با تشکیل کابینه جدید روحانی، انحصارا از فارس زبانان شیعه و حذف کامل گیلکی ها، مازندرانی ها، ترک ها، کردها. بلوچها، ترکمن ها و بختیاری ها و سایر اقلیت های ملی و مذهبی از دولت دوازدهم، بلاخره ایران فارسستان شد. گرچه بختیاری ها، گیلکی ها، مازندرانی ها و ترک ها شیعه هستند اما، ریشه نژادی و قومی شان مورد قبول فارس زبان شیعه واقع نشد. انها میخواستند یک دولت خالص فارس شیعه تشکیل دهند و موفق شدند با حذف اکثریت حدود ۸۰% مردمان ایران، ایران را تبدیل به فارسستان بکنند.
در این میان ملیت هایی مثل بختیاری ها، مازندرانی ها و گیلکی که خود را فارس میدانستند، دوچار یک بحران هویتی شدید شده اند. اکنون انها باید بفهمند که فارس و یا فارس زبان نیستند و باید منافع خود را در رابطه با دیگر ملیت ها تعریف کنند.
انهایی که منکر قومی بنام فارس بودند، اکنون باید ثابت کنند که یک هویت قومی فارس در ایران اصلا نبوده است و یا اکنون پدید نیامده است.
اینهایی که اکنون تمام نهاد های قدرت را دردست دارند ، چه مشخصاتی از نظر هویتی ، مذهبی، زبانی، و منطقه ای دارند؟
۱. همگی انها فارسی زبانند. انها ممکن است فارسی را یاد گرفته باشند و یا زبان ماردیشان باشد. در هر دو صورت انها یک فرهنگ دارند.شدیدا شبیه هم هستند. اصول و ارزش های شان هم یکی است و ممکن است اندکی فرق داشته باشد. در ضمن اینها، هویت و شخصیت ، رفتارها و زبان خود را درتقابل و دشمنی با هویت، شخصیت ،رفتارها و زبان های اکثریت مردم ایران قرار داده اند.
۲. همگی انها شیعه هستند. منتها بعضی از شیعه ها شیعه ترند. هر قدر یک شیعه آزاده تر، انسانتر، لیبرالتر و دمکراتر باشد، به همان اندازه از شیعگری او کمتر میگردد و کار ممکن است بجایی بکشد که او در ردیف سنی ها وبلوچ ها جا داده شده و حذف گردد. شیعه های خالص انهایی هستند که اساس تشیع انها بر دشمنی و کشتار سنی ها بنیاد شده و بدینوسیله، سنی ستیزی عامل همبستگی انها قرار گرفته است.
۳. همگی انها هویت مشترکی دارند که در اثر انقلاب شکل گرفته و خشونت، کشتار، تجاوز، دزدی های کلان، فساد های نجومی، اتهام زنی و بی لیاقتی محتوای آنرا شکل میدهند.
۴. همگی انها متعلق به مرکز ایران هستند که یک سرزمین کویری بی آب و علف است. تمام مناطق اباد و سرسبز در خارج از حوزه انها قرار دارد. منابع زیرزمینی: نفت، گاز، طلا و معادن دیگر هم در مناطق ملیت ها واقع شده است.
۵. منابع معدنی و طبیعی که به ملیت ها تعلق دارد، بزور و خشونت در اختیار این ها قرار داده شده است. سهم ملیت ها از منابع خودشان تقریبا صفر است. هر گاه ملیت ها خواستار حقوق و اموال و منابع خودشان میگردند، بلافاصله مورد صد ها اتهام قرار مگیرند و بلافاصله، دستگیر، شکنجه و ا عدام میشوند.
همگی انها تمایلات شدید شوونیستی و فاشیستی دارند. انها معتقدند که فقط خودشان ایرانیان اصلی هستند و بقیه ناخالص هستند و باید همیشه تحت نظارت انها باشند. انها ایران را طوری تعریف میکنند که ۸۰% جمعیت به خارج از ایران پرتاب میگردد.
