کمپین فعالین بلوچ- مژده نوروزی- اینجا چابهار است، چابهاری که اگر در آن قدم نگذاشته باشید تصور میکنید به شهرهای آفریقایی سفر کردهاید. بلوچهای این شهر اگرچه در کنار دریایعمان با کرانهای بیانتها از آب روبهرویند اما خانههایشان خالی از آب است. طبیعت وحشی اینجا در برخی مناطق به واسطه انسان، مهار نشده و همچنان بکر باقی مانده است. شاید روزی، در همین روزها که میتواند چندان هم دور نباشد این شهر باستانی بار دیگر سر از خاک درآورد و قدرت رفته خود را بازیابد.
چابهار تشنه است و این تشنهگی اگر به گوش ایران نرسد شاید در مدتی کوتاه این شهر خالی از سکنه شود و تنها منطقه آزاد باقی بماند و میراثی که میتوانست نگین منطقه شود.
عزیزالله کردی مدیرکل مسکن و شهرسازی چابهار میگوید: سالهاست که مردم مناطق جنوبی کشور به نبود آب و قطع آب در منازل مسکونی خود عادت دارند. هنگام ساخت مساکن شهری، مخازنی در زیرزمین خانهها تعبیه میشود که در روزهایی که عموما دو روز در هفته است، آب در آن مخازن ذخیره شود و مردم شهرنشین آب را با این شیوه در کل هفته مورد استفاده قرار دهند.
وی کیفیت آبشهری را نیز چندان مناسب نمیداند و معتقد است: باید برای بهبود کیفیت آب در مناطق جنوبی کشور، چارهای اساسی اندیشیده شود.
این مسئول و کارشناسشهری، چابهار و جنوبشرق کشور را سرشار از منابع طبیعی عنوان میکند که متاسفانه در برخی از حوزهها، به حال خود رها شدهاند. از نظر این مسئولشهری، ساماندهی به مناطق حاشیهنشین و تعیینتکلیف واقعی ساکنانی که به علت عدم آموزشهای لازم و محرومیت به حال خود رها شدهاند میتواند در توسعه همه جانبه چابهار در آینده، به مسئولان ارشد نظامجمهوریاسلامی ایران و کل کشور، فواید زیادی برساند.
با این وجود، شهرِ رنجها و شادیهای جنوبشرق ایران در حالی چندی پیش میزبان سرمایهگذاران داخلی و بینالمللی بود و همایش فرصتهای سرمایهگذاری بود که مردم آن روزگار سختی را میگذرانند.
گفته میشود طی دو دهه اخیر، چندین سد در چابهار ایجاد شده است اما تمامی سدها به حال خود رها شدهاند و نبود خطوط انتقال آب باعث شده تا علاوه بر زیانهای ملی در حوزه آب، کشاورزی منطقه نیز با مخاطرات جدی مواجهه شود.
به گفته امانالله کردی یکی از اعضای هیاتعلمی دانشگاه علوم دریانوردی چابهار، سه سد بزرگ زیردان، کهیر و پیشین در سواحل مکران از چابهار تا جاسک ایجاد شدهاند که بدون خطوط انتقال آب رها شدهاند و همین مساله باعث شده است تا علاوه بر آنکه بخشی از کشاورزی مناطق جنوبی کشور به نابودی کشانده شود، آب سدها نیز بلااستفاده به حال خود رها شوند که بخشی از آنها به دریا ریخته شد و بخشی نیز تبخیر شدند بدون آنکه مردم منطقه از نعمتهای طبیعی آب بهرهمند شوند.
این در حالی است که گفته میشود، بحران آب در کشور جدی است و به نظر میرسد بخشی از بحران آب، به عدم مدیریت صحیح و بخشی عمل کردن برخی از دستگاهها، سازمانها و متولیانی مرتبط است که دستاندرکار مدیریت آب در کشور بوده و هستند.
