برای فهم درست این نوشته توصیه میکنم به همه اسناد و ماخذی که در متن وجود دارد مراجعه کنید تا در قضاوت دچار لغزش نشوید وحقیقت در ذهن و ضمیرتان شفّاف ترگردد .
حادثه ۱۷ خرداد ۱۳۹۶ که از طرف رژیم با عنوان حمله تروریستی داعش به قبر خمینی و مجلس ارتجاع ٔبر سر آنتنها رفت از نادرترین حوادثی است که در عصر ارتباطات از بدو شروع تا جریان عمل و تا اطلاع رسانی آن همه و همه از یک کانال یعنی (وزارت اطلاعات رژیم آخوندی) به سمع و نظر جهانیان رسیده است . به عبارت ساده تر دنیای بیرون، از این واقعه همان چیزی را میداند که رژیم میخواست و مهندسی کرده بود . اما با همه حساب و کتاب کردنهای رژیم باز هم تنا قضات این روایت به حدی است که غیر از عوامل رژیم و لابیها ی برون مرزی آن کسی فریب خیمه شب بازی این حضرات را نخورده است. آنها هم که اول گول رژیم را خوردند و فکر کردند واقعا داعش به ایران حمله کرده خیلی زود فهمیدند که اشتباه کردهاند و با انعکاس اخباری که جعلی بودن این داستان را ثابت میکرد در صدد جبران آن بر آمدند .
یک مورد از این خبر رسانی که خارج از حیطه مهندسی مجال بروز بیرونی پیدا کرد بخش عظیمی از این سناریو دروغین را ٔبر ملا کرد . نوشته پیش رو به روابط پنهانی رژیم ایران با گروههای تروریستی منطقه ,اهداف ،دستاوردها ، و پارهای از شیوههای این بازی شیطانی میپردازد.
همگان فیلمی را که یکی از زخمیها برای وزیر بهداشت رژیم توضیح میدهد را دیدهاند .توجه عمومی به این جمله این مجروح جلب شده که گفته بود حتا نگذاشتند ما یک خودکار ببریم تو پس چگونه این افراد با سلاح به داخل آمدهاند؟! او اما حرفهای مهم تری هم زد که کسی به آن حرفها توجهی نکرد .او میگوید ۲متری مهاجمان بوده و آنها در حالیکه رویشان را پوشانده بودند مردم را از سر از قلب و پا میزدند فیلم را اینجا یک بار دیگر ببینید .
فیلم زیر را اگر با دقت نگاه کنید نکات بسیار زیادی در آن است که غیر طبیعی بودن آنرا اثبات میکند .اول اینکه بر خلاف گفته آن شاهد عینی صحنه که گفته بود تروریستها رویشان را پوشانده بودند، هیچ تروریستی رویش را نپوشانده بود، بعد هم در همان لحظهای که افراد مسلح وارد سالن میشوند اولین نفرکه یک خانم است در اولین صندلی بفاصله خیلی کم از جلو فرد مسلح عبور میکند اما دومین نفر که فردی است با پیراهن سفید عمداً به پشت روی زمین دراز میکشد و فرد مسلح به اصطلاح تیری به او شلیک میکند .این فرد چند ثانیه نشان داده میشود اما آثاری از خون در اطرافش نیست.اهل فنّ میدانند که گلوله در محل ورود سوراخ ایجاد میکند اما در محل خروج حفره و قاعدتاً بلافاصله خون ریزی شروع میشود .همین فرد را یک بار دیگر دوربین از زاویه جلو هم نشان میدهد که گویا قصد دارد از زمین بلند شود از این زاویه هم هیچ خونی دیدهٔ نمیشود .حالا همین فیلمهائی که چند ثانیه چند ثانیه از دوربینهای مختلف سر هم بندی کردهاند را با روضه امنیتی که گزارشگر سپاه در حین نشان دادن آن میخواند را مورد توجه قرار بدهید و بیاد بیاورید در صحنه ساختگی دیگری فردی با گذشتن از جان خود قصد منفجر کردن قبر خمینی را میکند اما به صحنه که میرسد میرود در حیات خلوتی که از پیش تعیین شده خودش را به طوری که هیچ فردی و هیچ دوربینی او را نبید منفجر میکند .به نظرم باید به اندازهٔ همان سناریو نویسان این واقعه از عقل و شعور و درک و فهم تهی باشی تا بپذیری این داستان واقعی است . فیلم را یکبار دیگر با دقت در این لینک نگاه کنید .
