مراسم اربعین در عراق: هویتی مذهبی یا سیاسی برای زائران ایرانی؟


 

 

.

مراسم اربعین امسال مانند چند سال گذشته با حضور گسترده زائران ایرانی در عراق برگزار شد. گفته می شود بیش از سه میلیون ایرانی در این مراسم حضور داشته اند. حضور چشمگیر شیعیان از سراسر جهان در کربلا همراه با تفسیرها و تحلیل‌های متفاوتی بود. برخی از ناظران آن را مراسم مذهبی مهمی برای شیعیان می دانند اما برخی دیگر آن را مانور سیاسی حکومت ایران در برابر قدرت های منطقه ای و جهانی مانند عربستان و آمریکا. تعدادی از کارشناسان و روزنامه نگاران در صفحه ناظران می گویند به تحلیل این رخداد مذهبی/ سیاسی پرداخته اند.

اربعین
از نقطه نظر سیاستمداران ایرانی و عراقی، به نظر می رسد عرض اندام در برابر نیروهای افراطی سنّی در منطقه بخش مهمی از این محاسبات را تشکیل می دهد. در لابلای گزارش های رسمی منابع خبری ایران از مراسم اربعین موارد بسیاری از ارجاعات به مقابله با داعش و سایر نیرو های جهادی به چشم می خورد که موید همین تحلیل است.

از مراسمی محدود در ایران تا حضوری گسترده در عراق: محمود صدری/ جامعه شناس

همه می دانیم و اکثر ما به یاد می آوریم که مراسم اربعین در میان ایرانیان شیعی مذهب بسیار محدود برگزار می شد. علمای دینی و مورخین ایرانی (از جمله جعفر شهیدی) نیز اهمیت چندانی برای این مراسم قائل نبوده و اکثر داستانهای مربوط به آن را را فاقد اعتبار تاریخی و برساخته ای فولکوریک محسوب می کرده اند و اصراری بر بزرگداشت آن در سطح وسیع نداشته اند. این واقعیت که بسیاری از مردم ایران در سالهای پس از سقوط حکومت بعث در عراق در این مراسم شرکت می کنند امری بدیع و بدون شک به لحاظ سیاسی سازمان دهی شده است. به عبارت دیگر شرکت ایرانیان در این مراسم که آیت الله مکارم شیرازی آنرا “تبلور عشق مردم به امام حسین” تعبیر کرده اند در واقع کانالیزه کردن احساسات مذهبی مردم با اهدافی سیاسی محسوب می گردد. به عبارت دیگر”تبلور”ی که آقای مکارم از آن نام می برند بدون شک کاتالیزور سیاسی داشته است.

البته مراسم راهپیمائی به مناسبت اربعین در عراق سابقه تاریخی دارد. شرکت دسته های عزاداری بخشی از سنت های مذهبی شیعیان عراق بوده است که علل تاریخی و اعتقادی خاص خویش را دارد. انسان شناسانی که در میانه قرن بیستم در اطراف و اکناف عراق به پژوهش پرادخته اند شاهد برگزاری مراسم محلی عاشورا و آیین های ملی اربعین بوده اند. از جمله این مردم شناسان، خانم الیزابت فرنیا را می توان نام برد که کتاب “میهمانان شیخ” را در سال ۱۹۵۸منتشر نموده اند. بنا بر مشاهدات خانم فرنیا مراسم عاشورا بطور محلی برگزار می شده اما از همان زمان عاشورا به بعد همه مردان و زنان قبیله هفته ها در صرافت تمهید مقدمات برای شرکت در آیین اربعین در کربلا بوده اند. جالب اینکه طی این مراسم رنگ پوست خانم فرنیا توجه گروهی از زنان قبائل دیگر را به خود جلب می کند و همراهان ایشان برای جلوگیری از سوء ظن آنها توضیح می دهند که این خانم اصلا ایرانی هستند و لذا رنگ پوستشان روشن تر است.