هماکنون، چالشهای اصلی چابهار علاوه بر مساله آب که گاهی به خشکسالی و گاهی به سیلهای خانمان برانداز در استان سیستان و بلوچستان و جنوبشرق کشور تبدیل شده است، گسترش حاشیهنشینی و فقری است که گریبان جنوبشرق کشور را میفشارد. فاصله بین غنی و فقیر آنقدر در این استان مشهود است که گاهی در رفت و آمدها به نقاط مختلف، فراموش میکنی که اینجا ایران و آن هم جنوب کشور است که مردمانش در جریان جنگ تحمیلی عراق، جان فشانیهای فراوانی برای نجات کشور متحمل شدند.
با این حال، قرار است این منطقه استراتژیک و مهم به دلیل موقعیتی که در(زمینه کنترل ایران بر دریا) و مباحث ترانزیتی دارد و همچنین موقعیت و جایگاهی که بنادر جنوب ایران دارند به نگین منطقه مبدل شود و به گفته عبدالرحیم کردی مدیرعامل منطقه آزاد چابهار، سال ۹۶ سال استان سیستان و بلوچستان به عنوان مقصد گردشگری هدفگذاری شده است.
جزئیات سکونتگاههای غیررسمی چابهار بر اساس وسعت و جمیعت
و اما مناطق حاشیهنشین نه فقط در پیرامون شهر چابهار که در داخل شهر نیز ایجاد شدهاند و چابهار بر اساس آمار و طبق گفتههای محمدسعید ایزدی معاون وزیر راه و شهرسازی و مدیرعامل شرکت عمران و بهسازی شهری ایران حدود ۶۴ تا ۷۰ درصد حاشیهنشین و بدمسکن در بافتهای خود دارد.
بر اساس آمار، تعداد ۳۹ سکونتگاههای غیررسمی شکلگرفته در داخل و اطراف شهر چابهار شناسایی شده است که در این میان ۱۱ منطقه در داخل شهر و ۲۸ منطقه در خارج شهر قرار دارند. مساحت اشغال شده در سکونتگاههای غیررسمی داخل شهر و ۵ سکونتگاه غیررسمی مجاور و متصل به شهر بالغ بر ۱۰۰۰ هکتار است که با توجه به مساحت شهر چابهار عددی قابل تامل است. این درحالی است که مساحت دقیق تصرفات به دلیل آنکه ۲۳ منطقه سکونتگاه غیررسمی خارج از چابهار قرار دارد و به صورت دقیق قابل محاسبه نیست. بر اساس اطلاعات گردآوری شده، تعداد ۱۱۲۰۰ خانوار و جمعیتی بالغ بر ۵۲ هزارنفر در این سکونتگاه ها ساکن هستند.
سکونتگاه های داخل شهر چابهار شاملِ مرادآباد درون شهر با ۴۷ هکتار و جمعیتی بالغ بر ۴۵۳۴ نفر، پشت پمپ بنزین دولتی ۱.۲ هکتار و ۳۲۰ نفر جمعیت، باغ شهرداری (آتشآباد) ۱۷.۱ هکتار و ۱۷۵۸ نفر جمعیت، خیابان کشاورز ۲ هکتار و ۳۶۸ نفر جمعیت، جنگلوک ۴.۹ هکتار و ۱۳۷۴ نفر جمعیت، پشت بیمارستان۷.۹ هکتار و ۵۹۹ نفر جمعیت، کورسر ۲. هکتار و ۴۰ نفر جمعیت، امتداد بلوار قدس گلشهر ۷.۷ هکتار و ۹۲۷ نفر جمعیت، مهرشهر ۴.۸ هکتار و ۱۳۶ نفر جمیعت، زیباشهر ۷۰ هکتار و ۲۷۹۷ نفر جمعیت، مجتمع آموزشی شهید فلاحی با ۲. هکتار و ۶۴ نفر جمیعت که در داخل بافت شهر هستند.