اما موضوعی که بسیاری از صاحب نظران و تحلیل گران را به اشتباه انداخت داستان اطلأعیه صادر کردن از طرف داعش بود. برای روشن شدن این موضوع باید اندکی به عقب برگشت و به روابط بسیار تنیده و تو در تو میان جریانهای تروریست منطقه مثل القأعده ، داعش، طالبان و قطر با رژیم ایران نگاهی انداخت .اگر روابط بین این گروها با این دو دولت ایران و قطر را خوب فهم کنیم میتوانیم تحلیل درستی از آنچه امروز در منطقه میگذارد داشته باشیم. بدون این شناخت قطعا گمراه خواهیم شد .
اسناد رابطه بین رژیم ایران و القاعده
یکی از ۱۷ سندی که بصورت نامه برای سر شاخههای القاعده و از جمله رهبر طالبان فرستاده شده بوده وبعد از مرگ بن لادن در خانه او پیدا شد مربوط به رابطه القأعده با رژیم ایران است .در این سند که متن آن به عربی و انگلیسی توسط موسسه غیردولتی آمریکایی «مبارزه با تروریسم» منتشر شده، در این باره چنین آمده:
«ادعا شده است که تعداد زیادی از اعضای القاعده، پس از شروع جنگ افغانستان در سال ۲۰۰۱ به ایران سرازیر شدهاند. بر این اساس، بعضی از اعضای گروه حزب اسلامی حکمتیار مستقر در ایران، در این راستا به اعضای القاعده کمک کردهاند. در این اسناد از قول عطیه عبدالرحمان اشاره شده است که حکومت ایران پس از مدتی، تعداد زیادی از اعضای القاعده را در ایران توقیف کرده است و در حالی که انتظار داشته است که ایران به عنوان دشمن دشمن القاعده، با این گروه مانند دوست رفتار کند اما آن را تنها گذاشته است. همین شخص در نامهای به تاریخ ۱۱ ژوئن ۲۰۰۹ با خوشحالی به شیخ معزز (بن لادن) خبر داده است که ایران تعداد زیادی از اعضای القاعده را آزاد کرده است. همچنین وی ادعا کرده است که واسطه آنها خبر آورده است که ایران قصد دارد اعضای خانواده بنلادن به جز مردان آن را آزاد کند».
روزنامه فرامنطقهای الشرق الاوسط، در آخرین شماره خود در ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۵، اسنادی را از بن لادن منتشر کرد که نشان می دهد رهبران القاعده و ایران در دهه نود میلادی، از روابط نزدیکی برخودار بودند.
اسنادی که پس از کشتن بن لادن در سال ۲۰۱۱ در ابوت آباد پاکستان، توسط آمریکا، ضبط شده است، نشان می دهد که عناصر القاعده، آزادانه در ایران به فعالیت می پرداختند.
بر اساس این اسناد، القاعده در سال ۲۰۰۶، به دنبال افتتاح یک دفتر در تهران بوده است، اما افزایش سرسام آور هزینه افتتاح چنین دفتری در آن دوره، مانع از انجام این کار شد.
روابط ایران و گروه القاعده، به دهه نود میلادی، یعنی در زمانی که این گروه تروریستی در سودان مستقر بودند، باز می گردد، چرا که در آن دوره، تهران و خرطوم از روابط خوبی برخودار بوده اند.
پول کریشنیک کارشناس آمریکایی، در گفت و گو با الشرق الاوسط اظهار داشت که بلوکه شدن اموال شش رهبر القاعده در ایران، توسط وزارت خزانه داری آمریکا، نشان می دهد که تهران عامل مهمی در تامین مالی القاعده در پاکستان و افغانستان است.