قرائن بسیاری موجود است که شرکت ایرانیان در مراسم سنتی اربعین عراق و تفسیر “راهپیمائی” سیاسی از آن، دارای انگیزه های سیاسی و ژئو استراتژیک بوده است. بدون شک در این امر از احساسات مذهبی مردم و علاقه آنها به زیارت عتبات عالیات نهایت استفاده سیاسی شده است. از نقطه نظر سیاستمداران ایرانی و عراقی، به نظر می رسد عرض اندام در برابر نیروهای افراطی سنّی در منطقه بخش مهمی از این محاسبات را تشکیل می دهد. در لابلای گزارش های رسمی منابع خبری ایران از مراسم اربعین موارد بسیاری از ارجاعات به مقابله با داعش و سایر نیرو های جهادی به چشم می خورد که موید همین تحلیل است.

یک تیر و چند نشان جمهوری اسلامی: مرتضی کاظمیان/ تحلیلگر سیاسی

راهپیمایی در عراق (از نجف تا کربلا) به مناسبت اربعین، دیگر به سنتی رسمی در زمانه استقرار جمهوری اسلامی تبدیل شده است. وقتی آیت‌الله خامنه‌ای در پیام نوروزی سال ۱۳۹۴ خود، این راهپیمایی را کنار راهپیمایی‌های ۲۲ بهمن و روز قدس نشاند و ارزیابی کرد، اهمیت و جایگاه رخداد برای کانون مرکزی قدرت در جمهوری اسلامی، به‌قدر لازم مشخص شد.

هزینه‌کرد و همراهی گسترده سازمان‌های دولتی و نهادهای حکومتی و شبه‌دولتی (از وزارت صنعت، معدن و تجارت گرفته تا شهرداری پایتخت و آستان قدس رضوی) جلوه‌ای دیگر از اهمیت موضوع در چشم حاکمیت سیاسی در ایران است.

حکومت مذهبی مستقر در ایران با تبلیغ و حمایت همه‌جانبه از راهپیمایی اربعین «به یک تیر، چند نشان می‌زند»:

۱. در سطح داخلی: به بهره‌برداری حداکثری از مفهومی مذهبی و فرهنگی در جامعه دست می‌یازد؛ خود را بار دیگر با ارزش‌ها و آرمان‌های پیوند خورده با رخداد تاریخی کربلا هم‌راستا و همدل می‌خواند و به بهره‌برداری تبلیغاتی از اربعین حسینی می‌پردازد؛ بحران مشروعیت دموکراتیک خود را بازسازی و ترمیم می‌کند؛ شکاف میان حاکمیت سیاسی و جامعه را با استفاده از لایه‌های اجتماعی واسط (به‌خصوص مذهبی‌های سنتی) تقلیل می‌دهد؛ و نیز بدنه اجتماعی حامی خود را تهییج و بازسازی و تقویت می‌کند و در صحنه بروز و ظهور میدانی، فعال نگه می‌دارد.

۲. در سطح منطقه‌ای: توان سیاسی ـ اجتماعی و قدرت بسیج‌کنندگی توده‌ای و حتی بضاعت امنیتی ـ نظامی خود را به رخ رقبای منطقه‌ای (به‌ویژه عربستان) می‌کشد؛ بر رویدادهای سیاسی ـ اجتماعی عراق (به‌عنوان همسایه‌ای مهم و موثر) مستقیم و غیرمستقیم اثر می‌گذارد؛ چنان‌که رأس هرم نظام سیاسی جمهوری اسلامی در دیدار با رییس جمهور عراق تاکید می‌کند، موجب تقویت و تعمیق رابطه فرهنگی، سیاسی و اقتصادی میان دو کشور همسایه می‌شود؛ و به‌گونه‌ای غیرمستقیم به تل‌آویو هشدار سیاسی ـ امنیتی می‌فرستد.

۳. در سطح جهانی: حاکمیت سیاسی در جمهوری اسلامی بار دیگر خود را به‌مثابه قدرتی غیرقابل اغماض در منطقه به قدرت‌های جهانی معرفی می‌کند و متذکر می‌شود؛ و به ترویج و تبلیغ ایدئولوژی مطلوب خود از طریق مفاهیم فرهنگی و رخدادهای تاریخی پیوندخورده با مذهب تشیع دست می‌یازد.

