-
20 ژانویه 2017 – 01 بهمن 1395
تحت تاثیر تماس قدرتهای منطقهای با گروه طالبان و تلاش آنها برای سبقت گرفتن از یکدیگر، در آنچه که “بازی بزرگ” جدید نام گرفته، چشم انداز استراتژیک افغانستان در حال تغییر است.
پانزده سال پس از اشغال افغانستان توسط ائتلاف نظامی به رهبری آمریکا، رقابت بر سر نفوذ در این کشور شدت یافته و این تغییر وضعیت امنیتی لرزان افغانستان را پیچیده تر می کند. شرایطی که یادآور رقابت امپراطوری های بریتانیا و روسیه در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم و رقابت های دوران جنگ سرد در سالهای دهه هشتاد میلادی است.
سوءظن و بی اعتمادی هنوز هم بزرگترین مانع برای برقراری ثبات در افغانستان است، کشوری که موقعیت استراتژیک ویژه ای دارد و بطور بالقوه می تواند تمام منطقه را دچار بی ثباتی کند.
پاکستان، که حامی اصلی گروه طالبان تلقی می شود، متهم شده که یک بازی دوگانه را پیش می برد. اما مقامات افغان و کشورهای غربی و همینطور منابع طالبان از مناسبات پنهانی این گروه با حکومت ایران طی چند سال اخیر صحبت می کنند.
و اخیرا مشخص شد که مناسبات دولت روسیه با طالبان نیز فعالتر شده است.
در ماه دسامبر ژنرال جان نیکولسون فرمانده نیروهای آمریکایی در افغانستان از روسیه و ایران به خاطر برقراری رابطه با گروه طالبان، که هر دو کشور آنرا تایید کرده اند، انتقاد کرد.
آمریکا نیز در سالهای اخیر در پی برقراری تماس با طالبان بوده ولی این تماسها به صلح نیانجامید. چندین قدرت منطقه ای، بخصوص روسیه و ایران، آمریکا و متحدانش را به خاطر “شکست” در رسیدن به اهداف اصلی خود که نابود کردن گروههای تندرو و تولید و قاچاق مواد مخدر در افغانستان بود مورد انتقاد قرار داده اند.
سه عامل مهم در تغییر اتحادهای منطقه ای موثر بوده اند:
– شروع فعالیت گروه موسوم به دولت اسلامی (داعش) در خاک افغانستان
– تغییر در سیاست های دولت جدید افغانستان
– وتنش در مناسبات آمریکا و بازیگران منطقه ای مثل روسیه، چین، ایران و پاکستان.
شروع فعالیت گروه موسوم به دولت اسلامی که تاسیس شاخه ولایت خراسان خود را در ژانویه ۲۰۱۵ اعلام کرد، فرصت لازم برای برقراری تماس دولتهای روسیه و ایران با گروه طالبان را فراهم کرد.
کاهش نقش نظامی آمریکا در افغانستان و تشدید فعالیت های طالبان نیز باعث شده که کشورهای منطقه به این نتیجه برسند که آینده افغانستان در ابهام است و آنها می توانند در سرنوشت این کشور سهم بیشتری داشته باشند. جدال درونی در حکومت مرکزی افغانستان نیز نگرانی ها در مورد ثبات کشور را چه در داخل و چه در خارج افزایش داده است.
طی دو سال گذشته، کشیده شدن عرصه نبرد و فعالیت گروههای شورشی به ولایات شمالی افغانستان در مرزهای مشترک با کشورهای آسیای میانه و استان سین کیانگ چین، دولت روسیه و جمهوری های سابق اتحاد شوروی را نگران کرده است.
در فرضیه های توطئه ای که در روسیه، ایران و چین رواج دارند گروه موسوم به دولت اسلامی (داعش) پرورده آمریکا و غرب و ابزاری برای ایجاد بی ثباتی در آن کشورها تلقی می شود.
ظهور گروه دولت اسلامی (داعش) برای اقتدار طالبان یک چالش جدی بود ولی در عین حال چین، ایران و روسیه را که از گسترش نفوذ و دامنه عملیات داعش می هراسند تشویق کرد تا در سیاست های خود تجدید نظر کرده و باب گفتگو با طالبان را بگشایند.
نرمش روسیه در قبال گروه طالبان یک تغییر مهم و غیرقابل انتظار در سیاستهای مسکو است.
