.
از این جمله ی ناخواسته معلوم می شود که حتی خود اشغالگران نیز نمی توانند ملت ایرانی دروغین را هضم کنند.
در ادامه باز هم سعی می شود نقش کلیدی وزارت دفاع ایران اشغالگر در پر وژه طرح توسعه)تصرف( سواحل
مکران بلوچستان اشغالی را ماله کشی کنند و ادعا می شود که این پروسه فقط در یک بخش از سواحل مکران
فعال است و این مگاپروژه در اختیار دولت]ایران اشغالگر[ است و در اواخر دولت]اشغالگر[ روحانی از وزارت دفاع
به وزارت راه منتقل شد.
اشغالگران فکر می کنند ما گوش هایمان دراز است و بین نظامیان و به ظاهر غیر نظامیان آنها
فرقی قائل می شویم.
از نظر ما اشغالگران تماما در یک جبهه برای نابودی ملت بلوچ قرار گرفته اند و هر از گاهی
پست هایشان را جا به جا می کنند و ال غیر
اشغالگران با وقاحتی خاص خود، مخالفت ملت بلوچ با طرح های اشغالی استعماری ایران اشغالگر را به عنوان یک
بدبینی این ملت نسبت به این طرح ها عنوان میکنند در حالی که ملت بلوچ در برهه ای از زمان قرار گرفته که
باالتر ین سطح از آگاهی را نسبت به گذشته، حال و آینده خود دارد و دیگر نمی توان با این آبنبات های چوبی این
ملت را فر یب داد.
اشغالگران حتی مهاجرت بلوچان توانمند از لحاظ کارآفر ینی و توانایی مالی را به شرارت ها و رفتارهای ضد امنیتی
نسبت می دهند، در حالی که این گونه نیست و بارها بلوچان توانمند خواسته اند که طرح های اقتصادی زودبازدهی
را برای ایجاد اشتغال مردم بلوچ پیاده سازی کنند که از طرف ارگان های نظامی-جاسوسی-اطالعات ی
ایران اشغالگر از این کار منع شده اند و علت هم این بوده است که آنها هرگز نمی خواسته اند بلوچ توانمند شده
و روی پای خود بایستد و همیشه به دنبال این بوده و هستند که بلوچ همیشه دست نیاز و گدایی به سوی آنان دراز
کند.
همین ایرانی های اشغالگر بارها افراد موفق بلوچ در کشورهای دیگر را نه بلوچ بلکه ایرانی خطاب می کرده اند
یعنی جایی که بلوچ با توان و استعداد خود موفقیت چشمگیر کسب کرده و درخشیده است، باز هم با همان روحیه
ی خودخواهی این امر را به ایرانی]جعلی[ بودن بلوچ نسبت می دادند اما االن که مخالفت شدید بلوچ را مشاهده می
کنند، بلوچ های موفق در کشورهای دیگر را در ابتدا بلوچ و دوباره باز هم با نگاه باال به پایین، ایرانی می نامند.
چنین رویه مستمر ی از سوی آنها، سعی بر حفظ بردگی ذهنی بلوچ تحت کشور ملت جعلی ایران و ایرانی، جهت
غارتگر ی و بقای استعمار در بلوچستانِ بلوچ است.
قسمت جالب ماجرا اینجاست که ایرانی های اشغالگر تاب تحمل سخن و رأی مخالف با خود را ندارند، به
خصوص اگر آن سخن و رأی مخالف از سوی شخص و جر یانی از ملل تحت اشغال باشد. آنها در این میزگرد
سیاسی، آن روی دیگر دیکتاتوری و اشغالگر ی خود را نشان می دهند .
در ادامه این میزگرد با این که فرد بلوچ حاضر در میزگرد سعی میکند با ارائه روایت های تاریخی برخاسته از جعل،
خود و دیگران و حتی بلوچان آن سوی مرز جعلی و تحت اشغال پاکستان را ایرانی تر از ایرانیان اشغالگر نشان دهد
و از این گله مند است که بلوچ به این علت که هیچ افق روشنی در مقابل خود نمی بیند دچار خشم سمبلیک می
شود و این افق روشن را همانند قشر مذهبی، گدایی پست وزیر بودن بلوچ می داند، با این وجود با جوابی سرد و نا
امید کننده از طرف هم وطن ایرانیش روبرو می شود که می گوید اینطور نیست و ما در سطوح باال پست و مقام
داشته ایم و وقتی با سوال چه کسی را می گویید روبرو می شود، پاسخ می دهد، معاون زنگنه در وزارت نفت ایران
اشغالگر از اهل سنت کردستان بود!!!
چنین تحقیر و تمسخر و ستم عیانی صرفأ از دریچه افکار اشغالگران با خوی استعماری و اهداف بشرستیز ممکن
است.
در میزگردی که حول بلوچ و بلوچستان تشکیل شده، یک معاون وزیر نفت اهلسنت کردستان را به عنوان فردی از