اربعین
تجربه اربعین چه برای دولت و چه ملت تجربه‌ای تازه و دستاورد ارزشمندی است. از یک سو نظام سیاسی حاکم، با بهره‌برداری از این اجتماع کم‌نظیر، قدرت سیاسی-اجتماعی خود را به رخ حریفان منطقه‌ای کشید و از سوی دیگر، بخشی از جامعه ایران که دو میلیون راهپیما نمایندگی‌اش می‌کردند، تجربه‌ای کم‌نظیر از یک حضور اجتماعی بی‌دردسر به دست آورد.

فرصتی برای نزدیکی ملت و دولت: علی رنجی پور/ خبرنگار

صرف‌نظر از آنچه تحلیل‌گران سیاسی، به‌درستی، از قدرت‌نمایی ایران در منطقه تفسیر می‌کنند، این اجتماع کم‌نظیر انسانی، یک فایده اجتماعی مهم نیز برای حکومت ایران داشته و دارد. و آن ایجاد فصل مشترکی میان اهداف سیاسی نظام حاکم و علایق بخش بزرگی از جامعه ایرانی است. این فصل مشترک، هم برای حکومت ایران و هم برای جامعه ایرانی فرصت و غنیمت بزرگی است، چه‌‌بسا هم‌عرض غنایمی سیاسی که به دست آمده.

جامعه ایرانی به لحاظ تاریخی عمدتا رضایت عمومی‌اش را در تعارض با خواسته‌های نظام حاکم دیده و حکومت را حتی در جزئی‌ترین مسایل خود، عنصری مزاحم یافته است؛ چه در عرصه خصوصی و چه در عرصه عمومی و تعیین حدود فعالیت‌های اجتماعی و حضور در مراسم و آیین‌های ملی و مذهبی نظام حاکم همواره حضوری مداخله‌گر و مزاحم داشته است. نه فقط در دوران جمهوری اسلامی، بلکه در سراسر تاریخ معاصر می‌توان نشانه‌های آشکاری از تعارض دوگانه دولت و ملت را به روشنی پیدا کرد. یک سوی این تعارض جامعه ناراضی ایرانی قرار دارد و سوی دیگر حکومت‌هایی که پس از تثبیت موقعیت سیاسی‌شان جامعه را نه یک فرصت، بلکه تهدید دیده و می‌بیند. در طول تاریخ ایران کمتر حکومتی را می‌توان پیدا کرد که خواست و رضایت عمومی را به رسمیت شناخته و مصلحت و مشی و مرام خود را بر اساس آن تعریف کرده باشد.

تجربه اربعین چه برای دولت و چه ملت تجربه‌ای تازه و دستاورد ارزشمندی است. از یک سو نظام سیاسی حاکم، با بهره‌برداری از این اجتماع کم‌نظیر، قدرت سیاسی-اجتماعی خود را به رخ حریفان منطقه‌ای کشید و توانست در یکی از پرمساله‌ترین حوزه‌های حکومتی‌اش دست بالا را بگیرد. از سوی دیگر، بخشی از جامعه ایران که دو میلیون راهپیما نمایندگی‌اش می‌کردند، تجربه‌ای کم‌نظیر از یک حضور اجتماعی بی‌دردسر به دست آورد که در آن نهاد حکومت نه‌تنها مزاحم نبود، بلکه نقشی حمایت‌گرایانه نیز ایفا می‌کرد.

این تجربه را دولت و ملت ایران می‌تواند و باید به عرصه‌های دیگر تعمیم دهد که اگر این کار را نکند، نه‌تنها خود را از فرصت‌های بیشتر محروم کرده، بلکه باعث عمیق‌تر شدن شکاف‌های اجتماعی در جامعه می‌شود.

به هر حال بخشی از جامعه ایران امروز احساس رضایت و سرخوشی می‌کنند، اما بخش‌های بزرگ‌تر دیگری احساس سرخوردگی کرده و آن را رفتاری تبعیض‌آمیز ارزیابی می‌کنند.

