مجید محمدی
جامعهشناس
http://www.radiofarda.com/a/f35_iran_regional_policy_mohammadi/28192419.html
جمهوری اسلامی ادعای این را دارد که قدرت برتر منطقه است (ظریف، ایسنا ۹ آبان ۱۳۹۵). طبعا این قدرت، قدرت اقتصادی، علمی، فرهنگی و دیپلماتیک نیست؛ قدرت نظامی است آن هم در حد آشوبآفرینی در مناطق بحران زده با دول بسیار ضعیف مثل یمن و افغانستان و سوریه و عراق. از رفتارهای جمهوری اسلامی در سیاست منطقهای خود (گماردن نظامیان در مقام سفارت در مناطق بحرانی، ارسال سلاح و نیرو به مناطق بحران زده، استخدام شیعیان افغانستانی و پاکستانی برای تشکیل گردانهای مداخله جو، آموزش دهها هزار طلبهٔ شیعهٔ خارجی، آموزش نظامی دهها هزار نیروی لبنانی، عراقی، افغانستانی و پاکستانی، و تلاش برای تضعیف و براندازی دول ناهمسو) بر میآید که حکومت در پی نوعی امپراطوری منطقهای است.
جمهوری اسلامی برای رسیدن به این امپراطوری هیچ سیاستی ندارد بجز جنگ فرقه گرایانه شیعهمحور علیه رقبای سنی منطقهای. کسانی که به دنبال این امپراطوری هستند نویدی بجز جنگ و خونریزی و خشونت ندارند.
جمهوری اسلامی ادعای این را دارد که قدرت برتر منطقه است (ظریف، ایسنا ۹ آبان ۱۳۹۵). طبعا این قدرت، قدرت اقتصادی، علمی، فرهنگی و دیپلماتیک نیست؛ قدرت نظامی است آن هم در حد آشوبآفرینی در مناطق بحران زده با دول بسیار ضعیف مثل یمن و افغانستان و سوریه و عراق. از رفتارهای جمهوری اسلامی در سیاست منطقهای خود (گماردن نظامیان در مقام سفارت در مناطق بحرانی، ارسال سلاح و نیرو به مناطق بحران زده، استخدام شیعیان افغانستانی و پاکستانی برای تشکیل گردانهای مداخله جو، آموزش دهها هزار طلبهٔ شیعهٔ خارجی، آموزش نظامی دهها هزار نیروی لبنانی، عراقی، افغانستانی و پاکستانی، و تلاش برای تضعیف و براندازی دول ناهمسو) بر میآید که حکومت در پی نوعی امپراطوری منطقهای است.
جمهوری اسلامی برای رسیدن به این امپراطوری هیچ سیاستی ندارد بجز جنگ فرقه گرایانه شیعهمحور علیه رقبای سنی منطقهای. کسانی که به دنبال این امپراطوری هستند نویدی بجز جنگ و خونریزی و خشونت ندارند. اقداماتی مثل کمک به طالبان علیه دولت افغانستان و نیروهای آمریکایی، حوثیها علیه دولت یمن، شیعیان عراقی علیه سنیان، حزبالله علیه دیگر گروهها در لبنان، حماس علیه فتح و اسرائیل، دولت سوریه علیه گروههای مخالف سوری، و شیعیان بحرینی و سعودی علیه سنیان این کشورها برای آتشافرزی و بعد ایستادن بر فراز این آتشها و رجزخوانی روی اجساد و خرابههاست. جمهوری اسلامی در هیچ گونه ترتیبات امنیتی در منطقه حضور ندارد و با هیچ کشوری همکاری امنیتی ندارد چون در پی آن است که هر لحظه که بخواهد در کشورهای دیگر ناامنی ایجاد کند.
