نگاه ویژه روژی کورد:
برآورد تحولات مناطق کوردستان سوریه و عراق حکایت از استقلال بیش از پیش این مناطق از حکومت مرکزی دمشق و بغداد دارد.
مقامات کوردستان سوریه پس از پیشروی های گسترده ی خویش در شمال سوریه اعلام کردند که انتظار میرود در مناطق شمالی تحت کنترل کوردها در شمال سوریه، نظام فدرالی اعلام شود. آنها گفتهاند این تصمیم به این دلیل گرفته شده است که آنها از مشارکت در جریان مذاکرات صلح محروم شدهاند. اظهارات مقامات کوردستان را می توان مقدمه ای برای تشکیل کوردستان سوریه دانست. این خواسته کوردهای سوریه در شرایطی مطرح شده که مقامات اقلیم کوردستان عراق به رهبری مسعود بارزانی مدام در ماه های اخیر دولت مرکزی عراق را تهدید به برگزاری رفراندوم جهت استقلال این منطقه از عراق نموده اند.
برآورد موقعیت منطقه خاورمیانه در سال های اخیر بیش از هر زمانی کوردها در عراق و سوریه را به تاسیس کشوری مجزا نزدیک نموده است. از کوردها با جمعیتی حدود پنجاه میلیون نفر به عنوان بزرگترین ملت بی کشور در جهان نام برده می شود. قومیتی که با فروپاشی امپراطوری عثمانی و جدال بازماندگان آن از داشتن کشوری محروم مانده و اکنون به بیش از هر موقعیتی خود را به آرمان شان نزدیک می بینند.
به واقع نابسامانی حاکم بر منطقه خاورمیانه نظیر رشد روز افزون تروریسم تا بدان جا پیش رفته که نه تنها کشورهای این منطقه، بلکه دولت های فرامنطقه ای نیز از پیامدهای آن بی نصیب نمانده نمانده اند. انفجارها و حملات بروکسل، پاریس و انگلیس و رخدادهای تروریستی احتمالی در هر نقطه از جهان ناشی از بی ثباتی حاکم بر خاورمیانه است.
تحلیل حاضر بر آن است که به موانع و شرایط مساعد کوردها در دو کشور سوریه و عراق در راستای دستیابی به خواسته ی نهایی خویش مبنی بر جدایی از سوریه و عراق بپردازد. سرعت وقایع خاورمیانه تا بدان حد است که احتمال وقوع چنین امری دور از انتظار نیست. درست در سال های پس از حمله ی آمریکا به عراق بود (2003) که کوردها با وجود شرایط مساعد احتمال چنین رخدادی رو دور از ذهن می دانستند و شخصیتی های هم چون جلال طالبانی رهبر اتحادیه میهنی کوردستان عراق تشکیل چنین دولتی را غیر واقع بینانه دانسته و ایجاد اقلیمی خودمختار را نهایت خواست کوردها قلمداد نموده اند. به واقع چه رخ داده است که اکنون کوردها بی مهابا در مسیر استقلال می کوشند و چه موانع پیش روی آنان است؟
عوامل تسهیل کننده جهت ایجاد کشور کوردستان
الف) تثبیت قدرت در مناطق کردنشین در سایه ضعف قدرت مرکزی: کوردهای سوریه که قریب به ده درصد جمعیت این کشور را تشکیل می دهند عمدتا در مناطق شمالی سوریه ساکن بوده و از شکل گیری جمهوری عربی سوریه فاقد حقوق اولیه بوده تا آن جا که حتی دارای تابعیتی سوری نیز نبوده اند. کوردهای سوریه به لحاظ جمعیت اندک و پراکنده گی شان در نقاط مختلف سوریه تا پیش از وقوع تنش در این کشور بر خلاف کوردهای ترکیه و یا عراق معضلی برای حاکمیت مرکزی سوریه نبوده اند.
شبه نظامیان وابسته به پ ی د موسوم به یگان های مدافع خلق، شاخه سوری پ ک ک توانسته اند قدرت را در مناطق کردنشین سوریه قبضه نمایند.
آغاز بحران در سوریه و تضعیف حکومت مرکزی توامان با مداخله قدرت های منطقه ای و فرا منطقه ای در امور داخلی این کشور و شکل گیری گروه های تروریستی ظاهرا دینی و یا سکولار موجب تحرک روزافزون کوردها به سوی دستیابی به منافع آتی شان شد. حزب اتحاد دموکراتیک شاخه سوری حزب کارگران کوردستان ترکیه موسوم به پ ک ک در این میان توانست با حذف رقبای درونی اش خویشتن را به قدرت غالب در مناطق کرد نشین سوریه تبدیل نماید.
