آزمایش موشکی سپاه در روز دهم بهمن، انتقاد کشورهای آمریکا، اسرائیل و فرانسه و نیز اتحادیه اروپا را به دنبال داشته است. بلافاصله مشاور امنیت ملی آمریکا آقای مایکل فلین به خبرنگاران در کاخ سفید گفت که آزمایش موشکی ایران نقض قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل است و از امروز رسما به ایران هشدار میدهیم.
پس از توافق هسته ای برجام، فرماندهان سپاه اعلام نمودند که قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد را به موجب محدود کردن توان نظامی و موشکی جمهوری اسلامی نخواهند پذیرفت و از نظر آنان چنین قطعنامه ای بی اعتبار است. درواقع این اظهارات به شکلی آشکارا نشان از مخالفت با توافق هسته ای و ادامه سیاستهای جنگ طلبانه سپاه پاسداران داشت. پس از برجام، نخستین رزمایش موشکی سپاه در ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ پیام اخطاری را به کشورهایی که مخالف تداوم آزمایش موشکی سپاه بودند ارسال کرد. روی بدنه موشک هایی که شلیک شد به زبان عبری نوشته شده بود که اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود. امیرعلی حاجیزاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران نیز اعلام کرد که ایران با پیش شرط عدم مذاکره در مورد توان نظامی اش با قدرت های جهانی به گفتگو نشست و رزمایش موشکی که در پی این توافق صورت گرفته، دلیلی بر این مدعا است. حسین سلامی جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز پس از پرتاب موشکهای بالستیک در این رزمایش اظهار داشت که رژیم صهیونیستی در آینده ای نزدیک فرو خواهد پاشید.
تاریخچه موشکهای بالیستیک سپاه پاسداران
موشکهای بالیستیک اصولا موشکهایی هستند که توسط موتور تا ارتفاع بسیار بالایی اوج میگیرند و سپس مابقی راه را با استفاده از نیروی جاذبه زمین مانند یک سقوط آزاد به سمت هدف میروند و معمولا علیه اهداف زمینی و سطحی مورد استفاده قرار میگیرند و آنها را بر اساس بردشان گروه بندی میکنند. موشکهای با برد زیر ۱۰۰۰ کیلومتر را کوتاهبرد و با برد زیر ۳۵۰۰ کیلومتر را میانبرد و با برد زیر ۵۰۰۰ کیلومتررا بلندبرد و با برد بیشتر را قاره پیما می نامند. ساختمان این موشکها عموما از سه بخش محفظه حمل سوخت، و سیستم راهیابی و هدایت، و کلاهک که مواد منفجره را حمل میکند تشکیل میگردد. به دلیل محدودیت توانایی موشکهای بالستیک در حمل بارهای سنگین اصولا از موشکهای بالستیک بلندبرد و قاره پیما برای حمل کلاهکهای هستهای استفاده میشود، زیرا در غیر این صورت پرتاب کردن حجم کمی از مواد منفجره توسط موشکهای بالستیک به هیچ عنوان تاثیر نظامی و یا صرفهٔ اقتصادی ندارد.
در جمهوری اسلامی، دو نهاد و دستگاه اجرایی به حیطه ساخت موشک وارد شدند. سازمان گسترش صنایع وزارت دفاع عمدتا روی ساخت موشک سوخت مایع متمرکز شد و سپاه پاسداران روی موشک سوخت جامد تمرکز کرد و در نهایت در سال ۱۳۶۸ و به هنگام پذیرش قطعنامه ۵۹۸ اولین موشک کوتاهبرد تولید گردیده و درایستگاه سمنان تست شد. در سال ۱۳۸۸ با انحلالنیروی هوا یی سپاهو افزودن بخش موشکی به آن، نیروی هوا فضای سپاه پاسداران با نام نهسا به عنوان یکی ازشاخه های نیروهای سپاه پاسداران تشکیل گردید. نهسا سازمانی است که علاوه بر وظایف حمل و نقل هوایی، ماموریتهای موشکی و فضایی سپاه را نیز به عهده دارد. موشکهای بابرد بیش از۱۰۰۰ کیلومتر ایران به سه نوع موشکهای شهاب، قدر و سجیل تقسیم میشوند. موشک شهاب دارای بردی بین ۱۰۰۰تا۱۵۰۰ کیلومتر و موشک قدر بین۱۰۰۰تا۲۰۰۰کیلومتر و موشک سجیل بین۱۵۰۰تا ۲۱۰۰کیلومتر برد دارند. سپاه همچنین مدعی است که پرسرعتترین موشک بالستیک آنها موشک سجیل۲ با برد بیش از ۲۰۰۰ کیلومتر است که داری سوخت جامد است و در زمان۷ دقیقه به تل آویو میرسد.
