نگارندە: آزاد مستوفی
شب 20 دسامبر همزمان با شب یلدا در مقابل قلعه دمکرات در شهر کویسنجق کردستان عراق، دو انفجار تروریستی پیاپی بوسیله بمب ساعتی باعث شهید[1] شدن هفت نفر شد که پنج نفر از آنها اعضا و پیشمرگان حزب دمکرات کردستان و دو نفر نیز از نیروهای پلیس حکومت اقلیم کردستان عراق بودند.[2] این حادثهدر آن مکان و در این زمان حساس باعث شد که تاملی کوتاه داشته باشم بر تغییرات منطقهی خاورمیانه داعش زده و گستره عملیات آن شب را در محدوده و دایرهای بزرگتر برای خوانندگان مقالهام ترسیم کنم.
داعش و ایران
بعنوان سردبیر خبر و روزنامهنگاری[3] که سالها با خبرگذاریهای بین المللی در عراق کار کردم و از نزدیک وقایع سیاسی منطقه و بویژه ایران، عراق و ترکیه را دنبال میکردم مصاحبههای فراوانی با تلوزیونهای کوردی و فارسی زبان خارج از کشور داشتم. هیچوقت فراموش نمیکنم که در روز حمله داعش به موصل، همکار روزنامهنگارم از تلوزیونی ماهوارهای در لندن با من تماس گرفت و گفت تحلیلی که شما یکسال و نیم قبل در مورد اوضاع بغرنج عراق ارائه دادید، امروز بوقوع پیوست. که من به ایشان گفتم بنده پیشگو نیستم بلکه آنچه را که میبینم صادقانه بازگو میکنم چون این وظیفه روزنامهنگار است که چشم بیدار مردم باشد و هرچند خودم تمایلات سیاسی دارم اما دخالت آن در گزارشها اصلا کار حرفهای نیست. بازگوکردن این چند سطر به این خاطر بود که خواننده مقالهام را به این فکر وادارم؛ زمانیکه روزنامهنگاری میتواند آینده منطقه کاری خود را گزارش کند پس چطور ممکن است دستگاههای عریض و طویل اطلاعاتی و امنیتی از این رویداد بی خبر بوده باشند؟[4]
بهرحال سازمان تروریستی داعش که بنظرم پروژهی بعضی کشورهای ابرقدرت و حکومتهای منطقهای بود تا تغییر جغرافیای سیاسی را بمنظور استفادهی بهتر نقشههای سیاسیشان پیش ببرند، به امری واقع تبدیل شد که اگر بخواهم به این بخش از گفتارم بپردازم از بحث اصلی دور میشویم[5] اما بدون شک کشورهایی که از این هرج و مرج در عراق و سوریه بهره بردند: ایران، ترکیه و امریکا هستند.
داعش نعمتی خدادادی بود برای ایران و این کشور در سوریه و عراق توانست بیشترین بهره را از این سازمان تروریستی ببرد که فوکوس من در این باب بر روی عراق خواهد بود. عراق در سال 2003 توسط امریکا و بریتانیا از دست جنایتهای حزب بعث و در راس آن صدام حسین آزاد شد ولی سرمایهگذاریهای قبلی ایران بر روی شیعیان عراق و بعضی شخصیتهای دیگر غیر شیعه و نوع بازی زیرکانه ایران در عراق باعث شد که بخش شیعهنشین عراق پایگاهی برای ولایت فقیه و سپاه قدس شود. دولت عراق تحت الامر بودن برای ایران را به جائی رساند که با تانک به کمپ اشرف حمله کرد. کمپی که امریکا اعضای آن سازمان را کاملا خلع سلاح کرده بود و نتیجهی این فشارها و کشتارها خروج اعضای آن سازمان از عراق بود. کشتار سنی های مخالف ایران و حتی ضرب و شتم و قتل مراجع تقلید اهل تشیع که مخالف ولایت فقیه بودند را هم به لیست فعالیتهای ایران در عراق اضافه کنید.
