هدف از این طرح و برنامه خائنانه چیست.از کجا شروع شد تا بدین جا رسید؟
طرح بلوچستان زدایی با حذف نام بلوچستان از نام استان و تنها اکتفا کردن به نام سیستان طرحی است که طی چند سال اخیر از سوی کارگزاران غیربومی و مهاجران زابلی برای سهم خواهی و نابودی هویت ملت بلوچ و نابودی سرزمین بلوچستان با استفاده از تحریف و تغییر در تاریخ و متون تاریخی از جمله نقشه ها ،خبرگزاریها،در تلویزیونها،نقشه ها و کتب درسی با سرعت در حال حذف نام بلوچستان این سرزمین اسطوره ای هستند.
در تازه ترین این اقدامات جنایتکارانه داشنگاه واحد خواش(خاش)و بانک ملت و همچنین شبکه خبر اقدام به حذف نام بلوچستان از سربرگ برگه های اداری و تیتر خبری نموده اند.
اقدامی مشابه که اکثر ادارات دولتی در بلوچستان اقدام به این امر نموده بودند.اقدامی که موجب خشم و انزجار عمومی ملت بلوچ گشته و این طرح را برنامه ای ملموس و از پیش تعیین شده و در مسیر اقدام گام به گام برای طرح بلوچستان زدایی و یا تجزیه استان بلوچستان می دانند.
ادامه طرح بلوچستان زدایی از سربرگ ادارات و ارگانهای دولتی و خبری
هدف از این طرح و برنامه خائنانه چیست.از کجا شروع شد تا بدین جا رسید؟
مطلبی پیرامون این بحث
عدالت نیوز:طرح بلوچستان زدایی با حذف نام بلوچستان از نام استان و تنها اکتفا کردن به نام سیستان طرحی است که طی چند سال اخیر از سوی کارگزاران غیربومی و مهاجران زابلی برای سهم خواهی و نابودی هویت ملت بلوچ و نابودی سرزمین بلوچستان با استفاده از تحریف و تغییر در تاریخ و متون تاریخی از جمله نقشه ها ،خبرگزاریها،در تلویزیونها،نقشه ها و کتب درسی با سرعت در حال حذف نام بلوچستان این سرزمین اسطوره ای هستند.
در تازه ترین این اقدامات جنایتکارانه داشنگاه واحد خواش(خاش)و بانک ملت و همچنین شبکه خبر اقدام به حذف نام بلوچستان از سربرگ برگه های اداری و تیتر خبری نموده اند.
اقدامی مشابه که اکثر ادارات دولتی در بلوچستان اقدام به این امر نموده بودند.اقدامی که موجب خشم و انزجار عمومی ملت بلوچ گشته و این طرح را برنامه ای ملموس و از پیش تعیین شده و در مسیر اقدام گام به گام برای طرح بلوچستان زدایی و یا تجزیه استان بلوچستان می دانند.
اعتراضات عمومی در بلوچستان نسبت به این طرح در فضای مجازی و از پشت تریبونهای پر نفوذ مساجد به گوش مسئولین زیربط که می شود غیربومیان هستند رسید اما هرگز شاهد عذرخواهی مسئولین غیربومی بلوچستان که نبض اداری و امنیتی بلوچستان در دستشان می باشد نبودیم.
به نوعی عدم عذرخواهی و عدم پیگیری موضوع بیانگر آن بود که دستگاه دولتی خود بانی این طرح می باشد.
طرح بلوچستان زدایی از چه زمانی و برای چه چنین شتابان در حال اجرا است.برای اینکه به مفهوم کلی این طرح برسیم نیاز است تا به موضوعات و تواریخ گذشته رجوع کنیم تا به امروز برسیم.
طرح نابودی هویت ملی و زبانی و جغرافیایی بلوچستان نه طرح و برنامه ای امروزی بلکه طرحی است که از دهه های گذشته یا بعبارتی از زمانیکه سیستم حاکمیت مرکزی بر ایران حکمفرما شد بوجود امده است طرحی که تک قطبی است و وفقط منافع ملیت در قدرت را تامین می کند و حقوق ملیتهای و ادیان دیگر را نادیده گرفته و در صدد نابودی آن می باشد و به سیستم تک زبانی تک هویتی و تک قطبی بودن استوار است.