هدف تاسیس امپراطوری با چهار راهبرد مشخص دنبال میشود: به چالش کشیدن نیروهای نظامی آمریکایی در خلیج فارس و دریای عمان با ایجاد ناامنی برای آنها، تهدید مدام قدرتهای منطقهای مثل ترکیه و عربستان سعودی، حمایت از تروریسم به هر شکل ممکن، و پشتیبانی بیقید و شرط از دولتهایی که تحت انقیاد حکومت قرار میگیرند.
ناامنی آبهای بین المللی
دستگاههای تبلیغاتی جمهوری اسلامی هر روز در پی توجیه ایجاد تنش در منطقه توسط نیروهای امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی هستند: «چرا باید خلیج فارس، اقیانوس هند، دریای سرخ برای آمریکا و عربستان امن باشد؟ آمریکاییها بر اساس چه منطقی نزدیک به ۷۰ شناور نظامی در حدفاصل بحرین تا دهانه هرمز دارند؟ چرا بیش از ۱۷ پایگاه نظامی آمریکا باید در اطراف ما وجود داشته باشد؟ الان عربستان با صادرات نزدیک به ده میلیون بشکه نفت در روز که حدود دو میلیون آن از تنگه هرمز میگذرد، به حقوق و منافع ایران، عراق و… تجاوز کرده و چندین سال است به ما ضربه میزند، چرا ما نباید در جهت متوقف کردن این اقدام خسارتبار وارد عمل شویم؟ نزدیک به ۹۰ درصد از ساکنان اصلی بحرین، ایرانیتبار هستند، چرا ما از ایرانیتبارهای بحرینی دفاع جدی و عملی نمیکنیم مگر نه این است که بارها اروپاییها کشوری که درصد بسیار کمتر اروپایی داشته است را مورد حمله قرار دادهاند و مگر با همین استدلال ترکیه به عنوان عضو ناتو در سال ۱۳۵۳ به قبرس حمله نکرد؟» (کیهان ۲۶ تیر ۱۳۹۵) فرمانده سپاه بعد از اعلام رفتار غیر حرفهای سپاه در نشانه گیری هلیکوپتر نیروی دریایی آمریکا توسط قایقهای سپاه (شرمسار کردن زبانی قلدرها که در دوران اوباما پیش گرفته شد) خطاب به دولت آمریکا اعلام کرد که «مشکل شما هستید.» (فارس ۱۰ آذر ۱۳۹۵) قایقهای سپاه در آبهای بین المللی چندین بار به نزدیکی ناوهای هواپیمابر آمریکایی شلیک کردهاند.
نیروهای سپاه با انواع بهانههای بیربط با کشتیها در خلیج فارس برخورد میکنند. یک فروند کشتی اماراتی که با پرچم پاناما در آبهای خلیج فارس در حال حرکت بود به دلیل آنچه «استفاده نکردن از نام بین المللی خلیج فارس» توصیف شده، توقیف میشود. ابوطالب گرایلو معاون دریایی و بندری اداره کل بنادر و دریانوردی استان خوزستان میگوید: «نام خلیج فارس در تمامی متون تاریخی همواره به این صورت درج شده است و مرکز کنترل و بازرسی شناورهای منطقه ویژه اقتصادی بندرامام خمینی، به منظور جلوگیری از ورود خدشه به این نام ملی و تاریخی از سوی کشتیهای خارجی، رعایت این مهم را در دستور کار قرار داده است.» (تابناک، ۷ مرداد ۱۳۹۵)
تهدید مدام قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای
