حسن دهواری و الیاس قلندرزهی، دو زندانی سیاسی زندان مرکزی زاهدان که پیشتر طی حکمی توسط شعبه دوم دادگاه انقلاب زاهدان به اعدام محکوم شده بودند با نگارش نامه ای مدعی شدند به دلیل فعالیت سایر اعضای خانواده یا اقوام توسط دستگاه امنیتی “گروگان” گرفته شدند. آنها در این نامه از نحوه برخورد خشن و غیر انسانی بازجویان پرده برداشته و اتهامات وارده را واهی دانستند.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، حسن دهواری و الیاس قلندرزهی دو زندانی سیاسی بلوچ مدعی هستند “به دلیل فعالیت سیاسی سایر اقوام یا اعضای خانواده و برای وادار کردن آن افراد به بازگشت به کشور یا توقف فعالیت به شکل گروگان” بازداشت و سپس به اعدام محکوم شده اند.
این زندانیان طی نامه ای سرگشاده از نحوه تهدید و شکنجه بازجویان اداره اطلاعات زاهدان سخن گفتند.
متن این رنجنامه را به نقل از هرانا بخوانید:
با عرض سلام و احترام به همه ی دلسوزان واقعی
در تاریخ ۱۳۹۳/۱۱/۱۶ مامورین دولت به خانه ی الیاس قلندرزهی حمله کردند، عمو های الیاس قلندرزهی و برادر حسن دهواری بخاطر دفاع از حقوق مردم مسلمان بلوچستان بر علیه دولت اقدام کرده بودند. چند نفر دیگر در خانه بودند بعد از اینکه متوجه شدند مامورین خانه را محاصره کردند در تاریکی شب از فرصت استفاده کرده و موفق به فرار شدند، وقتی مامورین به داخل خانه آمدند دیدند افراد مورد نظر موفق به فرار شده اند، الیاس قلندرزهی و من حسن دهواری را به همراه خانواده دستگیر و به عنوان گروگان به وزارت اطلاعات زاهدان منتقل کردند و آنجا تحت بدترین شکنجه ها قرار گرفتیم از قبیل؛
۱ – به تخت معجزه مارا بستند، تخت معجزه تختی است که می گویند هرکسی به روی آن برود شروع به اعتراف می کند و روی تخت معجزه با کابل در حالی که چشمهای ما را بسته بودند شروع به زدن کردند و بر اثر زخم های زیاد از راه رفتن افتادیم و مارا با ویلچر تا اتاق ها می بردند.
۲ – بر سر ما کلاه برقی گذاشتند و سر ما را با شوک برقی زدند.
۳ – روی صندلی های آهنی نشاندند و زیر آن کبریت یا فندک روشن می کردند.
۴ – لباسهای مارا می کشیدند (در می آوردند) و در حال لخت بودن از ما فیلمبرداری کردند و تهدید به پخش آن کردند.
تهدید می کردند که قبول کنید و گرنه ما همین بلاهایی که بر سر شما آوردیم را بر سر خانواده شما که در اینجا هستند می آوریم. به خانواده ها کلمات رکیک و خیلی زشت می گفتند، به مقدسات ما توهین می کردند.
ما که توان شکنجه های روحی و جسمی را نداشتیم مجبور شدیم که هرچی می گویند به طور دیکته وار اقرار کنیم، علیرغم اینکه در مراحل بازجویی ها در بازپرسی و نزد قاضی دادگاه کیفری بارها اتهامات را رد کردیم و توضیح دادیم اقاریر ما تحت شکنجه اخذ شده است، اما متاسفانه با بی توجهی قضات به اظهارات ما طبق خواست وزارت اطلاعات در دادگاه محکوم به اعدام شدیم در حالی که به عنوان گروگان مارا آورده بودند تا عموی الیاس قلندرزهی خود را تسلیم دولت کند اما ایشان خود را تسلیم نکردند و به ناحق ما را اعدام دادند، اتهامات واهی به ما نسبت دادند.
والسلام علکیم و رحمه الله
حسن دهواری و الیاس قلندرزهی
بر اساس گزارشات دریافتی در طی سالهای اخیر، روش گروگان گرفتن اعضای خانواده توسط نهادهای امنیتی و استفاده از آنان برای وادار کردن فردی که به گروههای اپوزیسیون پیوسته است جهت بازگشت یا کنار گذاشتن فعالیت ها بیش از هر جای دیگر در کشور در منطقه بلوچستان ایران مورد استفاده نهادهای امنیتی قرار می گیرد.
بنابر گزارشات منتشره در سالهای اخیر، علی نارویی (برادر صدیق نارویی از اعضای جیش العدل) که در زندان جان باخت، سلیمان میایی (برادر علی میایی از اعضای همان سازمان) که بعدا اعدام شد، محمدامین عزیزی (برادر ابراهیم عزیزی از اعضای همان سازمان) که بیش از ۹ ماه در بازداشت به سر برد و محمدصابر ملک رئیسی (برادر عبیدالرحمن ملک رئیسی از اعضای همان سازمان) که حکم ۱۵ سال حبس در تبعید خود را می گذراند در زمره برجسته ترین پرونده هایی هستند که بازداشت شدگان مدعی شدند برای تحت فشار قرار دادن عضو دیگر خانواده به گروگان گرفته شده اند.
نامه دو زندانی سیاسی؛ ما را گروگان گرفتند، شکنجه و محکوم به اعدام شدیم