اربعین فرصت کم‌نظیری بود که به دست آمد. فرصت‌های کم‌نظیر دیگری مثل انتخابات، برجام، حرکت به سوی عادی‌سازی روابط با آمریکا و غرب و… هستند که می‌ توانند به کار دولت و ملت بیایند و انرژی‌های انباشته‌ را به نفع هر دو آزاد کنند.

اربعینسلیمانی در توصیف مراسم اربعین سال ١٣٩٢ چنین گفته بود: ‘این مانور ٢٠ میلیونی در اربعین امام حسین(ع) که در کنار عربستان انجام گرفت و راهپیمایی انجام دادند، قابل وصف نیست’.

مانوری در نزدیکی عربستان: همن سیدی/ تحلیلگر سیاسی

اربعین امسال هم، با حمایت نهادهای حکومتی و با تبلیغ رسانه‌های دولتی و طبعا با صرف بودجه عمومی برگزار شد. این چندمین سالی است که این مراسم به این شیوه خاص برگزار می‌شود. اشاراتی از قاسم سلیمانی در یکی از سخنرانی‌هایش، در سه سال پیش، شاید بخشی از اهداف این مراسم را روشن کند. وی در توصیف مراسم سال ١٣٩٢ چنین گفته بود: ‘این مانور ٢٠ میلیونی در اربعین امام حسین(ع) که در کنار عربستان انجام گرفت و راهپیمایی انجام دادند، قابل وصف نیست’.

بخش کلیدی این جمله، تاکید آن بر برگزاری مراسم ‘در کنار عربستان’ است. سه سال پیش هنوز بحران منطقه به شدت امروز نبود. اگر نمودارهایی از تشدید تنشهای ایران و عربستان و همچنین سیر صعودی توجه به این مراسم، در کنار وخیم تر شدن جنگهای نیابتی و بحرانهای منطقه ترسیم شود، می‌بینیم که این سه نمودار باهم همپوشانی کامل دارند.

تلاش برای توجیه این مانورها- آنگونه که خود قاسم سلیمانی برآن نام مانور نهاده است- چنان مهم بوده که سعی کرده به آن سویه‌ای متقابل و بعدی اقتصادی هم بدهد. او در بخشی دیگر از همان سخنرانی سه سال پیش چنین گفته بود: ‘سال گذشته یک میلیون و دویست هزار زائر از عراق به ایران آمدند که هرکدام بین سه تا پنج هزار دلار خرج کردند’.

صرف نظر از نادرست بودن این آمار که بسیاری از زائران عراقی حتی پانصد دلار هم خرج نمی‌کنند -چون توریسم مذهبی در ایران از انواع تسهیلات و خدمات حکومتی و اقامت رایگان و … برخوردار است- اما قاسم سلیمانی مشخص نکرده بود که هزینه نهایی ‘مانور در کنار عربستان’ چه خواهد بود؟ اکنون که سه سال از این اظهارات گذشته تنها در یک رقم، تخمینها از هزینه ایران، ازحداقل ده میلیارد تا بیست میلیار دلار سالیانه در سوریه خبر میدهد. تلفات انسانی و کینه‌ اعراب از ایران به کنار.

از مناسکی مذهبی تا مناسکی سیاسی: رضا حقیقت نژاد/ روزنامه نگار

پروژه تبدیل یک مناسک مذهبی سنتی و اجتماعی مانند راهپیمایی اربعین به یک نماد سیاسی هدفمند و معطوف به اهداف حکومت، رفتاری سابقه دار از سوی جمهوری اسلامی است. مراسم «برائت از مشرکین» در حج، نمونه در دسترسی است که تاریخ خونینی هم دارد و از نقاط محوری تنش بین ایران و عربستان بوده است. در عراق پس از حمله آمریکا، ایران با پروژه های هدفمندی چون تزریق اعضای سپاه بدر به بدنه میانی و ارشد دولت عراق، اجرای حداقل ۱۳۰ پروژه عمرانی و توریستی برای احیای قبور ائمه شیعه، ساماندهی الحشد الشعبی با الگوگیری از بسیج، تلاش برای مدیریت بخشی از مدارس مذهبی و نفوذ موثر در حوزه های علمیه عراق و … نشان داده یک برنامه چند لایه و دامنه دار را تعقیب می کند. مدیریت پروژه «راهپیمایی اربعین»، علاوه بر کمک غیرمستقیم به سایر پروژه ها می تواند هدف مهم یعنی نمایش «اجتماعی شدن» و نهادینه و مردمی بودن حضور ایران در عراق را به رخ دیگران به ویژه عربستان سعودی بکشد.