اما این محدوده جغرافیایی شیعهنشین عراق برای ایران کافی نبود و ایران همه خاک عراق را میخواست. محض اطلاع خوانندهگان حتی قبل از داعش در عراق، دست اندازیها و پاکسازیهای ایران در میان سنیهای عراق به اندازهی رسیده بود که در بغداد حتی یک مسئول پاسگاه پلیس را به سنی ها روا نمیداشتند. در وزارتخانهها، عرب سنی پست و مقامی نداشت. نیروهای سیاسی عراقی همچون لبنانی و سوریهای در گفتن اینکه وابسته به چه کشوری هستند ابائی ندارند بلکه افتخار هم میکنند. داعش در عراق این امکان را به ایران داد که به بهانه وجود داعش در میان سنی های عراق، پستهای نظامی، امنیتی، سیاسی و اقتصادی را از سنی ها بگیرند و اکنون هم به بهانه جنگ با داعش، در استانهای نینوا و موصل پاکسازی قومی و مذهبی و قتل و عام سنی ها توسط نیروهای حشدی شعبی و پاسداران ایرانی انجام میشود که با جستجویی در یوتیوب میتوانید ببینید که اشرف مخلوقات، خیلی پست شده است. البته ناگفته نماند که خود فلسفهی گسترش داعش بر اثر عملکرد تندروانهی نخست وزیر قبلی عراق، نوری مالکی در کشورش بود. صد البته بعضی از گروههای تندروی سنی عراق هم برای پیشبرد مقاصد سیاسی خود به کارهای تروریستی بر علیه مخالفین میپرداختند اما برای ظهور داعش، این نوری مالکی بود که روزشماری میکرد.
داعش و ترسیم خطوط مرزی جدید برای ایران
با آمدن داعش به منطقه، ایران از همان ابتدا این نقشه را در سر داشت که یک مرز مستقیم زمینی به سوریه داشته باشد از طریق تلعفر – موصل همچنین مسیری ازخانقین – بعقوبه در استان دیاله به تلعفر و معبر ربیعه بین عراق و سوریه که از قامیشلو در کوردستان سوریه وصل میشود به عفرین. ایران میخواهد از طریق محور قصرشیرین – دیاله – بغداد – کربلا – النخیب – عرعر به کشور سعودیه برسد و این کوتاهترین مسیر برای رسیدن به آن کشور است. با دستیابی ایران به مرز سوریه و دریای مدیترانه و جنوب النخیب، کشور آیت اللهها به مناطق استراتژیک و کشورهای عرب منطقه، تسلط کافی را خواهد داشت. استراتژی نظامی ایران که در جنگ سوریه و یمن هم دیدیم تصاحب خاک است و با جذب افکار عمومی مردم آن مناطق با انواع حیل و سرمایهگذاری به موقع و طولانی مدت توانسته است گوی سبقت را از کشورهای دیگر برباید. در پاکسازی قومی و مذهبی و رسیدن به مقصد زمینی هیچ ابائی از هیچ قدرتی ندارد.
آنچه در عراق سدی برای این کشورگشائیهای سپاه قدس است، حکومت اقلیم کوردستان عراق به ریاست مسعود بارزانی است. در این اقلیم آزادیهای مدنی و سیاسی زیادی وجود دارد. احزاب، روزنامه، مجله و تلوزیونهای لوکالی (DVB) که اکثرا HD و حتی کانال 3D و کانالهای ماهوارهای فراوان. همین کافی که بگویم 80 تلوزیون لوکال که بیشتر از 20 کانال ماهوارهای پروفشنال با مقاصد سیاسی متفاوت و گاهی هم متناقض، روزانه پخش میشود و بینندگان ویژهی خود را هم دارد. این بخش کوردستان بزرگ که به قول سرمایهگذاران ایرانی کویت بود اما با طعم آزادی و دمکراسی، بعد از سال 2014 که مالکی حقوق کارمندان دولتی در حکومت اقلیم کوردستان عراق را قطع کرد و سپس که قیمت نفت کاهش چشمگیری داشت، میوههای خفتهی سازمانهای جاسوسی منطقهای و فرامنطقهای باروری خود را نمایان کردند.
