اجرای حکم “عبدالهادی ریگی” با زبان روزه؛ اعدامی در سکوت، گریه سربازان و لبخند آخر یک جوان ۲۳ ساله

اجرای حکم “عبدالهادی ریگی” با زبان روزه؛ اعدامی در سکوت، گریه سربازان و لبخند آخر یک جوان ۲۳ ساله
به گزارش کمپین فعالین بلوچ، “عبدالهادی ریگی” (شاهوزهی)، فرزند حاجی موسی و اهل زاهدان، در حالی که تنها ۲۳ سال و زبان به روزه داشت، در سحرگاه ۱۸ تیرماه ۱۴۰۲ در زندان مرکزی کرمان اعدام شد.
او در تاریخ ۹ اسفند ۱۳۹۹ در ایست و بازرسی منطقه راین کرمان بازداشت شد و از آن زمان، بیش از دو سال و چهار ماه را در زندان کرمان در بلاتکلیفی و شرایط سخت سپری کرد. آقای ریگی هیچگونه سابقه کیفری نداشت، و دیوان عالی کشور نیز با توجه به نبود پیشینه و شواهد کافی، حکم اعدام صادره را با یک درجه تخفیف رد کرده بود. با این حال، شعبه تجدیدنظر کرمان برخلاف این رأی، مجدداً حکم اعدام را تأیید کرد.
نزدیکان او اعلام کردند که دلیل اصلی صدور این حکم، عدم همکاری وی با اداره اطلاعات بوده است. این یعنی او نه بهخاطر ارتکاب جرم مشخص، بلکه بهخاطر سکوت و پایبندیاش به اصولش اعدام شد.
خانواده عبدالهادی یک روز پیش از اجرای حکم، با مراجعه به دادستانی کرمان و ارائه درخواست کتبی، خواستار توقف فوری اجرای حکم شدند؛ اما بدون توجه به این تلاشها، در سکوت و بیخبری، حکم اجرا شد.
ماموری که چهارپایه را از زیر پایش کشیده بود، با چشمانی اشکآلود به خانواده وی گفته بود که در آخرین لحظات، عبدالهادی با صدایی بلند و استوار کلمه «شهادت» را تکرار میکرد. روزهای پیش از اجرای حکم، عبدالهادی خانواده اش را دلداری میداده و گفته که «با اجرای حکم من گریه نکنید که شهادتم خراب نشود…»
این جوان بلوچ در واپسین دقایق زندگیاش نه تنها آرامش داشت، بلکه حتی تلاش کرد اطرافیانش را تسلی دهد و از آنان خواست که سخنی نگویند که رضایت خدا را از او بگیرد.
اعدام عبدالهادی ریگی در حالی صورت گرفت که نه عدالت در روند قضایی رعایت شد، نه صدای خانوادهاش شنیده شد، و نه حتی حرمت زبان روزهاش حفظ گشت. او رفت، اما نامش در حافظه عدالتخواهان و قلبهای زخمی هموطنانش باقی خواهد ماند.
Related