برآورد تحولات سال های اخیر سوریه نشان می دهد که جز در اندک مواردی نظیر محاصره کوبانی توسط نیرو های داعش، عموم گروه های سوریه از تقابل با کوردها امتناع ورزیده اند. نیروهای مردمی کرد نیز با توجه به محل های سه گانه تمرکز کوردها در سوریه (عفرین، جزیره و کوبانی) اقدام به تشکیل کانتون هایی مجزا نظیر آن چه در سوئیس است نمودند، بر مبنای این طرح هر یک از حکومت های سه گانه به گونه ای خود مختار به حیات سیاسی خویش ادامه می دهد.
با این حال کوردهای سوریه به مناطق یاد شده بسنده ننموده و در سایر درگیری گروه های سوریه با دولت اسد توانسته اند با ائتلاف با برخی عرب ها و ترکمن ها ساکن در میانه سه کانتون زمینه اتصال آن ها را فراهم آورند. هم اکنون منطقه کوبانی و جزیره به یکدیگر متصل شده و تحرکات کوردها در شمال حلب به ویژه در تل رفعت و اعزاز وصل شدن کوبانی را به کانتون عفرین ایجاد نموده است.
در عراق اما اوضاع بیش از سوریه بر وفق مراد کوردهاست. کوردهای عراق از دهه نود میلادی و با اعمال منطقه پرواز ممنوع در شمال این کشور عملا مناطق وسیع کرد نشین این کشور هم چون سلیمانیه، دهوک و اربیل را به تصرف خویش در آورده اند. سقوط صدام حسین بیش از پیش آن ها را به اهداف آرمانی شان نزدیک نمود تا آن که ورود داعش به عراق و ضعف مفرط دولت مرکزی بغداد، عملا اربیل را از یوغ دولت مرکزی خارج نمود.
پیشمرگه های کرد در طول دو سال اخیر و پس از تصرف موصل و با حمایت ایالات متحده و برخی دیگر کشورهای منطقه تحت لوای مبارزه با داعش ب متصرفات خویش افزوده و توانسته اند مناطق کلیدی مورد مناقشه هم چون شهر استراتژیک کرکوک و دیگر شهر از جمله شنگال را به چنگ آورده اند، مناطقی که پیشتر دستیابی به آنان هم چون رویارویی برای کوردها تلقی می شد.
ب) رشد تروریسم سلفی: با قدرت گیری تروریست های النصره و داعش در سوریه و سپس عراق، کوردهای دو کشور اذعان نمودند که بدون مداخله در مناقشه های صورت گرفته و به واسطه نگرانی از پیامدهای ناگوار تداوم ناامنی، خود به تضمین امنیت سرزمین های کردنشین خواهند پرداخت.
ضعف کنونی حاکم بر دمشق و بغداد در مقابله با تکفیری ها نیز دست کوردها را به زیاده های دو چندان بازگذارده است.
با آغاز تنش ها در سوریه و رویارویی ارتش در چندین جبهه، بشار اسد تلویحا و به گونه ای دوفاکتوراستقلال مناطق کردنشین را جهت کاستن از فشار مخالفینش پذیرفت.
به واقع رشد تروریسم سلفی و نگرانی های فزاینده از آن و تلاش برای ممانعت از اشاعه ی آن، جامعه بین المللی را با خطری بزرگ روبرو نمود تا آن جا که توجه ها را از سیاست های زیاده خواهانه کوردها دور نمود.
چ) حمایت حساب شده آمریکا و غیر عامدانه روسیه: از زمان ورود نظامی ائتلاف به رهبری آمریکا به معادلات منطقه جهت رویارویی با داعش، یگان های مدافع خلق (بازوی نظامی پ ی د) در سوریه، در کنار پیشمرگه های کرد عراقی را می توان بزرگترین متحدین واشنگتن در عرصه میدانی در نبرد با تکفیری ها دانست. حمایت لجستیکی و هوایی ایالات متحده از نیروهای کرد به ویژه در سوریه نقش بسزایی در قدرت گیری آن ها ایفا نموده است، امری که با نگرانی و هشدار مکرر آنکارا روبرو شده است.