علاوه ٔبر این در تمامی این سالها در هر نقطه از دنیا هر گاه که تروریستهای القأعده دستگیر شدهاند اعتراف کردهاند که در ایران آموزش دیدهاند .این به معنی این است که آن عده از اعضای القاعده که به ایران سرازیر شدند توسط رژیم ایران آموزش دیدهٔ و با هویت خودشان برای عملیات تروریستی به سایر کشورها فرستاده شدهاند. به این نمونهها توجه کنید .
در ۲۶ آوریل ۲۰۱۴ کانادا :اتهام طرح شده از سوی مقامات امنیتی کانادا مبنی بر آن که دو مظنون به طرح توطئه بمبگذاری در یک قطار در تورنتو از یک عنصر وابسته به القاعده در ایران راهنمایی گرفتهاند، و رد شدن این اتهام از سوی ایران، پرسشهایی تازه را پیرامون ارتباط احتمالی ایران با القاعده مطرح می کند.
در۱۴ اوت ۲۰۱۴ پاکستان: ادارۀ ملی ضد تروریسم پاکستان (اِن اِی سی تی اِی) در نامه ای به تاریخ ۱۴ اوت ۲۰۱۴ به دولت های استانی خود هشدار داد که دولت ایران هزینۀ تحصیل بیش از ۲۰۰۰ طلبۀ پاکستانی مشغول به تحصیل در حوزه های علمیۀ نجف در عراق را میپردازد و آنها در این اماکن با «شست و شوی مغزی … و خط بندی های فرقه ای» رو به رو هستند.
ادارۀ ملی ضد تروریسم پاکستان هشدار داد که این طلاب در صورت رادیکالیزه شدن «می توانند علیه دولت پاکستان به کار گرفته شوند.»
در یک گزارش اخیر که توسط آژانس اعمال قانون پاکستان منتشر گردید، آمده است که ایران همچنان از خشونت های فرقه ای در کراچی پشتیبانی می کند .
۳۱ فروردين ۱۳۹۱ جمهوری آذربایجان: وزارت امنيت ملی آذربايجان روز چهارشنبه طی بيانيه ای اعلام کرد، عمليات ضد تروريستی نيروهای امنيتی در ۱۹ فروردين که منجر به کشته شدن يک سرهنگ وزارت امنيت ملی شد، با بازداشت ۱۷ عضو يک گروه تروريستی به رهبری شخصی بنام «وقار پاداراف» خاتمه يافت و تحقيقات و بازپرسی های بعمل آمده نشان می دهد که تعدادی از اعضای اين گروه در سوريه و ايران آموزش ديدهاند.
بنا بر گزارش وزارت امنيت ملی آذربايجان، وقار پاداراف رهبر و تشکيل دهنده شبکه تروريستی وابسته به شاخه «جهاد اسلامی گروه القاعده» از اواسط تابستان سال گذشته يک شبکه تروريستی در آذربايجان سازماندهی و اعضای آن را برای اموزشهای «نظامی و اعتقادی» به سوريه و ايران فرستاده است.
برای اثبات رابطه بین القأعده و رژیم ایران اسناد بسیار زیادی هست که بخاطر جلو گیری از طولانی شدن نوشته از ارائه آنها خود داری میکنم.