سکونتگاه های غیررسمی خارج از محدوده شهر که متصل به شهر هستند نیز شامل مرادآباد با ۴۲ هکتار مساحت و ۱۱۳۳ نفر جمعیت، کمب ۳۴۴.۶ هکتار و ۱۲۹۵۵ نفر جمعیت، حوتآباد با ۵۸.۱ هکتار و عثمانآباد با ۸۴ هکتار و رمین با ۳۵۷.۳ هکتار و مجموعا با ۸۸۸۳ نفر جمیعت، سکونتگاههای غیررسمی خارج از محدوده شهر هستند که به شهر متصل شدهاند.
سکونتگاههای غیررسمی خارج از محدوده شهر نیز شامل نوبندیان، عبدالله بازار، ساندک زهی، طیس کوپان و طیس هستند که در چابهار شناسایی شده اند. مساحت کلی آنها شامل ۱۰۴۹.۱ هکتار و جمعیتی بالغ بر ۵۱۹۷۵ نفر را در درون خود جای دادهاند. که ساماندهی به آنها باید در اولویت باشد و این مردم از نظر وضعیت بهداشت، آموزش و مسکن، شغل، توانمندسازی و سایر امکاناتی که یک شهروند ایرانی باید داشته باشد محروماند.
معضل مهمی که در گسترش سکونتگاههای غیررسمی به چشم میخورد این است که این سکونتگاهها بدون در نظر گرفتن طرحهای شهری به شکل کاملا نامرتب و جزیرهای رشد کرده و عملا کار بسترسازی و ایجاد خدمات شهری را با مشکل مواجه کردهاند. به شکلی که در برخی مناطق حتی عبور و مرور وسایل نقلیه امکانپذیر نیست. بدینترتیب اجرای طرحهای تفصیلی و جامع شهر چابهار با معضل جدی مواجه شده است.
مساله دیگری که بیشتر در سکونتگاههای غیررسمی خارج از شهر دیده میشود این است که متصرفان در گسترش بافت مسکونی خود حتی به محدوده معابر در طرحهای هادی روستایی توجهی نکردهاند و عملا در حال حاضر دسترسیها در این مناطق با مشکل جدی مواجه است.
گفتگو با حاشیهنشینان جنگلوک
محل زندگی این افراد عموما از ضایعات ساختمانی، ضایعات اتومبیل، چوب درختان، پتوها و پارچههای کهنه و پارهای ساخته شده که دور هم چیدهاند تا تنها سرپناهی برای آتش سوزان سواحل جنوبی کشور برای خانواده هایشان باشد. تازه این شرایط ایدهآل ساکنان حاشیهنشین است وقتی که بارندگیهای سیلآسا بر سر جنوبیهای بیخانمان نیاید. اگر بارندگیهای سیلآسا در برخی از فصول سال ببارد بلای آسمانی نازل شده است زیرا این افراد را با خود میشوید و میبرد، بدون آنکه نامی از آنها در آمار درگذشتگان برده شود.
زینب مادری است که با فرزند خود در سکونتگاه غیررسمی جنگلوک روزگار میگذارند و خواهرش رقیه نیز در پناه چندین تکهچوب، آهنپاره، پارچهها و پتوهایی که خانهشان را تشکیل داده، نشسته است. زینب که بدون پایپوش و با ظاهری خاکآلود با دستانی پینهبسته به آبهای مواج دریایعمان چشم دوخته است، میگوید: باز هم با دوربین و خودکار به دست آمدهاید تا بدبختی ما را بنویسید و عکس بگیرید. سالهاست که برخی میآیند و میروند بدون آنکه زندگی ما تغییری کند.
وقتی به او میگویم اینبار عزم مسئولان ارشد بر ساماندهی به ساکنانی همچون شماست، تاکید میکند: بهداشت نیست، آموزش نیست، غذا نداریم، کار نداریم و زندگی برای ما بیفایده است.