«واحدهای حمایت از خلق کُرد» شاخه نظامی حزب اتحاد دموکراتیک کوردستان سوریه که از حمایت آمریکا برخوردارند، طی یک سال گذشته موفق شدند شبهنظامیان داعش را از بسیاری از مناطق شمال سوریه از جمله عینالعرب (کوبانی) و تلابیض، خارج کنند»
ارتش و نیروهای دولتی در سوریه به دلیل مبارزه در چندین جبهه نسبت به اقدامات ازادیخواهانه کوردهای این کشور واکنش نشان نداده اند.
رسانه های وابسته به کوردهای سوریه مکررا نوشته اند که « علی رغم مخالفتهای شدید ترکیه با حزب اتحاد دمکراتیک و خودمدیریتیهای ایجاد شده در غرب کوردستان (کوردستان سوریه) و تهدید به حمله نظامی علیه روژاوا (سه منطقه کردنشین سوریه) اما طی ماه های گذشته هواپیماهای ایالات متحده امریکا صدها تن تسلیحات نظامی برای یگانهای مدافع خلق و متحدان آن در شهر حسکه و دیگر مناطق فرود آورده اند. سخنگوی وزارت خارجه امریکا در پاسخ به اعتراض رسمی آنکارا اعلام کرد به نگرانیهای ترکیه واقفند اما کمک به نیروهای کرد متوقف نخواهد شد.»
کوردها هم اکنون در سوریه به عنوان متحد آمریکا به مقابله با داعش برخواسته اند. حمایت از کوردها و تجزیه احتمالی سوریه بر مبنای طرح خاورمیانه جدید از اهداف عمده ی آمریکا در حمایت از کوردهای سوریه می باشد که در این باره با ترکیه دارای اختلاف نظر می باشد، لذا آمریکایی ها از حضور کوردها در مذاکرات ژنو استقبال می نمایند.
از سویی با آغاز حملات روسیه در سوریه و اعلام امادگی مسکو جهت حمایت از کوردها در نبرد با تکفیری ها اکنون و بیش از هر زمانی موقعیت حزب اتحاد دموکراتیک در مناطق کرد نشین تثبیت شده است. بنا بر گزارش های منابع موثق صالح مسلم رهبر حزب اتحاد دموکراتیک کوردستان سوریه به مسکو رفته و با میخائیل بوگدانوف معاون وزیر امور خارجه روسیه در رابطه با چگونگی مقابله با تکفیری ها و جلب حمایت های مسکو دیدار و گفتوگو داشته اند.
د) اسرائیل حامی اصلی ایجاد کوردستان: روابط حسنه کوردها با دولت اسرائیل ( بر مبنای استراتژی پیرامونی تل آویو) و حمایت اسرائیل از ایجاد منطقه مستقل کردی در کنار طرح های خاورمیانه بزرگ و خاورمیانه جدید آمریکا که در آن و در راستای ایجاد آن چه دموکراسی در منطقه نامیده شده گام برداشته مزید بر علت شده و دست کوردها چه در عراق و چه در سوریه را به دستیابی به آرمان خویش جهت استقلال از عراق و سوریه باز گذارده است.
با تصرف شهر تل ابیض، دو منطقه کردنشین جزیره و کوبانی به یکدیگر متصل شده اند.
همزمانی اعلام حکومت فدرالی کرد در شمال سوریه با موفقیت های ارتش سوریه در آزادسازی مناطق مهمی چون حلب و پیشروی موفقیت آمیز آنها برای شکست تروریست ها، سوالات متعددی را ایجاد می کند..
اسرائیل از دیرباز روابط حسنه ای با کوردهای سوریه و عراق داشته است.
موانع پیش روی کوردها:
علیرغم تسهیل شرایط برای ایجاد مناطق مستقل کردنشین در شمال سوریه و شمال عراق، هم چنان موانعی پیش روی آنان است.
الف) مخالف جمهوری اسلامی و ترکیه با تجزیه منطقه: از جمهوری اسلامی ایران به ویژه در سال های پس از سقوط رژیم بعثی عراق و نفوذ تهران در بغداد به عنوان یکی از قدرتمندترین نظام های خاورمیانه نام برده می شود. بی گمان جمهوری اسلامی هم اکنون نفوذ بی امانی بر منطقه (به ویژه در عراق، سوریه، لبنان، یمن) داشته و اشتراکات بالایی با برخی همسایگان خویش جهت تامین امنیت منطقه دارد.