کوردستان بزرگ از قدیم الایام تا کنون در طول تاریخ، گوشت قربانی پیروزی و شکست مابین کشورهای حاکم و ابرقدرتها بوده است.[6] اینبار جنگ محور روسیه – ایران – سوریه – عراق از یکسو و کشورهای عربی – ترکیه – غرب از سوی دیگر باعث شده است که نیروهای سیاسی کوردستان عراق هم دچار انشقاق شوند. در این یارگیریهای خونین، اتحادیهی میهنی کوردستان عراق به رهبری جلال طالبانی که در واقع هیچ نوع اتحادی در این حزب دیده نمیشود مگر در مورد پدرخواندگی ایران[7] بر اعمال سیاستهای ضد پارت دمکرات کردستان عراق به رهبری مسعود بارزانی که نزدیک به سیاستهای غرب است، اصرار ورزیده و برای ماندن و حفظ موجودیت خود جنگ نیابتی را شروع کردهاند که در این جنگ نیابتی،حزب دمکرات کردستان (حدک) به دبیرکلی خالد عزیزی و حزب دمکرات کردستان ایران (حدکا) به دبیرکلی مصطفی هجری، و احزاب کومهله هم گرفتار آمدهاند.
صدور نفت کوردستان عراق به ایران و ترکیه،احزاب حاکم کوردستان عراق (اتحادیه میهنی و پارت دمکرات) را به کارتلهای اقتصادی بزرگی در منطقه تبدیل کرده است که آنها نیز در پی یارگیریهای خود در بخشهای دیگر کوردستان بزرگ هستند تا بتوانند وزن سیاسیشان را به رخ یکدیگر بکشند و در منازعات منطقهای و ترسیم مرزهای جدید ژئوپولوتیکی خاورمیانه نقشی داشته باشند.
پایگاههای نظامی و سیاسی “حدک” و “حدکا” و احزاب کوملهی حزب کمونیست ایران(سید ابراهیم علیزاده)، سازمان کومهله انقلابی زحمتکشان کوردستان ایران (عبدالله مهتدی)، سازمان کومهلهی زحمتکشان کوردستان (عمر ایلخانیزاده) بیشتر در منطقهی تحت سلطهی اتحادیه میهنی قرار دارند.
٢١٧ نفر از رهبری، کادرهای بلند پایه و پیشمرگهای احزاب دمکرات و کومهله در استانهای سلیمانیه و حلبچه ترور شدهاند که هنوز هم خبری از دادگاهی عوامل این ترورها با اینکه شناخته شدهاند، نیست.[8] همین پارسال بود که عوامل جمهوری اسلامی در اطراف شهر سلیمانیه در پی ترور رضا کعبی معاون دبیرکل سازمان کومهله زحمتکشان کوردستان برآمدند و همچنین در پایگاه سازمان کومهله انقلابی زحمتکشان کوردستان ایران، مواد منفجره کار گذاشته بودند.
کومهله و دمکرات سنگری در میان سدی بزرگتر
انفجار تروریستی شب یلدا که ایران متهم ردیف اول است[9] به دلایل زیر میتواند باشد:
1-پایگاههای سیاسی و نظامی احزاب اپوزسیون کورد ایران در منطقهی اتحادیهی میهنی، تنها سنگر با خاک یکسان نشدهای هستند، که سدی بس عظیم اند در مقابل نقشهی تصاحب خاک برای کشورگشایی نانوشتهی تهران این سد و سنگرهای دمکراتها به سهولت برداشته نمیشود، چون این احزاب در کوردستان عراق، دارای پایگاهی مردمی هستند و بعضا بخاطر اقامت طولانیشان نسبهای فامیلی هم با مردم کوردستان عراق دارند، ولی با وضع سیاسی و اقتصادی بوجود آمده در عراق بدون شک ایران میکوشد، دوباره روزهای ترور اواخر سالهای 90 میلادی را تکرار کند و انفجار شب یلدا اولین پیام خونین تروریستی بعد از آن سالها بود.
2-حزب دمکرات کردستان پس از انشقاق 2006 دست از فعالیتهای نظامی برنداشته است و با گفتمان جدید دبیرکل این حزب، فعالیتهای مدنی در داخل کشور گسترش بیشتری یافته که هر دو بخش فعالیتها، برای ایران خطر بزرگی محسوب میشود و این انفجار در نزدیکی دفتر سیاسی پیامی واضح بر پیشروی آن فعالیتها بود.