بلوچستان می دانند به صرف اینکه در بلوچستان هم اهلسنت وجود دارد.
سوال اساسی این است که چه فرد یا گروهی سبب این تلق ی و تلق ین شده است که بلوچ را نه به
عنوان یک بلوچ بلکه بلوچ را باید به عنوان اهلسنت ایران اشغالگر دید و معرفی کرد؟!
هنگامی که بطور مستمر در پشت تریبون ها بدون ذکر هیچ نامی از بلوچ خود را اهل سنت ایران
معرفی میکنیم، طبیعی است که آنها ما را در ردیف اهلسنت ایران بدانند و نه بلوچ.
چرا که خود در تحریف و تحریم هویت ملی خود با اشغالگر سهیم بوده ایم.
لیکن بلوچ ملتی مستقل با پیشینه تاریخی هزاران ساله است و هیچ احدی چنین حق ی ندارد که
بلوچ را مطابق با برنامه های استعماری هویت زدای دشمنان عیان، با تحریف ی حق یرانه تعریف
کند.
در ادامه ی این میزگرد باز هم بلوچ با زبان سخت اشغالگران مواجه می شود.
وقتی که فرد بلوچ حاضر در میزگرد اشغالگران از غیبت بلوچ در انواع طرح های توسعه ای نه به عنوان سیاهی
لشکر، بلکه از حق مسئولیتی بلوچ به عنوان کسانی که باید نقش کلیدی داشته و تصمیم گیر نهایی باشند اشاره
میکند، در ادامه نماینده ایران اشغالگر مثالی می آورد و می گوید که من در زمان حضورم در استانداری
بلوچستان]اشغالی[ منطقه اقتصادی ویژه میرجاوه را به یک شخص بلوچ دادم که خودش رئیس اتاق بازرگانی
بلوچستان]اشغالی[ بود که اعضایش عمدتا بازرگان های بلوچ هستند !!!
این یعنی سپردن کارهای نان و آبدار به کسانی که فقط منافع شخصی خود را می بینند و برای از دست ندادن این
منافع حاضرند هر کاری را برای اشغالگران انجام دهند. این همان توسعه ی شخص محور و یا گروه محور
اشغالگران، مبتنی بر ارائه ی طرح های تجاری مرز جعلی به کسانیست که بله قربان گو بوده و منفعت ملی بلوچ برای
آنها مطلقأ اهمیتی نداشته و روز به روز چنین سرمایه داران دست به سینه گسترش می یابند و این فقط به نفع
اشغالگران بوده و هیچ نفعی برای ملت بلوچ به جز کولبر ی نداشته و نخواهد داشت.
اساسا وقتی سرزمین متعلق به ملت بلوچ است، باید همین ملت تعیین کنند که چه کسانی می
توانند در این سرزمین سرمایه گذاری کنند و نه اشغالگرانی که سرزمین بلوچ را اشغال کرده اند
و کمترین حق ی بعنوان قانونگذار در بلوچستانِ بلوچ ندارند .
در ادامه به بلوچان بلوچستان تحت اشغال ایران این ایراد گرفته می شود که فرهنگ خیّر ی در افراد ثروتمند بلوچ
وجود ندارد و آنها به مردم خود کمک نمی کنند !!!
اشغالگران ایرانی خیّر ی را فقط در ساخت مدرسه و موسساتی می بینند که خروجی آن فقط به نفع خودشان است.
زیرا همین مدارس و دانشگاهها و موسسات هستند که برای اشغالگران اذهان برده را آماده می کنند. اما از نظر یک
شخص ثروتمند بلوچ، پیاده سازی طرح های اقتصادی زودبازده که سبب استخدام تعداد کثیری از مردم بلوچ در آن
می شود در اولویت قرار دارد اما از نظر اشغالگران این در دستور کار نیست. آنها معتقد به سرمایه گذاری
بلوچ نیستند و میخواهند با شرکت های استعماری خود بلوچ را همچنان به عنوان برده در سطح
راننده، نگهبان و کارهای خرد به کار بگیرند تا بلوچ از این طریق نتواند استقالل اقتصادی داشته
باشد چرا؟!
چون اشغالگران از بدو اشغال بلوچستان به بلوچ اعتماد نکرده اند. چرا؟!
چون آنها به خوبی می دانند که بلوچ، ایرانی نیست و هر آن ممکن هست که معادالت و نقشه
های شیطانی آنها را تغییر دهد.
اما از حق نگذریم که یک فرد ایرانی موجود در این میزگرد البته به قصد نشان دادن بلوچ به عنوان کسی که قانع
است و زیاده خواه نیست به نکته ی درست و خوبی اشاره کردند که: ” مطالبات بلوچستان از جنس سهم
خواهی از کیک قدرت نیست” .
دقیقا همان چیزی که بلوچ می گوید. بلوچ به دنبال سهم از ایران اشغالگر آن هم در سرزمین
متعلق به خودش یعنی بلوچستان اشغالی نیست، بلکه خواهان خروج اشغالگران از سرزمین اشغال
شده ی بلوچستان است.