در حالی که فرمانده نیروی دریایی سپاه بر این باور است که «نه تنها عربستان بلکه هیچ کدام از کشورهای خلیج فارس از مؤلفه تهدید و حمله علیه جمهوری اسلامی برخوردار نیستند» اما دولت سعودی را تهدید میکند: «ما همین الان هم اگر اراده کنیم میتوانیم تا شب رژیم آل سعود را به خاک سیاه بنشانیم.» (باشگاه خبرنگاران، ۲۶ تیر ۱۳۹۵) این تهدیدات به قدرتهای بزرگ و همپیمانان عربستان سعودی و ترکیه نیز بسط داده میشود: «ما باید با نگاه انقلابی وارد صحنه نبرد با دشمن شویم چون راهحل پیروز شدن در این صحنه نگاه انقلاب اسلامی است… چرا باید بشینیم و به مصوبات مجلس نمایندگان آمریکا خیره بشویم چرا نباید از نگاه انقلابی با روحیه جهادی و به روش امام راحل و مطابق فرمایشات امام خامنهای حرکت کنیم.» (فرمانده نیروی هوافضای سپاه، تسنیم ۲۶ تیر ۱۳۹۵)
جملاتی از این قبیل قاعدهاند و نه استثنا: «در منطقهای که خاورمیانه نامگذاری شده است، ایران همهجا هست، اگرچه هیچ جا نیست. «(جانشین فرمانده سپاه قدس، فارس ۷ آبان ۱۳۹۵)؛» امروز انقلاب اسلامی… به چنان توانمندی رسیده است که در هر کجای جهان میتواند آمریکا را گوشمالی دهد.» (نقدی رئیس سازمان بسیج، ایرنا ۱۱ آبان ۱۳۹۵)
حمایت از هر گونه تروریسم
جمهوری اسلامی برای بر هم زدن ثبات منطقه حتی حاضر است با گروههای تروریستی مثل طالبان که دیپلماتهای ایرانی را در هرات کشتند رابطهٔ صمیمانه داشته باشد: «درباره تماسهایی که اخیرا بین طالبان و ایران صورت گرفته است، گفت: ایران کشور همسایه ماست و برای ایجاد روابط خوب با این کشور تلاش میکنیم. ما میخواهیم توجه کشورهای همسایه و کشورهای منطقه را به این مسئله جلب کنیم که با آنها مشکلی نداریم.» (ذبیح الله مجاهد در گفتگو با الشرق الوسط، انتخاب ۸ تیر ۱۳۹۴) رهبر جدید طالبان دو ماه در ایران به سر برده است و منابع داخلی جمهوری اسلامی این موضوع را تایید کردند (سایت جهان نیوز بعد از تایید این خبر توقیف شد، رادیو فردا ۲۶ خرداد ۱۳۹۵) نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی چهار دهه است در نقاط مختلف پنج قاره دست به عملیات تروریستی علیه ایالات متحده، اسرائیل، ایرانیان مخالف و دول عربی منطقه زدهاند.
حمایت از دولتهای در حال سقوط
حسن فیروزآبادی مشاور عالی نظامی رهبر جمهوری اسلامی بشار اسد را بعد از کشتار ۴۰۰ هزار نفر در سوریه فردی خیرخواه و مردم دوست معرفی میکند. (مهر ۱۰ مرداد ۱۳۹۵) مقامات جمهوری اسلامی برای توجیه حمایت از دیکتاتورها و قصابهای منطقه تا این حد هم میتوانند پیش بروند. امروز همهٔ نیروهای نظامی جمهوری اسلامی (ارتش و سپاه) و همپیمانان آن (حزب الله لبنان) کاملا در خدمت رژیمی قرار دارند که برای سرکوب قیام مردمی ۲۰۱۱ از هر جنایتی فروگذار نکرده است. در جریان تسخیر شهر حلب در دسامبر ۲۰۱۶ هزاران زن و کودک و بیمار توسط نیروهای ارتش بشار اسد، حزب الله لبنان، و نیروهای سپاه قدس جمهوری اسلامی قتل عام شدند. این قتلعام با بمبهای بشکهای پنج سال در این شهر ادامه داشته است.