به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی، درهفتم تیر۱۳۹۰، امیرعلی حاجیزاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران اظهار کرد که موشکهای ایران بر اساس اهداف آمریکا در منطقه و اسرائیل طراحی شدهاند و آمریکا زحمت ما را کم کرده و پایگاههای خود را در کشورهای اطراف مستقر کردهاست به طوری که در فاصله ۱۲۰ کیلومتری تا ۷۰۰ کیلومتری در عمق افغانستان دارای پایگاه است. همچنین اسرائیل ۱۲۰۰ کیلومتر با ایران فاصله دارد که در صورت بروز تهدید عملی ما قادر هستیم با موشکهای دور برد ۲۰۰۰ کیلومتری از سمنان و دامغان این رژیم را هدف قرار دهیم. ما از جانب کشورهای دیگر احساس خطر و تهدید نمیکنیم بنابراین نیازی به موشکهای با برد بیش از ۲۰۰۰ کیلومتر نداریم.
دقیقا به دلیل این اظهارات سپاه دو ماه بعد نیکولا سارکوزی، رئیس جمهور وقت فرانسه، در آبان ماه ۱۳۹۰ گفت که سپر دفاع موشکی مشترک آمریکا و اروپا برای مقابله با موشکهای ایران است. وی در حاشیه نشست رهبران پیمان آتلانتیک شمالی، ناتو در شهر لیسبون به خبرنگاران گفت که بیایید رک و راست باشیم تهدید موشکی امروز، ایران است. سپس در طی یک گزارش خبرگزاری رويترز آشکار شد که دولت آمريکا به شکلی کاملا محرمانه در حال تکميل طرح سپر دفاع ضد موشکی در خاورميانه است. به گفته مقامهای نظامی آمریکا بخشی از اين طرح استقرار يک مرکز رادار پيشرفته در کشورهای حاشيه خليج فارس خواهد بود تا با یک همکاری محرمانه و استفاده ازامکانات رادار اسرائيل بتواند با هرگونه حمله موشکی احتمالی از سوی ايران مقابله کند. مرکز رادار پيشرفته اسرائيل که در سال ۲۰۰۸ توسط آمريکا احداث شد قرار است بخش رهیابی اين مجموعه هماهنگ دفاع ضد موشکی عليه ايران باشد. کارشناسان نظامی میگویند که گسترش تاسيسات موشکهای زمين به هوا از نوع پاتريوت در سالهای اخير در کويت، قطر ، امارات متحده عربی و بحرين در همین ارتباط بوده است و به گفته مقامهای آمريکایی انتظار میرود بر تعداد اين نوع موشکها نیز افزوده شود.
بلافاصله روزنامه دی ولت در ماه نوامبر سال ۱۳۹۰ از امضای يک پيمان محرمانه ميان هوگو چاوز، رئيسجمهور سابق ونزوئلا، و محمود احمدینژاد، خبر داد. اين روزنامه ادعا کرد، پيمان مذکور در تاريخ ۲۷ مهر سال ۱۳۸۹ به امضاي دو طرف رسيده است. این روزنامه به نقل از منابع امنيتی گزارش میدهد که، اکنون محل ايجاد پايگاه موشکی سری نيز در منطقه پنينزولا پاراگوئه واقع در ۱۲۰ کیلومتری با مرز کلمبيا، تعيين شده است. ماموریت محرمانه این گروه به دستور امیر حاجیزاده، فرمانده نیروی هوائی سپاه پاسداران، انجام شده است. مهندسان پایگاه خاتمالانبیاء در بازديد از محل پايگاه موشکی، پول نقد نيز برای تأمين مالی پروژه همراه داشتند. کارشناسان امنيتی می گويند ميليون ها دلار همراه اين هيئت بود که از محل درآمدهای اضافی نفتي ايران تأمين شده است. براساس این پيمان محرمانه، ونزوئلا به ايران اطمينان داده است که می تواند با استفاده از اين پايگاه، دشمنان خود را مورد حمله قرار دهد. همزمان فرماندهان سپاه اعلام کردند که نیروهای سپاه به حیات خلوت آمریکا دسترسی پیدا کرده اند.
