صادق زیباکلام، استاد دانشگاه تهران در یادداشتی در سایت شخصی خود نوشت:
من هیچوقت نتوانستهام بفهمم که چرا ما ایرانیان با هر قوم، قبیله، کشور یا ملت و خلاصه هر بنیبشری که اختلاف پیدا میکنیم، حق، صد درصد با ماست و طرف مقابل بر خطا است. چند وقتی میشود که با ترکمنستان بر سر مساله گاز اختلافمان شده. سخنگوی دولت فخیمه با بزرگواری فرمودند که ترکمنستان در مورد فروش گاز به ایران «بدعهدی» میکند. سایر مسوولین هم ایضاً ترکمنها را متهم مینمایند.
سالهاست که ما از ترکمنستان گاز خریداری میکنیم و یادم هست که چند سال پیش هم که باز اختلاف بینمان پیش آمده بود، ما ترکمنها را متهم به «فرصتطلبی»؛ «سوءاستفاده» (از سرما) و «نقض تعهداتش» میکردیم. امروز هم ایضاً آنها را خطاکار میدانیم.
سال گذشته مشابه همین مرافعه را با ترکها (ترکیه) پیدا کردیم. در آن فقره هم آنکارا را متهم کردیم که خلاف توافق دارد عمل میکند. در اختلاف آبیمان با افغانستان بر سر «هیرمند» هم ما همواره افغانها را متهم میکنیم که «حق همسایگی و تعهداتشان در خصوص حق آبه ایران از هیرمند را رعایت نمیکنند.»
چندی پیش با آذربایجان بر سر روابطش با اسراییل اختلاف پیدا کردیم و باز حق با ما بود و به باکو تذکر دادیم که «میبایستی مراقب رفتارش در منطقه باشد».
با پاکستان بر سر خط لوله گاز اختلاف پیدا کردیم و باز حق با ما بود و پاکستان را متهم ساختیم که بهواسطه «وابسته بودن به واشنگتن دارد نقض عهد و پیمان میکند».
چندین بار افغانستانیها بهواسطه ماجرایی که در ایران برای هموطنانشان پیش آمده مقابل سفارت ایران در کابل تظاهرات علیه ایران برپا داشتهاند؛ و سخنگوی فاضل و دانشمند وزارت خارجهمان به کابل خیلی محترمانه تذکر داده که اجازه ندهند «عوامل و دستهای ضد ایرانی اخلالی در روابط میان دو کشور دوست بنمایند.» (چقدر ما ایرانیان واقعاً بزرگوار هستیم).
با عراق بر سر شط العرب اختلاف داشتیم و در آن مورد هم قطعاً حق با ما بود. با همسایگانمان در خلیجفارس بر سر سه جزیره نزدیک به نیمقرن است اختلاف داریم و در آن فقره هم حق کاملاً با ماست و اعراب آلت دست اربابانشان شدهاند. با سعودیها بر سر حج اختلاف پیدا کردیم آنجا هم حق کاملاً با ما بود و سعودیهای مزدور و نانجیب نادرست میگفتند.
جالب است که در اختلافمان با سعودیها بر سر حج حتی یکی از ۵۳ کشور عضو سازمان کنفرانس اسلامی هم حاضر نشد با ما همراهی کند و جملگی جانب عربستان را گرفتند. حتی برادر شفیقمان عراق و برادران شفیقترمان فلسطینیها هم حاضر نشدند با ما و علیه سعودیها همراهی کنند.
با غربیها که دیگر نگو و نپرس. بر سر هر مسالهای که با غربیها اختلاف پیدا کنیم، حق نه ۹۹ درصد بلکه صد در صد با ماست و این غربیهای زورگو، متکبر، ظالم، بیدین، خدانشناس، وحشی، دروغگو و بیاخلاق هستند که دارند زور میگویند و خلاف عدل، انصاف حق و وجدان بشری رفتار میکنند. درحالیکه ما معصومانه و مظلومانه، اما درعینحال مصمم و با عزم و ارادهای خللناپذیر حقمان (و فقط هم حق خودمان را) میخواستهایم.
اساساً و بهواسطه آنکه ما نور مطلق، حق مطلق و خیر مطلق هستیم و داد و عدل و انصاف با خون ما ایرانیان عجین شده بنابراین در هر مرافعه منطقهای و بینالمللی ما صدر در صد درست میگوییم و طرف حق، عدل، انصاف، آزادگی، انسانی است و مردم هستیم و در مقابل آنها که طرف مقابل ما هستند، زورگو، متجاوز، ظالم، شریر، دشمن انسانیت، مردم و حق و حقیقت هستند.
جالب است که این یکسویه و یکجانبهنگری فقط در عرصه اختلافات بینالمللی با همسایگانمان بر سر آب هیرمند یا شط العرب یا فروش گاز به ترکیه و خرید آن از ترکمنستان نیست.
ما عین همین نگاه که حق همواره با ماست و این ما هستیم که درست میگوییم و دیگران خطاکارند را در عرصه مناقشات سیاسی در داخل کشور هم بدون استثناء اعمال میکنیم.
هر که با مسوولین ما اختلاف پیدا میکند، از آنها انتقاد میکند یا از سیاستهایشان ابراز نارضایتی میکند، نمیتواند صالح باشد. ازآنجاکه ما همواره درست میپنداریم و درست عمل میکنیم، پس هر که مشکلی با ما پیدا میکند، در حقیقت با ما مشکلی ندارد بلکه با انسانیت، با آزادگی، با حق، ایمان، عدالتطلبی، استقلالخواهی، احترام و بزرگداشت کرامت انسانی و خلاصه خدمت صادقانه به این مردم نجیب و بزرگوار است که مشکل پیدا کرده.
به بیان سادهتر، فرقی نمیکند، اگر بر سرخرید گاز از ترکمنستان با ترکمنها اختلاف پیداکردهایم، حق با ماست، اگر بر سر فروش آن به ترکیه با ترکها اختلاف پیداکردهایم، بازهم حق با ماست؛ اگر بر سر تقسیم دریای خزر یا شط العرب با همسایگانمان اختلاف پیداکردهایم حق با ماست و ایضاً به همان منطقی که اگر بر سر آب، خاک، دریا، گاز و غیره با هر کشوری که اختلاف پیدا کنیم حق با ماست، در داخل کشور هم با هر فرد، گروه، دسته و جریانی که اختلاف پیدا کنیم، حق با ماست و آنها بایستی بروند خودشان را درست کنند.
بسیاری از دوستان از این سخن بنده که «ما ایرانیان نژادپرستیم» رنجیدهخاطر میشوند؛ اما اینکه ما با هرکه اختلاف پیدا میکنیم چه بر سر آب باشد، یا خاک، چه بر سر فروش گاز باشد یا خرید آن یا حتی تیر چراغبرق، چه سیاسی باشد و چه مذهبی بر سر حج و چه بر سر هر موضوع دیگری، حق با ماست، آیا حجتی بر خودبزرگی و خود را از دیگران برتر و بالاتر دیدن نیست؟ و خود اینکه یک ملتی و یک قومی خود را متفاوت، خود را برتر و بالاتر از دیگران بپندارد آیا «نژادپرستی» نیست؟
ایام به کام باد
http://news.gooya.com/politics/archives/2017/01/222290.php