3-دیپلماسی این حزب با غرب و همچنین پایداری بر اینکه میز مذاکره با دولت مرکزی هم بخشی از مبارزه است به مذاق تهران بسی ناخوشایند است. چون سرکوب نظامی و اتهام اینکه “کوردها سر میبرند” برای یک نظام توتالیتر، آسانتر از برخورد منطقی و تفهیم سیاسی با اپوزسیون است.
4-دادههای اطلاعاتی از منابع استراتژیکی سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی ایران، دال بر این است که تهران مبارزهی کوردها در ایران را از خطرهای جدی تزلزل در پایههای نظام میداند و بهمین دلیل سالهای گذشته سازمانهای جغرافیایی نیروهای نظامی جمهوری اسلامی مطالعات وافری در مورد توپوگرافی کوردستان داشتهاند و آنرا به مقامهای امنیتی برای نوع برخورد نظامی با پیشمرگان کورد، ارائه دادهاند. در گزارش نیروهای امنیتی ج.ا.ا ذکر شده است که کومهله و دمکرات تنها خطرهای جدی اند که هر آن امکان توان بسیج عمومی برای کارهای نظامی “برعلیه نظام” در مناطق صعب العبور را دارند و میتوانند زمینههای شورش عمومی را فراهم کنند.
5-در بهار امسال مصطفی هجری دبیرکل حزب دمکرات کردستان ایران در مصاحبههای تلوزیونی رسما اعلام کرد که با ایران وارد فاز نظامی میشود[10]. پیشمرگهای این حزب توانستند در میان مردمشان حضور یابند اما برخلاف سالهای گذشته ایران که حساسیت زمانی این تغییرات را میدانست با شدت هرچه تمامتر برخورد کرد بطوریکه سپاه پاسداران، روستایی را فقط بخاطر وجود پیشمرگان “حدکا” با خاک یکسان کرد.[11]
6-انفجار شب یلدای قلعهی دمکراتها که انفجاری کور محسوب میشود[12]، ثابت کرد ایران هرچند خود را قدرتی منطقهای میداند اما جناحهای حاکمیت دچار تفرقهی زیاد در داخل هستند و ضعفهای سیاسی و نظامی زیادی دارندو بدون شک آنچه آیت اللهها را هنوز بر مسند قدرت نگه داشته است، متفرق بودن احزاب کورد در درجهی اول و اپوزسیون ایرانی در درجهی دوم است که در این تفرقه جنگ نرم حساب شده ارگانهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی را نباید نادیده گرفت.
7-انتخابات ریاست جمهوری ایران در پیش است و حسن روحانی با امضای منشور حقوق شهروندی بدنبال این است که بتواند در میان ملتهای جغرافیای ایران، پایگاهی را برای خود داشته باشد اما انفجار تروریستی شب 20 دسامبر پیامی از طرف سپاه قدس بود که کوردها خیال واهی نکنند و دل به رفرم و اصلاحات درون رژیمی نبنند چون کمافی السابق سپاه در کوردستان حاکم بلامنازع است.
تاریخ سیاسی حاکمیت ایران بویژه پس از سال 1357 ه.ش، در برخورد با اپوزسیون ثابت کرده است که جمهوری اسلامی ایران برای رسیدن به مقاصد سیاسی و نظامی از هر نوع حیله و نیرنگ و ستم و سرکوب و تقیه و ترور در همهی ابعاد حکومتی (سیاسی، اقتصادی، نظامی، دیپلماسی، رسانهای) استفاده میکند و پرداخت هر نوع هزینهای برایش اصلا مهم نیست و آنچه که برای این کشور ثروتمند نفتی اهمیت ندارد نقض حقوق بشر و افکار عمومی و بیانیههای محکومیت ایران در سازمان ملل است و صد البته انکار و انکار از اقدامات تروریستی که انجام داده و بعضا در نهادهای بین المللی و مصاحبههای روسای جمهوری ایران خود را قربانی ترور معرفی میکنند. جمهوری اسلامی ایران بنابر اذعان فرماندهان سپاه قدس و شخص ولی فقیه برای دفاع، نقشه حـمله و جنگ در بیرون مرز را ترسیم و عملی میکنند اما یک کشور هر چقدر هم به شیوههای مدرن سرکوب و ارعاب مجهز باشد “آنکه با ملت در افتاد ورافتاد”.