بلوچ قادر است بدون حضور بیگانگان اشغالگر ثروت ملی را به طور عادالنه و معقوالنه با تالش و کوشش آحاد
ملت بلوچ تقسیم کند و هیچ نیازی ندارد که کسی از بیرون خانه برای او تصمیم بگیرد.
بلوچ خواهان خروج اشغالگران از سرزمین بلوچستان اشغالی است.
در ادامه باز هم سوء استفاده از بلوچ تکرار می شود و شخص مثال دانشگاهی اشغالگران ایرانی یک ضرب المثل
عامیانه را دستمایه قرار داده و باز هم به خیال خود می خواهند با چنین ضرب المثل هایی بلوچ را تحمیق کنند.
این شخص در این خصوص می گوید: ” بلوچها ضربالمثلی دارند که شما بلوچی را با تندی نمیتوانید به بهشت
ببر ید اما با مهربانی میتوانید به جهنم ببر یدش” .
در جواب او باید گفت که بلوچ در طول تاریخ پناه بی پناهان بوده و با آنها رو راست و ساده بوده ولی این بی
پناهان همواره به بلوچ خنجر زده اند.
اما این ضرب المثل ساخته ی دست استعمارگران برای استعمار و استثمار هر چه بیشتر بلوچ بوده و دهان به دهان نقل
شده تا بلوچ در عمل انجام شده قرار بگیرد.
اشغالگران این بار مطمئن باشند که اگر با پای خودشان بلوچستان را ترک کنند بلوچ تضمین
خواهد کرد که هیچ آسیبی به آنان وارد نشود اما اگر آنها همچنان بر اشغالگری و زورگویی خود
ادامه دهند به آنها نشان خواهیم داد که بلوچ شما را به تندی به جهنم خواهد برد و خاک
بلوچستان را برایتان از جهنم هم سوزان تر خواهیم کرد.
در پایان، اشغالگران می خواهند با الگو گیر ی از شرق بلوچستان، تحت اشغال پاکستان اشغالگر یک تعداد بلوچ
آسمیله و ایران پرست را دور خود جمع کرده و به آن ها پست های مهم کلیدی ارائه کنند تا از این طر یق استقالل
طلبان بلوچ و این گروه را در مقابل هم قرار داده تا اینگونه هم جنبش استقالل طلبی بلوچ را تضعیف کنند و هم
بلوچ را مقابل بلوچ قرار داده و بیرون از گود به تماشای نابودی بلوچ بنشیند و از طرفی دیگر با نمایش چنین برنامه
خبیثانه ای به دنیا، این مسئله را به اذهان تلقین کنند که بلوچان هیچ مشکلی با ایران اشغالگر ندارند !!!
اما همان طور که ما خود شاهد آن هستیم، ایران اشغالگر نمی تواند چیزی باالتر از دولت دست
نشانده بلوچستان در بلوچستان تحت اشغال پاکستان به ما بدهد.
حکومتی که در مجلس آن هنوز به اردو صحبت می شود، در هیچ یک از مدارس به زبان بلوچی
تدریس نمی شود،
در مراسم صبحگاهی مدارس، دانش آموزان بلوچ مجبور هستند در مقابل پرچمی که هیچ
اعتقادی نسبت به آن ندارند مثال سرود ملی که از آن متنفر هستند را زمزمه کنند.
منابع و معادن بلوچستان را به صورت روزانه و بدون اذن و اجازه ی بلوچ استخراج کرده و به
مرکز اشغالگران انتقال می دهند.
بدون اجازه و همراهی اکثریت ملت بلوچ، گوادر را به چین واگذار کرده و در حال ساخت
بندرگاه برای واردات و صادرات چین بوده و برای حذف مرحله به مرحله ی بلوچ در حال
حصار کشی مرکز شهر از بندرگاه تا فرودگاه شهر گوادر هستند.
آن ها میخواهند گوادر را به اردوگاهی تبدیل کنند که ملت بلوچ در آن زندانی باشد و برای
اندک جا به جایی در شهر باید از ایست بازرسی های متعدد عبور کرده و تحق یر روزانه ی
بیگانگان اشغالگر را متحمل شود.
ماهیگیران حق ماهیگیری را ندارند، ولی کشتی های چینی برای صید ترال هیچ محدودیتی
ندارند.
بار کشتی های ماهیگیری که اکنون به کشتی های سوختبری تبدیل شده اند توقیف شده و بعضا
به علت تعق یب و گریز، کشتی هایشان تخریب شده یا آتش می گیرد و در موارد زیادی باعث
مرگ آنان می شود.
این آینه ی تمام نمای بلوچستانیست که ایرانیان اشغالگر به علت رسیدن به درهای بسته خوابش را
برای ما دیده اند اما ای بلوچ بهتر است از گذشته و مصائب و مشکالتی که توسط یک اشغالگر
دیگر قسمتی از سرزمینمان بر بلوچان آن قسمت اشغال شده تحمیل شده است درس بگیریم و
اجازه ندهیم که آزموده ها دوباره آزموده شوند