بر خلاف تحلیل های معمول، نارضایتی اهل سنت از تبلیغات و مانور عظیم ایران در اربعین، موضوع مهمی برای حکومت ایران نیست. جمهوری اسلامی به عنوان یک دولت شیعه خود را حافظ منافع شیعیان می داند و دنبال همکاری برای آبادسازی یا توسعه عراق برای همه عراقی ها نیست، هدف تضمین بقا و قدرتمندتر شدن دولت شیعیان است، عام و خاص. در واقع کارکرد جمهوری اسلامی به عنوان یک دولت شیعه، حفظ وحدت بین مسلمین نبوده و نیست که مسئولان نظام و یا دیگران نگرانش باشند.

در سی و چند سال گذشته، کارنامه جمهوری اسلامی به همان اندازه عامل تفرق مسلمین بوده که عربستان سعودی بوده است. جمهوری اسلامی خود را سپر و پناهگاه و حامی شیعیان جهان می داند، چه در مقابل کافر غربی و چه در مقابل سنی عراقی. در این مسیر، جمهوری اسلامی همانگونه که با چند برابر اعلام کردن حاضران در راهپیمایی ۲۲ بهمن یا ۹ دی، نهادینه بودن و مردمی انقلاب اسلامی در ایران را تبلیغ می کند، از الگویی مشابه برای نهادینه اعلام کردن حضورش در عراق بهره برداری می کند. توصیف برانگیزاننده «حج شیعیان» دقیقا در همین الگو معنا پیدا می کند، نمایش پیوند بین شیعیان جهان با محوریت ایران.

اربعین
برای زائران ایرانی که پا در این راهپیمایی می‌گذارند شاید جلوه‌های مذهبی پررنگ‌تر از سایر مسائل باشد و به همین دلیل هم بسیاری از آنها اعتنایی به مقررات برای دریافت ویزا نمی‌کنند و حضور در این آیین مذهبی را یک نوع حق غیرقابل پرسش برای خود می‌دانند. با این حال برای دولت ایران برگزاری راهپیمایی نشانه‌ای است از این که حوزه‌ نفوذش در عراق تا چه اندازه وسیع و چشمگیر شده است.

حوزه نفوذی تا قلب عراق: مهدی تاجیک/ روزنامه نگار

همگونی مذهبی مرزهای سیاسی و زبانی را کم‌رنگ می‌کند تا جایی که بسیاری از ایرانی‌ها برای شرکت در راهپیمایی روز اربعین حتی لازم نمی‌بینند که پاسپورتشان را به همراه ببرند و با گواهینامه رانندگی٬ کارت ملی یا شناسنامه به سوی خروجی‌های مرزی راهی می‌شوند و می‌خواهند بدون هیچ مانعی به عراق برسند.

در عراق ناامنی که هنوز بخشی از آن در سیطره گروه دولت اسلامی قرار دارد و آتش تنش‌های مذهبی شعله‌ور است٬ برگزاری راهپیمایی اربعین بدون بمب‌گذاری و کشت‌ و کشتار بیانگر این است که شهرهای عمده شیعه‌نشین تا حدی از این آتش دور مانده و توانسته خود را مصون نگه دارند.

درباره میزان جمعیت حاضر در این مراسم هم هرچند برآوردهای بسیار متفاوتی وجود دارد اما حتی اگر کمترین عدد یعنی حضور ۶ تا ۷ میلیون نفر را در این مراسم فرض بگیریم٬ باز تامین امنیت و نبود هیچ عملیات انتحاری و بمب‌گذاری به خوبی تفاوت وضعیت شهرهای شیعی با نقاط پرالتهاب عراق را ثابت می‌کند.