سیاست جمهوری اسلامی بر حفظ تمامیت ارضی تمامی کشورهای منطقه است، از این رو و با وجود نزدیک با برخی گروه های کرد به ویژه حزب اتحادیه میهنی کوردستان عراق، از ایجاد استقلال مناطق کردنشین ممانعت به عمل خواهد آورد..
ترکیه دیگر دولت صاحب نفوذ منطقه است که علی رغم اختلاف دیدگاه با جمهوری اسلامی بر سایر آینده سوریه، تجزیه این کشور را خط قرمز خود قلمداد نموده است.رژیم اردوغان از زمان آغاز درگیری ها در سوریه نسبت به هرگونه فرایندی که منتهی به خودمختاری و یا استقلال مناطق کردنشین سوریه منجر شود هشدار داده و آن را خط قرمز خود عنوان نموده است. احمد داوود اغلو نخستوزیر ترکیه اخیرا تصریح کرده بود که آنکارا اجازه هیچگونه «همکاری با گروههای تروریستی را که علیه ترکیه در حال جنگ هستند نمیدهد.» او افزود که «رابطه نزدیکی» میان حزب اتحاد دموکراتیک و حزب کارگران کوردستان وجود دارد؛ وی ادامه داده: «همانگونه که ایالات متحده و همپیمانانش اجازه اسلحهرسانی به القاعده و شاخههایش را نمیدهند، ترکیه نیز اجازه دادن اسلحه به حزب کارگران کوردستان و شاخههایش را نمیدهد.»
اردوغان یگان های مدافع خلق را تروریست خوانده و از آمریکا خواسته است از میان ترکیه و آن ها یکی را برگزیند. آمریکا نیز خواستار توقف حملات به سوی نیروهای کرد در سوریه شده است.
با وجود فقدان روابط حسنه میان کوردها با حکومت مرکزی سوریه (بدلیل تبعیض های وارده بر آن ها در خلال چهار دهه حکومت خاندان اسد)، با آغاز بحران داخلی در سوریه، میان دولت اسد و کوردها توافقی صورت پذیرفت مبنی بر آن که دولت سوریه تلویحا قدرت کوردها را به رسمیت شناخته و نیروهایش را از مناطق کردنشین خارج نموده در ازای آن، کوردها از تقابل با دولت پرهیز نماید. اهمیت توافق صورت گرفته برای دولت سوریه از آن روست که ضمن خارج نمودن کوردها از لیست مخالفینش، عملا آن ها را رو در روی سایر مخالفین سکولار و سلفی اش قرار خواهد داد، از سویی دیگر با آگاهی نسبت به نگرانی های ترکیه بابت قدرت گیری کوردها (به دلیل وفاداری شان به پ ک ک)، عملا با اعطای استقلال ضمنی، زمینه آغاز بحرانی امنیتی را برای ترکیه فراهم نمود.
به واقع استقلال مناطق کردنشین در سوریه و عراق بیشترین مخاطره را برای ترکیه در بر خواهد داشت چرا که در تمامی مناطق مرزی ترکیه با دو کشور فوق کوردها ساکن بوده و آن سوی مرزهای ترکیه نیز کوردهای این کشور هستند که دهه هاست برای استقلال با آنکارا مبارزه می کنند.
برآورد تحولات منطقه نشان می دهد که با وجود آن که عمده تمرکز کنونی پ ک ک در سرزمین های ترکیه و سوریه قرار دارد و عموما از درگیری با جمهوری اسلامی پرهیز نموده، با این حال بنا بر ایدئولوژی این حزب مبنی بر مبارزات ازادیخواهانه هر گونه قدرت گیری پ ک ک و شعبش در منطقه خطرات گسترده امنیتی را علیه تهران و آنکارا در بر خواهد داشت.
شبه نظامیان مدافع خلق ( پ ی د) بزرگ ترین هم پیمان آمریکا در سوریه اند.
ب) عدم دسترسی به آب های بین المللی: کوردها در چهار کشور سوریه، ترکیه، عراق و ایران سکونت دارند. از زمان آغاز تحرکات جدایی طلبانه در برخی کشورهای یاد شده، صاحب نظران از عدم امکان شکل گیری کشوری به نام کوردستان سخن رانده اند، چرا که شکل گیری چنین دولتی با مخالفت چهار همسایه کلیدی روبرو بوده و خواهد بود و به دلیل عدم دسترسی کوردها به آب های آزاد و یا همسایگی با دولتی دیگر، عملا امکان شکل گیری چنین کشوری وجود نداشته که توان و قابلیت ارتباط با جهان خارج را نخواهد داشت.
