خامنهای و دعوت به حمایت از مسلمانان کشمیر
در سال ۲۰۱۰ بود که توجه و حساسیت آیتالله خامنهای به کشمیر آشکار گردید. در آن سال رهبر ایران در پیام سالانه حج خود اظهار داشت:
«امروز کمک به ملت فلسطین و محاصرهشوندگان غزه، همدردی و همراهی با ملتهای افغانستان و پاکستان و عراق و کشمیر، مجاهدت و مقاومت در برابر تعدی آمریکا و رژیم صهیونیستی، پاسداری از اتحاد مسلمانان و مبارزه با دستهای آلوده و زبانهای مزدوری که به این اتحاد ضربه میزنند، و گستردن بیداری و احساس تعهد و مسئولیت در میان جوانان مسلمان در همه اقطار اسلامی، وظائف بزرگی است که متوجه خواص امت است.»
این اظهار نظر در آن زمان ناخرسندی مقامات هندی را در پی داشت و وزیر خارجه هند، با احضار کاردار ایران در دهلی نو به موضعگیری رهبر ایران درباره کشمیر اعتراض کرد. حالا پس از چند سال، آیتالله خامنهای دوباره به مسأله کشمیر پرداخته است؛ آنهم دو بار در طول یک هفته.
نخست، در ۲۶ ژوئن، در خطبههاى نماز عید فطر گفت:
«دنیای اسلام باید به طور صریح از مردم یمن حمایت کند و از ظالمان و ستمگرانی که به این مردم، در روز ماه رمضان، در ماه مبارک؛ آن گونه تهاجمهایى انجام مىدهند، اظهار برائت و بیزاری بکند، از مردم حمایت بکند؛ از مردم بحرین و مردم کشمیر همینجور.»
و سپس در ۳ ژوئیه در دیدار با مقامات دستگاه قضائی کشور بار دیگر بر این مسأله پای فشرد:
«قوه قضائیه باید در موضوعاتی همچون تحریمها، مصادرههاى آمریکاییها، تروریسم و یا حمایت از شخصیتهاى مظلوم دنیا همچون شیخ زکزاکی و یا حمایت از مسلمانان میانمار و کشمیر، از جایگاه حقوقی وارد شود و نظر حمایتی و یا مخالفت خود را قاطعانه اعلام کند.»
این سخنان رهبر ایران، بازتاب گستردهای در رسانههای پاکستانی داشته و با استقبال نفیس زکریا، سخنگوی وزارت امور خارجه این کشور و همچنین سید علی گیلانی، رهبر محافظهکار جبهه جداییطلب «حریت» در کشمیر تحت کنترل هندوستان روبرو شده است.
تقریب مذاهب در شرق، جنگ فرقهای در غرب
سخنان آیتالله خامنهای در مورد کشمیر، همزمان وجهی نمادین، دیپلماتیک و استراتژیک دارد. این اظهارات در وهله نخست، بیانگر ناخرسندی عمیق ایران از نزدیکی بیش از پیش هند به اسرائیل و عربستان و آمریکای ترامپ است.
برخی رسانههای هندی به طور مشخص این موضعگیری رهبر ایران را هشداری به مقامات هند، قبل از سفر نارندرا مودی نخست وزیر هند به اسرائیل دانستهاند، به ویژه که ماهیت روابط هند و اسرائیل، قبل از هر چیز، امنیتی و نظامی است. نباید فراموش کرد که این اولین دیدار یک نخست وزیر هند از اسرائیل بود.
اگر اظهار نظر دوم آیتالله خامنهای در مورد کشمیر در دیدار با مقامات قضایی، واکنشی به سفر مودی به اسرائیل بود، اظهارات مشابه او در عید فطر را میتوان واکنش او به دیدار مودی و ترامپ در ۲۶ ژوئن دانست. پیش از این دیدار، آمریکا، محمد یوسف شاه، رهبر شبه نظامیان کشمیر را در لیست تحریمهای خود قرار داد. رابطه هند با عربستان نیز از سال ۲۰۱۴ که نارندرا مودی به قدرت رسیده است، به شکل قابل ملاحظهای افزایش یافته است. عربستان در حال حاضر بزرگترین تأمینکننده نفت هندوستان است.
علاوه بر بعد دیپلماتیک و استفاده از مناقشه کشمیر به منزله اهرم فشاری بر هند، سخنان رهبر ایران سویهای نمادین و استراتژیک نیز دارد. پس از پیروزی چشمگیر در غرب ایران (در سوریه و عراق) حالا رهبر ایران، خود را بیش از پیش در جامه رهبر مسلمانان جهان احساس میکند. با این حال، استراتژی ایران و لحن و محتوای پیامهای آیتالله خامنهای در مورد کشورهای شرق ایران که شیعیان در آن در اقلیت هستند با کشورهای غرب، که قدرت دست شیعیان است، کاملاً متفاوت است. برخلاف اظهارات فرقهگرایانه و تقرفهبرانگیز در خصوص عراق و سوریه، مقامات ایران در کشمیر و پاکستان بیش از هر چیز بر تقریب مذاهب و وحدت شیعه و سنی تأکید دارند. در این مورد، مرور اظهارات و گفتارهای سید ساجد علی نقوی، رهبر شیعیان و جنبش تحریک اسلامی پاکستان، و نماینده ولی فقیه در این کشور کاملاً گویاست. آنچه مشخص است، در هر دو جبهه اما، فصل مشترک راهبرد ایران، استفاده از بحران به مثابه فرصت است.