رابطه بین القاعده متحد رژیم با داعش
ابوبکر بغدادی قبل از تشکیل داعش عضو فعال القأعده بود .او در همین رابطه سال ۲۰۰۵ توسط آمریکائیها دستگیر و به مدت ۴ سال در زندان بوده. فرماندهی آمریکا بعد از آزادی او فهمید که البغدادی یکی از با نفوذترین عناصر القاعده و بسیار مورد اعتماد الزرقاوی بوده است . در تاریخ ۲۹ فروردین ۱۳۹۶ خبر گزاری ایسنا از قول ایاد اعلاوی معاون رئیس جمهوری عراق رابطه بین داعش و القأعده را چنین توضیح میدهد.به گزارش ایسنا، به نقل از شبکه خبری روسیه الیوم، ایاد علاوی، معاون رئیسجمهوری عراق در مصاحبهای مطبوعاتی با اشاره به تلاش گروه تروریستی داعش برای تشکیل ائتلاف با القاعده تاکید کرد، از طریق برخی منابع عراقی در دولت به اطلاعاتی دست یافتهام که نشان میدهند این دو گروه تروریستی گفتوگوهایی را از طریق نمایندگان رهبران دو طرف جهت تشکیل یک ائتلاف آغاز کردهاند.
به گفته علاوی در حال حاضر گفتوگوهایی میان نمایندگان ابوبکر بغدادی، رهبر داعش و ایمن الظواهری، رهبر القاعده در حال انجام است.
رابطه بین رژیم ایران و طالبان
طالبان بعد از سقوط در افغانستان در تنها کشوری که توانست دفتر رسمی دائر کند قطر بود .یکی از منابع مالی طالبان گروگان گیری است که از رژیم آخوندی آموخته است .گفته میشود که در درون طالبان اصل گروگانگیری اصلی غیر قابل شک و تعطیل ناپذیر است .در تمامی این سالها هر گروگانی که این گروه اسیر کرده معامله ٔبر سر آن از طریق دولت قطر انجام گرفته و واسطه ردو بدل کردن پول هم دولت و بانکهای قطر بودهاند .
طالبان بعد از استقرار در قطر بچند کشور از جمله ایران هیئت نمایندگی فرستاد. با واسطگی قطر روابط بین طالبان و رژیم تا آنجا پیشرفت که رژیم در کنفرانسهای اسلامی از طالبان هم دعوت بعمل میآورد ،و همواره هیئتی از این گروه در این کنفرانسها شرکت میکرد .
محمد رضا بهرامی سفیر رژیم ایران در افغانستان رابطه با طالبان را با توجیه کنترل اطلاعاتی به گردن میگیرد و در یک هذیان گویی آشکار چنین میگوید . در چارچوب تاملات امنیتی که با دولت مرکزی بر قرار میکنیم این کنترل اطلاعاتی برای مقامات امنیتی تعریف میشود و آنها در جریان امور قرار میگیرند و معنی آن این نیست که یک رابطه سیاسی یا حمایت وجود دارد.
محمد هارون سخنگوی ریاست جمهوری افغانستان به ادعای سفیر رژیم خط بطلان میکشد و آشکارا از این عمل خاننانه رژیم در رابطه زدن با طالبان شکایت میکند.
https://www.youtube.com/watch?v=HcafbqDKYHs
سفیر رژیم در رابطه با حمایت از طالبان نیز دروغ میگوید . ایران به طالبان هم سلاح میدهد هم پول و هم آموزش .بعضی از منابع اذعان دارند که رژیم ایران در ۴ شهر تهران ،مشهد .زاهدان و کرمان مراکز آموزشی برای جنگ جویان طالب ساخته است .
رژیم ایران از تسلیح و حمایت این گروهها دو هدف عمده را دنبال میکند . هدف کوتاه مدت ،برداشتن فوکوس از روی خود و هدف بلند مدت بیرون راندن آمریکا از منطقه و تثبیت قدرت خود به مثابه قطب اصلی قدرت در منطقه .
همین جا باید اضافه کرد که قطر یکی از کشورهای حامی رژیم و شارژ کننده اصلی گروهای داعش و طالبان بوده و هست .قطر در تما میاین سالها هم از آخور میخورده هم از توبره .این کشور در عین حال که به آمریکا اجازه احداث بزرگترین پایگاه را داده است به سفارت خانههای خود پیغام میداد ه که روادید سفر داو طلبانی که خواهان پیوستن به داعش هستند را فراهم آورد.
