در آستانه‌ی دومین سالگرد جمعه خونین و هفته‌ای که آن را هفته وحدت می‌خوانند، ما همچنان در دریایی از درد و رنج غرق شده‌ایم


در چنین روزهای تاریکی، دیدار شما علمای اهل سنت با علی خامنه‌ای، دردی را دوا نکرد؛ بلکه همچون نمکی بر زخم‌های عمیق ما بود

May be an image of 10 people and dais

زخمی که بر پیکر مردم بلوچستان و اهل سنت ایران نشسته است، هر روز عمیق‌تر می‌شود، و هیچ مرهمی بر آن نهاده نشده، بلکه تنها بر گستره‌ی جراحات افزوده شده است.
اعدام‌های بی‌رحمانه با سرعتی سرسام‌آور ادامه دارند، و هر روز خبر مرگ ده‌ها سوخت‌بر و کوله‌بر به گوش می‌رسد که توسط سیاست‌های رهبری که به دیدارش رفته ایید به آن‌ها تحمیل شده است .
در چنین روزهای تاریکی، دیدار شما علمای اهل سنت با علی خامنه‌ای، دردی را دوا نکرد؛ بلکه همچون نمکی بر زخم‌های عمیق ما بود.
چگونه توانستید در مقابل او بنشینید و درباره‌ی ده‌ها پرسش بی‌پاسخ اهل سنت، لب از لب باز نکنید؟
هنوز ماجرای تجاوز سرهنگ کوچک‌زایی به دختر ۱۵ ساله‌ی بلوچ، زیر خروارها سکوت دفن شده است.
هنوز قاتلان جمعه خونین زاهدان و خاش، نه تنها به عدالت سپرده نشده‌اند، بلکه با پاداش و ترفیع روبرو شده‌اند.
بیش از ۱۴۸ هزار کودک بلوچ، در آستانه‌ی سال تحصیلی جدید، از حق مسلم آموزش محروم مانده‌اند و صدها هزار زن، مرد و کودک بلوچ، همچنان بدون هویت و شناسنامه در سایه زندگی می‌کنند.
فقر، بیکاری و تبعیض، همچنان مانند طناب داری بر گردن اهل سنت ایران است.
آیا هیچ‌ کدام از شما به این فکر کردید که سوختبران بلوچ، در جاده‌های مرگ، برای لقمه نانی ناچیز، جان خود را از دست می‌دهند؟
یا آنکه کوله‌بران کرد، زیر بار سنگین زندگی، نه با حوادث طبیعی، بلکه با گلوله‌های مستقیم نیروهای امنیتی از پا درمی‌آیند؟
آیا صدای مادران داغ‌دیده‌ای که جسد بی‌جان فرزندانشان را در جاده‌ها و مرزها تحویل می‌گیرند، به گوشتان رسیده است؟
آیا از قتل‌های مشکوک و سیستماتیک که همچنان در بلوچستان ادامه دارد، حرفی به میان آوردید؟
این‌همه بی‌عدالتی و رنج، قلب این مردم را شکسته و تنها امیدشان به عدالت و انسانیت را به یغما برده است.
شما که به دیدار او رفته‌اید، از خود پرسیده‌اید که در برابر این ظلم آشکار چه وظیفه‌ای دارید؟
آیا برای بازخواست از جمعه‌های خونین زاهدان و خاش، اندکی جرات به خرج دادید؟
آیا از اعدام‌های ظالمانه که هر روز زندگی خانواده‌های بیشتری را به خاک سیاه می‌نشاند، سخن گفتید؟
آیا به یاد آورده‌اید که در این مملکت، کودکانی هستند که نه به اختیار خود، بلکه به دلیل فقر، از حق آموزش محرومند؟
آیا از آن جوانانی گفتید که برای زنده نگه داشتن خانواده‌هایشان، ناچار به سوخت‌بری و کوله‌بری و دیگر کارهای پر خطر شده‌اند و سزاوار مرگ نیستند؟
آیا نامی از مولوی کوهی، فتحی محمد نقش‌بندی و ماموستا خضر نژاد و سایر علمای راستین که سال‌هاست در زندان‌های حکومت تحت شکنجه‌اند، بردید؟
آیا صدای مولوی عبدالحمید را به گوش او رساندید که چون عالمی فرزانه و حق گو در کنار مردم ایستاده است؟
آیا گفتید که آنچه بر سر مردم اهل سنت می‌آید، نه حکمی الهی، بلکه ظلمی نابخشودنی است که در مملکتی که تو رهبر ان هستی رخ می دهد ؟
یا به دیدار رفته‌اید تا تاییدی بر ادامه این ظلم‌ها باشید و همه چیز را گل و بلبل جلوه دهبد ؟
وای بر شما که خون هزاران جوان بیگناه اهل سنت را زیر پا نهادید.
از خود بپرسید، با چه رویی به خانه بازمی‌گردید و به چشمان این مردم مظلوم نگاه می‌کنید؟
twitter
Youtube
Facebook