۶. در تاریخ ایران سابقه حاکمی و پادشاهی بسیار اندکی دارند. بجز از جمهوری اسلامی و هخامنشیان که نیمه فارس و نیمه کرد بودند، در هیچ زمان دیگری بر هیچ جا حکومت نکردهاند. انها بسیار از کورش و داریوش سخن میگویند اما کوچکترین احترامی به منشورهای حقوق بشری این دو پادشاه ندارند. در حالی که کوروش و داریوش نوشته اند که شاه شاهان بودهاند و شاهان فراوانی در امپراتوری کوتاه مدت انها وجود داشتهاند این کوروش پرستان تحمل کمترین حقوق را برای هیچ کس قایل نیستند.
۷. نظام جمهوری اسلامی اولین حکومتی است که برخی از فارسی زبانان شیعه نقش مهمی در پدید اوردن آن داشتهاند. خمینی اولین رهبر انها در ۱۵۰۰ سال اخیر است. او همه خصوصیات این قوم را دارد: دروغگو ، بی رحم، قاتل، فریبکار، جاه طلب و بی لیاقت بود و همین خصوصیات را به جانشینان خود منتقل کرد. جانشینان خمینی هم تلاش میکنند که همان خصوصیات خود را به فرهنگ ایران تبدیل کنند. متاسفانه در بعضی شهر های مرکزی موفق شدهاند.
این ها به هیچ کس حتی شیعیان فارس زبان هم که علایق انسانی و اخلاقی داشتهاند رحم نکردهاند.
تاریخ انها تاریخ کشتار، نفرت سازی و قدرت پرستی، و ثروت پرستی است.
۸. جالب این جاست که بعد از فراری دادن بیش از ۵ ملیون ایرانی و کشتار و مجروح کردن حدود یک ملیون در جنگ با عراق و شکست ننگین از عراق، کشتن هزا ران نفردیگر و خرابی ایران، عراق سوریه و یمن باز هم به خودشان افتخار میکنند و خوشان را قهرمانان جهان معرفی می نمایند.
۹. شیعه های آزاده و انسان دوست و فارسی زبان به صدمه های این رزیم بخوبی آگاه شدهاند و در مقابل انسانهای دیگر ایران و جهان دوچار گیجی شدهاند. بسیاری از انها به مبارزه علیه رژیم بر خاسته اند و در جبهه دشمنان واقعی این نظام شیعه فارس زبان قرار گرفته اند.
۱۰. بعضی دیگر از شیعه های فارسی زبان در خارج از مملکت در مدیریت رسانه های دشمنان ایران مثل رادیو فردا، بی بی سی و صدای امریکا قرار گرفته و درصدد توجیه سیاست های این رژیم بر آمده اند. این ها وفاداری خود را به مردمان ایران، فدای منافع اندک خود کرده و مثل کوه در مقابل فعالان ۸۰% مملکت ایستاده اند.
شما به ندرت فعالان ملیت ها و شیعه های طرفدار تغییر رژیم را در برنامه های آنان می بینید. اکنون بسیاری از شیعه های فارس زبان دوچار این گیجی شدهاند که آیا از همزبانان و هم مذهب های خود دفاع کنند و یا در حبهه مردم پایگاهای خود را پیریزی کنند؟
۱۱. اکنون، شییعه های فارسی زبان تندرو ترک ها، کردها، عربها، بلوچ ها، بختیاری ها، گیلکی ها ، مازندرانی ها و اقلیت های ملی و مذهبی را از دایره قدرت و ثروت خارج کرده و همه امکانات نظامی و امنیتی را در انحصار خود در آورده اند. این وضعیت کار را به تقابل میان انها و اکثریت کشانده است.
۱۲. برای این که وضع انحصار قدرت و ثروت تثبیت بشود، انحصار گران خود را ایران میدانند ومخالفان خود را دشمنان ایران. یعنی این که اکثریت جمعیت قبول کنند که ضد ایران هستند و تمام اتهاماتی را که شوونیزم بر انها وارد کرده قبول کنند و برای همیشه خاموش بمانند و شاهد خرابی مملکت شوند و یا بر اساس منشور های سازمان ملل برای احقاق حقوق خود یک مبارزه سازمان یافته را آغاز نمایند.