سرهنگ احمد المسماری سخنگوی ارتش ملی لیبی اسنادی را به نمایش گذاشت که نشان میدهد قطر تلاش میکرد ترتیباتی اتخاذ کند تا پیکارجویانی از کشورهای غرب جهان عرب و شمال آفریقا به سوریه اعزام شوند.
به گزارش تلویزیون العربیه، سرهنگ احمد المسماری، سخنگوی ارتش ملی لیبی چهارشنبه ۲۱ ژوئن در یک نشست خبری در بنغازی اسنادی را به نمایش گذاشت که نشان میدهد، دولت قطر از نایف عبدالله العمادی کاردار خود در طرابلس خواسته بود ترتیبی اتخاذ کند که پیکارجویان داوطلب در کشورهای غرب جهان عرب و شمال آفریقا برای نبرد در سوریه اعزام شوند.
سرهنگ المسماری همچنین دوحه را به دلیل حمایت از گروههای تروریستی و پشتیبانی مالی و تسلیحاتی، مسبب اصلی بیثباتی لیبی دانست. او همچنین به اسنادی اشاره کرد که نشان میدهد تعدادی از همین نیروهای تروریستی در ترور برخی افسران ارتش لیبی نقش داشتهاند.
http://www.aftabkaran.com/?p=6563
در رابطه با مردم ایران نقش این کشور کوچک به مراتب خیانت بار تر بوده است .قطر در همه این سالها در تمامی چالشهای بین المللی رژیم آخوندی همواره از رژیم حمایت کرده و هر گز نه در مسائل حقوق بشر و نه در مسأئل اتمی رای منفی به حاکمان تهران نداده است.
اگر بگوییم دستان حاکمان قطر به خون همه کسانیکه توسط داعش به قتل رسیده اند آغشته است حرف نا حقی نگفتهایم.
با توجه به این روابط میتوان فهمید که صدور اطلاعیه از طرف داعش بستگی به یک تلفن از طرف سناریو نویسان به یکی از این سر پلها دارد .ضمن اینکه داعش فلسفه وجودی خود را با سر مشق قرار دادن همین رژیم ٔبر اصل النصر بالرعب(پیروزی با ایجاد وحشت ) قرار داده .درست به همین دلیل حاضر است مسئولیت هر عملیاتی را در هر نقطه از جهان به عهده بگیرد .داعش در این مورد تا آنجا پیش رفته که حتا عملیاتی را هم که خودش در آن نقشی ناداشته به دروغ به عهده گرفته مثل همین درگیری که در اسرائیل به وقوع پیوست که به کشته شدن یک سرباز اسرائیلی و ۳ تروریست انجامید . ابتدا داعش این کار را به عهده گرفت اما بلافاصله حماس دروغ داعش را افشا کرد و مدعی شد که این عملیات از طرف حماس بوده است.
http://www.aftabkaran.com/?p=6436
رژیم از خود زنی ۱۷ خرداد دو هدف عمده را دنبال میکرد .هدف اصلی جلوگیری از طرح تصویب تحریم سپاه در سنای آمریکا .هدف بعدی قربانی جلوه دادن خود توسط داعش . باید به این موضوع توجه کنیم که عدم تعرض به منافع رژیم توسط داعش در طول حیا ت داعش برای بسیاری سوال بر انگیز شده بود .به خصوص اینکه رژیم ایران تا بحال طبق آمار خودش بیش از ۳ هزار پاسدار در سوریه کشته داده اما حتی یکی از این پاسدارها هم در جنگ با داعش کشته نشده است .
اما رژیم در دامان مختصات این بحرانی که خلق کرد هیچ مسئله ر ا نتوانست حل کند.به همین خاطر طرح عملیات بزرگتری را به اجرا در آورد که این عملیات در مرحلهٔ دوم سوخت و عوامل آن دستگیر شدند .
طرح انفجار حرم امام حسین در کربلا پنج روز بعد از حادثه تهران خبری با این تیتر(ردپای ایران در انفجارهای کربلا “پنج ایرانی حامل مواد انفجاری در نزدیکی محل انفجار دستگیر شدند ) روی آنتنها رفت که زیاد مورد توجه قرار نگرفت.