دولت روسیه سالها با طالبان مبارزه کرده، آنرا یک گروه تروریستی می نامید و در جنگ های داخلی افغانستان در دهه نود میلادی از “ائتلاف شمال” در برابر طالبان حمایت می کرد.
اما در برابر یک دشمن مشترک که گروه موسوم به دولت اسلامی است روسیه نظر خود را تغییر داده است.
در دسامبر ۲۰۱۵ یک دیپلمات ارشد روسیه گفت در مبارزه با گروه موسوم به دولت اسلامی “اهداف طالبان با اهداف ما همسوئی دارد” و روسیه و گروه طالبان “کانالهایی برای تبادل اطلاعات دارند.”
منابع طالبان نیز تایید کردند که نمایندگان این گروه طی دو سال گذشته چندین بار با مقامات روسیه و “کشورهای دیگر” در روسیه ملاقات کرده اند.
اما حضور فعال تر روسیه در افغانستان طی دوره اخیر را در عین حال می توان تاکتیکی برای اعمال فشار به آمریکا و تقویت نفوذ مسکو در سطح منطقه دانست.
تماسهای طالبان با روسیه و ایران در عین حال می تواند به پاکستان کمک کند که از فشار بین المللی به آن کشور به خاطر پناه داده به رهبری طالبان افغانستان بکاهد.
اهمیت دشمنی طالبان با گروه موسوم به دولت اسلامی (داعش) باعث شده که این گروه سنی تندرو به دشمن تاریخی خود یعنی ایران، مرکز قدرت شیعه که در گذشته حکومت مذهبی آن طالبان افغانستان را یک خطر جدی می دانست، نزدیک شود.
حکومت ایران نیز مثل روسیه در دهه نود میلادی از گروههایی که با طالبان می جنگیدند حمایت می کرد. در عین حال ایران با عملیات نظامی به رهبری آمریکا در سال ۲۰۰۱ برای سرنگون کردن رژیم طالبان همکاری کرد. ولی به گفته منابع طالبان، حکومت ایران در همان زمان برای این گروه پیام می فرستاد که حاضر است از طالبان در مبارزه با آمریکا حمایت کند.
زمانیکه شورش طالبان در افغانستان دو باره جان گرفت ایران بطور علنی از دولت مرکزی افغانستان که مورد حمایت آمریکاست حمایت می کرد ولی طبق گزارش هایی که منتشر می شد همزمان تماس های خود با طالبان را نیز حفط می کرد. از زمان ظهور گروه موسوم به دولت اسلامی در افغانستان (که شیعیان را کافر یا مرتد میداند) مناسبات ایران با طالبان عمیق تر شده است.
در اواسط ماه مه ۲۰۱۵ هیئتی از دفتر سیاسی طالبان در قطر به ایران سفر کرد و دو طرف در مورد مسائل مختلفی از جمله راههای مبارزه با گروه دولت اسلامی (داعش) گفتگو کردند.
گزارشها حاکی از این است که ملا اختر منصور، رهبر سابق طالبان افغانستان، هنگام بازگشت از سفری به ایران در ماه مه ۲۰۱۶ بر اثر حمله یک پهپاد آمریکایی در بلوچستان پاکستان کشته شد.
سیاست خارجی دولت افغانستان که از سپتامبر سال ۲۰۱۴ آغاز به کار کرد نیز در برهم زدن معاملات سیاسی نقش داشته است.
جناح های تندرو در روسیه، ایران و چین به دولت اشرف غنی با سوء ظن می نگرند و به نظر آنها در مقابله با چالش های امنیتی متعدد در افغانستان ضعیف است. در عین حال به نظر آنها آقای غنی در مقایسه با احمد کرزی با آمریکا روابط نزدیک تری دارد. برخی از تصمیمات آقای غنی باعث تعجب شدید دولت های منطقه شده است.
آقای غنی به محض آغاز دوران ریاست جمهوری گفت بهبود مناسبات با دولت پاکستان یکی از اولویت های اصلی اوست. آقای غنی در حالیکه به هند، متحد قدیمی افغانستان و رقیب اصلی پاکستان بی توجهی می کرد، برای جلب دوستی اسلام آباد اقداماتی انجام داد. ولی این تلاش برای بهبود مناسبات ظرف یکسال به پایان رسید و کابل و اسلام آباد باری دیگر به فضای اتهام زنی های متقابل بازگشتند.