خبرهایی که توسط شش سردار سپاه که به آمریکا پناهنده شده اند و با خود مدارک و عکسهای مستندی از طرحهای مختلف نظامی سپاه به سازمان های اطلاعاتی آمریکا داده اند همگی حاکی از آن است که یک پروژه محرمانه توسط سپاه و مهندسین نظامی کره شمالی درحال انجام است. هدف این پروژه تولید موشک هایی است که قابلیت هدف گیری سواحل شرقی آمریکا را دارا باشد. دقیقا به دلیل همین اطلاعات محرمانه بود که به اصرار دولت آمریکا در تعهد نامه برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، جمهوری اسلامی تعهد داده است که تمامی آزمایشات و کارهای مطالعاتی بر روی موشکهای بالستیک خود را که توانایی حمل کلاهک اتمی را دارد برای مدت هشت سال متوقف نماید. و همچنین خرید و تولید تجهیزات موشکی سپاه نیز توسط یک کمیته نظارتی مخصوص مورد نظارت و کنترل قرار بگیرد.
قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد که پیرو جمع بندی برجام به تصویب رسید، در ضمیمه ب خود، ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد محدودیتهایی را بر صنایع موشکی ایران اعمال کرده است. در بند ۳ ضمیمه ب از ایران خواسته شده است تا هشت سال پس از پذیرش برجام، دست به هیچ فعالیتی مرتبط با موشکهای بالستیک طراحی شده برای داشتن قابلیت حمل کلاهک هستهای از جمله شلیک موشک با استفاده از تکنولوژی این دست موشک های بالستیک، نزند. در بند ۴ همین ضمیمه نیز ایران به مدت هشت سال و تنها با مجوز مورد به مورد شورای امنیت از خرید و فروش تمام اقلام، مواد، تجهیزات و تکنولوژیهایی که ممکن است در صنایع موشکی کاربرد داشته باشد، منع شده است. قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد به صورت بسیار روشن و واضح از قابلیت حمل کلاهک سخن میگوید. کلمه قابلیت، طیف وسیعی از موشکها را مشمول این بند فصل هفتمی تحریم میکند. چه، خرج موشک های شدیدالانفجار، خوشهای و بارانی به مراتب از خرج هستهای سنگینترند و موشکی که قادر باشد آن سلاحهای متعارف را حمل کند، طبیعی است که قابلیت حمل کلاهک سبکتر را نیز داشته باشد. بند موشکی قطعنامه علیرغم اینکه یک درخواست است اما دقیقا ذیل ماده ۴۱ فصل هفتم است و عدم رعایت آن، مسئولیت بینالمللی برای کشور ایران در پی دارد. در مقدمه ضمیمه ب اعلام شده است که تمامی بندها از جمله بند موشکی، ذیل ماده ۴۱ فصل هفتم تعریف شده است. همچنین در بیانیه ۱۴ مادهای وزارت خارجه تصریح نشده است که ایران بندهای موشکی را نمی پذیرد و آنها را رعایت نخواهد کرد. و نیز در رابطه با قطعنامه ۲۲۳۱، اولا موجودیت این قطعنامه ناشی از برجام است و دوما در صدور آن نوعی توافق میان ایران و کشورهای ۱+۵ حاصل شده است و حتی آقایان ظریف و عراقچی به صراحت اجرای قطعنامه ۲۲۳۱ را ضامن اجرای توافق برجام دانستهاند.
پنل ۸ نفری متخصصان سازمان ملل متحد که طبق بند ۲۹ قطعنامه ۱۹۲۹ ایجاد و مامور گزارشدهی درباره پایبندی ایران به قطعنامه شده بود، گزارشی را در تاریخ ۲۵ ژوئن ۲۰۱۳ ارائه کرد که با پاراف رئیس شورای امنیت به عنوان سند شماره ۳۳۱ در سال ۲۰۱۳ در سازمان ملل ثبت شده است. در بند ۸۴ در صفحه ۲۱ این گزارش پنل متخصصان به صراحت موشکهای شهاب ۱ و شهاب ۳ ایران را قادر به حمل کلاهک هستهای شناسایی کرده و آزمایش آنها در رزمایش پیامبر اعظم ۷ را ناقض قطعنامه شورای امنیت دانسته است.
دقیقا پذیرفتن همین بخش از تعهدات در برجام توسط جواد ظریف بود که اسباب خشم و ناراحتی فرماندهان سپاه را فراهم کرد و پس از بازگشت ظریف به ایران طی یک نامه محرمانه به دولت روحانی اعلام نموند که سپاه پاسداران تحت فرماندهی دولت نیست و هیچگونه قراردادی را که توسط دولت به امضا برسد که موجب توقف فعالیتهای سپاه گردد را به هیچ عنوان نخواهد پذیرفت.