انفجار در یک ایستگاه اتوبوس رخ داد . ۳نفر کشته و۱۵۵ نفر زخمی شدند .جالب اینکه هیچ گروهی حتی داعش مسئولیت آنرا به عهده نگرفتند .رسانهها ی داخل ایران فقط در حد اینکه هیچ ایرانی در این انفجار آسیب ندیده خبر رسانی کردند .بلافاصله پس از انفجار و درخلال عملیات بازرسی نیروهای امنیت داخلی عراق، پنج ایرانی را در منطقه العباسیه شرقی و در نزدیکی محل انفجار دستگیر کردند که مواد انفجاری و تجهیزات انفجار از راه دور به همراه داشتند.»
نیروهای امنیتی دستگیرشدگان را به مقر اطلاعات کربلاء منتقل کرده، تا مورد بازجویی قرار گرفته و به نهادهای ذیربط تحویل داده شوند، لیکن دقایقی بعد دهها تن از نیروهای شبهنظامی “لواء علی اکبر” و “سازمان بدر” که از سوی ایران حمایت و پشتیبانی میشوند، مقر اطلاعات کربلاء را محاصره کردند.
نیروهای شبهنظامی از نیروهای امنیتی خواستند که دستگیرشدگان ایرانی به آنها تحویل داده شود، لیکن رئیس اداره اطلاعات کربلاء تاکید کرد که دستگیرشدگان را به هیچکس، جز نهادهای ذیربط در بغداد تحویل نخواهد داد. این موضوع با واکنش جدی نیروهای شبهنظامی که مقر اطلاعات را محاصره کرده بودند مواجه شد و آنها با زور اسلحه وارد مقر شده و دستگیرشدگان و رئیس اداره اطلاعات بغداد را با خود بردند.
پس از گذشت چند ساعت، نیروهای شبهنظامی در ساعت ۴ و ۳۰ دقیقه صبح روز بعد، رئیس اداره اطلاعات کربلاء را آزاد میکنند اما از سر نوشت آن ۵ ایرانی غیر از اطلاعات رژیم تهران کسی اطلأعی ندارد، .
از قرائن چنین به نظر میرسد که انفجار در ایستگاه اتوبوس عملیات فریب بوده و این ۵ ایرانی مجهز به مواد انفجاری با کنترل از راه دور قرار بوده عملیات اصلی را روی سوژه بزرکتری انجام دهند .و در کربلا کدام سوژه بزرگتر از حرم امام حسین ؟
آخرین عملیات موشک پرانی مضحکی بود که قبل از فرود امدنشان اطلاعیه محل اصابت و تعداد تلفات آن صادر شده بود .این عملیات از دستور دهنده آش تا تصمیم گیرندهاش مورد اختلاف سردمداران رژیم قرارگرفت .این موشک پرانی که نصف آن در کشور همسایه عراق و نیم دیگرش در بیابانهای سوریه فرود آمده هیچ مسئلهای از رژیم نتوانست حل کند.جالب اینکه ادعاهای رژیم در مورد تلفات این موشک پرانی هیچ کس را نتوانست فریب بدهد .هدف اصلی از این عملیات تثبیت درستی عملیات داعش بازی در تهران بود .عملیاتی که علیرغم سنگ تمام گذاشتن رسانهها ی داخلی و رسانهها ی همسو در خارج کشور نتوانست به باور کسی بنشید .هدف جانبی همان بود که از زبان وزیر امور خارجه رژیم بیرون زد (پیشبُرد مُبارزه مُشترک جهانی برای از بین بردن داعش و خطر افراط گرایان).
اینچنین است که رژیمی که خود مربی هر تروریستی است برای اثبات همین یک جمله مجبور به خود زنی در تهران ،آبروریزی در کربلا و افتضاح در سوریه میشود بازی باخت باختی که تمامیت آنرا یک گام کیفی به نابودی نزدیک میکند.
تمام مقاله هاى منتشر شده تنها بازتاب دهنده نظر نويسنده آن است**