از ذهنیت سقوط نظام تا عینیت سقوط نظام



Hamed_Aiyenehvand.jpgصادق زیبا کلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در غیاب بسیاری از نخبگانی که جلای و طن کرده‌اند، اساتیدی که تسویه شدند و اساتیدی که مجالی برای حرف زدن ندارند به مدد تربیونهای مختلفی که اصلاح طلبان حکومتی در اختیارش می‌گذارند “خاتمی وار” از نظام دفاع می‌کند. در چنین فضایی او میدان دار دانشگاهیان در نقد نظام حاکم بر ایران شده است.

زیبا کلام در جریان نقدهای ملیحش از نظام در مراسم گرامی داشت ۱۶ آذر و در مناظره با پیام فضلی نژاد می‌گوید که نه تنها کلیت نظام را قبول دارد وخواهان سقوط نظام نیست بلکه برای جلوگیری از سقوط نظام هر کاری لازم باشد انجام می‌دهد. تا اینجای ماجرا حرفی نیست او اعتقادش را بیان کرده است و نه تنها حق دارد که خواهان سقوط نظام نباشد یا برای حفظ آن بکوشد بلکه می‌تواند به نظام عشق هم بورزد. مساله اما از قسمت دوم صحبت او شروع می‌شود جایی که می‌گوید اگر الان نمره دموکراسی در ایران ۱۲ است با سقوط نظام نمره دموکراسی در ایران ۱ می‌شود. اگرچه او دانشجویان را از حضور و غیاب معاف کرده بود و افراد به دلخواه بر سر کلاس حاضر می‌شدند اما یاد ندارم به کسی کیلویی نمره داده باشد. تعجب آور است که او تلویحا وضعیت سیاسی موجود در ایران را دموکراتیک قلمداد می‌کند و به اصطلاح دموکراسی ایران نمره قبولی می‌دهد. ایشان که دغدغه سقوط نظام رادارند بهتر از بنده می‌دانند که سقوط هیچ نظام سیاسی ناگهانی نیست. سقوط نظامهای سیاسی حتی در کودتا محصول یک پروژه سیاسی نیست، این پروسه‌های سیاسی طی شده در ذیل یک نظام سیاسی و میزان رضایت مندی مردم از مجوعه سیاست‌های حکومتهاست که باعث می‌شود یک خیزش اجتماعی وسیع به انقلاب بینجامد یا کودتای ارتش با استقبال یا سکوت مردم مواجه شود. در واقع سقوط یا مانایی نظامهای سیاسی محصول عملکرد درونی آنهاست نه فرآیندی که از بیرون به آنها تحمیل می‌شود. بر این مبنا ایشان به این سوالات پاسخ دهند که چگونه جمهوری اسلامی را نظامی دموکراتیک می‌خوانند؟

۱-فرآیند انتخابات در ایران، دور باطل موجود در قانون اساسی کشور و نظارت استصوابی که منصوبان رهبری در شورای نگهبان اعمال می‌کنند و حتی به داوطلبان نمایندگی یا ریاست جمهوری دلیل رد صلاحیت را نمی‌گویند به کدامیک از دموکراسی‌های موجود در جهان شبیه است که بر آن اساس ایشان دموکراسی ما را بارم بندی کرده و نمره دادند؟
۲-یکی از شاخص‌های مهم دمکراسی در هر کشوری حاکمیت قانون و شفافیت است، تقریبا نیمی از اقتصاد کشور در اختیارنهادهایی است که از زیر نظارت مجلس و دولت خارج هستند. بر این مبنا ایشان باید توضیح دهند که در حوزه شفافیت اقتصادی و اختلاس‌های کلان نمره دموکراسی ما چه نمره‌ای است؟ در حوزه حقوق اساسی و حقوق شهروندی مفهوم حصر داری چه بار حقوقی است و رهبران جنبش سبز بر چه مبنای قانونی در این دموکراسی بدون محاکمه زندانی هستند.
۳- از شاخص‌های مهم دموکراسی، آزادی بیان و دسترسی آزادمردم به اطلاعات است، در صورتی که مطابق قانون استفاده از ماهواره در کشور جرم تلقی می‌شود و شبکه‌های اجتماعی چون فیس بوک و توئیتر، فیلتر هستند. بر این مبنا دموکراسی موجود در کشور ما به کدامیک از کشورهای دموکراتیکی که ایشان می‌شناسند شباهت دارد؟
۴-تعداد قابل توجهی از دانشجویان به دلیل گرایشات سیاسی یا عقیدتی از حق بدیهی تحصیل محروم هستند. ممانعت از تحصیل دانشجویان در حالی اعمال می‌شود که این محرومیت هیچ وجه قانونی ندارد. این مساله به نظر ایشان چقدر با مبانی دموکراسی سازگار است؟
۵- رئیس جمهور منتخب مردم در انتخاب وزرای کلیدی نقشی حداقلی دارد و این مساله اینقدر بدیهی است که کسی زیر بار انکار آن نمی‌رود، اینکه نهادهایی بیرون از دولت و ساز کار قانونی انتخاب وزرا، همکاران رئیس جمهور را به او تحمیل کنند چقدر با دموکراسی ساز گاری دارد؟
۶-در تمام دموکراسی‌های دنیا معلمان اگر بیشترین حقوق را دریافت نکنند دست کم جزء اقشاری هستند که بالاترین حقوق‌ها را دارند در حالی که معلمان در ایران غرق در مشکلات معیشتی هستند و تعدادی از آنها به دلیل اعتراض به وضعیت صنفی خود در زندان به سر می‌برند، و ضعیت معلمان در ایران با وضعیت معلمان کدام یک از کشورهای دموکراتیکی که ایشان می‌شناسند شباهت دارد؟ تصویر مختصری که از وضعیت کشور منهای خیلی از مسائل چون نسل کشی تابستان ۶۷، حمله به کوی دانشگاه، توقیف فله‌ای مطبوعات، بازداشت غیر قانونی روزنامه نگاران و سرکوب خونین جنبش سبز دادم نشانگر فقدان دموکراسی است اما ایشان هم دیدند هم نمره دادند.

 

حامد آئینه‌وند – دانش آموخته دکترای روابط بین‌الملل

http://news.gooya.com/2017/12/post-10031.php

twitter
Youtube
Facebook