بشار اسد رئیس جمهور کنونی سوریه و حیدر العبادی نخست وزیر عراق و سایر دولت مردان سوری و عراقی نیز با وجود عدم چالش با کوردها در منطقه و با ضعف مفرط نظامی شان همیشه بر حفظ تمامیت ارضی کشورهای شان تاکید نموده اند، لذا تثبیت موقعیت آن ها در کشوری شان، آنان را به مقابله با کوردها سوق داده و مانع از شکل گیری کشوری به نام کوردستان خواهد شد.
نکته حائز اهمیت دیگر آن که گروه های مخالف دولت بشار اسد و حتی تروریست های داعش نیز در صورت قدرت گیری در منطقه تشکیل چنین دولتی را بر نتافته و به مقابله با آن خواهند پرداخت.
ج) اختلاف درونی کوردها و معذوریت های آمریکا: کوردها هم چون سایر قومیت های خاورمیانه از گروه هایی هستند که در فقدان نهادهای دموکراتیک و مدنی هم چنان از ظرفیت های بالای مردمسالاری و همزیستی در میان یکدیگر بی بهره اند. نمود چنین امری را می توان در درگیری های خونین آنان در سال های دهه نود میلادی جستجو نمود که در آن نیروهای وفادار ب
ه حزب دموکرات به رهبری مسعود بارزانی با نبرد با نیروهای اتحادیه میهنی به رهبری طالبانی می پرداختند. اکنون و با گذشت سال ها از آن رویدادهای خونین، پیشمرگه های وابسته به هر یک بخش هایی از اقلیم را زیذ نفوذ خویش دارند.
حملات هوایی روسیه و حمایت از کوردها در رویارویی با داعش نیز فضا را بیش از پیش برای پ ی د جهت استقلال کامل از سوریه فراهم آورده است.
در سطحی کلان تر چنین رقابتی را می توان میان عبدالله اوجالان و مسعود بارزانی جستجو نمود که هر یک در پی عهده گیری رهبری کوردهای منطقه بر آمده اند. وفاداران به اوجالان با تکیه بر اندیشه های چپ و مارکسیستی به حیات خویش ادامه داده و بشدت بر علیه ترکیه در حال نبردند و مدام بارزانی را به خیانت به آرمان کوردها متهم می نمایند. عدم حمایت نیروهای بارزانی از کوردهای سوریه در زمان حملات سهمگین داعش به کوبانی بر میزان انتقادات علیه حزب دموکرات کوردستان عراق افزوده است.
برآورد آینده منطقه نشان می دهد که حتی با تسهیل شرایط برای کوردها جهت استقلال از عراق و سوریه، رقابت درون گروهی بر اشفتگی اوضاع خواهد افزود.
جنگ خونین داخلی کوردها میان طرفداران طالبانی و بارزانی به مرگ هزاران نفر در دهه نود میلادی منجر شد.
نکته حائز اهمیت دیگر در این باره آن که علی رغم میل واشنگتن و تل آویو جهت استقلال مناطق کردشین، معذوریت های آنان هم تلاش برای جلب مساعدت ترکیه به عنوان عضوی از ناتو موجب حمایت صریح آمریکا از این روند نخواهد شد. دول عربی نیز علی رغم دشمنی با اسد و دولت العبادی به جهت حس پان عربیسم اما باز هم تا حدی مطلوب حمایت خود را اعلام نموده اند..
سخن پایانی:
برنده واقعی این روند و تضعیف حکومت های مرکزی در سوریه و عراق، کوردها و در کنار آن اسرائیل و آمریکا خواهند بود. یکی از ایده ال های اصلی اسرائیل در مناطق بحرانی خاورمیانه، تجزیه کشورها و تشکیل مناطق مستقل کوچکتر است تا این رژیم علاوه بر رفع خطر کشورهای قدرتمند، شانس برقراری روابط با ماطق کوچکتر را نیز داشته باشد. در این میان کوردها از روابط بسیاری خوبی با اسرائیل برخوردارند و حضور و سرمایه گذاری اسرائیل در مناطق خودمختار عراق در سال های اخیر، گویای آن است.
تحولات کنونی منطقه و رشد بی ثباتی بیش از هر وقت شرایط مساعد برای کرد را فراهم آورده تا آن جا که می توان اذعان نمود با وجود موانع احتمالی، شانس تجزیه کشورهای عراق و سوریه نسبت به گذشته بیش از احتمال پایداری و حفظ تمامیت ارضی آنان است.