عده ای از آقایان اصلاح طلب، و درست تر بگویم اصلاح طلب حکومتی، در عرصه ی اینترنت دوره افتاده اند که:
آی ملت! اینان که در خیابان شعارهای بی ادبانه می دهند و ماشین پلیس به آتش می کشند، مشتی اراذل و اوباش اند! به گوش باشید آن طور که ما می گوییم شما اعتراض کنید!
من به این آقایان مودب و فرهیخته، صفت پاستوریزه می دهم. این ها کسانی هستند که اصولا نمی دانند حرکت اجتماعی یعنی چه و مهیب تر از آن، معنی انقلاب اجتماعی را نمی دانند.
اشخاص همسن و سال من انقلاب سال ۵۷ را دیده اند و شخصا آن را تجربه کرده اند. انقلاب، برای دگرگونی نظم حاکم پدید می آید و به خاطر خرابی هایی که بوجود می آورد خواست هیچ عقل سلیمی نیست ولی زمانی که حکومت، تمام راه های اصلاح و تغییر را می بندد، از انقلاب، حتی از نوع خونین اش گریزی نیست.
انقلاب به خواست من و شمای نوعی به وجود نمی آید. وقتی حکومتی، ظلم را به نهایت برساند و تمام منافذ اعتراض را ببندد، ظرف جوشان جامعه به حالت انفجار می رسد، آن گونه که حتی باز کردن منافذ تخلیه، منجر به انفجار می گردد. به عبارتی وقتی فشار از مرحله ای گذشت، حتی باز کردن سوپاپ های اطمینان مانع از انفجار اجتماعی نمی گردد.
انقلاب بد است ولی در جایی که راهی برای حرکت به جلو نیست وقوع انقلاب ناگزیر است. ما سال ها سعی کردیم حکومت را با نوشته هایمان بر سر عقل بیاوریم. ما سال ها سعی کردیم از طریق منطق و با همان وسایلی که خودِ حکومت در اختیارمان قرار داده به او هشدار بدهیم که درجه ظلم بر روی منحنی قرمز قرار گرفته و وارد مرحله ی خطرناکی شده است. ما سال ها سعی کردیم با نوشته های خود به آقایان بگوییم تا وقتی فرصت هست اداره ی کشور را به دست دیگرانی که شایستگی اداره ی کشوری مانند ایران را دارند بدهند و خود را کنار بکشند و ایران را از خطر وقوع انقلاب نجات دهند.
آقایان نشنیدند و نه تنها نشنیدند بلکه دلسوختگان جامعه را آدم حساب نکردند و از کنار آن ها با تبختر عبور کردند. اکنون نتیجه اش را می بینند. رویداد امسال هم آقایان را بر سر عقل نیاورد، رویدادهای مشابه دیگری در سال های بعد اتفاق خواهد افتاد و هر سال که بگذرد، آن چه «انقلاب» می نامیم صورتی خشن تر و خانمان بر انداز تر پیدا خواهد کرد.
آقایان پاستوریزه بدانند که انقلاب به خواست کسی شروع نمی شود که به خواست کسی تمام شود. انقلاب را می توان سرکوب کرد ولی نمی توان آن را مودب و سر به زیر کرد. انقلاب انقلاب است و زیر و رو کننده ی اجتماع است. وقتی ماشین انقلاب به حرکت در می آید دیگر کسی جلودار آن نیست. انقلاب خرابی به بار می آورد، انقلاب خون و خونریزی به دنبال خود می آورد، انقلاب با هزاران خسارت راه جامعه را به جلو باز می کند. کسانی که تصور می کنند که انقلاب به شکلی پاکیزه و بر اساس اصول علمی می تواند حاکمیت را از دست عده ای در بیاورد و به دست عده ای دیگر بدهد سخت در اشتباهند. آنان معنای انقلاب را نمی دانند و جز در کتاب ها نقشی از آن ندیده اند.