برنامه ای که ایرانی تک هویته و تک زبانی را در چارچوب جغرافیایش می طلبد و دلیلی که برای این طرح دارند استقلال کشور تنها با یک سیستم تک هویتی و تک زبانی ممکن است.رویکردی اشتباه که منجر به نارضایتی و جدای طلبی بیشتر گام بر میدارد.این طرح بجای اینکه سیستم تک هویتی را دنبال کند به بهانه حفظ استقلال کشورT بلکه طرحی برای ایجاد انگیزه جدایی در بسیاری از ملیت های غیر فارس را بوجود می اورد.در رابطه با این موضوع اشاره ای کوتاه نموده و آن اینکه ملیت های غیر فارس در چارچوب جغرافیایی ایران از هشت دهه پیش و از زمان شکل گیری سیستم تک قطبی حاکم بر کشور در راستای همزیستی مسالمت آمیز گام نهاده و حکومت را از هر گونه تنش زدایی بر حذر داشته و برای ایرانی کثیر المله با حفظ و پرورش فرهنگ ها، زبانها ، گویشهای و ادیان مختلف کوشیده اند و مخالف طرح اجباری و ظالمانه تک هویتی و تک زبانی هستند.
میشود چنین استنباط کرد که ملیت های غیر فارس از هر ایرانی ایرانی تر بوده و همیشه مانع از تجزیه ایران بوده اند، اما سیستم حاکمیت مرکزی در صدد ایجاد تنش و اختلاف بوده و راه را برای جدایی هموار کرده و میشود گفت سیستم تک قطبی حاکم و تمامیت خواه، ضد حفظ تمامیت ارضی ایران بوده است.یعنی فارسها دشمنان حفظ تمامیت ارضی ایران بوده اند.
حذف نام بلوچستان نیز ادامه همان سیاستی است که از هشتاد سال پیش شروع شده و تا به امروز بجایی رسیده که در صدد است نام تاریخی سرزمین ملت بلوچ را حذف و از سویی طرح تجزیه این استان پهناور را در سر می پرورانند و خواهان تجزیه و تقسیم ان به سه الی چهار استان مجزا با نامهای جدید و غیر بلوچی هستند.طرحی که به نظر حکومتگران ناآگاه اخرین حربه برای رهایی از وجود ملیت، زبان ، تاریخ و هویت غیر فارسی ملت بلوچ در جنوب شرق ایران می باشد.حکومتگران ناآگاه با این پیش زمینه در صدد آن هستند تا برای همیشه به دغدغه یک میلیت غیر فارس در جنوب شرق ایران پایان داده و بدین سان از هشتاد و هشت سال پیش این طرح اجرا و عملی شده است.طرحی که در وهله اول به تغییر نام شهرها و مناطق بومی بلوچستان و سپس در سالهای 1316 ه ش تا سال 1326ه ش به تجزیه بخش های بزرگی از هویت و سرزمین ملت بلوچ ونابودی آن انجامید.بخشهایی بزرگی از مساحت بلوچستان را که در آن زمان بیش از 240/000 کیلومتر بود از بدنه سرزمین مادری جدا و به هرمزگان ، کرمان و خراسان _در طرحی خائنانه جدا و الحاق کرد.مساحتی بیش از 100/000 کیلومتر مربع در بین سالهای 1316 تا 1326 از بلوچستان بدون رضایت مردم بلوچ جدا شدند.
و در اقدامی دیگر در سال 1336 نام سیستان را که برگفته از مناطقی از بلوچستان بود وبخش اعظمی از خاک بلوچستان در جغرافیایی سیستان را که در سال 1316 ه ش به بعد به خراسان الحاق نموده بودند ،را بدون برگرداندن خاک تجزیه شده بلوچستان به پیشوند نام استان بلوچستان چسباندند و در سال 1358 نام سیستان از انتهای بلوچستان به ابتدای آن تغییر مکان داد و بلوچستان و سیستان تبدیل به سیستان و بلوچستان شد.(بلوچستان از نظر منطقه ای به سه منطقه محلی مکران،سرحد و سیستان گفته میشود وبدین معنا نیست که هر یک از این بخشها و مناطق محلی خاکی جدا از بلوچستان بوده بلکه در گویش محلی به مناطق جنوبی مکران و مناطق مرکزی سرحد و مناطق شمالی سیستان گفته می شود.)همانگونه که عرض کردم بخش اعظمی از خاک خراسان که با نام قائنات و نهبندان شناخته میشود بخش اعظمی از خاک بلوچستان در منطقه شمالی بلوچستان و از منطقه سیستان می باشند.
