براى درك اين مطلب، كافى ست تا جاى رسانه ها و مفسران آن را عوض كنيم. يعنى تصور كنيم كه سيماى جمهورى اسلامى، يك مفسر انگليسى را دعوت به كار كرده، تا از سياست هاى «ضد اسلامى» در انگلستان «تعريف و تمجيد كند». اين موضوع همان قدر عجيب است كه ديدن «مفسران ايرانى»، به عنوان حاميان فرهنگ اسلامى، در تلويزيون بى بى سى، و مداومت كار آن ها در اين رسانه.
گفت و گوى شبكه ى «افق»ِ صدا و سيما، با على عليزاده، شخصى كه به عنوان كارشناس و مفسر در تلويزيون بى.بى.سى، حضور مى يابد، ابعاد جالب توجهى به نفوذ طرفداران اسلام سياسى، به رسانه هاى دولت هاى غربى داده است؛ نفوذى آشكار و علنى، كه نه تنها سياست هاى مبتنى بر اسلام سياسى را در غرب توجيه مى كند، بلكه به تعديل خشونت تندروهاى اسلامى نيز مى پردازد.
در حال تهيه ى مطلبى هستم با عنوان «كشورهاى آزاد، چگونه بايد با تروريست هاى مسلمان مبارزه كنند» ولى پيش از تكميل و انتشار اين مطلب ترجيح دادم به اين نمونه ى خاص «فرهنگى» اشاره كنم، هر چند تا كنون ديده ايم كه چشم و گوش مسوولان تلويزيون هاى دولت هاى خارجى، بر اين گونه اشاره ها و تحليل ها بسته است.
اكنون گفته خواهد شد كه نويسنده، يكى از هواداران رسانه ى دولتى بى بى سى و امثال آن است. آرى. در جايى كه خشونت اسلامى در جهان غوغا مى كند، ما اهل رسانه، بايد دست در دست يكديگر، به شناساندن عوامل و پايگاه هاى عملياتى و فرهنگى آن همت كنيم. مدافعان اسلام سياسى، و هواداران و پشتيبانان فرهنگى آن نه تنها به صورت غير مستقيم آسيب رساننده به جوامع آزاد و پيشرفته هستند، بلكه به صورت مستقيم آسيب رسان به مسلمانانى هستند كه دين شخصى دارند و با سياست و سياست بازان كارى ندارند. هر عمل خشونت آميزى كه به اسم اسلام انجام مى شود، باعث نفرت مردم كشورهاى آزاد و ترس آن ها از «كل مسلمانان» مى شود چرا كه توانايى فرق گذاشتن ميان مسلمانان سياسى با مسلمانان قلبى و باطنى ندارند.
عليزاده، در گفت و گو با يامين پور برنامه ساز سيماى جمهورى اسلامى، رسما براى تفسير اعتراض نيروهاى امنيتى انگليس به سياستمداران و رسانه ها، از فعل «عربده كشيدن» استفاده مى كند.
او، نه به ريشه هاى خشونت طلبى اسلاميون، كه به عملكرد رسانه ها و سياستمداران انگليس مى پردازد و آن ها را موجب رشد و گسترش خشونت در كشورهايشان مى نامد.
رسانه هاى انگلستان در نظر اين مفسر، به خشونت مجال رشد و نمو مى دهند، چون ابعاد واقعى آن و حقيقت آزادى ستيز آن را آشكار مى كنند. سياستمداران انگلستان هم از نظر اين «مفسر»، چون مثل خامنه اى، خشونت در كشورشان را «ترقه بازى» و بى اهميت نمى خوانند، عامل تشويق عوامل تندروى بعدى قلمداد مى شوند.
ممكن است گفته شود كه در كشورهاى آزاد، امثال اين «مفسر» هم آزادند تا نظر خود را ابراز كنند. آرى. ابراز نظر اِشكالى ندارد اگر رسانه اى كه به چنين «مفسرانى» مجال عرض اندام مى دهد، و برنامه هاى خود را پر از اين گونه تفسيرهاى هوادارانه نسبت به خشونت پروران و حاميان فرهنگى آن مى كند، مخالف سياست هاى دولت خود باشند، و نه عضوى از اعضاى رسانه هايى كه به هر حال «دولتى» هستند و على القاعده بايد به فكر ريشه كن كردن خشونت و طرد حاميان ريز و درشت آن باشند.
براى درك اين مطلب، كافى ست تا جاى رسانه ها و مفسران آن را عوض كنيم. يعنى تصور كنيم كه سيماى جمهورى اسلامى، يك مفسر انگليسى را دعوت به كار كرده، تا از سياست هاى «ضد اسلامى» در انگلستان «تعريف و تمجيد كند». اين موضوع همان قدر عجيب است كه ديدن «مفسران ايرانى»، به عنوان حاميان فرهنگ اسلامى، در تلويزيون بى بى سى، و مداومت كار آن ها در اين رسانه.
اين كه آقاى «مفسر»، هر چند هيچگونه وابستگى به جمهورى اسلامى نداشته باشد، عصر، تفسير جمهورى اسلامى پسندانه ى خود را در بى بى سى ارائه دهد و شب در سيماى جمهورى اسلامى همان تفسير را در قالب جديدي، اين سوال را در ذهن به وجود مى آورد كه آيا بى بى سى، همان طور كه در ميان مخالفان حكومت به «آيت الله بى بى سى» شهرت يافته، چنين رسانه اى ست، يا رسانه ى كشورى كه بايد به دنبال حفظ آزادى در كشور انگلستان و نيز رشد آزادى در تمام جهان باشد؛ رسانه اى كه روزگارى، رسانه ى كشورى ضد فاشيسم و ضد توتاليتاريسم در سطح جهان بود، و زبان هاى مختلفى كه به كار مى بُرْد براى بيدار كردن مردم تحت سلطه، در كشورهاى مستبد بود.
اميدواريم بى بى سى فارسى، يك بار براى هميشه موضع خود را به طور شفاف در مقابل جمهورى اسلامى به عنوان حكومت مبتنى بر استبداد دينى و مذهبى، و نيز مفسران فرهنگ اسلامى مشخص كند، تا ما، بيهوده به طرح پرسش هاى بى جواب نپردازيم و بى بى سى را از ميان رسانه هاى حامى آزادى و مخالف خشونت جهانى حذف كنيم.
http://news.gooya.com/2017/06/post-4553.php