[1]شهید در فرهنگ مبارزاتی مردم کردستان معنای دینی ندارد و بە هر کسی کە در راه دفاع از میهن بە مرگی عادی فوت نکردە باشد، اطلاق میگردد.
[2]بیانیەی حزب دمکرات کردستان مورخ یکم دیماه 1395، 20-12-2016.
[3]از سال 1995 با رسانەهای زیادی همکاری کردەام کە آخرین مورد کاری در رزومەام کار با دو خبرگذاری بین المللی در اربیل بود.
[4]یکسال قبل از حملەی داعش بە موصل، گروههای تندروی اسلامی ماهیانە از کلیەی مراکز بازرگانی دولتی و غیر دولتی بزور پول میگرفتند و بعنوان “پرداخت مالیات ماهانە” قبض صادر میکردند، همچنین بعد از تاریکی هوا هیچ نیروی نظامی دولتی جرات بیرون آمدن از پایگاه و پاسگاه خود را نداشت.
[5] آنچە یک خبرنگار از میادین جنگ مشاهدە میکند بعضا همان تفسیری نیست کە روسای جمهور و نخست وزیرها و فرماندەهان نظامی ارائە میدهند. خبرنگار مشاهدات خود را بیان میکند ولی امکان دارد کە سران سیاسی همەچیز را بیان نکنند یا برای پیشبرد مقاصد سیاسیشان آنطور کە میخواهند اعلام بکنند. من بالشخصە امیدوارم کە روزی بتوانم ناگفتەهای آن میادین را بیان کنم.
[6] برای مطالعە بیشتر در مورد چگونگی تقسیم کوردستان بزرگ بە قسمتهای ایران، عراق، سوریە، ترکیە و قفقاز رجوع کنید بە منابع تاریخی قاجاریە و جنگ چالدران و تقسیم عثمانی.
[7]الف: هم اکنون این سازمان دارای دو جناح مکتب سیاسی و مرکز تصمیمگیری است کە همە جناحها را طبق گفتە صلاح الدین مهتدی مشاور جلال طالبانی، ایران مدیریت میکند… ب: اسناد افشا شدە از نمایندگی دفتر حکومت اقلیم در تهران گویای این است کە نمایندەی این دفتر با همکاری وزیر داخلی حکومت اقلیم کە عضو پارت دمکرات است گزارشهایی از فعالیت حزب دمکرات کوردستان ایران برای اطلاعات ارسال داشتەاند. نامەی شمارە 281 مورخ 6-7-2010.
[8] حملەی سپاه پاسداران با کمک اتحادیەی میهنی بە عمق خاک کوردستان عراق در شهر کویسنجق برای بمباران پایگاههای حزب دمکرات کردستان ایران در شهریورماه 13755ه.ش. و تحویل دادن پیشمرگهای حزب دمکرات بە ایران توسط جنبش اسلامی کوردستان عراق،ترور سە عضو کمیتەی مرکزی و دو کادر و پیشمرگ حزب دمکرات توسط افرادی با لباس اتحادیە میهنی و بدستور جمهوری اسلامی در تاریخ 17 آذرماه 1376 در ایستگاه بازرسی ورودی شهر کویسنجق و…. کە هرچند بعدا عوامل این وقایع معرفی شدند ولی حکمی برایشان تعیین نشد.
[9] جمهوری اسلامی ایران ید طولانی در ترور مخالفین خود در خارج از کشور دارد کە برای مثال در مورد ترورهای دولتی میتوان بە احکام دادگاه میکونوس (دادگاه محاکمەی عاملان ترور رهبران حزب دمکرات کوردستان دکتر محمد صادق شرفکندی و یارانش) اشارە کرد.
[10]مصاحبەی روز نوروز امسال مصطفی هجری با تلوزیون ماهوارەای کوردستان 24.
[11] واقعەی روستای قەرەسەقل در نزدیکی اشنویە، در تابستان گذشتە.
[12]انفجار کور بە این دلیل کە دقیقا انفجار در راه رفت و آمد خانوادەها و پیشمرگان حزب دمکرات کوردستان بمنظور ایجاد رعب و وحشت و کشتە شدن شمار بیشتری از مردم کار گذاشتە شدە بود و شخص خاصی را تروریستان مدنظر نداشتەاند.