۱۳. مشکل دیگری که شوونیزم تندرو شروع کرده و توسط دنباله روان رژیم در رسانه ها تبلیغ میشود این است که تمامیت ارضی ، یعنی منافع شوونیزم، در خطر است. انها مدعی شده اند که اگر مردمان ایران برای جولگیری از ویرانی مملکت برخیزند و بخواهند که رژیم را تغییر دهند، ایران تجزیه میگردد. ماموران رژیم در رسانه ها چنین جلوه میدهند که تلاش برای ساقط کردن رژیم مساوی تلاش برای تجزیه ایران است، اما مردمان ایران میدانند که این رژیم جمهوری اسلامی است که شرف و ناموس ایران را بغارت برده است و ویرانی و تجزیه ایران نتیجه انحصار تمام امکانات در دست یک گروه کوچک و محروم کردن اکثریت و سرکوب انهاست. اکنون این ها کل نظام را طوری تنظیم کرده اند که هیچ چیز از انحصار و کنترول انها خارج نشود.
۱۴. در این سیستم، اسلام به شیعه گری و شیعه گری به ولایت فقیه و ولایت فقیه به امام زمان و امام زمان به خود خدا رسیده آست. در همین نظام، فارس گرایی به ملی گرایی و یا ملت گرایی و ملی گرایی به شونیزم و شوونیزم به فاشییزم تبدیل شده است؛ بصورتی که هر کس صحبت از حقوق عرب، بلوچ، کرد، ترک و بقیه به میان اورد، مورد حمله قرار میگیرد و به او تاکید میگردد که این همه از این ملیت ها یاد نکنید که مملکت تجزیه میشود. هدف این ها نهادینه کردن قدرت و ثروت در دست یک گروه کوچک فارس شیعه معتقد به ولایت فقیه است.
۱۵. این ها مدعی هستند که این ها ایران هستند و ایران آن چیزی است که انها تعریف مینمایند. در واقع انها همه چیز را طبق منافع خود تعریف می کنند و اصرار دارند که تعریف های انها از همه چیز منجمله بلوچها، کردها، عرب ها و ترک ها درست است. برای مثال، انها کرد ها و بلوچ ها را اشرار و تجزیه طلب تعریف میکنند. ترک ها را آذری و یا ترک زبان و عرب هارا عرب زبان تعریف می نمایند و ملیت ها را مجبور میکنند که هویت خود را مخدوش نمایند.
۱۶. از همه این ها بدتر این است که ا علام کرده اند که شخصیت های سیاسی، نظامی، رسانه ای، فرهنگی، اقتصادی و قضایی بر اساس لیاقت، شایستگی و کفایت برگزیده شده اند. تصادفا، همه رجال طراز اول از فارس های شیعه گزینش شده اند و عملا گفته اند که در میان ترک ها، گیلکی ها، مازندرانی ها، بلوچ ها، کردها، بختیاری ها، ترکمن ها و دیگران مدیر لایق و شایسته وجود ندارد. یعنی، بجز فارس ها ی شیعه، هیچ آدم بالیاقت و شایسته ای در ایران پدید نیامده است.
۱۷. توهین به ملیت هاه ایرانی و شیعه های فارس مترقی بیش از این امکان ندارد. این حاکمان که فاسدترین، دزدترین، سرکوگر ترین و مستبدترین ایرانیان هستند ۸۰% مردم ایران را به زیر خط فقر کشانده و همه ثروت مملکت را چاپیده آند و هنوز باکمال پررویی مدعی لیاقت و شایستگی را دارند.
۱۹. اکنون دولت روحانی، یک دولی خالص فارس شیعه هست. با تشکیل این دولت، روند فارس شدن ایران تکمیل شده و اکثریت مطلق ایرانیان از دولت و نظام طرد شده اند.
۲۰. بدینوسیله، فارس های شیعه فقیه پرست ماهیت خود را آشکار کرده اند و تمامی منابع مالی و معدنی را که متعلق به ملیت ها ست در اخیتار و انحصار خود در آوردند. و ایران را تبدیل به فارسستان کردند. این در حالی است که تاریخ نشان میدهد که ایران از آغاز تا کنون توسط ترک ها، ترکمن ها، کردها، زند ها، مازندرانی ها و بلوچ ها اداره شده است و نقش فارس ها در حد دبیری محدود بوده است.
اکنون باید دید که سرنوشت ایران و ایرانی چه خواهد شد؟