پروازهواپیماهای تجسسی آمریکا برای ردگیری فعالیتهای سپاه پاسداران:
پس ازاظهارمخالفت فرماندهان سپاه با برجام دولت آمریکا دستور فعال شدن مجدد پروازهواپیماهای تجسسی برای کنترل و نظارت بر فعالیتهای موشکی سپاه را به صورت محرمانه صادرکرد. امیر فرزاد اسماعیلی فرمانده قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیا که در سال ۱۳۸۹ به یکباره با دو درجه ارتقا از درجهٔ سرهنگی به سرتیپ تمامی ارتقای درجه یافته بود میگوید که نخستین بار یک مورد در رزمایش ولایت سال ۱۳۸۹ در منطقه عمومی جاسک این اتفاق افتاد که به دو فروند هواپیمای تجسسی یو ۲ آمریکا اخطار داده شد. بار دیگر در۱۷ آذر ماه سال ۹۳؛ امیر فرزاد اسماعیلی از اخطار این قرارگاه به یک فروند هواپیمای جاسوسی آمریکا خبر داد. این هواپیما از نوع هواپیماهای جاسوسی یو ۲ بود که معمولا توسط سازمان سیا مورد استفاده قرار میگیرد. تقریبا دو سال بعد از آن ماجرا امیر فرزاد اسماعیلی ، در۲ مهر ماه ۹۵؛ مجددا از یک اخطار جدید به یک هواپیمای جاسوسی یو ۲ آمریکا خبر داد. این نوع هواپیما از دوران جنگ سرد با شوروی در پایگاه هوایی در پیشاور پاکستان مستقر بوده اند و روزانه به عملیات های تجسسی در مورد شوروی می پرداختند. امیر فرزاد اسماعیلی همچنین میگوید که در منطقه جنوب شرق تقریباً یک کار روزانه با این دست هواپیماها درمنطقه خود داریم. همچنین برای اولین بار؛ در۱۰ مهر سال ۱۳۹۵ نیروی هوافضای سپاه پاسداران یک فروند پهپاد پیشرفته ام کیو ۱ آمریکا که از افغانستان پرواز کرده بود و معمولا توسط سازمان سیا مورد استفاده قرار میگیرد را در یک نمایشگاه نظامی، به نمایش گذاشت. کارشناسان معتقدند که سپاه این پهپاد را با استفاده از سیستم جنگ الکترونیکی که از روسیه دریافت کرده است به غنیمت گرفته است. تمامی این اخبار شاهدی بر این است که تمامی فعالیتهای سپاه به صورت روزانه و از نزدیک توسط آمریکا مورد ردگیری و تحقیق قرار می گیرد.
منحل شدن سازمان فضایی ایران:
در سال ۱۳۸۹ ، برای ایجاد یکپارچگی بیشتر در اجرای پروژه های فضایی، طرحی در شورای عالی اداری کشور به ریاست احمدی نژاد به تصویب رسید که طبق این طرح پژوهشکده مهندسی جهاد شامل چهار مرکز در تهران و اصفهان و تبریز و شیراز از وزارت جهاد جدا شده و به سازمان فضایی ملحق می شد؛ پژوهشگاه هوا و فضا از وزارت علوم و تحقیقات و فن آوری جدا شده و به سازمان فضایی ملحق می شد و مرکز تحقیقات فضایی از وزارت ارتباطات جدا شده و به سازمان فضایی ملحق می شد و نهایتا سازمان فضایی هم از وزارت ارتباطات جدا شده و به نهاد ریاست جمهوری منتقل شد. اما با روی کار آمدن دولت روحانی، آقای ترکان از سوی ریاست جمهوری ماموریت یافت که در مدت دو ماه سازمان فضایی را تعیین تکلیف کرده و ساختار و جایگاه جدید سازمان فضایی و پژوهشگاه فضایی را پیشنهاد دهد. جمعبندی بررسیهای آقای ترکان این شد که یکپارچکی و تمرکز فعالیتهای فضایی کشور باید حفظ شود. اما علارغم تمامی این جمع بندی ها از آنجایی که بر اساس مذاکرات محرمانه جمهوری اسلامی با آمریکا قرار بر این شده بود که برای دادن اطمینان خاطر به آمریکا این سازمان فعالیتهای فضایی خود را کاهش دهد. و بنابر این در دیماه ۱۳۹۳ سازمان فضایی کشورمجددا بین چند وازرت خانه تقسیم گشت. مجموعه سازمان فضایی و پژوهشگاه فضایی به وزارت ارتباطات و پژوهشکده فضانوردی از پژوهشگاه فضایی منتزع شده و به عنوان پژوهشگاه هوا و فضا به وزارت علوم منتقل شد. مرکزی هم به نام مرکز ملی امور فضا و با حکم ریاست جمهوری در معاونت علمی ریاست جمهوری تشکیل شده و شورای عالی فضایی و سیاستگذاری امور فضا به آن مرکز واگذار شد.