پس از این سالها بحث تجزیه و تحریف بیشتر خاک و نام مناطق و شهرها و روستاهای دیگر بلوچستان که در مساحتی بیش از 187/500 کیلومتر مربع شناخته میشود متوقف گشت،این توقف از برای پایان طرح تجزیه و نابودی کامل طرح و برنامه تمامیت خواهان نبود بلکه در این زمان مبارزات ملت بلوچ و دفاع از حفظ تمامیت ارضی بلوچستان و مقابله با طرح ها و برنامه های مخرب رژیم پهلوی مانع از ادامه اجرای این طرح گشت.
و سیستم حاکمیت مرکزی در آن زمان دریافت که اگر به تنش بیشتراز جانب این طرح دست بزند پیامدهای خطرناک بیشتری در پی خواهد داشت و عملا کنترل بلوچستان از دست خارج خواهد شد.و در اخرین طرح رژیم پهلوی اقدام به اسکان دادن اجباری بسیاری از غیربومیان را در بلوچستان داد تا بدین سان بتواند در آینده از این طرح استفاده برده و بر مالکیت کلی ارضی بلوچستان ادامه دهد.و بدین سان جمعیتی از خراسان و بخشهای کرمان را به بلوچستان کوچ اجباری داد،و این تعداد در بخش باقی مانده سیستان در منطقه حسین آباد که بعدها به زابل تغییر نام داد کوچانده و اسکان داده شدند.طرحی که برای دراز مدت و برای تغییر بافت جمعیتی بلوچستان یکپارچه بلوچ نشین برنامه ریزی شده بود.اما عمر آن رژیم فرصت را از ادامه این طرح خائنانه گرفت.
اما پس از پایان دوران رژیم منفور و ضد بلوچ پهلوی ها سیستم جمهوری اسلامی بر سرکار آمد،سیستمی که نه با جمهوریت رابطه داشت و نه با اسلام و فقط نامی از این دو را به یدک می کشید و تاکنون نیز بر این منوال است .
این سیستم نیز ادامه دهنده سیستم اپارتاید نژادی و هویتی بوده ودرسیاست های ضد ملی گرایانه و ضد ملیت ها،زبان و فرهنگ های غیر فارس ضدیت کمتری بخرج نداده و در صدد تکمیل برنامه های رژیم پهلوی برامد و از اخرین برگ رژیم پهلوی که در میدان بلوچستان بازی کرده بود به نفع خود بهره برد.رژیم جمهوری اسلامی از مهاجران غیر بومی که بعدها به زابلی مشهور گشتند نهایت استفاده را برد.از سویی این مهاجران نیز غیر سنی و در بعد مذهبی با مذهب مردمان بلوچ نیز متفاوت بودند و حاکمیت مرکزی نیز سیستمی مذهبی بود و این دو گزینه غیر فارس و شیعی بودن به مهاجران فرصت آن را داد تا باسوء استفاده از موقعیت سیستم حکومتی ، خودر ا نزدیک و برای ادامه طرح بلوچ زدایی و سنی زدایی در بلوچستان هماهنگ با برنامه های دولت فعالیت کنند و بدین سان حکومت مرکزی با استفاده از زور و سرکوب و تهدید شدید امنیتی این عده از مهاجران را که که جمعیتی بالغ بر 150/000 هزار نفر تخمین زده می شدند را بر اداره کلی بلوچستان گماشت و بدین سان دست ملت بلوچ را عملا از اداره سرزمینی بلوچستان خالی گرداند.