با دست، نانهای کپکزدهای را نشان میدهد که بر سقف دست ساختههایشان به عنوان کپر در نور آفتاب پهن شدهاند تا خشک شوند و قابلخوردن شوند. گوشهای از این بدبختیها نیز البته چند تکه ماهی خرد شده قرار دارد که قرار است در آتش کباب شود و غذای روزانه آنها باشد در حالیکه گربهای نیز همزمان در همان خاک و خل کمین کرده است تا بخشی از غذای مردمان ساکن در جنگوک را برباید.
واقعا بهداشت در این سکونتگاههای غیررسمی بیمعناست و بوی بسیار نامطبوعی در فضا پراکنده است. در گوشهای از این تجمع انسانی بدون برنامه، چالهای حفر شده و دورش را با چندین بلوک و چوب پوشاندهاند که محل دفع فضولات انسانی است. دیگر اهالی جنگلوک نیز همین وضعیت را دارند در حالیکه چند قدم آن طرفتر، اداره کل امور اتباع خارجه قرار دارد و چندین متر دورتر نیز دیوارکشی اداره بنادر ودریانوردی است.
در جنگلوک نیز مانند سایر سکونتگاههای غیررسمی، سیمهای برق بر روی زمین قرار گرفتهاند و وضعیت آشفته به این نقطه از شهر دادهاند، برخی از سیمهای برق نیز لخت هستند و به واقع علاوه بر به رخ کشیدن ناهنجاری شهری، خطر مرگ برای افراد بیخانمان، کودکان و زنانی که در این مناطق پراکندهاند آن روی نازیبای شهر چابهار را به رخ میکشد.
تاریکی مطلق در انتظار سکونتگاه غیررسمی کمب!؟
سکونتگاه غیررسمی کمب نیز از دیگر مکانهایی است که برای بازدید میدانی و مردمی به آن قدم گذاشتیم. اینجا وسعت و تعداد جمعیت خیلی بیشتر از جنگلوک است و به واقع به محلهای بزرگ تبدیل شده است که ظاهرا نزدیک به ۱۳ هزار نفر جمعیت را در درون خود جای داده است. مردمان کمب، وضعیتی نابسامان دارند و برخی از آنها نیز البته پایپوش به پای دارند. اما وضعیت این منطقه نیز ناگوار است. سیمهای برق به روشی غیرطبیعی در معابر غیررسمی بر روی زمین پخش شدهاند و ساکنان به روشی غیر شهری از برق استفاده میکنند. به گفته دهیار چابهار این استفادهها غیرقانونی است و به زودی استفاده ساکنان کمب از برق، ممنوع خواهد شد و به این ترتیب شاید کمب در تاریکی مطلق فرو برود.
عثمان یکی از اهالی کمب است که با چشمانی نگران به ما نزدیک میشود و میگوید: آمدهاید تا خانههای ما را خراب کنید؟
ماجرای این نگرانی را از راهنمایی که همراهمان است میپرسم و او میگوید: هر از چند گاهی برای ویران کردن خانههای افرادی که در سکونتگاههای غیررسمی زندگی میکنند تحتعنوان تصرف، دست ساختههای بلوکی و زندگی این افراد ویران میشود و مردم این مناطق با این شیوههای برخورد بسیار آشنا هستند.
جای تاسف است که کشاورزی در بخشهای فراوانی از چابهار به نابودی کشیده شده است و مردم زمینهای خود را رها کردهاند و به حاشیه شهرها و یا درون شهرها پناه آوردهاند.
گفته میشود، در نقاط روستایی سواحل جنوبی کشور و هم مرز با چابهار و اطراف آن، عدهای غیربومی زمینهای ارزشمند را تحتاختیار دارند و محصولات کشاورزی خوبی را تولید و به فروش میرسانند. اما برخی از ساکنان بومی سواحل جنوبی کشور، بیپناه و بیپشتوانه بر تلی از ویرانهها، روزگار میگذرانند. /