چرا که آزموده را آزمودن خطاست.

 


نگاه اشغالگران بر بلوچستان

 

  •  سه‌شنبه / ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ / ۲۱:۰

چرا توسعه سواحل مکران اهمیت دارد؟

https://www.isna.ir/news/1403020403320/

ایسنا

افزون‌بر تحولات صنعتی و اقتصادی که توسعه سواحل مکران می‌تواند داشته باشد و در نقش پیشران توسعه کشور عمل کند، تلاش دشمنان برای ناکام گذاشتن طرح‌های توسعه‌ای این منطقه نشان می‌دهد که توسعه مکران هم از نظر اقتصادی و هم برای مقابله با کسانی که چشم دیدن پیشرفت‌های کشور را ندارند، از اهمیت زیادی برخوردار است.

به گزارش ایسنا، توسعه سواحل مکران از منویات مقام معظم رهبری و از موضوعات مورد تاکید رییس جمهور است، زیرا سواحل مکران از مهم‌ترین محورهای پیشران توسعه کشور است و می‌تواند به عنوان موتور محرک برای پیشرفت کشور مطرح باشد.  توسعه سواحل مکران مقوله‌ای راهبردی و اساسی برای اقتصاد کشور است. توسعه‌ای که با توجه به مدل اقتصادی کلان تعریف شده برای اقتصاد ایران، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و باید عملیاتی شود.

در عین حال شهریورماه ۱۴۰۱ بود که سیاست‌های کلی برنامه هفتم از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ شد که در بند ۱۱ آن به تحقق سیاست‌های کلی آمایش سرزمین با توجه به مزیت‌های بالفعل و بالقوه و اجرایی ساختن موارد برجسته آن با توجه ویژه بر دریا، سواحل، بنادر و آب‌های مرزی تاکید شده بود.