برای زائران ایرانی که پا در این راهپیمایی می‌گذارند شاید جلوه‌های مذهبی پررنگ‌تر از سایر مسائل باشد و به همین دلیل هم بسیاری از آنها اعتنایی به مقررات برای دریافت ویزا نمی‌کنند و حضور در این آیین مذهبی را یک نوع حق غیرقابل پرسش برای خود می‌دانند. با این حال برای دولت ایران برگزاری راهپیمایی نشانه‌ای است از این که حوزه‌ نفوذش در عراق تا چه اندازه وسیع و چشمگیر شده است.

امسال تصاویر فراوانی هم از افرادی با پرچم‌های کشورهای مختلف از جمله کشورهای اروپایی در مراسم اربعین دیده می‌شد. تصاویر می‌خواهد این پیام را برساند که قدرت بسیج شیعیان نه فقط مرزهای زمینی ایران و عراق را کم‌رنگ و کم‌اثر کرده بلکه حتی تا شرق آسیا٬ اروپا و آمریکا و آفریقا هم امتداد یافته است. حکومت ایران از ارسال این پیام خوشحال و راضی است. لااقل حوزه‌ نفوذش تا جایی که ایرانی‌ها با خیال راحت در خاک عراق راهپیمایی می‌کنند تضمین شده است.

نمایش قدرتی از اتحاد شیعیان: میثم بهروش/ پژوهشگر روابط بین الملل

مراسم اربعین امسال چه از لحاظ مذهبی و ایدئولوژیک و چه از نظر سیاسی و استراتژیک از اهمیت ویژه ای برای شیعیان خاورمیانه برخوردار است. در طول یک سال اخیر، تشدید جنگ داخلی سوریه با محوریت حلب، تلاش های گسترده و گاه متناقض بازیگران منطقه ای برای بیرون راندن داعش از سرزمین های تحت تصرفش در سوریه و به خصوص عراق، و افزایش تنش ها میان ایران و عربستان و عراق و ترکیه به شکاف ها و اختلافات فرقه ای میان شیعه و سنی دامن زده. در چنین بستری، مراسم اربعین که میلیون ها نفر از نقاط مختلف جهان اسلام را گرد هم جمع می کند فرصتی استثنایی برای تقویت اتحاد بین شیعیان و نمایش قدرت به دیگران به شمار می رود.

در سطح داخلی، جمهوری اسلامی همواره از مناسبت ها مذهبی اعم از اعیاد و عزاداری ها برای تحکیم پایه های ایدئولوژیک حکومت و بازتولید گفتمان دینی حاکم میان مردم بهره برده، لذا پاسداشت فعالانه و پرشور و حال این “رخدادها” نقش مهمی در تداوم ایدئولوژی حاکم و جلب رضایت بخش های خاصی از جامعه که به قول رهبر ایران “جوهره” اجتماعی نظام را تشکیل می دهند دارد.

در ابعاد منطقه ای، مسلما یکی از اهداف تهران از تلاش برای برگزاری باشکوه مراسم اربعین و سازماندهی تجمع چندمیلیونی زائران در عراق، قدرت نمایی در برابر عربستان و متحدانش در شورای همکاری خلیج فارس است در حالی که این دو رقیب منطقه ای درگیر شماری از تنازعات “نیابتی” در نقاط مختلف خاورمیانه از جمله عراق هستند. سازماندهی چنین تجمع نمادینی همچنین نوعی دیپلماسی عمومی برای جمهوری اسلامی در راستای تصرف “قلوب و اذهان” مسلمانان منطقه و فراتر از آن به حساب می آید.

در نهایت، از دید رهبران ایران به منزله بزرگترین قدرت شیعی در خاورمیانه، این گردهمایی های مذهبی فراملیتی که در مقیاسی قابل توجه و با شعارها و مضامین خاصی برگزار می شوند، نوعی بازدارندگی روانی برای دشمنان جمهوری اسلامی – به ویژه آمریکا – ایجاد می کنند، بدین معنی که تهران قادر به بسیج توده های عظیمی است که در شرایط بحرانی مانند جنگ و منازعه می توانند به کمکش بشتابند.

 

http://www.bbc.com/persian/blog-viewpoints-38052647

twitter
Youtube
Facebook