بعدا در یک مصاحبه محسن شاطرزاده عضو هیات علمی پژوهشگاه فضایی این چنین اظهار میدارد که، با نهایت تاسف باید گفت که این بهم ریختگی تشکیلات فضایی و سردرگمی ها و اصطکاک های درون سازمانی ایجاد شده باعث توقف برنامه فضایی ایران و از هم گسستگی سیاست های فضایی در کشور شده است. امری که بعضی از آن به عنوان یک حرکت خواسته و مطلوب دولت یاد می کنند زیرا در راس وزارت ارتباطات و مشاورین ویژه فضایی وزیر ارتباطات و در هرم تصمیم گیری در دولت یازدهم اعتقادی به برنامه فضایی وجود نداشته و از مجموعه اقدامات انجام شده قبلی به عنوان نمایش یاد می شود و گاهی هم به استهزا گرفته می شود و در میان مطلعین برنامه فضایی کشور به عنوان اولین قربانی در مذاکرات برجام یاد می شود.
سیاست تغییر رژیم مشاور امنیت ملی آمریکا مایکل فلین:
مایکل فلین، مشاور امنیت ملی دولت ترامپ در نشست خبری روز چهارشنبه کاخ سفید حاضر شد و بیانیهای را در خصوص ایران قرائت کرد. آزمایش موشکی اخیر نیز بر خلاف قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد است که از ایران میخواهد هیچ اقدامی با موشکهای طراحیشده برای قابلیت حمل سلاحهای هستهای، از جمله آزمایشهایی که از این فناوریهای موشک بالیستیک استفاده میکنند، انجام ندهد. ایران به جای سپاسگذاری از آمریکا بابت این توافقات اکنون احساس جرأتمندی میکند. و از همین امروز ما رسماً ایران را تحت نظر قرار میدهیم. باید مطمئن شویم ایرانیها متوجه شدهاند که ما در برابر چنین اقداماتی (آزمایش موشکی) بیکار نخواهیم نشست.
یک منبع در وزارت دفاع آمریکا به روزنامه الانباء کویت گفته است که مایکل فلین مدیر پیشین اداره اطلاعات وزارت دفاع از سوی ترامپ مسئولیت پرونده ایران در شورای امنیت ملی آمریکا را بر عهده گرفته است. این منبع که خواست نامش فاش نشود، به الانباء کویت، گفته: دونالد ترامپ جهت برخورد با مسائل منطقه، دو تن از استراتژیستهای آمریکایی که سابقا در پنتاگون کار میکردند را تحت ریاست مایکل فلین مسئول پرونده ایران در شورای امنیت ملی آمریکا کرده است. تازه ترین کتاب مایکل فلین کتاب، زمین نبرد: چگونه میتوانیم جنگ جهانی علیه اسلام افراطی و متحدانش را پیروز شویم است. از زمان کارترهیچ رئیس جمهور آمریکا، بجز تمرکز بر موضوع هسته ای، خواهان تغییر رژیم تهران نشده است. در صفحه ۸۹ از این کتاب آمده است که: هیچ دولتی (در آمریکا) میلیون ها ایرانی ناراضی را حمایت نکرده است. وی لبه تیز انتقادش را متوجه بخش فارسی صدای آمریکا کرده و می گوید: در حقیقت، رادیو و تلویزیون فارسی زبان خود ما که برای ایران پخش می شود اغلب اوقات منتقد آمریکاست تا حکومت تهران که ما را تهدید می کند. جیمی کارتر، به علت عدم حمایت از شاه باعث روی کار آمدن حکومت اسلامی در ایران شد و باراک اوباما نیز با ایران معامله کرد. بنابر این اوباما را می توان مانند کارتر به دورویی و ظاهرسازی متهم کرد. این خطای استراتژیک بزرگی بود که آمریکا به عراق حمله کرد. چرا که اگر آنطور که ما بعد از حملات ۱۱ سپتامبر ادعا کردیم، هدفمان غلبه بر تروریسم و دولت های حامی تروریسم بود باید هدف اصلی تهران می بود نه بغداد و روش بکار گرفته شده نیز باید سیاسی می بود (نه حمله نظامی) یعنی حمایت از اپوزیسیون ایرانی. ما با این روش، نظام شوروی را پایین کشیدیم، کاری که به مراتب سختتر از پایین کشیدن جمهوری اسلامی می باشد.
http://www.iranglobal.info/node/58728