همچنین ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری ششم آذرماه ۱۴۰۱ بخشنامه خط مشی‌ها و چارچوب کلان برنامه هفتم توسعه را ابلاغ کرد که در موضوعات کلیدی آن، به رشد اقتصادی عدالت‌محور با رویکرد ارتقای بهره‌وری با تأکید بر اقتصاد دریامحور اشاره شده، چرا که موضوعاتی مانند انرژی و ترانزیت یا اقتصاد دریامحور که موتور محرکه و کانون رشد اقتصادی و افزایش تولید هستند.

در سال ۱۳۸۷ برای اولین بار اهمیت منطقه مکران توسط مقام معظم رهبری مطرح شد، از آن زمان توسعه سواحل مکران همواره مطرح بوده و همه مسئولان هم به این موضوع پرداختند ‌و نقش آن در توسعه اقتصاد ملی و اثرات آن مورد بررسی قرار گرفته است.  در حال حاضر در سواحل مکران برنامه‌های دولت به منظور رشد اقتصادی کلان کشور در حال انجام است.

بیشتر بخوانید

برای توسعه مکران باید سبک حکمرانی و قوانین تغییر کند

نقش بندر بزرگ مکران در توسعه اقتصاد دریا

بندر راهبردی مکران در شرق استان هرمزگان حوالی جاسک و در منطقه کوه‌مبارک قرار دارد، طول سواحل مکران ۱۴۴۰ کیلومتر است که حدود ۹۰۰ کیلومتر آن در استان هرمزگان و ۵۴۰ کلیومتر آن در استان سیستان و بلوچستان قرار گرفته و از آن‌جایی که یکی از استراتژی‌های سازمان بنادر، توجه ویژه به بنادری است که در آینده نقاط راهبردی خواهند بود؛ توجه به این بندر هم در دستور کار قرار دارد و به گفته مسئولان، مطالعات اقتصادی‌ برای توسعه آن در حال انجام است.

در دولت سیزدهم مقرر شد آنچه که بر زمین مانده از سر گرفته شود، از این رو توسعه سواحل مکران از نظر نقش و کارکرد ملی و به‌عنوان یک ابرپروژه مطرح شده و این موضوع در دستور کار دولت قرار گرفت. بدین‌ترتیب سیدابراهیم رئیسی،  رئیس جمهور، با توجه به کارکرد موضوع، به‌خصوص در نشست با کشورهای همسایه که علاقمندی‌های خود را برای شرکت در این پروژه مطرح کرد. در عین حال در بودجه ١۴٠٢ ردیف اعتباری خاصی برای سازمان توسعه سواحل مکران پیش‌بینی شده بود.

ایجاد بندر بزرگ مکران می‌تواند تحول اقتصادی و صنعتی بزرگی در سواحل مکران ایجاد کند. از جمله امکان فعالیت مجموعه‌های پتروپالایشی و نفتی در این منطقه که ازنظر حمل‌ونقل و صادرات، ایجاد این بندر کمک شایانی به اقتصاد کشور خواهد کرد و در عین حال می‌تواند منطقه بسیار مناسبی برای ورود مواد خام وتولید در داخل کشور باشد. در عین حال بندر بزرگ مکران به‌عنوان یک پایگاه لجستیکی و قطب حمل‌ونقل در کنار بنادر شهید رجایی و چابهار به توسعه حمل‌ونقل دریایی کشور کمک خواهد کرد.

از سوی دیگر ماه پیش و گروهک تروریستی جیش‌العدل به چابهار و راسک در بلوچستان حمله کرده و در بیانیه خود، هدف این حمله را تلاش برای ناکام گذاشتن بخشی از برنامه‌های طرح «توسعه سواحل مکران» اعلام کرد. این موضوع نشان می‌دهد که توسعه مکران هم از نظر اقتصادی و هم برای مقابله با دشمنان که چشم دیدن پیشرفت‌های  کشور را ندارند، از اهمیت زیادی برخوردار است.

انتهای پیام

twitter
Youtube
Facebook