متاسفانه کودکان کاری که به منظور کسب درآمد به فعالیتهای تولیدی، خدماتی یا مشاغل کاذب روی میآورند، از بسیاری از حقوق اولیه انسانی، حق آموزش و تحصیل باز میمانند، سلامت جسمی و روانی این کودکان به شدت در معرض انواع آسیبها و خشونتهای جسمی و حتی جنسی قرار میگیرد و در آینده با افسردگی، سوء تغذیه و انواع بیماریهای روحی و جسمی مواجه میشوند.
فردی که از کودکی به جای تحصیل و تفریح، موظف به تامین اقتصادی و معیشتی خود و خانواده خود است، کودکی خود را تباه شده میبیند و هیچگاه فرصتی برای آموزش و پرورش یا مهارت آموزی که بتواند تامین کننده ضمانت شغلی او در آینده باشد، پیدا نمیکند.
حضور کودکان کار در دل خیابان های سیستان و بلوچستان تنها یکی از سکانسها سریال فقر در پهناورترین استان کشور است.
به گزارش عصرهامون، وجود والدین بد سرپرست و دارای مشکل معیشتی در سیستان و بلوچستان که تعداد آنها کم هم نیست موجب شده تا کودکان این والدین به کودکان کار خیابانی تبدیل شوند و با فعالیت اقتصادی کاذب ناشی از دست فروشی و تکدیگری، کمک خرج والدینشان باشند.
گسترش کودکان کار در سیستان و بلوچستان یکی از معضلات جدیدی است که منجر به افزایش آسیبهای اجتماعی میشود.
پژوهشی که در مورد بررسی وضعیت کودکان خیابانی انجام شده نشان می دهد که 30.9 درصد کودکان خیابانی 6 تا 11 سال و 9 درصد نیز زیر 6 سال سن دارند.
پديده كودكان و نوجوانان خياباني با جمعيت حدود 100 ميليوني خود در جهان ابعاد و چهره هاي گوناگوني دارد كه هر يك از وضعيتها متأثر از شرايط اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي داخلي كشورها و نيز شرايط بين المللي است اما متاسفانه هیچ اقدام موثری در این خصوص انجام نشده است.
كودكان خياباني به دليل قرار گرفتن در معرض انواع آسیبهای اجتماعي، نيازمند حمايتهايي هستند تا خود در آينده وارد اين چرخه نشوند در اين راستا شناخت آخرين وضعيت اين گروه در سطح كشور و معرفي رويكردهاي توانمندسازي، لازمه انجام برنامه ریزی های بهينه است.
پژوهشی که در خصوص وضعیت کودکان خیابانی در سال گذشته توسط سازمان بهزیستی انجام شده است نشان می دهد که بیشترین آمار کودکان مربوط به گروه سنی 6 تا 11 سال است بنابراین می توان گفت که اغلب کودکان خیابانی به دلیل اینکه از سنین پایین کودکی زندگی در خیابان را تجربه می کنند به طبع از سن کم از شانس یک زندگی رشد دهنده درکنار خانواده محروم شده و فرصت رشد و تکامل رادر کنار خانواده از دست می دهند.
مطالعات انجام شده نشان می دهد بیشترین تعداد کودکان خیابانی را پسران تشکیل می دهند و همچنین بررسی اولیه وضعیت تابعیت مراجعان نشان می دهد که کودکان ایرانی 75.1 درصد کودکان خیابانی را تشکیل می دهند.
آمارها می گوید کودکان کار در استان تهران 14.3 درصد، سیستان و بلوچستان و خراسان رضوی6.9 درصد، خوزستان 6.4 درصد ،هرمزگان 5.8 و قم 5.7 درصد است.
پدیده کودکان خیابانی در سیستان و بلوچستان و به ویژه در شهرهای بزرگ استان حاصل موضوعاتی مانند فقر اقتصادی خانوادهها است.
همچنین باید توجه داشت که گسترش حاشیه نشینی در استان یکی از عواملی است که سبب افزایش بی رویه کودکان خیابانی میشود که برای حضور در اجتماع و عقب نماندن از شرایط زندگی مجبور به روی آوردن به سمت شغلها کاذب و سیاه هستند.
دلایل و پیامدهای کار کودک
بهرهکشی از نیروی کار کودک، ریشه در عوامل مختلف اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی دارد به نحوی که فقر اقتصادی، بیکاری والدین، اعتیاد و طلاق و شکاف طبقاتی از مهمترین عوامل افزایش کودکان کار در یک جامعه به شمار میرود، خانواده فقیری که اکثر درآمد خود را برای خرید غذا صرف میکند، به درآمد کودک خود برای بقا نیاز اساسی دارد البته فقر تنها دلیل کار کودکان نیست و نمیتواند به تنهایی عاملی برای بردگی و دیگر انواع اشتغال باشد.
آسیب پذیری کودکان در برابر کار
متاسفانه کودکان کاری که به منظور کسب درآمد به فعالیتهای تولیدی، خدماتی یا مشاغل کاذب روی میآورند، از بسیاری از حقوق اولیه انسانی، حق آموزش و تحصیل باز میمانند، سلامت جسمی و روانی این کودکان به شدت در معرض انواع آسیبها و خشونتهای جسمی و حتی جنسی قرار میگیرد و در آینده با افسردگی، سوء تغذیه و انواع بیماریهای روحی و جسمی مواجه میشوند.