هدف از مداخلهٔ نظامی نیز نه دفاع از مرزهای کشور و پیشگیری از حملهٔ داعش- چنان که میگویند- بلکه داشتن نیرو در مجاورت مرز اسرائیل و بسط نفوذ نظامی در آن منطقه است. خامنهای به روشنی این هدف را بیان کرده است: «افتخار جمهوری اسلامی امروز این است که ما در مجاورت مرزهای رژیم صهیونیستی و بالاسر آنها نیرو داریم: نیروهای حزبالله یا نیروهای مقاومت یا نیروهای اَمَل. اینکه اینها این قدر ناراضی هستند و میگویند جمهوری اسلامی چرا دخالت میکند، به این خاطر است؛ ما امروز آنجا بالاسر اینها نیرو داریم. این خیلی افتخار بزرگی برای اسلام و جمهوری اسلامی است. جوانهایی که رفتند به سوریه و عراق و عمدتاً به سوریه، این بصیرت را داشتند. یک عدهای امروز اینجا نشستهاند در خانه و نمیفهمند که قضیه چیست.» (الف ۱۵ آذر ۱۳۹۵)
توجیهات این سیاست چیست؟
مقامات در گذشته به اخلاق و اسلام و محرومیت خلقها برای صدور انقلاب خود اشاره میکردند. اما با تحکیم قدرت دیگر نیازی به آنها نمیبینند. آنها برای جهانگشایی و جاه طلبیهای حکومت اختراعات تازهای کردهاند. یکی از این اختراعات بردن مرز جمهوری اسلامی تا مرزهای اسرائیل است: «اگر ما سکوت میکردیم و سوریه در تصرف قرار میگرفت، به دنبال آن مسیر برای آمدن پشت مرز ایران فراهم میشد. ما قائلیم که خط مقدم ما فلسطینیها هستند و اگر حمایت کنیم اسرائیل در جای خود میماند.» (علی اکبر ناطق نوری، ایسنا ۵ مرداد ۱۳۹۵)
وجه دوم دفاع از خود است در حالی که بعد از عراق در زمان صدام هیچ گروه و کشوری به ایران حمله نکرده است. داعش به دنبال تاسیس دولت در عراق و شام بوده است و نه ایران مگر آنکه عراق وشام را بخشی از خاک ایران تلقی کنیم. با اینکه داعش هیچ عملیاتی در ایران نداشته و به مرزهای ایران هم نزدیک نشده معاون قرارگاه ثارالله میگوید: «برخی انگار نمی دانند اگر در سوریه با دشمن نجنگیم باید در خاک خودمان بجنگیم.» (تسنیم ۱۰مرداد ۱۳۹۵) این سخن را همهٔ دستگاههای تبلیغاتی جمهوری اسلانی در توجیه مداخله در سوریه پنج سال است تکرار میکنند. اما موضوع دفاع از مرزهای کشور نیست چون داعش همواره دهها کیلومتر با مرز ایران فاصله داشته است. زمان ورود جمهوی اسلامی به جنگ در سوریه نیز لحظهٔ احساس خطر برای رژیم بشار بود و نه برای برآمدن داعش. جمهوری اسلامی و حزب الله لبنان در حال جنگ با مخالفان غیر داعشی بشار بودهاند و نه داعش.
نظامیان جمهوری اسلامی به خوبی و به روشنی هدف خود را از مداخلهٔ نظامی در دیگر کشورها بیان کردهاند: «امروز مدافعان حرم در مقابل توطئه دشمنان ایستادهاند و قطعات سرزمینهای اسلامی را به مدفن آرزوهای مستکبران تبدیل کرده است.» (جانشین فرمانده کل سپاه، فارس ۱۴ مرداد ۱۳۹۵) جمهوری اسلامی نفوذ دول غربی در منطقه را نمیخواهد نه به دلیل آنکه مردم منطقه را آزاد و رها میخواهد بلکه میخواهد آنها را تحت سلطهٔ خود قرار دهد.
—————————————————-
یادداشتها بیانگر آرای نویسندگان خود هستند و نه بازتاب دیدگاهی از رادیو فردا.