در چند سال اخیر که قدرت مطلقه و حاکمیت کلی بلوچستان در دست این قشر مهاجر سپرده شد،و از سویی موقعیت برای ادامه طرح بلوچ و بلوچستان زدایی و از سویی سنی زدایی مناسب به نظر می رسید حکومت مرکزی عملا اجازه ادامه طرح بلوچستان زدایی را صادر و بدین سان در اولین اقدام این مهاجران طرح تجزیه بلوچستان به سه الی چهار استان مجزا را پیش کشیده و رسانه ای نمودند و رسانه های حکومتی نیز به این مهم با قدرت پرداختند.اعتراضات مردمی با بی مهری پاسخ داده شد و در اقدامی هماهنگ دیگر نام بلوچستان از سر برگ تمامی ادارات دولتی و خصوصی و شرکتهای بازرگانی،خبرگزاری ها و غیره برداشته شد و نام استان سیستان و بلوچستان به سیستان تغییر نام داده شد.
و این رویه معول همچنان ادامه دارد و از سویی کسی پاسخگوی این جنایت نیز نمی باشد.زیرا این طرحی است که حاکمیت خود دنبال کننده و خواهان اجرای آن است.
طرح بلوچستان زدایی طرحی ساده و یا خطایی فردی و یا خطای اپراتوری نیست و از سوی عده ای خائن نه بلکه حاکمیتی خائن و تمامیت خواه با حمایت عده ای مهاجر در بلوچستان به عمد و با قدرت در حال اجراست.
بنابراین همانگونه که قبلا اعلام نموده بودیم بلوچستان هویت ملی ما ملت بلوچ است ،و طرح یک وجب تجزیه از این خاک ممکن نیست مگر آن زمان که بلوچی در بلوچستان باقی نمانده باشد.پایان ملت بلوچ پایانی برای سرزمین و هویت این ملت خواهد بود، لذا تمامیت خواهان و خائنان باید بدانند که سرزمین و هویت ما خط قرمز ماست .و در طرحی دیگر مبارزات برای یک بلوچستان خودمختار ادامه دارد و خواهان برگرداندن خاک مادری و الحاق بخش های جدا شده به سرزمین مادری (بلوچستان)هستیم.سرزمین های تجزیه شده بلوچستان که به کرمان ،هرمزگان و خراسان الحاق شدند در سالهای 1316 تا 1326 ه ش باید به بدنه مادری برگردانده شوند.طرحی که سرزمین ما را تجزیه و هویت و دین و فرهنگ مردمان ما را در مناطق تجزیه شده بطور کل نابود گرداند.
بنابراین ملت بلوچ اعم از علما،اندیشمندان،دانشگاهیان،زنان و مردان ،بازاریان و،،،استدعا داریم تا قاطعانه در مقابل این طرح خائنانه که پایانی برای ما و این سرزمین اسطوره ای که نمادی از هزاره های دور با تاریخی که ایران باآن ساخته و عجین شده است ایستاده و مقابله نمایند.
نباید فرصت فکر کردن به خائنانی داد که بحث تجزیه و حذف را در افکار خود بپرورانند ،چه برسد که امروز جرات پیدا کرده و این طرح را گام به گام به پیش می برند.
از سویی خائنان با اجرای گام به گام میزان حساسیت ملی مردم بلوچ را سنجیده و اگر واکنش و پاسخ سخت و مثبتی از سوی مردم ما مشاهده نشود راه برای اجرای عملی این جنایت مهیا خواهد شد.
در این طرح جزء نابودی هیچ بویی از زندگی متصور نیست.و هیچ بلوچی در این طرح مشارکت داده نشده و از هیچ بلوچی نظر سنجی نشده ، طرحی که از نگاه آنان برای اداره بهتر و رسیدگی بهتر برای بلوچ و بلوچستان است اما ملت بلوچ عملا نقشی در آن ندارند خود گویای نابودی است.و اگر هم خائن و نااگاهی از بلوچها در این نظر سنجی مشارکت کرد نیز مردود و رد است زیرا از واقعیت نابودگرای این طرح در جریان نیست.
لذا همه با هم ،یک مشت،یک صدا و متحد به مخالفت برخیزید.اعتراض و مخالفت راههای گوناگونی دارد و اگر اعتراض مسالمت امیز پاسخ نداد،با مبارزه ای به مخالفت برخواهیم خواست که اخرین حربه و امری مشروع است.با پیوستن به مبارزان طرح خودمختاری و برگردان بخشهای تجزیه بلوچستان را عملا عملی خواهیم گرداند.
از محمود بلوچ