فردی که از کودکی به جای تحصیل و تفریح، موظف به تامین اقتصادی و معیشتی خود و خانواده خود است، کودکی خود را تباه شده میبیند و هیچگاه فرصتی برای آموزش و پرورش یا مهارت آموزی که بتواند تامین کننده ضمانت شغلی او در آینده باشد، پیدا نمیکند.
با آغاز سوادآموزی همگانی و تغییراتی که در شرایط کار، طی صنعتی شدن به وجود آمد و ظهور مفاهیم حقوق کارگر و حقوق کودکان مورد نقد و بحث عمومی قرار گرفت، کار کودکان همچنان در اقسا نقاط دنيا که سن ترک تحصيل پایین است شیوع دارد.
قانون ایران در مورد کار کودکان چه میگوید؟
سال 1373، دولت ایران پیمان نامه جهانی حقوق کودک را امضا کرد و تعهدات مربوط به کودکان کار و خیابانی را به صراحت پذیرفت، اما با گذشت 17سال، هنوز این قشر به رسمیت شناخته نشدهاند، دلیل این مدعی نیز نبود آمار دقیق از این کودکان در کشور است.
مهمترین وظیفه دولت در این خصوص ایجاد حق هویت برای کودکان، صدور کارت شناسایی و اجازه تحصیل در مدارس است، اما در عمل جز سیاستهای نافرجام ضربتی و سرکوبی گام دیگری برداشته نشده است.
در ایران ماده 79 قانون کار، اشتغال به کار کودکان زیر 15 سال را ممنوع دانسته است البته کارگران شاغل در کارگاههای خانوادگی که کارفرمای آنها، همسر یا بستگان و خویشاوندان نسبی درجه یک باشند، مشمول قانون کار نیستند در نتیجه حداقل سن کار در مورد چنین کارگرانی رعایت نمیشود؛ بر اساس قانون کار اگر یک کارفرما کودک زیر 15سال را به کار بگیرد، متخلف خواهد بود و برای نخستین بار مجازات نقدی، بار دوم مجازات نقدی و حبس و بار سوم علاوه بر این موارد، کارخانه یا کارگاه پلمپ و پروانه کار فرد متخلف ابطال خواهد شد.
از سوی دیگر ماده 84 قانون کار پیشبینی کرده است که در مشاغل و کارهایی که ماهیت آن برای سلامتی یا اخلاق کارآموزان و نوجوانان زیانآور است، حداقل سن کار 18 سال تمام خواهد بود که تشخیص این امر با وزارت کار و امور اجتماعی است.
در حال حاضر آمار مشخص و دقیقی از تعداد کودکان کار در ایران وجود ندارد هرچند که برخی منابع و سازمانها از وجود دو میلیون کودک کار در ایران خبر میدهند ولی آمارهای غیررسمی تعداد کودکان کار ایرانی را 7 میلیون نفر تخمین میزند که گفته میشود 40 درصد این کودکان را کودکان مهاجر تشکیل می دهد.
با توجه به آمارها و گزارشهای موجود حمایت از کودکان کار به عنوان قشری آسیبپذیر امری ضروری است هر چند که فعالیتها و تلاشهای بسیاری برای ساماندهی کودکان کار در کشور صورت گرفته و انجمنهای حمایت از کودکان کار با پیریزی انواع برنامهها و طرحهای ویژه تلاش کردهاند تا کودکان کار را شناسایی و زمینه فراهم کردن امکانات و تسهیلات و بهره مندی از حداقل نیازها برای این کودکان را فراهم کنند اما آنچه مسلم است تمام انواع کار کودک به خصوص بدترین اشکال آن باید ریشهکن شود چرا كه کار کودک نه تنها بنیان طبیعی و حقوقی انسانی را پایمال میکند بلکه تهدیدی جدی برای آینده اجتماعی و رشد و پیشرفت اقتصادی محسوب میشود.
به نظر میرسد که پدیده کودکان کار نیازمند یک اجماع واحد و تعامل همه جانبه از سوی دستگاههای دولتی و نهادهای اجتماعی و غیردولتی است، تعاملی که میتواند ماحصل آن شناسایی کودکان کار، ایجاد مشاغل پایدار برای خانوادههای آنان، گسترش حیطه نظارت سازمانهای دولتی نظیر بهزیستی و معرفی کودکان کار به NGOها برای حمایت و پوشش باشد.
کودکان شغل های سیاه در سیستان و بلوچستان/ معضلی پرچالش در افزایش آسیبهای اجتماعی
http://www.asrehamoon.ir/fa/doc/news/85326/%DA%A9%D9%88%D8%AF%DA%A9%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D8%BA%D9%84-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87-%D8%B3%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%84%D9%88%DA%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%B9%D8%B6%D9%84%DB%8C-%D9%BE%D8%B1%DA%86%D8%A7%D9%84%D8%B4-%D8%A7%D9%81%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D8%A2%D8%B3%DB%8C%D8%A8-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9