پس از آن آقای غنی مناسبات قدیمی افغانستان با هند را احیا کرد و در چند مورد هنگام سخنرانی در هند به نظر می رسید قصد دارد به پاکستان طعنه بزند.
در عین حال حکومت او از عملیات نظامی به رهبری عربستان سعودی علیه شیعیان حوثی یمن حمایت کرد. این تصمیم برای حکومت ایران خوشایند نبود.
این رقابت ها نشان دهنده مختصات و ابعاد تلاطم های احتمالی در آینده است.
طالبان افغانستان اساسا به پایگاه حمایتی خود در پاکستان تکیه کرده اند، کشوری که ادعا می شود رهبر طالبان در انجا مستقراست.
اکنون در داخل افغانستان این نگرانی وجود دارد که کشورهای منطقه تلاش دارند از طالبان بعنوان اسب تروا به این سه شکل استفاده کنند:
– اعمال فشار به حکومت افغانستان و متحدان آن یعنی آمریکا و ناتو،
– افزایش میزان نفوذ هر یک از کشورها،
– و با هدف سبقت گرفتن از دیگران در رقابت منطقه ای.
از نگاه طالبان، تقویت موقعیت منطقه ای و تحرک دیپلماتیک این گروه نشانه ای در تایید “مشروعیت مبارزه” آنهاست که به لحاظی برای آنها حتی از کمکهای مادی هم مهمتر است.
امتیازی که طالبان معمولا در مناسبات خود با این کشورها طلب کرده کمک به این گروه برای بیرون راندن نیروهای خارجی از افغانستان است. در مقابل طالبان این تضمین ها را ارائه می دهد:
– اجازه نخواهد داد گروه موسوم به دولت اسلامی (داعش) در افغانستان پایگاه ایجاد کند.
– به گروههای تندروی مسلح خارجی اجازه نخواهد داد از افغانستان برای حمله به خاک این کشورها استفاده کنند،
– جنگ مسلحانه خود را فقط به افغانستان محدود می کند.
به نظر می رسد بازیگران مهم منطقه ای دریافته اند که برای حل معضل افغانستان و ایجاد ثبات در کل منطقه نمی توانند فقط به آمریکا تکیه کنند. آنها تلاش می کنند بر نقش خود افزوده و حضور فعالتری داشته باشند. این کشورها در عین حال تاکید دارند که “تماس های” آنها با طالبان با هدف بهبود ثبات در منطقه است.
افغانستان مدت طولانی صحنه مداخله های خارجی بوده است. امپراطوری های بریتانیا و روسیه در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم بر سر نفوذ در افغانستان رقابت می کردند. در دهه هشتاد میلادی ائتلافی از کشورهای غربی به پاکستان کمک می کرد تا به مجاهدین که با ارتش شوروی می جنگیدند اسلحه و پول برساند.
حوادث اخیر نشان می دهند که زمینه های یک “بازی بزرگ” جدید در حال شکل گیری است.
و یکبار دیگر غیر نظامیان افغان در معرکه این رقابت ها گرفتار خواهند شد.
حوادث چند دهه اخیر نشان داده که هیچ کشوری به تنهایی امکان و قدرت لازم برای تحمیل اراده خود به افغانستان را ندارد ولی دخالت بازیگران متعدد به آشوب منجر شده است.
چون ریشه های بخش مهمی از آشوب افغانستان در منطقه است راه حل نیز مستلزم توافق های گسترده تری است.
یکی از نتایج مثبت تغییر ائتلاف های منطقه ای می تواند فراهم کردن زمینه برخوردی فراگیر و همه جانبه تر برای ایجاد ثبات در افغانستان و همسایگان آن باشد.
بسیاری از افغان ها امیدوارند که ولادیمیر پوتین و دونالد ترامپ رییس جمهور آینده آمریکا مناسبات دوجانبه خود را بهبود بخشیده و این تغییر روی وضعیت افغانستان تاثیر مثبتی داشته باشد.
افغانستان در تاریخ معاصرش طی دهه های متمادی و در دروه هایی که به حال خود رها شده بود یکی از صلح آمیز ترین و باثبات ترین کشورهای جهان بود. تاریخ نشان می دهد که افغانستان به دخالت خارجی کمتر نیاز دارد و نه بیشتر.
http://www.bbc.com/persian/afghanistan-38690960